کردن مادر زن خوش اندام و تپل
قضیه از این قرار که من یه مادر زن دارم فوق العاده بدن خوشگل و زیبای داره و از همون روز اول که دیدمش به دلم نشست.
مادر زنم حدودا قدش بلنده و هم قد خود من هست و بدن تو پر و جا افتاده ای داره و بیسار اندامش تو چشم هست به خصوص سینه ها و کونش که خیلی خودنمایی می کنه و آدم رو بسیار وسوسه می کنه
من همیشه که می رفتم خونشون سعی می کردم دیدش بزنم و لذت ببرم
مادر زنم 34 سالشه و تو خونه جلوی من هم عادی لباس می پوشه
نه لباس باز و سکسی و نه کاملا پوشیده
معمولاً یه ساپورت می پوشه و پیراهن های زنونه که تا کمی پایین تر از کصش هست و وقتی خم میشه تمام کونش از این ساپورت میزنه بیرون
و آدم دلش میخواد که این اندام زیبا رو واقعا بخوره
یه شب موقع شام اونجا بودیم که وقتی مادر زنم سفره رو جمع می کرد خم شد و کونش نزدیکم بود داشتم آب می‌خوردم که یه صحنه دیدم
آب پرید تو حلقم، وقتی خم شد دیدم پشت شلوارش به اندازه یه سکه پاره شدن و قسمتی از کون سفید و نازش معلوم بودم خیلی تحریک شدم فک کنم خود مادر زنم متوجه شد و سریع خودش رو جمع جور کرد
دید زدن هام ادامه داشت تا اینکه زن عموم کمر درد گرفت و رفت دکتر متخصص و دکتر بهش گفت که دیسک کمر داری باید استراحت کنی تا خوب بشی و دارو پماد بهش داد.
یه روز خونشون بودم زنم هم رفته بود دانشگاه و پدر زنم سر کار بود
مادر زنم گفت میشه زحمت بکشید و کمرم رو ماساژ بدی و پماد بزنی
من از خدا خواسته قبول کردم و شروع کردم ماساژ دادند
پیراهنش رو دادم بالا شروع کردم ماساژ دادند، لامصب کونش خیلی داشت خود نمایی می کرد دلم می خواست کونش رو بخورم بمال و کیرم رو تا آخر بکنم توش اما می ترسیدم حرکتی بزنم
ماساژ که تموم شد مادر زنم خیلی تشکر کرد و منم تو کفش بودم و کاری نکردم، حس می کردم که خود مادر زنم هم دلش کیر می خواست
گذشت تا اینکه یه روز صبح رفتم خونشون تا اینکه شناسنامه زنم رو که اونجا بود ازشون بگیرم
در زدم مادر زنم در رو باز کرد وقتی دیدمش جا خورده آخه یه تیپ فوق العاده زیبا و سکسی زده بود فک کنم تازه از رو کیر شوهرش بلند شده بود
یه پیراهن مردونه که براش خیلی کوتاه بود و دکمه های بالاش باز بود و چاک سینه اش خود نمایی می کرد و سوتینش رو نبسته بود و یه ساپورت صورتی رنگ که خیلی نازک بود پوشیده بود قشنگ معلوم بود شورت پاش نیست، چون ساپورت رفت بود بین خط کونش و یه نمیای فوق العاده رو داشت همون جا کیرم شق شد
سلام کردم گفت بیا تو عزیزم
گفتم مرسی شناسنامه زنم رو لازم دارم، گفت بیا تو تا پیداش کنم
رفتم داخل سالن دیدم پدر زنم هم رفته سرکار و خونه نیست و مادر زنم رفت پیداش کنه نشستم رو مبل تا بیاد وقتی اومد گفت اگه زحمتی نیست گوش ات رو بده تا زنگ شوهرم بزنم گوشیم شارژش تموم شده
دادمش و نشست کنارم رو مبل همین که داشت با گوشی حرف میزد
پاهاش رو از بغل چسبوند به پاهام خشکم زده بود خیلی هیجان داشتم
حاضر بودم هرچی دارم رو بدم تا بتونم کس و کونش این فتح کنم
بهم گفت وقتی داری ده دقیقه کمرم رو ماساژ بدی
منم خوشحال شدم و گفتم چشم
داشتم ماساژ میدادم که گفت صبر کن پیراهنم رو در بیارم تا پماد بهش نخوره داشتم از شق درد می مردم که تازه با سینه لختش مواجه شدم
گفت دیگه فهمیدم که مادر زنم هم هوس کیر دامادش رو کرده
