سلام به همه دوستان
دوست داشتم این خاطرمو باهاتون به اشتراک بذارم
اما قبلش باید بگم این سایت مخصوص حرفای سکسی هستش پس لطفا بی احترامی یا نصیحت نکنید که جای این حرفا تو این سایت نیست
پس از خوندن داستان لذت ببرید
من آرشم ۲۴ سالمه قدم ۱۸۴ و وزنمم ۸۰ کیلوئه کیرم ۱۶ سانت و نسبتا کلفت و گوشتیه، من چند وقتی بود که تو نخ دختر یکی از آشناهای دورمون به اسم نرگس بودم که متاهل بود اما به علت شغل و یه سری چیزای دیگه خونه باباش میموند و خیلی کم شوهرشو میدید
من تو برخوردایی که داشتیم دیدش زده بودم و یه دختر بود با یه قد معمولی ۱۶۰ سانتی و وزن ۶۰ کیلویی اما کونش گرد و خوش فرم بود با سینه های کوچیک
من از اونجایی رفتم تو نخش که هی میومد تو اینستاگرام چکم میکرد و استوریامو میدید. سعی میکنم خلاصه وار بگم که حوصلتون نره. یه روز بهش درخواست فالو دادم و اونم قبول کرد و خودشم منو فالو کرد. ما حرف زدنامون تو تلگرام از سلام حال شما چطوره شروع شد و یه مدت بعد راحت شدنمون به هم دوستت دارم گفتیمو دیگه کم کم حرفامون داشت رنگ و بوی سکسی به خودش میگرفت. بعد یه مدت که راحت حرف میزدیم راجب اینکه اذیت نمیشه که با شوهرش سرده پرسیدم که اونم با کلی جواب سربالا دادن بهم گفت که آره نیازامو کنترل میکنم و سخته واسم. بعد دو سه شب، یه شب آخرای چتمون بهم گفت کاش تو مال من بودی و خودمو واست آماده میکردم که خشکم زد از حرفش. یکی دو شب همینجوری دست و پا شکسته باهم حرف زدیم که دیگه کلا بحثمون سکس چت شده بود. یه شب وسط سکس چت واقعا کیرم داشت میترکید دیوونه شده بودم فقط کس میخواستم که بهش گفتم نرگس گفت جانم گفتم میشه یه چی ازت بخوام گفتم چی عزیزم که به خودم جرأت دادم و رک گفتم میشه بکنمت؟ که دیدم علامت تعجب فرستاد بازم پرسیدم ازش که گفت جدی میگی اینو؟ گفتم آره و به هزار زحمت راضیش کردم که هماهنگ کنیم باهم. چند شب بعدش تو تلگرام بهم گفت آرش پیشنهادت یادته؟ گفتم معلومه گفت میخوام باهم حال کنیم که انگار تن و بدنم داغ شد با این حرفش. گفتش فردا همشون میرن شهرستان و منم تنها میمونم که تو اتاق بالایی سفارشای بقیه رو آماده کنم. انگار دنیا مال من بود. قرارمون شد فردا ساعت ۹صبح تا عصر که اونا میان. صبحش زود بیدار شدم رفتم حموم خودمو تمیز کردم رفتم داروخونه یه قرص تاخیری گرفتم خوردم با یه قرص اورژانسی که گذاشتمش تو جیبم.
سر کوچشون با هر بدبختی شده وارد خونه شدم که کسی نبینه. رفتم تو یه شلوار مشکی با یه پیرهن طوسی تنش کرده بود همین که رفتیم تو اتاق کارش از شدت حشر درو بستمو از پشت چسبیدم بهش و شروع کردم مالیدن ممه هاش. چون از قبل سکس چت کرده بودیمو تو ذهنمون بود بی مقدمه شروع کردیم چون دوتامونم نسخ بودیم. از پشت گردنشو بو میکشیدم و میخوردم. انقد سینه هاشو مالیدم که حالش داشت بد میشد
یه تشک آورد انداخت خوابوندمش رو تشک شروع کردم خوردن لباش. نفس دوتامونم از شدت استرس بالا نمیومد. فقط میخواستم بکنمش که همه لباساشو در آوردم و فقط شرتش موند. از گردنش شروع کردم به خوردن تا زانوهاش. سرمو بردم وسط پاهاش شرتشو یه بوی حسابی کشیدم. آتیش میبارید از شرتش. درش آوردمو با حرص شروع به خوردن کصش کردم. یه کس سبزه و کردنی بود که یه مزه ترش میداد که دیوونم میکرد زبونمو لوله میکردم تو کصش عقب جلو میکردم. انقد خوردم واسش که خیس خیس کرد خودشو. لباسامو کندم و دراز کشیدم. گفتم بشین رو صورتم. وااااای با کصش نشست رو‌ صورتم داشت خفم میکرد که ۶۹ شدیم واسه هم خوردیم. برش گردوندم خوابوندمش پاهاشو دادم بالا سر کیرمو خیس کردمو تا ته کردم تو کصش یه آه بلندی کشید. با شدت زیاد تلمبه میزدم تو کصش. تو حالت داگی خوابیده رو به بغل تو کصش میکوبیدمو نزدیک ۳بار ارضاش کردم . انقد که دوتامونم تا سوراخ کون خیس عرق بودیم. دراز کشید خودش نشست رو کیرم بالا پایین میشد. یکم بعدش پاشدم خوابوندمش خودمم خوابیدم روش پاهاشو دور کمرم قفل کرد و با شدت هرچه تمام کیرمو میکوبیدم تو کصش که احساس کردم دارم میام. با یه نعره بلند تا قطره آخر آبمو ریختم تو کصش و همونجوری لش افتادم روش. قرص اورژانسی دادم خورد. تا ساعت ۵ عصر چندبار دیگه کردمشو عوض همه سردیا به شوهرشو با کیرم نشونش دادم. عصر دفعه آخر بعد جر دادنش لباس پوشیدمو زدم بیرون. اما امیدوارم بازم یه دل سیر بکنمش کص کوچولو رو

نوشته: کلفت و گوشتی