فقط سکس

1403/01/03

داستان 750 کلمه ای (2)
توضیح: یکی از سایتهای داستانهای اروتیک خارجی هر سال مسابقه ای تحت عنوان داستان 750 کلمه ای برگزار میکنه. داستان کاملا تخیلی زیر به همین سبک نگاشته شده و دقیقا در 750 کلمه تنظیم شده است.

وقتی دید وارد محوطه یکی از برجهای فرشته شدم خیلی ذوق زده شده بود. وارد پنت هاوس 500 متری که شدیم دهنش باز مونده بود. شال و مانتو رو درآورد و شروع به وارسی خونه کرد. نمیتونست هیجانش رو مخفی کنه.
مشروب و تنقلات آوردم. هیکلش خیلی سکسی بود. تی شرتش جذب بود و نمیتونستم از پستی بلندی های بدنش چشم بردارم. اولین بار بود که میومد خونه‌ام و امیدوار بودم بتونم بدن لختش رو ببینم، هر چند از اول شرط کرده بود که قصد سکس نداره.
منتظر بودم همکارم حمید هم با منشی اش، ژیلا، بیاد. قرارمون با حمید این بود که ژیلا و حمید فضا رو سکسی کنن و ببینیم عکس‌العمل منیژه چی میشه. تا اونجایی که برام گفته بود چند وقته عقد کرده و نامزدش پرده اش رو زده. با اینکه دختر شیطونی بود امّا در ظاهر خودش رو راغب نشون نمیداد.
ژیلا کارش رو خوب بلد بود. همینکه رسید، رفت لباسش رو عوض کرد. تاپ نیم تنه بندی با مینی ژوپ فوق العاده کوتاه که کافی بود کمی خم بشه تا شورتش معلوم بشه. عملا شاید یک پنجم بدنش پوشیده بود. از همون اول، حمید دستش رو از روی پای ژیلا برنمی داشت و نوازشش می‌کرد. منیژه به آنها خیره شده بود. من هم گاهی به بهانه برداشتن چیزی از روی میز خم میشدم و دستم رو تصادفی به یه جای بدنش میزدم. یک ساعت از اومدنشون نگذشته بود که حمید و ژیلا لب تو لب شدن. منیژه هم یکی دو تا شات مشروب خورده بود و کمی گرم شده بود. متوجه مسیر نگاهش شدم که به کیرسیخ شده حمید (داخل شلوار) خیره شده بود.
بالاخره حمید طاقت نیاورد. دست ژیلا رو گرفت و برد تو اتاق خواب مهمون. در حالی که صدای آه و اوه اونها بلند بود، باز برای منیژه مشروب ریختم.
منیژه: دوستای باحالی داری.
من: آره. خیلی راحتن.
منیژه: همیشه اینجورین؟
من: "تقریبا همیشه مگر اینکه ژیلا پریود باشه یا با هم قهر کرده باشن.
لیوانش رو سریع خالی کرد و من هم دوباره براش ریختم.
منیژه: مثل اینکه میخوای حسابی مست کنم.
من: دوست نداری؟
منیژه: میترسم کاری بکنم که بعدا پشیمون بشم.
من: پشیمونی نداره. حالا که نامزدت تنهایی رفته ترکیه و تو رو با خودش نبرده، مطمئن باش اونم اونجا سرش گرمه.
منیژه که حالا تو حالت مستی راحت تر حرف میزد ادامه داد: آره میدونم. آمارش رو دارم. امّا به خودم قول داده بودم که دیگه بهش خیانت نکنم. توبه کردم.
من: مگه قبلا کاری کردی؟
منیژه: راستش دفعه اول که متوجه شدم با دوست دختر قبلیش هنوز رابطه داره ، یه بار با پسر عموم سکس کردم.
من: علت خاصّی داشت که اونو انتخاب کردی؟
منیژه: با پسرعموم قبل از نامزدی دوست بودم و خیلی بهش اطمینان داشتم.
من: یعنی بعد از شش ماه که برای کارهای ژل و بوتاکس و کارهای دیگه پیش من میای هنوز بهم اطمینان نداری؟
منیژه: هنوز مطمئن نیستم آخرش چی میشه.
دستش رو گرفتم و صورتم رو بردم تا چند سانتی صورتش و گفتم: کار خاصّی نمیخوایم بکنیم. یه رابطه جسمی طبیعیه بین دو نفر که نیازهای خودشون رو دارن. قرار نیست که عاشق هم بشیم. فقط سکس.
برق شهوت رو تو چشماش می دیدم. از تو اتاق صدای حمید و ژیلا میومد. معلوم حمید بدجور داره تلمبه میزنه. منیژه لبش رو گاز گرفت. بعد پرسید: تو هم مثل دوستت با همین هیجان سکس میکنی؟
من: بستگی به طرف مقابل داره. من پایه هر جور رابطه ای هستم که اون دوست داشته باشه. تو هم مثل اونا دوست داری؟
بعد از اینکه سرش رو به علامت تأیید تکون داد، دستش رو گرفتم و بردم سمت اتاق خواب.
در کمتر از دو دقیقه لخت رو تخت بودیم، منیژه به پشت دراز کشیده بود، پاهاش از هم باز بود و من داشتم تمام مهارتم در کس لیسی رو پیاده می‌کردم. بعد من به پشت خوابیدم و سرش رو به سمت کیرم هدایت کردم. بهترین ساک ته حلقی بود که تا اون زمان تجربه کرده بودم. سرش رو با دستم عقب جلو می کردم و عملا داشتم حلقش رو میگائیدم. بعد چهار دست و پا شد. سوراخ کس و کونش تر و تمیز بودن. به کونش سیلی زدم. آهی از لذت کشید امّا گفت مواظب باشم جاش نمونه که نامزدش نفهمه.
کیرم خیلی زود راهش رو به کس لیز و پر آب منیژه پیدا کرد.
یک ساعت بعد، با هم از حموم اومدیم بیرون. حمید و ژیلا لباس پوشیده بودن و میخواستن برن. حمید پرسید “برنامه شما چیه؟” نگاهی به منیژه کردم. قبل از اینکه من حرفی بزنم، منیژه گفت: ما فعلا هستیم. شاید امشب همین جا موندم.

نوشته: FTK


👍 6
👎 4
21701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

976228
2024-03-23 00:31:48 +0330 +0330

بدی این داستان این که قسمت پیش نیاز سکسش خوب ولی قسمت اصلی که خود سکس خیلی خلاصه میشه و اینجوری اصل کاری میشه فرعی.

1 ❤️

976298
2024-03-23 05:30:56 +0330 +0330

احمد ۹۱۳. اینجا نظر بدی کلامون میره تو هم ها. حواست باشه پسر جون

2 ❤️

976365
2024-03-23 17:57:25 +0330 +0330

بنظرم میشد پرداخته بشه به قسمت نحوه ی انجام سکس و معاشقه و… که چطوری بوده بلاخره داستان سکسی باید خواننده رو تخیلاتشو فعال کنه

0 ❤️

976554
2024-03-24 23:45:58 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️