به ماساژ ادامه دادم ولی بازم می ترسیدم حرکتی کنم
تا اینکه خودش گفت کافیه و می خوام بهت چیزی بگم
گفتم جانم می‌شنوم، گفت این چیزی که میگم خیلی مهمه باید قول بدی بین خودمون باشه، گفتم چشم
گفت حقیقتش من تو رو خیلی دوست دارم و خوشحالم که داماد من شدی
اما شوهرم نمی دونه نیازم رو برطرف کنه و هفته ای یک بار شب ها سریع بدون مقدمه کیرش رو میزاره تو کصم و آبش زیر یه دقیقه میاد و منم اصلا ارضا نمیشم
خیلی خوشحال بودم که داره بهم پیشنهاد سکس میده
بهم گفت به غیر از تو کسی رو ندارم و گفت دلش میخواد که بکنمش
منم که ماتم برده بود چند لحظه حرفی نزدم بعدش
گفتم آخه اگه زنم بفهمه چی
گفت مطمئن باش نمیزاریم کسی بوی ببره
من از خدا خواسته رفتم تو بغلش و یه لب ناز ازش گرفتم لامصب اینقدر لبش آتیشی بود نزدیک همون اول آبم بیاد
بهش گفتم تو بهترین کس جهانی از همون اول دوست داشتم بخورمت اما می ترسیدم
گفت امروز ثابت کن مرد خودم میشی
هر دو نفرمون تو اوج بودیم که شروع کردم با دستم کصش رو مالیدن و خوردن ممه های که آرزوی خوردنش رو داشتم
خیلی ممه های فوق العاده بود بهم گفت سایزش 90 هست
گفت عشقم کیر می خوام خیلی مست بود
گفت تا ته بکنش تو کص عشقت پارم کن
من تحریک شدم افتادم روش کصش خیس بود و لیز لیز
کیرم وقتی رفت توش بهترین حس دنیا بود شروع کردم تلمبه زدن اینقدر زدم که آبم اومد بهش گفتم داره میاد گفت خالیش کن تو کصم
من با تمام وجودم ریختمش توش و بی جون شدم
بهم گفت که هنوزم کیر می خواد
بعد چند دقیقه دوباره جون گرفتم و شروع کردم مالش دادن اندامش تا دوباره کیرم شق شدم
گفتم بهش آرزوم بوده که کونش رو بکنم گفت بیا عزیزم مال خودته پارش کن و شروع کردم با تف کونش رو خیس کردم اینقدر گنده بود که وقتی کیرم رو گذاشتم دمش داخل دوتا لمبر کونش گیر کرده بوده خیلی گرم و نرم بود بهترین حس دنیا رو داشتم کم کم کونش جا باز کرد و کیرم رفت توش دلم نمی خواست که تموم بشه چندتا تلمبه زدم و دوباره آبم اومد، بوسیدمش و خودم رو کنار کشیدم
خیلی ازم تشکر کرد و گفت از این بعد شوهر خودمی
منم گفتم در خدمتت هستم بهترین کس دنیا…
نوشته: ارش
جالبه کردن همه مادرزن‌ها از مالیدن پماد و ماساژ شروع میشه .آخه کوسکش کسی که با مادرزنش ارتباط داشته باشه زنش دیگه حروم میشه و باید زدی کس دیگه بگادش کم اراجیف ببافین ملجوقین بی خانمان و دربدر
این زن عمو از کجا اومد😂😂😂
تو کف کس که هستی یخورده هواست جمع کن کس مغز نشی🤣🤣🤣
آرش جان
بخدا این داستان کمر درد و پماد مالیدن و ماساژ خیلی دیگه تکراری شده
یه کم خلاقیت داشته باش
صب کن گوزو احمد ۵۸ بیاد جوابتو بده با این خاطره تعریف کردنت
من نمیگم ننویس
میگم کلا دیگه شهوانی هم نیا حتی قربونت برم پسرم
آرهتو گه راست میگی کص ننه دروغگو.کصکش چقد زشت وبی روح نوشتی
کیرم تو کوس مامانت و کیرم تو اون لحظه ای که نطفه ات رو ریختن تو کوس ننه ات
باشه راست گفتی تو کفش بودی دید زدی درست ولی مطمنم کس میگی و نکردیش اما موقع کردن دخترش که زنتو به فکر کون و کس مادرش میگاییش
تخم سگ مادر زنت ۳۴ سالشه زنت میره دانشگاه پدزن کس کشت هم حتما ۷۰ سالشه که نمیتونه بکنه
که ریختی توش حالا اگه پسر شد
پسرت میشه برادر زنت زنت میشه دخترت
پدر زنت میشه بابای پسرت
مادربزرگ بچت هم میشه مامانش
دیوونه خونه شده شهوانی واللا
