فانتزیی که تحقق یافت

1395/11/14

_خیلی دیوونه ای میدونستی
-دیوونه توام نمیدونستی؟
_واااااااای عالیه هیچ وقت این کارتو فراموش نمیکنم این لحظه هایی ک برام میسازیو هرگز فراموش نمیکنم قسم میخورم تا آخر عمرم هر لحظه بیشتر عاشقت بشم
-تو ک دیوونه تری
_کاراته ک منو دیوونه میکنه خب آقایی واسه بزم عاشقونت نیم ساعت وقت میدی؟
-فقط نیم ساعت بیشتر شد نشدا
_قوله قول
-سریع پریدم تو.حموم تو اتاق خوابمون ی دوش سبک گرفتم و زدم بیرون موهامو همینجوری دوس داشت و اجازه نمیداد نه رنگ گنم نه کوتاه خودمم عاشق موهام بودم و از اینک اونم حس منو داره لذت میبردم کلا درباره هرچیزی درباره من ی تعصب خاصی داشت جوریک خواهراش و حتی مادرش جرات نمیکردن درباره کارای من نظر بدن و از این طرف منم جرات نمیکردم بدون اطلاعش کاری انجام بدم و انقدر عاشقش بودم انقدر منو ذره ذره به خودش و محبتاش وابسته کرده بود ک من طاقت ناراحتیشو نداشتم و هیچ کاریو بدون نظرش انجام نمیدادم و خدا وکیلی هم ک هیچ وقت مانع پیشرفت من تو هیچ زمینه ایی نشد و حتی کمک حال بود و من عاشق این حس قدرت توام با همدلی و همفکریش بودم چیزی ک باعث شده بود منی ک سالها مزه اسایشو نچشیده بودم و روحم بی قرارو سرگردون بود تو تمام این چند سالی ک باهم بودیم ی ارامش عمیق و عالی رو احساس میکردم حس خواسته شدن حس توجه داشتن محبت عمیق و واقعی چیزی ک هر زنی بهش احتیاج داره و من اینارو از همون لحظه اول توی رفتارش میدیدم هرچند ک اوایل نامزدیمون خیلی خیلی کمرنگ بود اما به تدریج با شناخت پیدا کردنمون از هم پررنگ شد و هرلحظه عمیق ک حالا هردو به نفس هم بند باشیم و برای خوشحال کردن هم از هیچ کاری دریغ نکنیم کاری ک اون امشب برای بار صدهزارم انجام میداد و اینبار یکی از فانتزیایی ک چند روز پیش براش گفته بودمو برام واقعی کرده بود و من وقتی صحنه رو دیدم آنقدر ذوق زده شدم ک مث بچه کوچیکا از گردنش اویزوون شدم و بوسه بارونش کردم و بعدم واکنش بالا
موهامو ک مرتب کردم پر عطرشون کردم و نوبت لباس پوشیدن بود ک براش تعریف کرده بودم ک این فانتزی رو دوس دارم با ان لباسی ک اون روز تو مغازه دیدیم داشتم به این چیزا فکر میکردم و حولم هنوز دورم بود ک اومد داخل اتاق با ی جعبه خیلی خوشگل تو دستش:
_بدون اینا ک فانتزیت کامل نمیشد خانوم خانوما
چشمام برق زد
بدو رفتم جعبه رو گرفتم از دستش و گذاشتم رو تخت همون ست لباس زیر بود به علاوه ی شرت مردونه همرنگ عالییییییییییییییی بود هرچند فقط شلوارک پاش بود ولی کمک کردم بپوشه و اونم بند سوتینو برام بست و رفت طرف پذیرایی خونمون منم مرحله اخر کارمو انجام دادم ی رژ قرمز پررنگ کشیدم رو لبام و بعد پاکش کردم جوری ک ی قرمز خیلی قشنگ رو لبام موند و عالی شده بود چهره ام رفتم سمت پذیرایی ک مشغول روشن کردن شمعا بود ی قلب بزرگ با رز پرپر شده و شمع وسط خونه
شامپاین
و مایی ک اماده ی شب عالی بودیم
همینطوری نگاهش میکردم غرق خواستنش بودم لمس تنش بوی تنش وای خدای من معنی نقطه ارامش ک میگن اینه خدایا صدهزار بار شکرت واسه فرشتت خدایا عاشقتم خدایا انقد غرق شکر خدام بودم ک نفهمیدم کی چشمام بسته شده بودنو کی تو حال خودم غرق شده بودم با حس تنیدن دستاش دور تنم مث برق گرفتگی شک شدم
_هی دختره غرق کدوم دنیا بودی ک صدامو نشنیدی
-واااااااای واقعا غرق بودم خوب نجاتم دادی و یکم رو پا بلند شدم و چونشو بوسیدم و زیرگلوشو لیس زدم
_ببین دختره خودت میخوای ک من باهات وحشی میشم
