سلام میخوام یکی از بهترین سکس هام رو براتون بنویسم
من ی دوست خانم به نام نازی داشتم که اهل یاسوج بود زن صیغه ای یکی از حاجی بازاری ها من ماه 1 ی 2 با میکردمش تو مغازه یا تو ماشین یه خانم 22 ساله که به خاطر پول صیغه شده بود منو دوست داشت میگفت راز نگه داری سبزه نمکی ادمو با اشوه هاش خر میکرد در ضمن کون مالی داشت که من بیشتر برای کونش بود که باهاش بودم تاقچه میشد روش گل بزاری یه شب بهم گفت قرار یکی از دوستام از شیراز بیاد پیشم میای بریم دنبالش گفتم باشه رفتیم نازی رو برداشتم و رفتیم ترمینال تو را بهم گفت میبرم خونه منم گفتم منم میام گفت نمیشه حاجی خونه به گلس گفتم حاجی ردش کن بگو مهمونم راحت نیست اونم حاجی فرستاد دنبال نخود سیاه رسیدیم به ترمینال که یه خانم 35 ساله با دو تا پسر بچه 4 و 6 ساله با یه دختر 15 ساله از یه سواری پیاده شدن همونجا فهمیدم ته خانمه باد میده منم سوارشون کردم دختر شیرازی جلو نشست توراه برای اینکه یخمون باز بشه یه کم به شوخی گفتم تو راه که بد نگذشت شخصی حتما یکی از فامیلاتون بود سر راه شما رو رسوند و خندیدیم من چند باری رو شوخی رونهای دختر شیرازی گرفتم تو تاریکی هم میشد فهمید تو چه شیشه عسلی افتادم سینه هاش گرد و کون بزرگی داشت صورتشم گونه داشت هر دفع لپاشو میگرفتم تا رسیدیم خونه نازی رفتیم داخل اخرین نفر من بودم جلوم خانم شیرازی بود بهم گفت نازی خیلی تعریف شمارو کرده من گفتم از کجا بیشتر که با کونش زد به کیرم گفت از این گفته کلفتو خوشمزس من سینشو گرفتم و فشار دادم گفتم تا نخوری ندانی رفتیم بالا شام رو خوردیم بعد بچه ها گفتند خسته ایم بچه ها رو تو اتاق خواب بردند و خودمون یعنی منو نازی بیش هم و مادرو دختر هم پیش هم خوابیدیم
لامپهارو که خاموش کردم نازی لباس هاشو دراورد منم با یه شورت و زیر پوش رکابی اومد پیشم و شروع کرد به لب خوری منم همه هواسم پیش دختره بود نازی دست کرد تو شرتمو کیرمو دراورد و شروع کرد به ساک زدن صدا دهنش صدای دختره رو در اورد گفت خاله تنها خوری که مامانش گفت نازی بگیر بخواب منم از خدا خواسته نازی و بغلش کردم گفتم فردا کونتو میخوام فتح کنم بخواب دستمو گذاشتم رو سینش و شروع کردم به نوازشش بعد نیم ساعت دست کسی رو رو سینم حس کردم سرمو برگردوندم دیدم دختره بالا سرمه بهم اشاره کرد بیا بریم تو بالکن گفتم تو برو من میام چون مطمعن نبودم مامانه خواب باشهرفتم تو بالکن گفت بشینیم کسی نبینتمون من نشستم اونم نشست تو بغلم تازه فهمیدم فقط یه شورت و تاپ تنشه کیرم حسابی راست شده بود دستو از پشت باسنشو چنگ زدم و رو کیرم بالا و پایین میکردم که دیدم چشماش خمار شد و خواست رو کمر بخوابه من نمیزاشتم تاپشو در اوردم چه سینه های وای داشت از سفتی میترکید مثل اینکه تا بحال کسی دست بهش نزاشته شروع کردم به خوردن سینه هاش و خوابوندمش و لباشو بوسیدم مثل اینکه لبای یه بچه رو میبوسم اصلا حرکت نداشت زبونمو بردم تو دهنش و زبونشو حس کردم اونم زبونمو مک میزد اومدم سراغ کوسش یه کوس کوچولو بدون مو از لبه های کسش که از شرتش بیرون زده بود لب گرفتم و شورتشو در اوردم چه کونی داشت داشتم دیونه میشدم بلند شد و شروع کرد باکیرم بازی کردن منم یه تف زدم به سوراخ کونش و رو شکم خوابوندمش و کیرمو خیس کردم و اروم گذاشتم در سوراخش و فشار کمی دادم ولی نمیرفت یه کم فشارو زیاد کردم ولی نشد گفت نمیره بزار لاپام و شروع کردم به کردن لاپای بعد چند قیقه گفتم ابم نمیاد گفت میخوا بخورمش برات که کیرمو دادم دستش شروع کرد به خوردن ولی واقعا داشت میخورد چون اینقدر گاز بهش زد که صدام در او مد گفتم تا نره تو سوراخ ابم نمیاد گفتم تو همینجا بخواب تا من برم سراغ نازی
وقتی اومدم تو سالن دیدم خانم شیرازی روشو کنار زده و یه دامن پوشیده رفتم کنارش نشستم و دامنشو زدم بالا عجب کونی شورت هم نپوشیده بود از لای پاش کوسش پیدا بو انگشتمو خیس کردم و کردم تو کسش که یه دفع
یه نفس بلندی کشید گفت نوبت منه دخترمو که اذیت نکردی و کیرمو گرفت و شروع کرد به ساک زدن واقعا وارد بود
نفس منو دراورد رو شکم خوابوندمش و کیرمو فرستادم تو کسش با 7 ی 8 تا تلمه ردن ابمو اورد کون ماهی داشت من فرداش توی حموم اول نازی رو کردم بعد از اون دختره رو خوابوندم کف حموم و بعد ماساژ دوباره شانسمو برای کردن کونش امتحان کردم ولی نتو نستم خیلی تنگ بود دست اخر هم مامانه یه ساک حرفه ای برام زد و ایندفه کون نازه مامان جور دخترشو کشید با هر بار کردن کونش بهش میگفتم کونتو سقت بگیر ولی تا بحا کون به این با حالی نکرده بودم
امیدوارم دوست داشته باشید فردا هم دارم میرم سراغ نازی چون تنهاس و دلش برام تنگ شده میکنمش عکس کونش میزارم
نوشته: مسعوود
سلام ودرود
ازمدل نوشتنت خوشم اومد،توضیح بی ربط وبیخودی نداده بودی،غلط املائی هم نداشتی،بسیارخوب وعالی درضمن
نگفتین آخرخودتون بچه کجائین؟البته بدون درنظرگرفتن اینکه شایدشیرازی باشین وهمشهری بنده پنج تاستاره تقدیم
کردم فقط بخاطرداستانت که خوشم اومد،موفق وپیروزباشید،یاحق.
چون نميخوام شخصأ فحشت بدم يه بار ديگه نظر جناب صالح سكسى رو بخون،مسخره.
جالب بود به نازم به اون كمر كه از شب تا صبح زده صبح گله اي همه رو برده حموم…!?!
راستشو بگو چي مي زني؟
سلام بهمه بچه های سایت بخصوص خانومای حشری
بهرام هستم عاشق سکس و خیلی هات و حشری
دلم می خواد با یه خانوم خیلی هات که با سه چهار بار ارضا سیر نشه آشنا بشم و یا اینکه خانومی باشه که وقتی ارضا میشه اب کسش بیرون بزنه و دوست داشته باشه یه پسر خیلی هات براش لیس بزنه و بخوره هر کسی که مایله بهم پیام خصوصی بده تا بیشتر آشنا بشیم
از صدای دهنش صدای دختره در اومد بعد گفتم بگیر بخواب بعد نیم ساعت دست یکی رو سینه هام بود چی شد تو این نیم ساعت … کیر تو مغزت
کاملا چرت نوشتی مرغ داری اجاره کردی از خروسی کردنت معلومه هیچ خری رو نمیتونی ارضا کنی دیگه هیچ وقت ننویس.ضمنا دوستن گفتن غلط املایی نداری وخیلی حرفه ای نوشتی احتمالا موقعی که داستانت رو میخوندن دستشون روی شومبول مبارک بوده که این همه ریده کاری رو ندیدن بابا دستشویی رو باشهوانی اشتباه نگیرین.اخه ازکجایه این داستانا نمیشه ایراد گرفت من که موندم.
دوستان کجاش خب بود؟من که نفهمیدم چی نوشته اینقد درهم برهم بود
دیگه ننویس همین یه بارم که نوشتی از سر ملت شهوانی هم زیادیه
خیلی بی ادب و بیترتیب هستی یعنی چی ته دختره باد كرده بود از اونجا دیگه نخوندم فهمیدم آدم فوق العاده بیشخصیت هستی x( یه نفر به خونوادت بگه تهشون باد كرده چه عكس العملی داری؟
والا چی بگم؟؟؟؟
نه شما بگین الان اگه فوحش بدم ناراحت میشن الان اگه تعریف کنم خوب علاوه بر اینکه از دروغ طرفداری کردم پرو میشن…
همون بهتر چیزی نگم …
فعلا اعصابم رو کیری کردن این استاد های مادر جنده دانشگاه که با پول امسال ما دانشجوها با کیرشون گردو میشکنن و ما رو میندازن…
خواهرشون رو …
چه عجب بازم این نویسنده مرام داشت نگفت گذاشتم دم کونش با یه فشار دادم تو و با چند تا تلمبه آبم اومد
تمام چرندیات و سرهم بندیات به کنار
حاجی رو چجوری فرستادین دنبال نخود سیاه 🙄
لذت بردیم
شاید واقعی نبود
ولی حرفه ای نوشته بودی