ژاله کون هندونه

1394/02/29

سلام من اسمم میثمه 24 سالمه … این قضیه برام اتفاق افتاده دیگه اونش رو کار ندارم باور میکنید یا نه، بگذریم… یه خواهر زاده دارم 5 سالشه من هر روز عصر که از سر کار میومدم اول میرفتم اینو از مهد کودک میاوردم بعد میرسوندمش خونه و خودمم میرفتم خونه، بچه های مهد یه مربی داشتن که همیشه تو کفش بودم بد جوری … بهش میگفتن خاله ژاله، خاله ژاله یه هیکلی داشت که با نگاهم میشد باهاش سکس کنی… قد تقریبا متوسط حدودا 165 داشت … یه هیکل نقلی … سینهای گنده و کون قلمبه و خوردنی … از خودمم بگم من ورزشکارم و شکمم سیکس پک و سکسیه قدم 182 و وزنم 77 کیلوئه، خلاصه سرتونو درد نیارم من هر روز میرفتم دنبال این خواهر زادم این خاله ژاله رو میدیدم و ازش تشکر میکردم … همیشم بهم لبخندای سکسی میزد …

بعد مدتی، با خاله ژاله صمیمی شده بودم عصرا میرسوندمش خونه سر راه، متوجه شدم که از شوهرش به دلایل اعتیاد جدا شده و فعلا تنهاست و بچم نداره، بگذریم، تولد خواهر زادم که شد با ژاله هماهنگ کردیم رفتم واسه خواهرزادم کادو خریدیم خواستیم یه تولد کوچیک تو مهد واسس بگیریم، ژاله گفت کیک و خودش سفارش میده و بادکنک و اینا رو میخره بعد واسم فاکتور میاره، خلاصه یه روز مونده به تولد خواهر زادم،… ژاله زنگ زد که بیرونه و دستش پره میتونم برم دنبالش، منم سریع اوکی رو دادم، دل تو دلم نبود گفتم الانه که نقشم عملی شه و همین طورم شد… خلاصه رفتم دنبالش کلی وسایل تولد گرفته بود … بادبادک هوایی و توتولک و اینا … رسوندمش خونش…ازم تشکر کرد میخواستم برم میگفت نمیشه همینطوری نمیزارم بری و بریم یه چایی شربتی میوه ای چیزی مهمون باشیم…خلاصه کلی اصرار کرد منم الکی ناز کردم ولی بالاخره رفتم تو … پشت سرش که رفتم تو خونه کونه گندش بالا پایین میشد … من از شق درد کیرم تیر کشید تا تو سرم … خلاصه به من گفت بشین رو مبل اقا میثم و بعد رفت لباس عوض کنه … وقتی برگشت باورم نمیشد یه ساپورت صورتیه کس نما پوشیده بود که خودمو توش میدیدم، کسش از زیره ساپورت کامله زده بود بیرون …یه تیشرت تنگم پوشیده بود روش عکس کارتونی بود یه روسری هم انداخته بود رو سرش الکی ولی جلوش باز بود سینه هاشم نابودم کرده بود… اووووف … خلاصه رفت یکم شربت واسم آورد باهم خوردیم و قشنگ متوجه شده بود چشمام داره از کاسه در میاد… شروع کرد واسم از زندگیش گفت و ازم پرسید مجردی …منم گفتم اره …کمی باهام شوخی کرد بعد که بلند شدم که برم و ازش خداحافظی کنم شق شدن کیرم از شلوار پارچه ایم تابلو بود … داشتم میمردم… یه دفعه یه نگاه بهم کرد زد زیر خنده گفت اون دیگه چیه آقا میثم منم از خجالت مردم گفت خجالت نکش طبیعیه هر کسی جوجش نسبت به جوجه های دیگه واکنش نشون میده … خلاصه من هول شدم با پا زدم به میز عسلی شربت ریخت گفتم ای وای گفت عیب نداره …پاکش میکنم منم که روم باز شده بود گفتم فکر کنم جوجم هیجانی شده اونم که چراغ سبزو داده بود خندید… گفتم میشه جوجه هامونو باهم آشنا کنیم؟… اونم گفت چرا که نه منم بهش امون ندادم همونجا خوابوندمش لب و گذاشتم رو لبش مقاومت نکرد و خودشم شل کرد … لباساشو دونه دونه در آوردم گفتم میدونی چقدر تو کفت بودم … اونم چشاشو بسته بود فقط لباشو گاز میگرفت … یه ربعی کسشو و سینه های گندشو خوردم …ولی دلم کونشو میخواست … بهش گفتم میشه برگردی گفت واسه چی گفتم برگرد …تا برگشت چی میدیم وایییییییی…یه کون هندونه ای جلوم ظاهر شد با یه ریتم خاص دو تا کفه دست زدم رو کونش گفت از کون نکنی ها گفتم باشه…یه دفه یکم کرم زدم کیرمو تا وسط کردم تو سوراخش …یه جیغ زد فکر کردم از حال رفته ولی شروع کرد فحش دادن …منم استارته تلمبه رو دووم دوووم زدم … دیگه شروع کرد به گریه کردن کونش مثه ژله میلرزید یه 45 دقیقه ای تلمبه زدم… این اخرا دیگه داشت میزد تو سر و کله خودش پامم انقدر ویشگون گرفت که نگو…یه دفعه تلبمه و کوبشو بیشتر کردم که آبم ریخت تو کونش کیشدم بیرون میخواست فحش بده بازم که با دست تند تند چوچولشو مالیدم دیدم چشاشو بسته یه نفس عمیق کشید …انقدر این کارو کردم که یه دفعه دیدم کمی لرزید و فهمیدم ارضا شده بعد رفتیم یه دوش گرفتیمو بماند که تو حمومم یه دست از کس کردمش …ولی اخرش ازم تشکر کرد ولی بعد اون هربار که سکس کردیم دیگه از کون بهم نداد…
ببخشید عجله ای نوشتم کار و مشغه داشتم… امیدوارم لذت برده باشید…

