مشروب و سکس

1392/11/06

امروز یه خاطره از زمانی که اوپن نبودم رو براتون میگم.
اون موقع با یه پسری دوست بودم به اسم سامان مثلا. اصفهانی بود و تو تهران خونه مجردی داشت. یه نموره تپل بود با چشمای روشن، کیرشم متوسط بود تقریبا 13-14 سانت. اما تا دلتون بخواد شیطون و اهل حال بود. ازش خوشم می اومد. قبلا هم سکس کرده بودیم. اما اونبار رو واسه یه چیزش دوست دارم. مشروب خوردن. گفته بودم دلم یه شیطونی حسابی میخواد. قرار رو گذاشتیم و صبح ساعت یازده اومد دنبالم. یه مانتو و شال سفید با یه شلوار جین تنم کردم. آرایشمم عروسکی و خوشگل از آب دراومد. رسیدیم خونه اش. تا وقت نهار به حرفای معمولی گذشت. نهارو که خوردیم پرسید پایه مشروب هستی؟ گفتم تا حالا نخوردم. گفت هواتو دارم. یه لیوان بزرگ برام شراب ریخت. گفت اصل شیرازه و قاطی نداره. گفتم من شنیدم اینارو با پیک میخورن. گفت پیک مال الکله، این شرابه بخور غمت نباشه. یه جعبه هم شکلات گذاشت جلوم. یه قلپ که خوردم سریع یه دونه شکلات گرفت جلو دهنم. طعمشون با هم قاطی شد. خوشم اومد. گفتم خودت چرا نمیخوری؟ گفت بخور کارت نباشه. خلاصه یه لیوانو خوردم. حس با حالی بود. سرم گیج میرفت. از اون گیج رفتنای قشنگ که آدم خوشش میاد. داغ بودم. ولی بازم حالیم بود دوروبرم چه خبره. مست نبودم. دیدم داره توی سیگارو خالی میکنه. گفتم چیکار میکنی؟ گفت یه کامم علف بزنی تازه اونی میشی که من میخوام. حشیش رو پیچید و رفت تو آشپزخونه. هود رو روشن کرد و بعدم کبریت زد به حشیش. دو سه تا کام گرفت و بعدم منو صدا زد. وقت راه رفتن همه چی میچرخید دور سرم. نذاشت زیاد بکشم. دو تا کام گرفتم. تموم که شد هود رو خاموش کرد و دستشو حلقه کرد دور کمرمو گفت: جوووون…بریم رو تخت؟ به جای جواب لباشو میک زدم. داغ داغ بودم. دلم یه سکس توپ میخواست. دست انداخت زیر زانوم و تا تخت لبامو خورد. پرتم کرد رو تخت. فنر تشک که تکون تکون خورد کل اتاق دور سرم چرخید. تنها چیزی که میخواستم سنگینی بدنش بود. اینکه بیفته روم و تکون نخوره. لباساشو درآورد و افتاد رو تنم. لبام رو میلیسید و میبوسید. دستش رو سینه هام بازی بازی میکرد. لباسم رو درآورد و بعدم سوتینم رو. سینه های کوچیکم رو مشت کرد و فشار داد. سرشو فشار دادم رو سینه ام. نوکش رو با زبون بازی میداد. اون یکی رو هم میمالید. به نوبت میخوردشون. دستمو بردم پایین و کیر شق شدش رو گرفتم. فکرم اومد رو زبونم: اوووف… کی این میره تو کونم؟
انگار که منتظر این حرفم بود. شلوار و شورتم رو با هم درآورد. یه گاز کوچولو از روی کسم گرفت و زبونش رو فرستاد لای لبه های کسم. آهی که کشیدم خودم رو هم حشری تر کرد چه برسه به سامان رو. با انگشتاش لای کسم رو باز کرد و نوک زبونشو مالید به چوچولم. بی طاقت بودم. کیر میخواستم. بازم فکرم اومد رو زبونم: کیر میخوام. بی طاقتیم بهش حال میداد. دراز کشید و گفت مال خودت. خیمه زدم رو کیرش. براش لیسیدم. سر کیرشو میک زدم. زبونم رو کشیدم روی تخماش. کل کیرشو کردم تو دهنم و با زبونم تخماش رو لیسیدم. خیس که شد نشستم روش. آروم گذاشتم رو سوراخ کونم. مشروب حالی به حالیم کرده بود و حشیش حشریم. درد داشتم ولی نه خیلی زیاد. اونقدر رو کیرش جابجا و بالا پایین شدم که جا باز کرد و تا ته رفت تو کونم. شروع کردم به تکون خوردن. کمرم رو تاب میدادم، هم کیرش تا ته میرفت تو کونم هم تخماش میمالید به لمبرام. اوووووف چه حالی میداد. احتمالا اثر مشروب بود که فکرام می اومد رو زبونم. صداش که سکسی شده بود دیوونم کرد: داری چیکارم میکنی مینا؟ جواب دادم: دارم باهات سکس میکنم. دوباره پرسید: جوووون…چطوری؟
اخلاقشو میدونستم، دوست داشت حین سکس براش توضیحم بدم. جواب دادم: از کون، کیر خوشگلتو کردم تو کوووونم تا ته، دارم باهاش حال میکنم، کیرت داره تو کون مینا عقب جلو میشه، آآآآآخ که چه حالی میده!
وحشی شد. انداختم رو تخت. پاهام رو داد بالا و کیرشو یه ضرب کرد تو. با یه دستش پاهامو بالا نگه داشته بود و با دست دیگه اش سینه ام رو چنگ مینداخت. منم دستم رو قفل کرده بودم به تاج تخت و خودم رو سفت نگه داشته بودم. تلنبه هایی که میزد نفسم رو میگرفت. لابلای نفس نفس زدناش گفت: دارم میکنمت مینا، داری بهم کون میدی…اووووف…چه کردنی هم، جوووون، داره میاد… بریزم تو کونت؟
گفتم: بریز عشقم…
آبش اومد. بر خلاف بعضی ها که میگن کونم داغ شد و آتیش گرفت و فهمیدم آبش اومده، من اصلا نمیفهمیدم. نه حالا که مشروب خورده بودم نه هیچ وقت دیگه. از کند شدن تلنبه ها و گاهی هم از حالات صورت میفهمیدم آبش اومده. کنارم افتاد و گفت تو ارضا نشدی؟ گفتم نه! گفت پاشو خودتو تمییز کن برات بخورمش. رفتم خودمو شستم. تا رسیدم به اتاق دوباره انداختم روتخت. زبونش رو کشید رو کل کسم. چوچولم رو کرد تو دهنش و میک زد. نه… اینطوری نمیخواستم. گفتم: کیرتو بذار رو کسم تا ارضا بشم. کیرشو گذاشت بین لبه های کسم. دوباره شق شده بود. رو کسم بالا پایینش کرد تا ارضا شدم. فکر میکردم حالا که کیرش راسته بازم ارضا میشه اما گفت که نمیشه.
بعد اون دو ساعت خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیگه اون حالت گیجی و منگی رو نداشتم. یه کم سرم تیر میکشید که یه لیوان شربت آبلیمو درستش کرد.
بعدم دیگه منو رسوند خونه و یه روز خوب تموم شد.

