یک تجربه واقعی از ضربدری

1397/11/28

داشتم داستان های سایت رو میخوندم که دیدم خیلی زیاد دروغ نوشتن توش، من این اکانت رو ساختم فقط برای اینکه این داستان رو واسه شما تعریف کنم واسه اونایی که دلشون سکس ضربدری میخواد ولی این داستان رو نمیدونن هیچکس هم به شما حقیقت رو نمیگه.
اسم من ساشا و 28 سالمه و خانومم آرزو 23 سالشه ساکن تهران هستیم.
هر دوی ما خیلی زیاد حشری هستیم خییلی زیاد، قبل ازدواج باهم چهارسال دوست بودیم. من همیشه از همون دوران دوستیمون دلم سکس ضربدری میخواست نه فقط بخاطر اینکه من کس دیگه ای رو بکنم بلکه حتی دلم میخواست همسرم یه سکس عالی رو تجربه کنه و نهایت لذت بردنش رو ببینم درواقع حتی تو سکس هم بیشتر به اون توجه میکنم و از لذت بردنش ارضا میشم. قبل از اینکه بریم خواستگاری بهش گفتم که من علاقه زیادی به ضربدری دارم و اون هم خیلی جدی مخالفت کرد، تو دوران نامزدی هم بارها ازش درخواست کردم و اون مخالفت می‌کرد، من با افراد زیادی در ارتباط بودم هرکسی که میگه همسرش همون بار اول قبول کرده دروغ میگه همیشه هم مردها اول پیشنهاد میدن، بگذریم. ما عروسی کردیم و از ازدواجمون دو سال می‌گذشت خانومم اینا شمالی هستند و ما خیلی به مادر زنم اینا سر میزنیم، خانوم من هم ارشد میخونه، دوست های پسر زیاد داره و منم با این موضوع هیچ مشکلی نداشتم چون کاملا بهش اعتماد داشتم، براش یه خونه توی شمال اجاره کردم که با دوستش دوتایی باهم زندگی میکنن، آخر هفته ها میاد تهران و منم خیلی وقت ها میرم اونجا پیشش، اما بخاطر کارم نمیشه همیشه شمال باشم، یکبار مثل همیشه رفتم شمال که باهم خوش بگذرونیم هم اتاقی آرزو هروقت که من میرم اونجا از خونه میره که ما باهم راحت باشیم، شب اول بود که من رفته بودم و مشروب گرفتم و باهم کلی مشروب خوردیم و گل هم کشیدیم و حسابی پاره شدیم میخواستیم بریم تو کار هم که گوشی آرزو زنگ خورد، عرفان که دوست آرزو بود و یکی از بچه های دانشگاه که خیلی با آرزو و اینا دوست بود و تقریبا هرروز باهم با اکیپ خود‌شون که چندتا دختر پسرن بیرون میرن همشون بچه های خوبین و عرفان هم خیلی پسر مودب و خوبیه، عرفان زنگ زد و میخواست از آرزو زودپز بگیره که تو خونه دانشجویی شون آبگوشت درست کنن، من به آرزو گفتم برو سریع زودپز و بده بیا آرزو دست منو گرفت و گفت بیا باهم بریم، مست و پاتیل رفتیم دم در عرفان و دوستش سعید باهم بودن آرزو تعارف کرد که بیاید تو منم گفتم تعارف کنم بیان بچه های خوبین، خلاصه گفتم بیاید شام باهم میخوریم و مشروبم هست به زور عرفان و سعید اومدن تو از منم یکم خجالت می‌کشیدن، تا آخر شب کلی باهم مشروب خوردیم و زدیم و رقصیدیم، آخر شب دیدم آرزو خیلی منو حشری نگاه میکنه و دستشو هی می‌کشید روی پای من، منم شروع کردم به خوردن لباش جلوی عرفان اینا هنوز به فکر ضربدری نبودم، همینجوری که لباشو میخوردم آرزو کیر منو می‌مالید و نفس نفس میزد، شروع کرد به خوردن کیرم جلوی بچه ها عرفان و سعید از خجالت آب شده بودن و مثلا به روی خودشون نمیوردن، لباس آرزو رو در آوردم انداختم رو کاناپه و شروع کردم به خوردن کسش خیلی حشری شده بودیم همینجوری که من کسشو میخوردم دیدم آرزو داره به سعید چشمک میزنه و صورتشو یجوری میکنه که یعنی میخوام، عرفان اینا اصلا اهل این داستان ها نبودن و خجالت می‌کشیدن ماهم تاحالا از این کارا نکرده بودیم، منم که صورت آرزو رو اونجوری دیدم پیش خودم گفتم شرایط رو آروم آروم آماده کنم، آرزو طبق شناخت قبلی که از من داشت میدونست که من فقط منتظر اجازه اونم هرچند که دوسال میشد که دیگه بهش درخواست ضربدری نداده بودم، بلندش کردم و حالت داگی خمش کردم عمدا به سمت سعید خمش کردم و خودشم کمکم کرد، تا کردم تو کسش