مرصاد و بنفشه

1391/03/14

با سلام خدمت همه دختر و پسرا.هیچ وقت فکر نمی کردم یه روزی داستان سکس خودمو بنویسم تو این سایت. از خراسان هستم و اسمم مرصاده و 22 سالمه.چند ساله پیش که تازه دانشجو شده بودم با یه پسره ترک همخونه شدم.این پسره یه دوست دختر داشت به اسم گلی.(وای چه کسی بود.آخرشم تو کفش موندم.23 ساله.لاغر.موهای بولوند و بسیار خوشگل.و 7 خطه روزگار).یه روز که گلی اومده بود خونمون و از صبح تا ظهر 6بار با جلیل سکس کردن بعد حمام رفتن اومد کناره من که تو اتاقم بودم نشست و دست رو موهای پاهام کشید و کیرم مثل برق راست شد آخه یه شلوارک پام بود و کیرمو که دید گفت بی جنبه مگه خالیش نمیکنی؟ گفتم کسی نیست خالیش کنه. گفت جدی میگی ؟گفتم آره جون تو.گلی برگشت گفت مرصاد اگه با یکی آشنات کنم چی به من میرسه؟ منم که وضیت مالیم خوبه گفتم یه کارت هدیه بانکی.گلی هم که از تیغ زن های معروف شمال هستش قبول کرد و گفت فردا منتظر باش.فردا ظهر مثل همیشه گلی اومد و بازم رفتن تو اتاق تا کیره یه ترک کسشو پاره کنه.منم چند مین بعد رفتم حمام.از حمام که اومدم بیرون فقط یه حوله دورم پیچوندم و زدم بیرون.که یهو دیدم یه فرشته خوشل یا بهتره بگم یه کس آس رو مبلا نشسته که تا دیدمش پریدم تو اتاق.چون چیزی تنم نبود.لباس پوشیدم و موهامو سریع اتو زدمو اومدم بیرون واستادم به احوال پرسی.بعد 2 تا شربت اماده کردم و از گلی که تو اتاق در حاله سکس بود پرسیدم نمی خواید بیاید بیرون که گفت نه تو هم با بنفشه برید اون اتاق.منم که از خدا خواسته به بنفشه جون گفتم بریم اتاقمو نشونت بدم.یادم افتاد که کارت هدیه رو باید بدم به گلی پس همون بهتر که بکنمش همین باره اول که اگه پرید کونم نسوزه.تا وارده اتاق شدیم بی مقدمه و هیچ کاری درو بستم و بنفشهو یهو انداختمش رو تخت و شروع کردم به لب گرفتن.ووووووووای لباش داغو گوشتی بود.رژه لبش بقدری خوش رنگ بود که نگو.مثل این کفش قرمزایی که دخترا می پوشن.لامصب لباش خوشمزه و رژه لبشم خوشمره بود.وقتی سانس اول لب گرفتنو تموم کردم دیدم بنفشه داره نفس نفس میزنه که با خنده گفت خفم کردی پسر.من که منتظر بودم تا شروع کنه به دعوا که چرا این کارو کردمو و از این حرفایی که دخترا میزنن حسابی جا خوردم.دیدم بنفشه از من پایه تره.دلو زدم به دریا و گفتم یکباره دیگه.شروع کردم به در آوردن مانتوش که پارچه ای نازک سفید بود.جوری که لباس زیرش دیده میشد از رو مانتو (چون هوا گرمه اونجا اکثر دخترا زیره مانتو چیزی جز لباس زیر نمی پوشن). وای یه سوتین مشکی مجلسی که به سینه ها فرم میده بسته بود.روش با دست نگین کاری شده بود.از بالاش سینه های سفیدو براق زده بود بیرون که مثل الان تو دهنم پره آب شد .شروع کردم به لیسیدن پوست سفیده گردنش.عطریم زده بودو مارو برده بود بهشت.لیسدم ها.چاک سینه هاش از یادم نمیره.اوووووووووووووف سینه هاش به هم چسبیده بودن 3 انگشت فاصله داشتن.از رو سوتین تا جایی که جا داشت چاک سینه هاشو لیس زدمو آروم رفتم رو نافش که یه نگین خوشکل آویزون کرده بود که نمیشد الکی از کنارش رد شدو بوسش نکرد.رسیدم به شلواره جین آبیش که مونده بودم چطوری پاش کرده بود بس که تنگ بود.آقا با چه بدبختی شلوارو دادیم پایین از پای این جییییییگر.چشمام یه لحظه تار شد.نمی دونید چی دیدم!!! ؟؟؟ …
یه شرت مشکی که لامبادا بود و تماماً بند بود و رفته بود لای کون سفیدو خوش دستش.از جلو هم فقط 2 سانت پارچه حریر نازک داشت که رو کوسشو مثل ابرای جلو ماه پوشونده بود اما از نور و سفیدی ماه چیزی کم نمیکرد .از رو حریره شرت کسش دیده میشد.واااااااای.با یه حرکت آکروباتیک شرتو پاره کردم و رفتم که بخورمش که دیدم مثل فیلما واس کوسش خط ریش گذاشت هبود و یه حلقه هم از بالای چوچولش رد کرده بود.همه چیزش آس بود انگاری که داشتم کس خارجی میکردم.که بعدنا فهمیدم خارجی هم هست خانوم.خلاصه یه نگاه به کوسش کردمو سرمو بردم به جنگ چوچولای صورتی و ورم کردش که مثل گل های تازه غنچه بود.حالا بخور کی بخور.عاشق چرخوندن زبون تو کس هستم.بعد 10 مین شلوارمو در آوردم و کیره مبارکه رو چفوندم تو دهن بنفشه جونم.زیاد نخورد.ساک مجلسی هم نتونست بزنه.کیرمو که جا هم نمیشد تو دهنش رو در آوردم که به قصد عظمیت به کون بنفشه خانوم راهیش کنم که زبونم وا شدو گفتم پایین آزاد راهه؟ گفت یعنی چی؟ گفتم اُپنی گفت آره بگاز توش.وای چه فازی بود.کیرم با تغییر چند درجه ای حرکتش دادم به سمته زیارت اهل کس بنفشه خانوم.چه زیارت و ضیافتی بر پا شد.چهار دستو پاش کردم رو تخت و و تا دسته و خشکه فرو کردم توش.جوری جیغ زد که یه صحنه جفت کردم.جلو دهنشو گرفتم و شروع کردم به حرکت دادنش.وقتی با این ژس میکردمش با دست جوری میزدم به کونش که رد انگشتام نقاشی میشد رو کونش.در مرحله بعد اون خوابید رو تختو من رفتم روش که ناگهان آب کمره خبر کرد که دارم میام در بیار کیره مبارکو.تا جلو عقب کردم کیرو تا از پارک درش بیارم دیدم وا وی لا پاهاشو جفت کرد دوره کمرمو نذاشت در بیارم ما هم که دست به ترمز نداریم شُری ریخت تو کوسه ناناسش.آقا مارو داری ریدیم به خودمون که دیدم نیشش باز شد و گفت آیودی گذاشتم.قلبم برگشت سره جاش.خلاصه گفتم این دختر میره که دیگه پشت سرشو نگاه کنه.با گلی که رفتن از خونه بیرون به جلیل گفتم که این ، این جوری که من کردمش دیگه برنمی گرده که 10 مین بعد دیدم شمارمو از گلی گرفته و زنگ زد و خلاصه 5/3 سال با هم حسابی حال کردیم.خدا حفظش کنه بوس و تا دفعه بعد خدا حافظ.

