یه مدتی بود یاهو مسنجر با یه پسر 18 ساله آشنا شده بودم.اهل دوستی بود ولی می ترسید.یه د و سالی گذشت یه دفعه نمی دونم چی شد گفت میخام ببینمت.قرار گذاشتیم یه وقت مناسب اومد ولی باز غیبش زد.دیدمش ولی در رفت.نا بالاخره یه شب ماه رمضون باز پی ام داد که داغونم بیا لاپائی!!منم که تنها بودم خانمم رفت خونه مادرش منم بهونه آوردم حال ندارم.زنگ زد آدرس دادم اومد آوردمش خونه سبزه با بدن قوی و قد بلند .استرس داشت 2 بار گفت به کسی نمیگی گفتم نه از پله ها اومد بالا بوسیدمش باسنشو مالیدم اونم باسن منو گرفت. روش باز شده بود .اومدیم بالا گفت چیکار کنیم؟ کمرشو باز کرد منم همینطور.کیر گنده ای داشت 18 سانتی می شد .مال من 14 سانته. رو زمین دراز کشیدیم بوسیدمش گفتم بخواب ،خوابید کیرم از استرس راست نمی شد.گذاشتم رو باسنش مالیدم 2 دقیقه آبم اومد.با دستمال پاک کردم.بلند شد گفت من چی؟ من خوابیدم کیرشو گذاشت رو باسنم.مالید یه 5 دقیقه ابش نیومد خواست بزاره لاپاهام نذاشتم ترسیدم جرم بده.بعد به پشت خوابیدم لاپاهام گذاشت مالید بعدشم جق زد آبش اومد.کیر به اون گنده ای یه کم آبش اومد.گفت ساک بزن گفتم باشه بعدا!بعد بوسیدمشو رفت.رفتش خانمم 1دقیقه بعد اومد .زرد کردم!!!بعدا هم نیومد گفت سن ات بالاست من 40 سالمه.
نوشته: رضا
کیلم تو این سایت که داستان منو چاپ نمیکنه !!! فک کنم اینا قبلش یه کون به ادمین میدن که داستانشون چاپ میشه
جک بود یا داستان …!!!