شک ندارم ابن یارو هنوز کوص از نزدیک ندیده
تخم سگ
مادر زنت 34 سالشه، اونوقت زنت چند سالشه؟
تو دیگه مرزهای کودک همسری رو جابجا کردی
جای شربت تو داستان خالی بود
کس ببو اومدی یه جق زدی و لابلاش کستان سرایی کردی
اون به تو پناه آورد تو هم که مثل پدر زنت زود خالی شدی ،کاخ آرزوهاش فرو ریخت😉
مادر زنت ۳۴ سالشه خب زنت چن سالشه 😂😂😂حتما ۱۰ یا ۱۱ بعدشم از خونه مادر زنت چطو ر رفتی خونه عموت 😂😂کم بزن پسرم گاز چشات تموم شد
آخه کیرم تو دهنت مادرزنی که هم سن ننته کردن داره، منکه فقط عنوان داستان رو خوندم ولی اگه از من میشنوی کیرتو تو سوراخ دیوار بکن ولی تو سوراخ مادرزنت نکن
خدا شاهده من واقعی مادر زنه که اونموقع38ساله بود رو کردم اما فقط یه بار اونم زنی که دوبار حج رفته و ده بار کربلا اما کردن ما کجا و این شرو ورا کجا اصلا همون موضوع باعث شد این سایتو پیدا کنم هزار بار وسوسه شدم بزارم داستانشو اما خوب یا بد با خودم میگم گذشت رفت دیگه تعریف کردن مثل بچه ها رو نداره حالشو بردی نوش جانت یکم راز دار باش مرد بزار برا خودت باشه فقط. با همه اینها همش کردن که نیست ما زن داریم بچه داریم روابط خانوادگی نمیشه فقط فکر لدت خودت تنها باشی با اینکه اون بار من عامل اصلیش بودم نه مادر زن بنده خدا اما بعد اون با اینکه دو سه فرصت دیگه پیش اومد اما من کوچکترین خطایی نکردم و همین ها باعث شد روابط بین ما دوتا بهتر بشه والان دیگه کلا فراموش کردیم تو برخوردها خیلی راحت همه چی برگشته سر جاش ظاهرا. اما ته دلت همیشه دو قطب وجود داره که یکی میگه دمت گرم فتحش کردی و حالشو بردی و… اما یه طرف وجدانت جرت میده از نگاه کردن به صورت زنت که دوسش داری و چه بدی در حقش کردی یا پدر زنت که بهت به عنوان یه مرد اطمینان داره و بهت احترام میزاره بخدا زیر بار عداب وجدان پاره میشین همین یکی دو ماه قبل برا وام از بانک ملت در بدر ضامن بودم با اینکه داداشم قول داده بود دقیقه نود بهانه تموم شدن برگ چک ها رو اورد و زد زیرش چندجا زنگ زدم و از همه جا ناامید زنگ زدم به خانومم گفت نگران نباش قطع کن تا به بابام زنگ بزنم خدا بسر شاهده بیست دقیقه بعد پدر زنم بانک بود چک رو داد و حل شد از تو داغون بودم از اخر که بازم داشتم تشکر میکردم رو کرد بهم که چرا از اول به خودم نگفتی برو دنبال زندگیت تو پسر بزرگ منی این حرفا چیه. باور نمیکنید از بانک که اومدم بیرون تا ظهر اشک چشمام بند نمیومد نمیتونستم حتی جواب تلفن زنم که پیگیر بود رو بدم حالم بد بود و بعد کلی دروغ که چرا جواب نمیدادی و چرا حالت بده چی شده رو سر هم کردم تا بخیر گذشت نکنید اگه بینتون یکم معرفت و انسانیت هست نکنید فقط کردن که نیست حالا منم خام شهوت شدم و جونی کردم اما اگه این 11 سال برگرده عقب برا اینکه من شروع کننده نباشم حاظرم ولله سرشو با دست خودم با چاقو ببرم اما این کارو نکنم حرمت و احترام خیلی شیرین تر از سواری دادن به نفسه خودمونه. همین شرو ورا رو بخونید و جرقتون رو بزنید بزارید بگذره بره گذر زمان همه چیو حل میکنه پی شو نگیرید که در بهترین حالت میرسید به اینجای من| اگرم که کنترل نفس از دستتون در رفته و اون سوار شما شده که فقط خدا به دادتون برسه. ببخشید بابت این درد دل برادرانه شاید بدرد یه نفر خورد همون یه نفر بسه.
