سلام من آراز هستم 29 سالمه و ماجرایی که می خوام براتون تعریف بکنم مربوط میشه به 3 ساله پیش من پدرم ایرانیه ولی مادرم ترکیه ای من بعد از 8 سال اومدم ایران چون ما ایران زندگی میکنیم و من در استانبول دانشجو بودم و مقیم اونجا هستم. خلاصه بخاطر برگشتن من یک جشن مفصلی در ویلامون در لواسان مادرم گرفته بود و همه فامیل بابام دعوت بودن اونجا بود که من همه دختر های فامیل رو دید میزدم و مامانم دوست نداشت من از ایران ازدواج کنم ولی بابام می گفت هر دختریو دوست داری بگو واست بگیرم . چون پدرم خیلی آدم پولداری هست اکثر دخترای فامیل می خواستن خودشونو به من قالب کنن.
تا اینکه من زن عمو زیبا رو دیدم اولش نشناختم چون خیلی خوشگل کرده بود خودشو من باهاش دست دادم و روبوسی کردیم و همچنین با عموم . من تا آخر جشن لباس کوتاه و اندام سکسی زیبا جان را تماشا می کردم. خلاصه بعداز 2 هفته که گذشت و من همش تو فکر سکس با زن عمو بودم تا اینکه زن عمو به من زنگ زد و گفت شام بیا خونه ما و شب هم من رفتم . در خونه عمو رو زدم که عموم در رو باز کرد و رفتم تو دیدم زن عمو با یک دامن کوتاه و تاپ قرمز جلوم ظاهر شد… وای خدای من خیلی خوشگل شده بود( در ضمن زیبا جان 38 سالش بود در ان تاریخ) بعد از شام عموم به من گفت از ترکیه واسش تعریف کنم که منم شروع کردم به تعریف تا اینکه عمو زد به کلش که آخر هفته میره استانبول و منم بهش گفتم هر موقع خواستی بری کلید خونمو بهش بدم و زن عمو جونمم چون پزشک بود نمی تونست بره و کار داشت.آخر هفته شد و عمو با پسر عموم رفتن . همون روز ظهر من تو پارک جمشیدیه بودم که فکری به سرم زد و رفتم جلوی بیمارستانی که زن عمو اونجا کار میکرد منتظرش ماندم تا اومد تا منو دید تعجب کرد و شروع کرد به سوال وجواب منم بهش گفتم چون می دونستم تنهایی اومدم ببرمت خونه ما اونم قبول کرد.
تو راه من حرفایی در مورد زن های ترکیه و اینکه عمو رفته حالی عوض بکنه زدم و دیدم خوشش نیومد و هی در مورد اونا از من سوال می کرد بعد یهویی گفت بریم خونه ما تا من لباس عوض کنم . رفتیم خونه عموینا زن عمو رفت اتاق لباس عوض بکنه که من بعد از 2 دیقه پشته سرش رفتم اتاق خواب دیدم لخت شده و داره دنباله لباس می گرده از پشت آروم به طرفش رفتم تا بغلش کنم که یهو برگشت نمی دونم چی برداره که منو دید و هول شد گفت آراز تو اینجایی چرا بی صدا اومدی تو منم ترسیده بودم گفتم شاید کمک لازم دارین . من که داشتم زن عمو رو با سوتین صورتی و شورت سفید می دیدم از خود بیخود می شدم که اروم رفتم پیشش و دستهاشو گرفتم و به چشمایه هم خیره شدیم که من به زبان ترکی بهش گفتم ( sani seviyorum) معنیش یعنی دوست دارم بعدش شروع کردم به لب گرفتن اونم دیدم خوشش اومد وشروع کرد به لب خوردن بعدش بغلش کردم و گذاشتم رو تخت و آروم از زیر گوشش شروع کردم به خوردن و اونم با صدای اروم آه آه میکرد رفتم سراغ سینه هاش و بعد کوسش وای نمیدونین خوردن کوس زیبا جان اونم اصلاح شده و سفید و تپل چه حالی میداد داشت حال میکرد و کم کم ابش میومد . بلند شدم لباسامو در اوردم و 69 خوابیدم و اونم کیرمو ساک میزد ومنم کوسو کونشو می خوردم بعد که خوب حشرش زده بود بالا بلند شدم و کیرمو گذاشتم رو کوسش آروم فشار دادم وشروع کردم به تلمبه زدن جوری محکم میکردمش که جیغش در اومد کیرمو از کوسش در اوردم و گفتم برگرده واییییییییییییییییی یک کون سفید خوشگل با یه سوراخ قرمز خانم دکتر زیبا جلوم ظاهر شد کیرمو گذاشتم سوراخ کونش اروم اروم فشار دادم همش می گفت آراز جان بکن منو تو خیلی خوب میکنی منم شروع کردم به تلبه زدن بعد از چند بار تلمبه زدن داشت آبم میاومد که سریع از کون زن عمو در اوردم و اونم فهمید برگشت و کیرمو گرفت به طرف صورتش منم با فشار خالی شدم رو صورتش اونم می گفت جوووووووونم همشو بریز بعدش با انگشتاش آبمو می خورد. بلند شدیم و حمومی که تو اتاق خوابشون بود رفتیم ودوش گرفتیم . بعد از این ماجرا من زود زود میام ایران و با هم هماهنگ می شیم زیبا جان را می برم ویلا و دوتایی سکس می کنیم.