نوشته: مرصاد


👍 0
👎 0
48697 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

321393
2012-06-03 03:51:23 +0430 +0430

جنده بازی بود دیگه ننویس. . . . . . . . . .
سه بار داستانت رو خوندم بلکه چیزی ار توش در بیارم ولی نشد که نشد. کمی خنده دار بود. به نظرم داستانت حاصل از تخیلات جلق زیاد باشه. بهتره که دیگه ننویسی. یک جنده آوردی و کردی. ما هم فکر میکنیم که نه خانی اومده و نه خانی رفته. دیگه ننویس

0 ❤️

321394
2012-06-03 04:01:47 +0430 +0430
NA

كمي تخيلي بود.راستي نميكن بالاي كسش خط ريش كزاشته بود ميكن خط بشم كزاشته بود

0 ❤️

321395
2012-06-03 04:22:32 +0430 +0430
NA

|( .داستان خیلی داغون بود مثل کس بنفشه.کله کیری مگه فقط تو یه نفر رفتی شمال که از هوای اونجا میگی؟بعدشم ساک مجلسی دیگه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینو دیگه از کجات در اوردی.؟رو کسش خط ریش داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/رفتی یه جنده رو کردی افتخار هم میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟در کل کس و شرررر محض بود.کونی مگه مجبورت کردن که بیای اینجا داستان بنویسی.؟؟؟؟

