کونی اعظم

1401/07/08

سلام من حامدم قبلا خاطره دادنم به ۹ تا بچه افغان رو نوشتم که استقبال خیلی خوبی داشت ممنون از همتون اسمش
“۹ کیر و ۲ سوراخ”
بعد اون روز تا ۱ هفته ای نمیتونستم راه برم ولی خب ارزش اونهمه گاییده شدن زیر کیر های کلفت و آبدار ۱۷،۱۸ ساله افغانی رو داشت.
طبقه پایین ساختمون ما خالی شده بود و چون کلی کار نقاشی و بازسازی لازم داشت یه ماهی خالی شده بود یعنی رسما شد مکان.
منم که طبق معمول عطش کیر همیشه گریبان گیرمه، یه ساختمون نیمه کاره بزرگ دوتا کوچه پایینتر از کوچه ما بود، ساعتم ۱۰ شب بود، رفتم بیرون یه سیگار روشن کردم و تا اون ساختمونه رفتم، دوتا بسته ۱۲ تایی کاندوم هم گرفتم که کم نیاد.
سه تا کانکس ته محوطه ساختمون بود که چراغ یکیش خاموش بود، اول چندتا ضربه محکم به ایرانیت های فلزی که دور ساختمون بود زدم.
یکی اومد دم در یه پسر جوون حدودا ۲۰ ساله با یه شلوارک چهار خونه زرد،قرمز بهم گفت: جان چیه؟ با لحن معصومانه بهش گفتم.
ببخشید من پشت در موندم گوشیم همرام نیست خیلی سردمه میتونم بیام تو و با گوشیت یه شماره برام بگیری؟
گفت: بله بله بفرمایید.
یکم اومدم داخل حیاط ساختمونه دم همون در ورودی، پسره هم رفت تو کانکس تا گوشیشو بیاره یه ۲ دقیقه منتظر موندم پسره اومد و گوشیشو آورد گفت شمارتو بگو گفتم بده خودم بزنم، گوشیو داد دستم با دست چپم گوشیو گرفتم و تظاهر کردم شماره میگیرم و دست راستمو آروم گذاشتم رو کیرش، اولش جا خورد و یکم رفت عقب و ترسید چون من هم هیکلم بزرگتر بود ازش هم قدم بلندتر، ولی بعدش همینجوری از رو شلوارکه میمالیدم خوشش میومد و مانع نشد
منم همینجوری کیرشو از رو شلوارکه میمالیدم کیرش نیمه راست شده بود لامصب اندازه خربزه بود بعدش دست کردم تو شلوارکش و کیر شق شده و گندشو تو شورتش میمالیدم همین حین اسمشو پرسیدم، اسمش مجتبی بود بعد کیرشو درآوردم عجب چیزی بود گوشیشو انداختم توجیبش و دوزانو جلوش نشستم،
از اطراف کیرش شروع کردم‌ لیسیدن تا برسم به سرش لامصب انقدر بزرگ بود که جا نمیشد تو حلقم، نشستم و شروع کردم به ساک زدن
یه دل سیر ساک میزدم، مجتبی انگار به یکی با دستش اشاره کرد که بره اونور منم همینجوری کیرشو میخوردم، و ولکن نبودم، یه لحظه سرمو اونور کردم ببینم چه خبره ولی همچنان داشتم ساک میزدم، دیدم یکی دوتا پسره دیگه دم در کانکس وایسادن نگاه میکنن و میخندن
به اشاره دستم بهشون گفتم بیاین و دویدن سمت ما و کیرای راست شدشونو درآوردن انداختن جلو صورتم دوتا کیرو یه جا کردم تو حلقم و با دستم کیر مجتبی رو هم میمالیدم
همینجوری که داشتم اون سه تا کیر رو ساک میزدم یکی دیگه اضافه شد بعد نیم ساعتی یهو دیدم کیر ۷،۸ نفر رو دارم ساک میزنم انقدر که مست کیر شده بودم متوجه تعدادشون نشدم بعد بلند شدم و کونمو قمبل کردم سمتشون یهویی ۷ نفری منو بلند کردن رو هوا مثل این خواننده ها تو کنسرت که یهو خودشون میندازن رو جمعیت، بله رفتیم داخل کانکس یه تخت قهوه خونه ای هم اونجا بود یکی دراز کشید رو تخت منم کاندومارو از تو جیبم درآوردم و یکیشو باز کردم گذاشتم رو دهنم و رو کیر پسره فرود آوردم و تا ته کردم تو حلقم کیرشو بعدش نشستم سر کیرش و یکم کیر سواری کردم تا جایی که یکم باز بشه کونم انقدر که دادم یه مقداری گشاد شدم بعد یکی دیگه اومد از پشت کیرشو مالید در سوراخم و آروم فرو میکرد توم خیلی دردم گرفت ولی قابل تحمل بود نمیخواستم داد بزنم فقط آه و ناله میکردم همزمان دو تا کیر داشتن تو کونم جولان میدادن خیلی لذت بخش بود نجیب اومد جلوم و کیرشو انداخت تو دهنم و همینجوری شروع کرد به گاییدن دهنم دو نفر دیگه هم بغلم وایساده بودن و منم با دستام کیرشونو میمالیدم خیلی حال میکردم اون دوتایی که داشتن کونمو میکردن آبشون اومد و دوتای دیگه رفتن سراغ کونم نجیبم همینجوری داشت دهنمو میگایید انگار تو فضا بودم داشتم عشق دنیا رو میکردم
همینجوری به نوبت شروع کردن به گاییدنم
ولی نجیب فقط داشت دهنمو میگایید
بعدش برعکس خوابیدم رو تخته سرمو انداختم پایین تخت که بیان دیپ بزنن تو حلقم نیم ساعت بود که داشتم دیپ حلق میزدم کلی تف و آب کیر از لب و لوچه‌م سرازیر شد و دوباره یکی اومد رو تخت لنگامو داد بالا یه تف زد و شروع کرد تلمبه زدن
و منم همینجوری با اینکه داشتم از حال میرفتم ادامه میدادم و دیپ حلقی میزدم همینجوری به نوبت کیراشونو مینداختن جلوم
کلا این گروپ من طولانی ترین گروپ عمرم بود ۱ ساعت و نیم طول کشید همه‌شون ارضا شدن و رفتن خودشونو تمیز کردن و لباس پوشیدن و رفتن درم بستن و منم غرق آب کیر شده بودم همینجوری رو تخت دراز کشیده بودم نا نداشتم از جام بلند بشم، که یهو دیدم ۱۰ نفر دیگه از در اومدن داخل و دوباره شروع شد.

