سلام،
من برای اولین بار دلم خواست وارد اجتماع باشگاه بشم، سخت بود همه غریبه بودن، چند مدت حدودا طولانی گذشت یه مرد قد بلند سیاه پوست خودش رو معرفی کرد، یه جورایی باهم رفیق شدیم برای برنامه ی باشگاهم کمکم میکرد، خیلی مهربون بود، کم کم متوجه رفتار عجیبش شدم،دست ب موهام میزد اوایل،بهم محبت میکرد و انگیزه میداد،میگفت خیلی خوشگلی بعدش دست به کی.رم زد ترسیدم اما چیزی نگفتم، یه جورایی تحریکم میکرد، درخواست شماره به بهانه ی کمک کردن در مسائل باشگاه کرد و شمارش رو بهم داد و بهش پیام دادم، هر روز میرفتم باشگاه سعی میکردم باهاش ارتباط برقرار کنم، خلاصه دوماه از ثبت نام باشگاهم گذشت و ما تازه باهم صمیمی شده بودیم، من برای ماه سوم نرفتم به دلایلی که بعد دوباره برم،
اون بهم پیام داد چرا نمیای و فلان و اینا، بعدش یه جوابایی بهش دادم،
یه عکسایی از باشگاه میفرستاد تحریکم میکرد برم باهاش باشگاه یا بیرون، سعی میکرد بیام باشگاه،عکس های لخت بچه های باشگاه میفرستاد من رو تحریک میکرد، بعد از مدتی چت بهم گفت دلم بوست کنم خیلی دلم میخواد بقیه رو بوس کنم،منم حسابی یه استرس خاصی تو دلم گرفتم،بهم گفت منو بوس نمیکنی؟ من نمیدونستم چی بهش بگم دلم نمیومد بهش بی احترامی کنم و فکرم منحرف نشد زیاد، براش تو چت فرستادم بوس، ولی اون گفت من واقعی میخوام یه چن شب گذشت گفت میخوام ببینمت و میام محل کارت، منم قبول نکردم تا یه روز گفت بیا خونمون، منم احساس بدی داشتم اگه رد کنم، منم قبول کردم تا قرار گذاشتیم، خیلی استرس داشتم، ولی اصلا ذهنم نمیرسید که بهم دست بزنه یا فلان، رفتم خونشون در رو که بست من دست تو موهام بود یهو چسپیدو بوسم کرد، خیلی شوک بهم وارد شت لمسم میکرد، منو خوابوند رو تخت لباسم رو در اورد و برام ساک زد، دیگ حشریم کرد و بوسم میکرد کم نیووردم سرم درد میکرد، گیج شدم منم لمسش کردم و عادی شد برام، اووف نگم براتون کبودم کرد از بوسیدن یهو گفت راحت باش دست بزن به ک. نم منم لمسش کردم یهو دیدم دراز کشید، من هم خوابیدم روش بوسم میکرد ک. نش رو لیس زدم…
با جزئیات بیشتر نمیتونم بگم، خلاصه یهو منو برگردوندو خودش روم خوابید بوسم کرد و لاپایی زد، سری ارضا شد بعد برگردوند و کی. رم رو یواش یواش میکردم تو کونش… یکم طول کشید تا ارضا بشم… ولی خب
خیلی حال داد دمش گرم،
زیاد شد قسمت بعد رو میذارم…

نوشته: A