کون دادن امیر به حسن

1394/05/08

سلام اسم من امیر هستش.من الان ۱۸سالمه و این خاطره مال دو ماه پیشه .میخام از ویژگی های خودم بگم بدون گمپوز من ی پسر مو سیاه صورتی نسبتن سفید با بدنی سفید و بی نو و چشمای قهوه ای پررنگ من تمام ویژگی های ی پسر اسیایی رو دارم اما نمیدونم چرا هر کی منو میبینه میگه تو اروپایی هسی. چیزی ک تمام اوقات توجه مردم رو ب من جلب میکرد صورت و قیافه ی من بود من ب خودم خیلی میرسم و شلوار های تنگ میپوشم ک باعت میشه تشکیلاتم بیرون باشه. یادم میاد قبل عید امسال بود ک من تو بی تالک تازه عضو شده بودم با نام کیوان خوشبختانه الان نیسم خخخخ.یبار ک داشتم دنبال فرند های جدید میگشتم ی درخواست دوستی واسم اومد نگا کردم دیدم اسمشو گذاشته حسن و توی درخاس دوسی نوشته بود دنبال ی پسر میگردم ک باهام دوس بشه و دوس بمونه منتها سنشو ننوشته بود منم قبول کردمو رفت. س روز گذشتو دیدم خبری ازش نشد با اینکه سلام اینا بهش داده بودم اصن ج نداده بود منم دیگه میخاسم بلاکش کنم ک دیدم نوشت سلام خوبی.جواب دادمو گفتم ممنون بهم گفت میای بریم بیرون .گفتم من ک هنو تورو نمیشناسم کجا باهات بیام.گفت اسمم حسن و ۲۷سالمه بعد کلی باهم گپ زدیم و از شمارمو خاس منم ندادم گفتم حالا برات زوده قبول کرد و ما تا ی بعد عید هم باهم چت کردیم دیگه باهم خیلی صمیمی شده بودیم . دوم عید بود ک بهم پی ام داد و گفت میای بریم بیرون گفتم نمیتونم پس فردا تولدمه دارم کارای اونو راس و ریس میکنم گفت ای جان تولدته مبارکه گفتم حالا ن دو روز بعد خندید و گفت اشگلی نداره حالا میگم منم گفتم باشه و رفت.
ی هفته بعد پی ام داد و گفت اگ نیای باهام بری بیرون دیگه باهات قهر میکنم منم با خودم گفتم حالا ی بار رفتن بیرون ک ایرادی نداره باهم قرار گذاشتیمو بعد از ظهر همون روز رفتیم بیرون حسن با دیدن من دهنش باز مونده بودو بهم گفت تو چقد خوشگلی درون حین ب خودم افتخار کردمدو خوشحال شدم باهم گشتیم تا شب. بعد اون چند بار دیگه باهم قرار گذاشتیمو رفتیم بیرون توی این دوماه با خیلی باهم بودیم یبار اوند و بهم گفت ک تو چقد هاتی وقتی باتووم دیگه نمیتونم خودمو کنترل کنم من خندم گرفت ولی اون کاملن جدی بود ازم لب گرفت من هاج و واج مونده بودم چون ازم خیلی بزرگ بود من تو گیجی بودم ک دیدم لخت تو بغلش توی ماشینم خاسم ازش جدا شم ک دیدم خیلی بد منو گرفته دیدم رفت سراغ سینه هام داشتم دیوونه میشدم دیگه حشرم زده بود بالا میگفتم من مال تووم هر کاری دلت میخاد باهام بکن منو برد صندلی عقب و لخت شد کیرش خیلی بزرگ و کلفت بود کون مو لیس زد و کیرشو گذاشت دم کونم ی فشار ک داد دادم رفت هوا جیغ کشیدم دسشو گذاشت در دهنم گفت ساکت میخای مردم بریزن اینجا من هودمو کنترل کردم یکم تف زد در کونم و دوباره فشار دادم احساس کردم دارم جر میخورم دیگه گشاد شده بودم چون حشری شده بود دو س تا تلنبه ک زد ابش اومد گفتم ابمو میریزم تو کونت خیلی حال داد واقعن خوشم اومد بد کیر مو کرد تو دهنش و اب منو اوورد خیلی لذت داشت بعد روم خابید و بغلم کرد و هی ازم لب میگرفت اون شب واقعن بهم خوش گذشت ولی دیگه ندیدم چون بلاکش کرد مو اسممو عوض کردم ولی بازم کییییییررررر میخام. امیدوارم از داستان واقعی من خوشتون بیاد.

نوشته:‌ امیر


👍 0
👎 0
15711 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

466762
2015-07-30 09:14:53 +0430 +0430

بلاکش کردی پسره خوب شمارت و که داشت :/
این سیریشی که تو گفتی عمرا ازت گذشته باشه منتظرش باش بچه خوشگل biggrin

0 ❤️

466764
2015-07-31 01:34:14 +0430 +0430
NA

33/186/95ورزشکارسایز18

0 ❤️

466765
2015-07-31 03:58:28 +0430 +0430

گمپوز چی هست؟

0 ❤️

466767
2015-07-31 13:33:53 +0430 +0430

عکس ازکونت میزاشتی ببینیم اینقدکه میگی تعریفی هستی اخ یانه biggrin biggrin drinks

0 ❤️