راستی اگه شما هم میخواید منو بگایید کامنت بذارید بهتون پیام میدم اگه گروپ هم باشین که دیگه عالیه ۱۰۰ نفرم باشین مشکلی ندارم.
ماچ به کله کیراتون🥰😘

نوشته: حامد کونی اعظم


👍 5
👎 8
31801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

897428
2022-09-30 00:17:34 +0330 +0330

این چه سمی بود دیگه

0 ❤️

897433
2022-09-30 00:35:54 +0330 +0330

هرکی یبوست داره این داستان رو بخونه آنی اسهال میشه
حیف سه دقیقه وقتی گزاشتم پای این گوهی که نوشتی حالت تهوع گرفتم

1 ❤️

897444
2022-09-30 01:14:48 +0330 +0330

کیر همه بچه های شهوانی و عوامل سایت تو کونه تو هر چی افغانی کسکش دیوث مادر قهوه خوار کسده

1 ❤️

897456
2022-09-30 02:08:49 +0330 +0330

اونقدر که از دهن تو اب رفت رودخونه هم یود خشک میشد

0 ❤️

897458
2022-09-30 02:18:24 +0330 +0330

کس گفتی که نوجوان جقی
مادرت حال چطوره یه هفته ای هست خبری نیست ازش

1 ❤️

897480
2022-09-30 03:40:00 +0330 +0330

ولی در کل یک واقعیت توی داستانت بود ایرانی‌های افغان تبار تمام کونی کپی خودت

0 ❤️

897502
2022-09-30 08:16:15 +0330 +0330

پروفایلت رو دیدم. نوشتی استان کرمان، شهر اردبیل!!! elimahkoonjoon22: یعنی چی ایرانی‌های افغان تبار؟
پس لابد تو هم کس خل کونی تبار هستی!

0 ❤️

897508
2022-09-30 09:45:18 +0330 +0330

لعنت بهت. یاد میت افتادم که با تکبیر میبرنش😂

0 ❤️

897526
2022-09-30 13:10:52 +0330 +0330

بیا دو نفریم ما

0 ❤️

897651
2022-10-01 20:56:02 +0330 +0330

سوال ، مجتبی چطوری یهو شد نجیب ؟🤔
توی شهوت داستان ننویس

0 ❤️

897697
2022-10-02 05:50:50 +0330 +0330

خفه شو جاهل

0 ❤️

923067
2023-04-12 21:42:58 +0330 +0330

من یه مفعول میخام

0 ❤️