نوشته: میثم


👍 1
👎 2
118458 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

462823
2015-05-19 17:22:15 +0430 +0430
NA

جق جق جق ، جق از همه رنگ ، باس اسم اینجا رو میذاشتن جقوانی

0 ❤️

462824
2015-05-19 17:37:28 +0430 +0430
NA

من کاری به بقیش ندارم.یاروو 45 دقیقه تلمبه زده =))))))))

0 ❤️

462825
2015-05-19 18:12:11 +0430 +0430
NA

من که دید انتقادی ندارم .خوب بود به نظرم.

0 ❤️

462826
2015-05-19 18:24:42 +0430 +0430
NA

من که یه سوژه معرکه تو بفرمایید شام پیدا کردم biggrin .واسه داستانت خالیم. حتما ببینید .مادر جان … dash1

0 ❤️

462827
2015-05-19 18:59:53 +0430 +0430
NA

Jadidn hame too dastanashoon heykalashoon sexiye hame hm saport o tisherte tang mipooshan scratch_one-s_head

0 ❤️

462828
2015-05-19 19:12:25 +0430 +0430

شکم آیس پک
گوز ژاله تو دماغت
البته با بو.
یه نوبت برو دکتر جقولیان بگو مغزم از کیرم زده بیرون چی کنم بدم توشی لاپایی

1 ❤️

462829
2015-05-19 20:53:08 +0430 +0430
NA

سخنی بود از جناب سکس الدین تخمی

0 ❤️

462831
2015-05-19 23:52:47 +0430 +0430
NA

یهو کرمو از کونت اوردی زدی سر کیرت؟؟؟؟

0 ❤️

462832
2015-05-19 23:59:29 +0430 +0430
NA

خیلئ کوس شهر هات تابلو بود

0 ❤️

462835
2015-05-20 03:28:39 +0430 +0430
NA

خیلی نابود بود جقی

1 ❤️

462836
2015-05-20 06:17:06 +0430 +0430
NA

اما سوژه و مورد خوبی واسه جلق انتخاب کردی،جلق فانتزیه خوبی زدی.آفرین.