دستشو کشیدم و بردمش وسط قلب و نشستیم و خودم رفتم تو بغلش پاهامو انداختم دور کمرش دستامم دور گردنش جواب دادم:عاشقتم وحشی آقا عاشق وحشی بازیاتم وحشی آقا
دستاش دورکمرم حلقه شدو بود و باز منو بخودش فشارمیداد اینبار اون زیر گلومو ی مک محکم زد منم ک منتظر این بودم ک شروع کنه اه بلند کشیدم ک صدای جووون گفتن حشریش اومد خوبه موفق بودم و اینو بیشتر از شومبول خوشگل دوست داشتنیش ک داشت بین پاهام جون میگرفت بیشتر میفهمیدم
عموما نمیزاشت مشروب بخورم خودشم هرجا ک بود من نبودم نمیخورد و اینو بمن ثابت کرده بود و جاهایی ک هم ک باهم بودیم بیشتر دوسه پیک نمیزد و کلا تو هرکاری تا حد خیلی خوبی پیش میرفت و حدشو نگه میداشت بجز سکسمون ک هیچ محدودیتی توش قایل نمیشد ومنو انقد خام خودش کرده بود این قضیه ک شاید مهم ترین دلیل مطیع بودن من تو باقی زمینه ها همین سکس عالی بود و من همیشه راضی و خوشحال
گیلاس شامپاینی ک ریخته بودو برداشت: خووووب میخوام جوجومو به ی بوسه عاشقونه دعوت کنم
-جووووووووووووون
ی قلپ شامپانی ریخت تو دهنش و لباشو قنچه کرد و منم ک خوب منظورشو فهمیدم لباشو کردم تو دهنم و اونم از شامپاین تودهنش میریخت تو دهنم واااااااای عالییییییییییییییی ترین مشروبی بود ک خوردم و بعدش گفت اینبار نوبت توا خودش شامپاین ریخت تو دهنم و من لبامو گذاشتم تو دهنش و اونم شروع کرد مک زدن لبام و منم کم کم شامپاین میریختم تودهنش لبامون ک جدا شد اومدم گیلاسو بردارم دستمو گرفت:ترمز ببینم دس ممنوع برا امشب بسته
-عشقمممممممممم میخوااااااااااام
_غلط اضافی و منو خوابوند زیرو خودش افتاد روم ک جیغم رفت اسمون
_ایییییییییی وحشییییییییییی چته
-داری میگی دیگه وحشی بهتم بگم ک امشب وضعیت وحشی بازیه
-نه بابا و چشمک زدم بهش و هوس الود خندیدم
-ای دختره هار ورپریده نـشونت میدم امشب
_اوووووووف جووووووووووووون
دستاش زیر کمرم حلقه بود و با کیرش ک حالا دیگه سفته سفت شده بود محکم رو کسم فشار میآورد وگردنمو واقعا مث وحشیا میمکید و باللی سینه هامو محکم گاز میگرفت نمیدونم چقد اینکارو میکردیم ولی منم یکم ک گذشت با میل و رغبت کسمو میمالیدم و به کیرش و اه میکشیدم :کرستمو باز کن توروخدا
_جووووووووووووون حشری شدی و کرستمو تو دو ثانیه باز کردو انداخت کنار اول با دستاش سینه هامو گرفت ک من باز دستاشو هل دادم طرف کمرم دوباره همونطوزی شدیم و اینبار من خودم سینه هامو میکردم تو دهنشو سرشو فشار میدادم بهشون اونم با همه وجودش گازم میگرفتو میمکید و منم جیغ جیغم اسمون بود کم کم رفت پایین شرت ظریفی ک پام بودو خیلی سریع کشید پایین و پاهامو کاملا باز کرد:جووووووووووووون چ خیس کردی
-و دستشو محکم کشید روش ذقیقا میدونست نقطه ضعفم کجاست
جیغم دراومد یکی دوبار دیگه دستشو کشید ک دیگه من انقد بیحال و سست شده بودم ک فقط اه و اوه اروم از دهنم دراومد یهو سه تا انگشتاشو محکم کرد توش اینکارو ک کرد انگاری برق گرفتتم نیم خیز شدم و جیغ زدم ک دید خیلی جیغ جیغام ابروریزیه افتاد سرم و لبامو کرد تو دهنش و با دستاش عملا داشت میگاییدم و انقد سریع و محکم دستشو تکون میداد و شروع کردم لرزیدن و بعدش با شدت هرچی اب تو کسم بود ریخت بیرون و لبامو ول کرد وقتی ولم کرد به نفس نفس افتاده بودم کشیدم تو بغلش:حشری من دوس داشتی