0 ❤️

321396
2012-06-03 04:23:37 +0430 +0430
NA

اه اه اه…!
:tired: |( :quest:

0 ❤️

321397
2012-06-03 04:45:35 +0430 +0430
NA

دکی جون عاااااااااالی گفتی

0 ❤️

321398
2012-06-03 05:13:58 +0430 +0430

:)
لخند ملیح رو داشتی؟
لبخند ژکوند.
همچین دارم واست ریسه میایم که تو خودت نشاشی.
کس مغزه کون مغز این اراجیف چی بود؟
تخماتو باید با گاز انبر بپیچونن و اخته ات کنن کس کش.
خر دیدی چطوری عقیمش میکنن؟
تورو هم باید چهار دست و پاتو به پهار گوشه ی تخت بست و افتاد بجون تخمات و ناک اوتشون کرد تا یه نسل کس مغز دیگه از تو پا نگیره.
مگه عروسیه هی کون مبارک کیر مبارک کس مبارک میکنی؟
آی کیر مبارک تو کونت.
الان اومدی با کلاس بنویسی عوضی؟؟
اومدی یه تیکه ی جالب بنویسی رژ لب دختره رو به رنگ کفش تشبیه کردی؟
آی خدا خودت صبرم بده که دیگه از دست این جماعت که خدای اعتماد بنفسن و میان داستان میزارن دارم دیوونه میشم…
شاخ کرگدن تو کونت.
کیر تمام رمزنده های اسلام که تو عملیات مرصاد بودن تو کونت ( نه نه نه…غلط کردم…باید احترام اونا حفظ بشه احمق)
کیر تموم بر و بچه های ترک زبون تو کونت.
من فحش ترکی بلند نیستم حقیقتش خواستم یاد بگیرم اما یهو میدیدی با یه ضمه کل فحش به خودت بر میگرده پس فقط میگم
ماداخی
اشک زاده
قره بخته
آی صد کیلو آقاچ تو کونت

0 ❤️

321399
2012-06-03 08:55:58 +0430 +0430

به به تکاور جون میبینم که کامنت اولی شدی…
تو تموم طول خوندن داستانت که افق برابرم بود قیافه کیری و افتاب سوخته ت با اون لپهای گلی و لهجه تخمیت جلوی چشم و توی گوشم پیچیده بود. توکه عرضه دختربازی نداری چرا با کیر مردم کس میکنی. مثل ادم برو خودت مخ دختر بزنو بکن. اگرهم عرضه نداری بیخود میکنی میای و از کیر مردم میری بالا. بی عرضه کله کیری دختره واست کس اورده بهت میگه برین تو اتاق بعد تو منتظری که بزنه زیر گوشت. حقت این بود که با دیلدوی الماسی کونتو پاره کنه و بده به دست چگور نوازهای صحرانشین تا از خجالتت در بیان مرتیکه جلقوز کس ندیده.
(دوستان عزیز امروز به خاطر ارتحال خیلی مگسیم. این داستانها هم که بعد از دوروز اپ شدن مگسی ترم کردن. ببخشین اگه رگباری کس و شعر میگم… )

0 ❤️

321400
2012-06-03 09:59:56 +0430 +0430

سیلور جان منم خیلی مگسیم ، امام خمینی طلبیده با دو تا داف داریم میریم شمال .
اگه اون یکی سرشو بذاره زمین و بطلبه ، دسته جمعی میریم اروپا و امریکا .

0 ❤️

321401
2012-06-03 10:53:45 +0430 +0430
NA

:love: dastanet ye jori bod be ghole bacheha tokhmi bo akhe jende kardan ke tarif nadare
man on ghadr ke ba nazarat hal kardam ba dastan hal nakardam
merci az hameye montaghedin