0 ❤️

462838
2015-05-20 07:08:50 +0430 +0430
NA

ا ک ا ب

0 ❤️

462839
2015-05-20 07:42:53 +0430 +0430
NA

داستان از این قرار بود … خیلی وقت بود تو کف جق با کرم بودم همین که خونه خالی شد اون کرمی که تو کونم جا سازی کرده بودم در اوردم زدم به کیرم و شروع کردم جق زدن 45 دقه ای جق زدم ناگهان ازم ففففیییششششش ریخت رو خودم رفتم هموم اونجا هم یه کف دستی با شامپو گردو پرژک زدم خاطره های دیگه ی جقم هم براتون میزارم

0 ❤️

462840
2015-05-20 08:21:47 +0430 +0430

تعجبم از اینه که هر پسری میاد توخیالاتش ورزشکاره و بدن سکسی داره.اخه چطور بدون هیچ دارویی 45دقیقه کردیش خیالاتی شدی در حد المپیک

0 ❤️

462841
2015-05-20 08:26:32 +0430 +0430
NA

? chera inghadr kosesher taft midin
khare takhayolate shomaro gayidan ke hatta takhayole doros o darmoon ham nadarin
kiram dahanet biad jaghie koskhol , ta hala az nazdik kos ham nadidi

0 ❤️

462842
2015-05-20 08:27:23 +0430 +0430
NA

gooooooooooooooooooh mikhore , to jeddi nagir
? in 20 sanie jagh bezane 3 bar abesh miad , 45 min tolonbe zad

0 ❤️

462843
2015-05-20 10:48:08 +0430 +0430
NA

اراجیفتو نخوندم ولی اومدم بگم آخه سوسمار اینم اسمه که گذاشتی رو داستانت،خر بشاشه به شخصییتت

0 ❤️

462845
2015-05-20 13:52:30 +0430 +0430
NA

:]“میثم کون گلابی”[:

| . . . یه دفه یکم کرم زدم کیرمو تا وسط کردم تو سوراخش . . . |
همین یک پاگراف واسه حقانیت داستانت کافیه، مجلوقة ألهویة! ‎:-|‎

0 ❤️

462846
2015-05-20 14:25:31 +0430 +0430
NA

تخیل خوبی بود
موفق باشی

0 ❤️

462849
2015-05-20 15:20:25 +0430 +0430

از خودمم بگم من ورزشکارم و شکمم سیکس پک و سکسیه قدم 182 و وزنم 77 کیلوئه

همین یه تیکه باعث شد بفهمم جغی هستیو کوس میگی

کیرم تا فی خالدون در دهانت

0 ❤️

462851
2015-05-20 15:50:15 +0430 +0430
NA

نمیدونم خدا اون بالا نشسته چیکار. خو مرد حسابی خودت ظهور کن ترکیدیم بخدا pleasantry

0 ❤️

462852
2015-05-20 19:40:23 +0430 +0430

لبخند سکسی دقیقا چه جوریه؟
بگو تا اگر کسی لبخند سکسی زد بهمون بگیریم بکنیمش biggrin

0 ❤️

462854
2015-05-21 06:52:15 +0430 +0430

جالبه هرکی داستان مینویسه میگه خیلی خوشکلم و خوش هیکل اونجامم 25سانت

0 ❤️

462855
2015-05-21 08:43:33 +0430 +0430
NA

کلی خندیدم به مغز معیوبت. dash1

0 ❤️

462857
2015-05-22 04:01:07 +0430 +0430
NA

مغزتو گائیدم

0 ❤️