-انقد حال نداشتم جوابشو بدم ک فقط سرمو تکون دادم یکی از بهترین ارگاسمای زندگیم بود واقعا بلند شد رفت از پیشم و با ی لیوان شربت خنک برگشت و دستمو کشید نشوندم :بهت گفتم کم میاری تازه هنوز اصل کاریش مونده و باسر به شرتش اشاره کرد شربتو گرفتم ی نفس سر کشیدم انگاری ک جوون تازه دادن بهم خنک شدمو حالم جا اومد ی چند دیقه ای بی حرف نگاش کردم و بعد بی حرف نگامو بین کیرشو لباشو چشماش حرکت میدادم و کاملا بی مقدمه هجوم بردم طرفش و خوردن لباش و از اون ورم دستمو بردم شرتشو کندم و کیر داغشو تو دستم گرفتم دیگه اونم دستشو برد طرف کسم و روشو مالید ناخودآگاه پاهام باز شد و دستمو گذاشتم رو دستش به معنی ادامه بده و اونم حرکت دستشو محکم تر کردو منم همینطوری هی رفتم پایینتر سینه هاش گردنش شکمش و همزمان دستامم میکشیدم به کمرش ی چند دیقه ک ادامه دادم دیدم باز کیرش سفت شده وقت تلافی بود دستاشو از کسم زدم کنارو و رو خوردنش تمرکز کردم و میمکیدمش لیس میزدم و هروخ میخواست بلندم کنه نمیزاشتم سر کیرشو چنتا مک محکم زدم ک اهش غلیظ تر شد اینبار عمیقترو محکم تر مک زدم و روش بالا پاینن کردم ک فهمید هدفم اینه ک ابشو بیارم و خودشو کشید عقب:ای جنده حالا میخوای منو اذیت کنی و تلافی کنی نشونت میدم و همونطوری ک من داشتم به حرفاش میخندیدم برم گردوند سگیم کردو کیرشو تا خایه هاش کرد تو کسم و تلمبه های وحشی میزد ک من با هرکدومش چند سانت میرفتم جلوتر :ایییییییییی ارووووووووم
اومدجلو صورتمو گرفت ولبامو ی مک محکم زد و زد رو کونم:گفتم مث وحشیا میکنمت حالا مونده
فاتحه خودمو خوندم چون وقتی اینطوری میشد دیگه من تا دو روز بدن درد میکشیدم ولی خب ی جورایی هم انقد برام لذت بخش بود سکس باهاش ک اعتراضم در همین حث میموند و خودم بیشتر طالب سکس میشدم
خوابوندم اینبار از پشت کرد تو کسم و محکم میزد و دستشو اورد جلو شروع کرد مالیدنمو انقد همونطوری کردو مالیدم ک من بازم ارضا شدم و کسم بازم لیز تر چرخید روم و مث همون چند دیقه ی اول وای اینبار کیرش تو کسم بود و محکم تلمبه هاشو میزد توش و دوتامون دوباره جیغو داد میکردیم و صدای اون رفت بالاتر و منیشو تو کسم و بین پاهام حس کردم نمیدونم چقد گذشت ک چشمامو باز کردم تو بغلش بودم ولی نه شب بود فهمیدم ک فقط بیحال بودم وبعد این سکس وحشتناک گشنم شده بود وحشتناک:گشنمهههههههههه
-منم گشنمهههههههههه
زنگ بزن پیتزا بیارن
پاشدم گوشیو دادم دستش و دستمو با گوشی گرفت و فوری زنگ زد دوتا پیتزا با مخلفات سفارش داد و زودی قطع کرد:وایسا باهم بریم
خندم گرفت:کجا؟
حمام دیگه
به قهقهه خندیدم :پس پاشو و دستشو کشیدم نیم ساعت تا اومدن غذا وقت داشتیم فوری دوش گرفتیم دوتایی و زدیم بیرون شام اومد خوردیم و ی خواب عالی صبح ک بیدار شدم رفته بود سرکار نامه اش کنارم رو بالشتش بود توش نوشته بود با خط قشنگش:عاشقتم عشقم مرسی از اینک همه جوره تحملم میکنی
ای دیوونه ای بارش کردمو نامه رو بغل کردم و دوباره خوابیدم.

نوشته: ؟


👍 5
👎 6
32396 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

577407
2017-02-02 23:55:46 +0330 +0330

شمع و قلب و رز پر پر شده!!!
شامپاین؟!
چه چیزایی برای مردم جذابه!!

0 ❤️

577433
2017-02-03 06:40:37 +0330 +0330

Kos sher…
Kos sher every where

1 ❤️

577455
2017-02-03 11:08:14 +0330 +0330

کسی که فانتزیشو مینیویسه میگه عملی شده ناموسا یه کونی داده که انجام شده D"

0 ❤️

577510
2017-02-03 20:57:46 +0330 +0330
NA

eyjanm dosdari mse sag bkonnt /:

0 ❤️

577512
2017-02-03 21:04:23 +0330 +0330
NA

iiiiw in oskole donbale barde migasht dobare peydash shod

0 ❤️

590301
2017-04-18 18:54:55 +0430 +0430

tarane.mistress.abkoos خاک تو سرت بیا منم پی پی بکنم توی حلقت کثافت بیشعوره سادیسم کثافتایی مثل تو کلا جامعه رو به گوه میکشن مریض جنسی روانی خدا شفات بده

0 ❤️