0 ❤️

321402
2012-06-03 15:15:27 +0430 +0430
NA

Inrooz ha hame jende mikonan shoma chetor

0 ❤️

321404
2012-06-03 16:18:17 +0430 +0430
NA

کیر اسب آبی تو کونت با این داستان نوشتنت کونی

0 ❤️

321405
2012-06-03 16:25:11 +0430 +0430
NA

خبر مرگت با این داستان تخمی و جنده بازیت

0 ❤️

321407
2012-06-04 01:32:01 +0430 +0430
NA

من فحش ترکي بلدم
آي ننه ي سيکيم باجوي سيکيم آروادو جينده کپک اقلو بچه ها خوب بود

0 ❤️

321408
2012-06-04 06:15:46 +0430 +0430
NA

داستانت ضعیف بود ولی اگه کردی نوش جونت ما که توی دوران دانشجویی هیچ غلطی نکردیم الان عین … پشیمونیم

0 ❤️

321410
2012-06-04 18:39:43 +0430 +0430
NA

kiri bid

0 ❤️

321411
2012-06-04 21:52:06 +0430 +0430

حالا پول کس کشی گلی رو دادی یا پیچوندی؟
ولی به نظر واقعی میومد به جز چند جاش که خیلی گندش کرده بودی…
خواستی بنویسی یکم تلاشتو بیشتر کن.

0 ❤️

321412
2012-06-04 23:14:00 +0430 +0430

چاکر آقا سیلور. . . . . . . . . . .
راستش روی این داستان خیلی صبر کردم که اول یکی بیاد کامنت رو بنویسه و من بعدش بنویسم ولی زمانی بود که همه در خواب بودند و من یکه و تنها تو سایت شلنگ تخته مینداختم. این شد که حوصله ام سر رفت و کامنت گذاشتم.

0 ❤️

321413
2012-06-05 12:01:49 +0430 +0430
NA

و بـــــــــــــــــاز دوباره توهمات جلق زدگی یک کسخل منجر به نوشتن یک داستان سکسی می شود…
وقتی داستان تخماتیکیتو میخوندم انگار یکی پشت تلفن با عجله داره سکسه دیشبشو واسم تعریف میکنه، مرتیکه ریدم تو اون دانشگاهی که تو توش تحصیل کردی، یعنی نمیتونستی یه ذرّه جذابتر ، جالبتر، با نگارش بهتر بنویسی؟؟؟؟ مگه مجبورتون کردن که بیاید از جنده کردناتون بنویسید اصلاً چه اجباریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو اگـــــه وضع مالیت خوب بود اون کارت هدیه ای که باید به اون جنده میدادیو اینقدر تو داستان نمی گفتی حسرتی…
مگه تو سوتینشو سنگ دوزی کرده بودی که میدونستی کار دسته حتماً رشته صنــــــایع دستی خوندی آره…
این لفظای زیر بازارچه ای چیه …ریدی با داستان نوشتنت…
و در آخــــــــر کلام" با احترام به آدولف هیتلر" کــــــیرش دولا پهنا تو کونت…

0 ❤️

321414
2012-06-06 03:10:59 +0430 +0430
NA

آخه من چی بگم بهت پسرم؟بازم شام زیاد خوردی فیلم شیرینی آمریکایی خواب دیدی؟؟خواستم فحش ندم ولي انگار نمیشه.پای چپ علی دایی تو کونت.کیر خر آفریقایی تو دهنت.کس مغز

0 ❤️

321416
2012-06-06 12:06:39 +0430 +0430
NA

ببینم این دوست دختر بود یا جنده؟

0 ❤️

321417
2012-06-06 23:07:17 +0430 +0430
NA

شما ببينيد اين نسل كه تا چند سال ديگه مسئوليتي ميگيرند و بقولي مقدرات مملكت ميوفته بدستشون اونوقت چه شود؟؟؟
موندم از كدوم ايرادت بگم؟آخه همه اش ايراد بود!
مثلا ميخواستي مدل بالا بنويسي : بعد از چند دقيقه رانوشتي بعد چند مين و يا اينكه نوشتي بهش گفتم پايين آزادراهه؟گفت يعني چي؟گفتم اپني؟گفت آره بگاز توش!!؟
كه اين مدل صحبت كردن ديگه حتي تو دروازه غار و بازار سيد اسماعيل هم منسوخ شده! و٠٠٠غلط املايي هم كم نداري مثلا عزيمت به معني رفتن را عظيمت تايپ كردي و ٠٠٠ خداوكيلي حوصله ندارم بقيه اشكالاتتو بگم فكر هم نكنم ازت يه داستان نويس در بياد حتي متوسطش پس خودمو و دوستان كاربر شهواني را بيشتر خسته نميكنم والسلام

0 ❤️