یه اه بلند کشید و صورتشو از رو شلوار می‌مالید به کیر سعید، یه کم گذشت که سعید دستشو گذاشت روی سر آرزو به محض اینکه سعید دستشو رو سر آرزو گذاشت آرزو خیلی وحشیانه و حشری زیپ شلوار سعیدو باز کرد و کیرشو دراورد و با اشتها شروع کرد به خوردن انقد حشری شده بود که نمیتونست ساک بزنه کیر سعید تو حلقش بود و آه می‌کشید، بعد من رو به عرفان کردم و با اشاره بهش گفتم که اونم بیاد، کیرمو درآوردم و شروع کردم دوباره به خوردن کسش من عاشق اینم که آب کسشو بیارم و بخورم، آرزو معمولا سکس از پشت رو دوست نداشت و نمیذاشت از پشت بکنمش، اما اون شب وقتی کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش چیزی نگفت انقد محو خوردن کیر سعید بود که اصلا هیچی نمیفهمید، سوراخ کونش باز شد و من ادامه ندادم و در آوردم فقط میخواستم باز بشه سوراخش، دراز کشیدم رو زمین آروز نشست رو کیرم و عرفان از پشت کرد تو کونش یکم دردش گرفت ولی انقد حشری شده بود که دردشم دوست داشت، اولین بار بود که از دو طرف جر می‌خورد آب کسش همینجور روی کیر من سر می‌خورد و تمام تخمام از آبش خیس شده بود، آرزو هم هی به عرفان میگفت کونمو جررر بده ابتو بریز تو کنم آبشو میخوام راستش اینجا یکم حالم گرفته شد و یه حس بدی بهم دست داد از اینکه آرزو اینجوری با عرفان حال میکنه، من فقط کیرم تو کسش بود و نمیتونستم تکون بخورم عرفان خیلی محکم می‌کردش جوری که با هر بار ضربه زدن آرزو پرت میشد تو صورت من، عرفان آبش اومد و همشو ریخت تو کون آروز، هیچ خبری هم از کاندوم نبود، عرفان رفت کنار و شروع کرد به سیگار کشیدن، سعید خیلی حشری شده بود، حالت فرقونی سعید شروع کرد به کردن آرزو منم کیرمو می‌مالیدم رو سینه و صورتش آرزو کاملا از حال رفته بود فقط چشماش یکم باز می‌شد و نفس نفس میزد، من چون ترامادول خورده بودم آبم خیلی دیر میومد، خلاصه عرفانم آبشو ریخت رو شکم آرزو و منم انقد از کون کردمش تا آبم اومد، آرزو کاملا بیهوش شد شایدم از خجالتش خودشو زد به خواب حتی بلند نشد خودشو پاک کنه، رابطه من و عرفان و سعید خیلی خودمونی شد بعد این جریان نزدیک روشنایی صبح بود ک بچه ها رفتن، منم رفتم کله پاچه گرفتم و اومدم، رسیدم خونه آرزو رو بیدار کردم، نشستیم سر میز ک غذا بخوریم یهو آرزو شروع کرد به گریه کردن، حق حق تو بغل من اشک می‌ریخت و معذرت خواهی می‌کرد، من آرومش کردم و بهش گفتم منکه خودم چند ساله ازت میخوام و خلاصه گذشت. من برگشتم تهران، اما همه چیز عوض شده بود، یه حس بدی بینمون بود دیگه اون آرامش نبود، یک هفته کامل نشد و من دل شوره داشتم همش چون سعید و عرفان و آرزو و معصومه و… همه باهم دوست بودن و همیشه بعد دانشگاه باهم بودن و من همش نگران بودم که نکنه آرزو بدون من این مارو بکنن و همش چشمش به چشم ایناس، ازش خواستم که دیگه با این اکیپ نگرده و اونم قبول کرد اما بعد اون جریان همش یا اون به من شک داشت و فکر می‌کرد من با زن های دیگه تو تهران میخوابم هم من همش نگران بودم و بهش اعتماد نداشتم همش تو ذهنم تصور می‌کردم که سعید داره آرزو رو میکنه، با اینکه خودم دوست داشتم این کارو بکنم اما نمیدونم چرا یهو همه چی به هم ریخت، بعد اون جریان دو بار دیگه با دوتا آدم متفاوت دیگه هم سکس داشتیم و تو بار سوم یه دختر رو نفر سوم کردیم که بعد اون آرزو گیر دادن هاش بیشتر شد که تو چرا موقع سکس دختره رو اینجوری نگاه میکردی و از این حرف ها، خلاصه هنوز باهمیم دانشگاه آرزو تموم شده و همیشه پیش همیم تو خونه تهران ولی دیگه اون آرامش به زندگی ما برنگشت.
اینو نوشتم واسه اونایی که سکس ضربدری میخوان و فکر میکنن میشه. شاید هم واقعا بشه ولی ارزشش رو نداره. حداقل برای منکه اینجوری بود.
امیدورام موفق باشید

