من و لیلا

1396/05/06

من علی ام یه پسر ۲۷ساله که تا عید همین امسال سکس نداشتم بادخترای زیادی رفاقت کردم اما بخاطر یه سری مسائل کلا تو فاز سکس نبودم، معمولا هم تو چت روم و اینجورجاها بادخترا آشنا میشدم، پنجم فروردین بود که تو بیتالک مث همیشه داشتم الکی به دخترا پی ام میدادم که یکی شون جواب داد شروع کردیم به حرف زدن که گفت فروردینی و هشتم تولدشه من از خدا خواسته به بهونه تولدش خواستم که ببینمش و اونم قبول کرد، دوسه روزی رو تلفنی باهم سر کردیم تاروز تولدش که تو یه رستوران تو ظفر قرار گذاشتیم و بعد شام رفتیم سینما ارگ، بخاطر تعطیلات سینما سانس فوق العاده داشت تا صب، تا ۲.۵ سینما بودیم(خوب بد جلف) باموهام که بازی میکرد حس خوبی بهم میداد، واقعا ارومم میکرد، بعد فیلم رسوندمش خونه و برگشتم تو راه یه عکس از شناسنامش برام فرستاد که ۱سال از خوردن مهر طلاق کنار اسم شوهرش میگذشت اولش هنگ کردم اما با خودم گفتم خب چه بهتر چیزی نگفتم بهش اما بعد این قضیه رسما بحث سکسی بینمون روال شده بود که یه شب دعوتم کرد خونش اولش ادا تنگارو دراوردم اما بعد از خدا خواسته قبول کردم و رفتم خونش، حسابی تدارک دیده بود و واقعا شرمندم کرد، بعد شام من رو کاناپه لش کردم و اونم اومد کنارم یکم باهم وررفتیم که‌گفت نمیخوای لباس راحت بپوشی گفتم فقط یه شورت هفتی پامه خندید گفت من که راحتم تو ام راحت باش، زدم به بیخیالی و شلوارمو دراوردم دیدم داره میخنده تا اومدم حرف بزنم گفت تا تو اماده شی منم تخت و اماده میکنم رفتم سر یخچال یه بطری اب برداشتم بخورم که صدام کرد، در اتاقشو باز کردم دیدم با یه شورت و سوتین مشکی که به بدن بلوریش بااون حسابی به چشم میومد نشسته رو تخت، کنارش نشستم و شروع کردیم به لب گرفتن دستامو برم رو سینشو شروع کردم به مالیدنش کیرم دیگه داشت شورتمو پاره میکرد که اونم شورت منو دراورد و شروع کرد بازی کردن با کیرم، سوتینشو در آوردم هلش دادم رو تخت و افتادم روش و مث دیوونه ها سینشو میخوردم دوتا سینه ۹۰ سفت که باخوردنش برق از کله م پریده بود چند دیقه که سینشو خوردم رفتم سراغ شکمش اومدم شورتشو در بیارم که نذاشت سرمو گرفت و کشید منو رو خودش جامونو عوض کردیم و اون خوابید رومن شروع به خوردن گردن و بدنم کرد انقدر خوب میخورد که ۰تا ۱۰۰ شهوتم تو چند ثانیه پرشده بود و کم مونده بود آبم بیاد رفت سراغ کیرم مث یه پورن استار حرفه ای برام ساک زد دیگه نمیتونستم جلوی خودم بگیرم بهش گفتم بخوابه و شورتشو دراوردم پاشو اورد بالا چند لحظه چشامون خیره بهم گره خورد بعد بایه فشار انگار بهشتو بهم داده بودن، کسش داغ داغ بود واقعا لذت بخش بود من دفعه اولم بود واسه همین باچندتا تلمبه آبم اومد اما بازم دلم میخواست، یکم استراحت کردیم و دوباره شروع کردم، انقدر بالا بودم که فقط به تلمبه زدن فکر میکرم، ۱۰دیقه ای تلمبه زدم که دیدم ناله هاش شدید شد سینه هاشو چنگ میزدم و باسرعت بالاتری میکردمش که یهو بایه لرزش ریز و یه ناله شل شد بااینکه دوس داشتم ادامه بدم اما بیخیال شدم دیگه نایی برام نمونده بود، همونطوری افتادم کنارش و خوابم برد…

نوشته: علا


👍 0
👎 4
1595 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

642336
2017-07-28 21:28:55 +0430 +0430
NA

جقیه معصوم :#

0 ❤️

642349
2017-07-28 22:54:00 +0430 +0430

کم بزن همیشه بزن
کسشر بودننویس
اها راستی یادم رفت بگم:دیسلایک

0 ❤️

642380
2017-07-29 03:34:53 +0430 +0430

دیسلایک خیلی بیمزه و غیر واقعی بود چ زود پا داد بیمزه بود

0 ❤️

642406
2017-07-29 06:24:35 +0430 +0430

امسال با بیتالک! مگه هنوز کار میکنه بیتالک کسی بیتالک داره!؟

0 ❤️

642418
2017-07-29 08:25:15 +0430 +0430

من الان ملتفت نشدن تا سن 27سالکی سکسی نداشتی بگذریم مثلا گوشامون پشم داره قبول چوه طور زرف یه هفته گرفتی یکی رو کردی اونم با این حال که تو توفاز یکسی نبودی بکنت یعنی این قدر قویه؟؟؟؟ 🤮

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها