هستی خوشگله

1393/10/13

سلام خدمت تمامی دوستان گلم میخواهم یک داستان براتون تعریف کنم که کاملا واقعیه همه چیز از پایان امتحانات شروع شد که منم مدرسم تموم شده بود با دوستام قرار گذاشته بودیم همون شب بریم سینما من و پنج تا از دوستام جمع شدیم که بریم سینما یک فیلم بسیار باحال به نام کلاشینکف من همونجا بود که یک دختر بسیار زیبا دیدم که حشریم کرده بود و کیرم رو زنگ کرده بود به هر حالتی بود خودم رو نگه داشتم که نرم جلو بهش چیزی بگم خوب به هر حال فیلم تمام شد و داشتیم میرفتیم بیرون که دم در به دختره گفتم فردا بیا همینجا همین فیلم و رفتم تا فردا منم فردا تیپ کردم و رفتم که بک هو جا خوردم اومده بود و منم مونده بودم که خودم رو چطوری بهش نزدیک کنم رفتیم داخل سینما فکر کنم یک ده نفری توی سینما بودند من وایسادم تا دختره بره بشینه بعد از این که رفت نشست منم رفتم با فاصله ولی توی همون ردیف پیشش نشستم فیلم شروع شد منم به بهانه این که نور مستقیم تو چشممه رفتم یک هفت و هشت تا صندلی اونطرف تر و نشستم فاصلمون دو صندلی شده بود خیلی شهوتی شدم ولی ایندفعه نتونستم که جلوی خودم رو بگیرم که با هاش صحبت نکنم ولی نشود و بهش گفتم سلام اونم جوابم رو داد گفت سلام صداش رو که شنیدم یهو کیرم زنگ شد بهش گفتم خوبی و اسمت چیه و خونتون کجاست و … تا آخر فیلم باهاش دوست شدم و ازش شمارش رو گرفتم و داخل واتس آپ رفتم و رابطمون رو به هم نزدیک شدیم

من چند بار توی پارک باهاش قرار گذاشتم باهاش لاس میزدم یک ماهی بود که این رابطه در همین حد بود که یکبار بهش گفتم بیا بریم خونمون اون موقع خونمون خالی بود اونم گفت باشه پا هم رفتیم خونمون داخل یک تاکسی سوار شدیم و هی بهش دست میزدم و هی جلوم رو میگرفت بعد از این که رسیدیم خونه رفتم نشستیم و با هم صحبت میکردم که رفت آب بخوره وقتی داشت میرفت آب بخوره چونش یک و دو میزد منم شهوتی شدم و رفتم پشتش داشت آب میخورد رفتم خودم رو بهش چسبوندم باهاش داشتم حال میکردم که گفت برو انور منم گفتم باشه ورفتیم رو مبل نشستیم و نگاه تلویزیون میکردیم یک دفعه ای آهنگ تایلور سویفت گذاشت منم کیرم زنگ بود دیدم که مرده داخل آهنگ اول دستش رو گذاشت رو پاش خوب خلاصه آهنگ تموم شد منم همینکار رو کردم اول دستم رو کشیدم رو پاش گفت نکن منم گفتم یکم دوباره گف نکن منم گفتم که عزیزم کسی نیست و اونم قبول کرد داشتم رو پاش دست میکشیدم که یک دفعه ای خودش شلوارم رو کشید پایین و دست زد به کیرم وای نمیدونید دستش خیلی نرم بود داشتم حال میکردم که یک هوی زبونشرو زد به کیرم بعدش لند شد شلوارش رو در اورد و رفتیم اتاق رفت روی تخت خوابید منم رفتم کسش رو لیس زدم داشتم واقعا ارضا میشدم خیلی کیف داشت تقریبا پنج دقیقه ای براش لیس زدم بعد خودش گفت بسه منم دراز کشیدم و اون اومد کیرم رو ساک زد وایی نمیدونید چه کیفی داشت یک ده دقیقه ای برام ساک زد که من گفتم بسه بخواب روتخت وارو خوابید منم کیرم رو با فشار زدم داخلش وقتی که رفت داخل خیلی سرو صدا میکرد ولی بعدش که تندترش کردم یکم آروم ترش کرد سرو صداش رو دو تا سه دقیقهای کردم تو چونش گفت بسه بعدش راسو شد یکم برام ساک زد و گفت کیرت رو بکن داخل کسم منم گفتم مطمئن هستی بهم گفت آره منم که از خدام بود کردم داخلش اولاش سروصدا میکرد بعد یک ده دقیقه ایکه تلمبه میزدم داشتم خیلی کیف میکردم که یک دفعه ای داشت آبم در میومد منمکیرم رو در آوردم ریختم تو دهنش بعد یکم با هم حال کردیم و بعدش هم با هم رفتیم حموم کردیم و لباسش رو پوشید و رفت این اتفاق دو تا سه بار داخل این پنج ماه اتفاق افتاد ول یخدایش هیچکدومش اولیش نشد از من به شما نصیحت داخل دفعه اول تا میتونی کیف کن ببخشید که داستانم یک طولانی شد ولی به هر حال واقعیت بود.