نوشته: Sasha


👍 24
👎 30
174171 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

748810
2019-02-17 21:58:16 +0330 +0330

اینکه ضربدری نیس اسکول

3 ❤️

748815
2019-02-17 22:10:33 +0330 +0330

داداش این گروپ بود نه ضربدری
بعدشم تو که جنبشو نداشتی گه خوردی این کارو کردی
حالام عیب نداره.بیا من ارزورو بکنم تا ارامش به زندگی کیریتبرگرده

1 ❤️

748846
2019-02-18 01:11:54 +0330 +0330

اول اینکه کوسکش خوبی هستی و جنده خوبی تربیت کردی اینو بهت تبریک میگم دمت گرم زنتو حراج کردی ثواب داره یادت باشه مام هستیما نکته دوم اینکه مشروب خوردی گل کشیدی ترامادول خوردی سه مواد مخدرومحرکی ای فوری سنگ کوب میکنه اصلا باهم سازگاری نداره یکمی تحقیق کن در مورد مواد و اما نکته سوم آخه اسگل ژنراتور ساخت روسیه زنتو دادی دیگران گاییدن و برا ده نفرهمزمان جنده شده این کجاش سکس ضربدریه نه توضیح بده کجاش سکس ضربدریه این میشه سکس گروهی ضربدری یه برنامه دیگه اس خلاصه منم کیرم کلفته ها یه بارم آرزو رو بخوابون زیر من دعا میکنم برات خیلی وقته کوس نکردم وحشیانه جلوی خودت جرش میدم قبول نداری امتحان کن باورکنی

1 ❤️

748848
2019-02-18 01:30:08 +0330 +0330

من دوست ندارم بگم دروغ میگی یا چیزی ولی مگه میشه زن آدم راضی به نفر سومی باشه ولی گیر بده چرا اینطوری نگاش میکردی؟
به هر حال موفق باشی .