نوشته: عشق سکس34


👍 0
👎 0
42092 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

410905
2014-01-27 05:52:17 +0330 +0330
NA

sharab? hashish? pas ina ra az koja yadte?

0 ❤️

410906
2014-01-27 10:31:35 +0330 +0330
NA

وقتى بيدار شدى فقط سرت تير ميكشيد؟!! B) :D :))

گفتى شراب، نگران شدم. با بيم و اميد تا آخراى داستانو خوندم، درست وقتى كه داشتم نا اميد ميشدم، در آخرين لحظات به شكلى پيروزمندانه، شربت وارد شد و داستانتو واقعأ سكسى كرد… :D

0 ❤️

410909
2014-01-27 15:44:08 +0330 +0330
NA

خوب شد یاد گرفتیم که شراب رو با لیوان می خورن که جزو گروه مشروبات الکلی نیست ولی نمی دونم چرا اگه بگیرنت با شراب بطری رو تو کونت حقنه می کنن !!! و پیک مال مشروبات الکلیه !!!

و این که یاد گرفتیم که شراب رو بعد از غذا باید کوفت کرد .

بالاخره حشیش کشیدی یا علف ؟؟؟؟؟؟؟؟ خوبه دیگه ! ثقل سرد نکردی با این همه گه که با هم خوردی اونم دفعه اول عنایت پروردگارت بوده نکبت.
جالبه که برای رفع سر درد ناشی از کوفت کردن شراب ، بهت شربت آبلیمو داده ، این نابغه متخصص مشروب و رفع هنگ اور رو حیفه معرفی نکنی به جامعه .

0 ❤️

410910
2014-01-30 11:39:32 +0330 +0330
NA

فقط سرت تير ميكشيد ؟ با احتساب شراب و حشيش و تلمبه زدنهاي بي حساب بايد هم كونت و هم سرت تير ميكشيد . يه جاي كار اشكال داشت كه كونت تير نميكشيد و اون اينه كه خيلي كون گشاد داري و اداي كون تنگا را در اوردي

0 ❤️