فارغ ازینکه چیزی که نوشتی یه کستان تخیلی یا بعبارتی جقنامه است.
موضوع مهمتر اینه که با توجه به این چیزی که تو تعریف کردی
قطعا زن عموت یا مادرزنت بعد از شوهرش و تویه جقول بچه ناچاره یه بکن درست و حسابی برای خودش پیدا کنه
ایضا دخترش که زن جنابعالی باشه نیز بزودی به همین سرنوشت دچار میشه.
باداشتن زن جقی باشی نوبره اونم به عشق مادر زن بجقی یا زنت از جای دیگه سیر میشه .یا تو در کردنش موندی از بس کمر شلی در هردو صورت زنجان شهر دیگس .وجناب راهی راهو اشتب میری و صورت مسئله رو پاک می کنی
این کونی هم ماساژور از آب در اومد
با احترام به تمامی ماسور های عزیز باید بگم کوص ننت ماساژور
نظرات جدید داستان‌ها
- درست همه اش کس و شر بود ولی خوب بود ...
- خیلی طولانی اما در کل جالب بود . از زندگیت لذت ببر و عشق ...
- بلوچ اسم شهمراد نداره پس معلومه وقت گیر آوردی ...
- قلاده بهت نزنن نصف دخترای کرج و حومه رو به فاک دادی ، به کجا...
- داشتم با این کنار میومدم :رفتم بکنمش. یادم اومد زود انزالم( ...
- تا اونجایی خوندم ک نوشته بود : تا قبل از مدرسه همه چیز خوب ب...
- احتمالا غیر جلق زیاد که مغزت رو خشک کرده و به گا داده ، مشکل...
- نمیخوام بی احترامی کنم چون خوشم نمیاد ولی اول باید مشروب بخو...
- با اینکه دروغ بود ولی جزو محدود داستانایی بود لایک کردم خوب ...
- اگه داستانت راست باشه کارت خیلی نامردی بوده . البته سنت کم ب...
- میتونستی جریان رو برای مادرش تعریف کنی و جوری که مردا متوجه ...
- جالب بود . دوست داشتم . بازم ادامه بده . ولی مادر سرباز رشی...
- قسمت بعد اکرم به دوستاشم میده حالا ببین کی گفتم...
- اومدم بالا گفتم سلام بابا سلام مامان. مامانم گفت سلام پسرم گ...
- با اینکه کل ماجرا خالیبندی و دروغ بود ولی داشتن این فانتزی ...
- شماهایی که تو خونه همه خوابن سکس میکنید کسی نمیفهمه خیلی دوس...
داستان‌های تازه
- پسر هیز دوست شوهرم
- دوتا هم خونه گی (۱)
- توله سگ
- زیباترین روز زندگیم با زنداداش
- سکس های رضا
- سکسی که به تریسام ختم شد (۲)
- راننده اسنپ و مسافر پریود
- مریم ، شیمیل محبوب من (۱)
- احتمال یا شک
- فنا (۱)
- دختر خاله خوشگلم (۳)
- بگاییات المعارف (۲)
- وقتی بابام سوراخمو دید
- میان آغوش گرم برادر شوهرم
- زن و شوهری که تریسام دوست داشتند
- سکس خاطره انگیز مژگان
- اولین سکس با همکارم در ولایت بلخ (۱)
- شیرینی یک خیانت جاودانه
- پشت کنکوری ای که عاقبت بخیر شد
- ساره، یک شیطان(۲)
- مامان کون گنده
دیوس مادرزنو می‌کنی یا زن عموتو ؟؟ کمر درد زن عموت چه ربطی به ماساژ مادر زن داره؟؟