2 ❤️

748857
2019-02-18 03:30:15 +0330 +0330
NA

یعنی باید باور کنیم …تو که هنوز معنی ضربدری و گروهی و سه نفره نمیدونی میخای چی.باور کنیم …

1 ❤️

748869
2019-02-18 05:04:04 +0330 +0330

این سکس گروهی بود نه ضربدری، در مورد ضربدری هم عرض کنم که ما سکس ضربدری داشتیم و تجربه خیلی خوبی هم بود و بعد از اون رابطه بین من و همسرم خیلی پر هیجان تر و زیبا تر شده

1 ❤️

748885
2019-02-18 06:39:32 +0330 +0330

اینکه داستان بود یا واقعیت رو کاری ندارم، ولی حرف های آخرش درست بود، وقتی دلتون گروپ و ضربدری میخواد حتما به اینکه بعدش چی میشه هم فکر کنید و حتما یه جق یا سکس سنگین بزنید تا ارضا بشید بعد دوباره به این قضیه فکر کنید! وقتی آدم حشری میشیه فکرش درست کار نمیکنه و این خیلی خطرناکه

1 ❤️

748920
2019-02-18 11:48:47 +0330 +0330

مرسی که از خاطراتت برامون گفتی
ولی بیشتر به داستان میخورد تا خاطره

0 ❤️

748923
2019-02-18 11:58:05 +0330 +0330

یعنی از این مزخرف تر و غیر واقعی تر داستان نخونده بودم معلومه تراوشات مغزی یه ادم مخ گوزیده مبتلا به جللق این کس وشعرهای پوسیده رو نوشته ،صد بار همه با هم ریدن به این داستانت وادبیاته تخمیت

0 ❤️

748946
2019-02-18 13:52:26 +0330 +0330

مشروب وگل و ترا رو تو سانتریفیوژبریزی منفجر میشه کسکش خواننده های اینجارو چی فرض کردی

0 ❤️

748947
2019-02-18 13:54:43 +0330 +0330

ازکسی که هنوز فرق سکس گروپی با ضربه دری رو نمیدونه توقع بیشتر از این نیس که فانتزیش انقدر آبکی باشه،شما بی زحمت دلیت اکانت کن که دیگه وسوسه نشی کصشعر تلاوت کنی،دیس لایک

0 ❤️

748953
2019-02-18 14:47:44 +0330 +0330

قشنگ بود آفرین فقط از روی اسم داستان می خورد ضبدری باشه نه گروهی

0 ❤️

748966
2019-02-18 16:46:39 +0330 +0330
NA

اولش باورم شد که گفتی واقعیه ولی ریـــــدی داداش کس گفتی در حـــــد لالیگاااا

1 ❤️

749016
2019-02-18 21:03:17 +0330 +0330

کیری
اول از هم جوری از زنت تعریف کردی که فکر کردم چه زن پاکدامنی است و با سکس ضربدری شدیدا مخالفه. در آخر هم که معلوم شد شما سکس ضربدری نمی‌خواستی بلکه از زنت می‌خواستی که جنده بشه و زیر هر نرخری بخوابه. در ضمن اگر زنت مخالف بود چطوری دوست پسر داشت؟ بدبخت زنت از اول جنده بوده و زیر عرفان و سعید می‌خوابیده. فقط چون می‌خواسته که دیگه ازدواج کنه و حرف و حدیثی پیش نیاد تو را نشون کرده و باهات ازدواج کرده. دیدی که راحت از کون به عرفان و سعید و بقال و قصاب محل داد و حال هم کرد. البته همه این‌ها به کنار. کل داستانت تخمی و چاخان بود و مطالب بالا فقط جهت جواب مزخرفاتی بود که بلغور کردی. در هر صورت جق زیاد می‌زنی و این برای ستون فقراتت خوب نیست و کیرت هم سائیده می‌شه و نحیف. شاشیدم توی کل زندگانیت و فانتزی تخمیت.