نوشته: آراز
من بعد از 2 دیقه پشته سرش رفتم اتاق خواب دیدم لخت شده و داره دنباله لباس می گرده از پشت آروم به طرفش رفتم تا بغلش کنم که یهو برگشت نمی دونم چی برداره که منو دید و هول شد گفت آراز تو اینجایی چرا بی صدا اومدی تو منم ترسیده بودم گفتم شاید کمک لازم دارین . من که داشتم زن عمو رو با سوتین صورتی و شورت سفید می دیدم از خود بیخود می شدم که اروم رفتم پیشش و دستهاشو گرفتم و به چشمایه هم خیره شدیم که من به زبان ترکی بهش گفتم ( sani seviyorum) معنیش یعنی دوست دارم بعدش شروع کردم به لب گرفتن اونم دیدم خوشش اومد وشروع کرد به لب خوردن بعدش بغلش کردم و …
بابا تو خيلي كارت درسته… زن عمو رو با همين سادگي آوردي تو راه؟ ادمين من به اين كسخلها فحش نميدم ولي اگه باز هم از اين داستاناي كيري بذاري به اتفاق بچه ها خودتو فحش بارون مي كنيم.
اکثر دخترای فامیل می خواستن خودشونو به من قالب کنن.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی بهت بگم که فک و فامیلی روسپی هستید.
من از پسر ها میخوام منو یه راهنمایی بفرمایند که اکه بخوام به یه داستان کیری و کس شعر فحش بدم چی باید بگم.ممنون
داستان خیلی کیریی بود درضمن عوضی اگه قرار باشه هر زن عمویی اینجوری راضی بشه همه میرن زن عموهاشون رو می کنن کس ننه
تو رو با زن عمو جونت با واریوخت و گاییدم کونی. راستی پول تو جا نونیه میوه هم گرفتم
KIRAM DAHANET BA IN DASTANE KOS SHERET
KHATRATE NANATO BENEVIS KKOOOONI
تو از ترکای دهاتای تبریزی که ارزوی تحصیل تو استانبول و کردن زن عموتو داری
برو بچه جون کونتو بده
اصلاً این داستان حقیقت نداره و به نظرم پول داری پدرت رو تو اینجا بهمون رخ زدی
بچه ها حالا که ایطوری منم دانشگاه اکسفورد درس خوندم باور ندارین بیا i love you قبول کردین حالا
1سوال از جناب بي كس دارم شما اهل سلماسيد؟ يا اصلا ترك هستيد؟
بچه ها من تا حالا ترکیه نرفتم امایه داداش دارم که اونم نرفته ولی کورووووش تو کون هر چی خالی بنده.فکر نکنم پاتو از شهریار بیرون گذاشتی چه به…اصلا حیف من که دارم برا تونظرمی دم.
میشه بگین کجای استانبول خونه داری فقط نگو خیابان تقسیم چون دروغات تابلو میشن
من مقیم ترکیه هستم الان چند ساله اینجام لطف کن بگو کجای استانبولی ؟
و کدوم دانشگاهی ؟
البته توی پم خوصوصی بگو
من چند سال اینجام تا چند وقته دیگه هم میرم تنها هستم و مجرد کسی مایل به دوستی بود پم بده
فیلم مرگ تدریجی یک رویا رو زیاد نگا می کنی ؟ 2 خط اول داستانتو خوندم دیگه نخوندم ! تو فیلم تو ترکیه بودن ! اسم پسره آراز بود ، مامانشم ترک بود ! لابد تو ستاره اسکندری و سامیه لک رو هم گاییدی ، با دانیال حکیمی هم رفیقی ، آره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
kos khol jan man to turkie lisans gereftam rast migi ye name be profile man bezan ye kam to az man turki harf bepors man ham miporsam kos naneye kasi ke kam biare.
آقای gereftare irani d .آقای افغانی.ببخشید آقای کرن.
به نظرم پول داری پدرت رو تو اینجا بهمون رخ زدی؟؟!!!
آخه الاغ کی بهت گفت بیای نظر بدی؟هان؟
koskesh
beshin ba me te ve torkie jagheto bezan toro che be in goh khoria
تقریباً که نه…خیلی کس شعر بود اما داستانش بدک نبود…واسه خودت که جلقی هستی خوبه…:d
kiram too kose madaret to hatta nemitooni dooset daram ro be turki benevisi, madar jende ye joori dar morede turkye harf mizane engar hishki turkye ro nadide va az koreye mah oomade. Dar zemn kiram too roohe ata turk,chon didam eshghe turkye hasti ino goftam :D