نوشته:‌ علی


👍 0
👎 0
48280 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

449433
2015-01-03 16:23:07 +0330 +0330
NA

جون عمت تو که راس میگی!!!

0 ❤️

449434
2015-01-03 16:49:44 +0330 +0330

کیرم زنگ شده بیا بکنش تو چون ننه ت :).اخه دیوث این کس شعرا چیه نوشتی

1 ❤️

449436
2015-01-03 17:34:39 +0330 +0330

رابطمون رو به هم نزدیک شدیم

1 ❤️

449437
2015-01-03 17:48:13 +0330 +0330
NA

ننویس ملجووق

0 ❤️

449438
2015-01-03 18:10:15 +0330 +0330
NA

تواونا که ديدى حال کردى چوس بود
چونش که گفتى

0 ❤️

449439
2015-01-03 19:53:47 +0330 +0330
NA

امیدجون حرفای منو زد.فقط آخرش اضافه میکنم که کیرم تو اون لهجه تخمیت وداستان کیریت انتر جقی.حیف ازوقتم…

0 ❤️

449440
2015-01-03 20:35:09 +0330 +0330
NA

تخیلتم خوب نیس تو که داری دروغ میگی خوب یکم هیجان بده بهش تا لااقل بخونن داستانتو

0 ❤️

449441
2015-01-04 02:13:46 +0330 +0330
NA

چــــــــــــــــونش؟؟؟؟؟!؟!
چون چیه دقیقا؟؟؟؟ منظورت کـــونه؟؟؟؟
کلنـــگ… شیلنــــــــــــــــــگگگگگ
جققققــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

2 ❤️

449442
2015-01-04 02:57:37 +0330 +0330

شاشيدم تو اون داستانت

0 ❤️

449443
2015-01-04 03:21:59 +0330 +0330
NA

nakhondaam
faghat omadam fosh bedaaam
yani kiram to in dastane tokhmit
kale kiri dafe akharet bashe kos sher minevisiaaaaaaa biggrin

0 ❤️

449444
2015-01-04 03:35:02 +0330 +0330
NA

Aqa man 2rooz pish per shelem kardam
Sex groupi 4nafare dashtim kheyli khub bud
Faqat heyf age beshini 4saat inja dastanesho benevisi akharesh mian migan koschere

0 ❤️

449446
2015-01-04 05:34:44 +0330 +0330
NA

مثل سگ دروغ میگی…اول بهش گفتی،گفت نه…دوباره بهش گفتی ،گفت باشه

1 ❤️

449448
2015-01-04 07:46:34 +0330 +0330
NA

فکر کنم مادرت جنده است از نوع داستان نوشتنت پیداست

0 ❤️

449449
2015-01-04 08:38:55 +0330 +0330
NA

فقط میتونم یه کامه بگم کسخل

0 ❤️

449450
2015-01-04 08:47:12 +0330 +0330
NA

ای بابا همش سر و صدا میکرد ؟؟؟!!!1
یه گریسی ، روغنی ، چیزی میزدی خب !!1 lol

0 ❤️

449451
2015-01-04 09:59:55 +0330 +0330
NA

وقتی اومد خونتون نمیدونست خونه خالیه ؟؟؟؟؟؟؟
بعد تا بهش گفتی کسی خونه نیس رفتارش 180 درجه تغییر کرد …
میشه لطفا خالبندیت رو خودت یکبار بخونی عزیزم ؟

1 ❤️

449452
2015-01-04 12:26:15 +0330 +0330
NA

اگه شربت میدادی شاید داستانتو باور میکردیم dirol

0 ❤️

449453
2015-01-04 14:16:26 +0330 +0330
NA

کوس مغز کوس موتور فحشت بدم کیرم تو اون مغز پریودیت کوس تلاوت نکن

0 ❤️

449454
2015-01-05 07:35:35 +0330 +0330
NA

کسه شعر

0 ❤️

596024
2017-05-15 23:56:42 +0430 +0430

سلام!
فرداغ استیم روغندان پیچ بزیتیم،شملیبق شوش تره اما خوش میشتزاییدیم!تفلبیغم متدین بزیتی،کلومتن منا غیش فردا پسفردا!!!
تونستی بخونی؟اگه تونستی منم تونستم!خب این چی بود اون بالا به اسم داستان دادی به خورد ملت؟…اصلا ببینم،نکنه تونستی بخونی؟؟؟!!،والا هیچ بعید نیست،اونقدر عجایب دیدم تو شهوانی که دیگه دارم عادت میکنم،کم کم اگه یکی بیاد بنویسه مثلا : « یه دختری رو دیدم،خیلی خوشم اومد،بعدِ یه چند وقتی با هم سکس داشتیم و … » اونوقت برام عجیب میشه!

0 ❤️