این شعر هم وصف حال تو است:

**اگر تقسیم و ضرب را یاد گیری
زنت را زیر عرفان کار گیری
بیا بنشین به روی کیر رستم
مدال و رتبه چون سردار گیری
**
ها کوکا

2 ❤️

749124
2019-02-19 00:47:20 +0330 +0330

این ضربدری نبود جنده کردن زنت بود خاک تو سرت حتی اگر توهمت باشه

0 ❤️

749175
2019-02-19 07:54:55 +0330 +0330

اولا این کجاش ضربدری بود
دوما چجوریه که شما هم مینویسید هم میتونید جق بزنید

0 ❤️

749211
2019-02-19 12:52:37 +0330 +0330
NA

گل زدی کی شعر نوشتی

0 ❤️

749249
2019-02-19 18:47:41 +0330 +0330

اي ك…ر توشرفت

0 ❤️

749464
2019-02-20 16:08:47 +0330 +0330
NA

تعجب من اینه تو که میای فحش میدی ، خوب دیوث نمی بینی نوشته ضربدری ، یا تو نفهم تشریف داری یا یه عقده ای هستی که دلت میخواد فحش بد و بی راه بگی ، حالا بماند کونت از کجا می سوزه ، خب الاغ جون چی بهت بگم که منم فحاشی نکرده باشم ، یا لایک کن یا دیس لایک دیگه چرا فحش میده یعنی الان عقده ات خالی شد اوبی جون ، حالا این داستانش راست یا دروغ یاد بگیر درست رفتار کنی

1 ❤️

794740
2021-03-02 20:34:11 +0330 +0330

زنتو دادی‌کردن جندش کردن پارش کردن بعد میگی‌ضربدری اول یاد بگیر بعد حرف بزن

1 ❤️

814634
2021-06-10 15:53:45 +0430 +0430

برای اینکه بخواهین همچین مسایلی رو وارد رابطتون بکنید باید مدتها باهم زندگی کنید حد اقل 5 سال. شناخت کاملی از هم داشته باشین ، به هم اعتماد کامل داشته باشین لذت همدیگر رو بخواهین و به احساسات و ضعفهای روحیتون تسلط کامل پیدا کنید. همدیگر رو قضاوت نکنید و بعد اون جلسه دیگه هیچ چیز ازون رابطه مثل حس ، ارتباط شخصی، کاندوم و … رو با خودتون به زندگیتون نبرین. عاشق پارتنراتون نشین و در انتخاب اونها بسیار دقت کنید. این رابطه رو برای پوشش ضعفهای ازدواجتون درمان ندونین. این فقط یه مزه کوچولو کنار زندگیه جنسیه شماست واگه مشکلی هست اول اون رو درمان کنید.

1 ❤️

823485
2021-07-31 20:17:02 +0430 +0430

ضربدری برای ۴۰ سال به بالا عالیه، زوجای جوون نباید امتحان کنن

2 ❤️

906345
2022-12-11 23:34:10 +0330 +0330

این ضربدری نبود که تریسام یا گروهی میگفتی بهتر بود

1 ❤️

922384
2023-04-07 22:02:53 +0330 +0330

اول معنی رابطه ها رو درک کن بعد بیا کس تعریف کن کونی اخه درسته بردن سه نفره گاییدنت بعد امدی رویا پردازی کردی

1 ❤️

925951
2023-05-01 18:30:30 +0330 +0330

گنگ بنگ راه انداختی دختر رو ترکوندین بعد شک هم میکنی
شکت درسته چون اون قبل از این هم با اونا گروپ زده بوده و گنگ بنگ شون براه بوده
زودپز هم بهونه بوده خود آرزو اونارو کشونده بوده اونجا
کوس مغز صربدری دو نفر زن هاشون رو عوض میکنن و جلو هم میکننشون

1 ❤️

947643
2023-09-16 01:50:47 +0330 +0330

سلام
ما زوجیم از تهران…دنبال یه زوج خوب از تهران هستیم…لطفا به آیدی تلگرام پیام‌ بدید…فقط و فقط زوج…نفر سوم به هیچ نحو نمی‌خوایم
Cpllookingforcpl

0 ❤️

962959
2023-12-19 15:29:34 +0330 +0330

یه مشت کس ندیده نظر میدن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها