سلام به همه دوستان عزیز؛
موضوع مشخصه و فکر میکنم اکثر ما حداقل برای یک بار هم که شده باشه این اتفاق رو تجربه کردیم و تقریبا نمیتوان گفت هرگز چنین چیزی نبوده چون دو حالت داره؛ یا اصلا نباید تو این فاز و مسیر بوده باشیم که در اینصورت تو سایت شهوانی نمیآمدیم و یا خیلی تیز و زرنگ بوده باشیم که هر قدر هم زرنگ باشیم بالاخره یه جایی سوتی رو میدیم. حالا دوستان عزیز خاطره خودشون رو در این باره با دیگر عزیزان به اشتراک بگذارند و تعریف کنند جريان به چه صورت بوده و چه کسی اونها رو دیده و یا گیر انداخته؟ سرانجام ماجرا چه شده است؟ و بعد از اون اتفاق سرنوشت رابطهشون با پارتنرشون چه شده است؟
ممنون از تکتک شما عزیزان
سلام به روی ماهت و روز خوش، خوبی ؟
از دیشب بهترم (dash)
امیدوارم هر روز بهتر از روز قبلش باشی روناک جان ?
مرسی عزیز جون ?
راستش گرگ سیاه تونست 7:30 بیدار بشه؟! (dash)
۸ بیدار شد ?
سلام. مدت دو سال با زن پسر عموم سکس داشتم و راحت خونه اونا رفت و امد داشتم.یه بار داشتیم سکس میکردیم که پسر عموم ناقافل سر رسید و شانس اورده بودیم که درب از داخل قفل بود . من سریع رفتم توی دستشویی و زنش درب را باز کرد و گفت زبونه قفلش خرابه گاها باز میشه . برای همین قفلش کردم.
منم در دستشویی را نیمه باز گذاشته بودم .مثلا تازه رسیدم و دست و صورتمو میشورم. بهش گفتم کجایی پس؟به من میگی بیا اینجا خودت هنوز نیومدی؟ … ولی شک کرده بود.
حالا واقعا پسرعموت گفته بود بیای خونشون؟!
hamin chand vaght pish raftam koon bedam bokonam ja nadasht raftim dakhele sar saraye apartemaneshoon vasate kar ye hoo didim negahbane sakhtemoon ke mikhast jarosho ke onja bod bardare az asansor omad biroon .
bokonam farar kard tabaghe paein manam samte dare poshte boom hala dar nazar begirin lokhte madar zad bodim .
hichi negahbane fahmid faghat shans avordim ke adame khobi bod vaisad lebas beposhim bad hichi nagafot ma ham farar kardim
مرسی عزیز از تعریف خاطرهات، فقط من اینو نفهمیدم؛ شما که گفتی نگهبانه آدم خوبی بود و وایستاد تا شما لباسهاتون رو بپوشید، اونوقت چرا گفتی فرار کردین؟! ? ? ?
مرسی عزیز از تعریف خاطرهات، فقط من اینو نفهمیدم؛ شما که گفتی نگهبانه آدم خوبی بود و وایستاد تا شما لباسهاتون رو بپوشید، اونوقت چرا گفتی فرار کردین؟! ? ? ?
vase in ke gozasht farar konim o dado bidad nakard migam adame khobi bod ? ? ?
khob hesabesho bokon kamel lokht bodim bad ye hoo dare asan sor baz shod yaroo omad biroon lebas poshidimo alfarar dige ? ?
مرسی عزیز از تعریف خاطرهات، فقط من اینو نفهمیدم؛ شما که گفتی نگهبانه آدم خوبی بود و وایستاد تا شما لباسهاتون رو بپوشید، اونوقت چرا گفتی فرار کردین؟! ? ? ?
vase in ke gozasht farar konim o dado bidad nakard migam adame khobi bod ? ? ?
khob hesabesho bokon kamel lokht bodim bad ye hoo dare asan sor baz shod yaroo omad biroon lebas poshidimo alfarar dige ? ?
قبول دارم موقعیت خفنی بوده، اما وقتی نگهبانه شما رو دیده و اجازه داده کامل لباسهاتون رو بپوشید و به قول خودت داد و بیداد هم راه ننداخته، دیگه میتونستی با خیال راحت راهتون رو بکشین و برین و نیازی به فرار کردن نبوده، بهرحال ممنونم ازت ?
دوست عزیز؛ خیلی قر و قاطی شد: تو خونه خالهات که کسی نبوده دوست دخترت رو بردی یعنی کلیدش رو داشتی، بعد وسط داستان پدربزرگ و دایی و زندایی شما در خونه خالهات رو باز میکنند چون اونها هم کلید داشتند، ظاهرا اونجا به اسم خونه خاله بوده و همه کلید اونجا رو داشتند و تو اون خونه رفت و آمد میکردند به جز خود خاله که اسمی ازش نبود! ?
دوست عزیز؛ خیلی قر و قاطی شد: تو خونه خالهات که کسی نبوده دوست دخترت رو بردی یعنی کلیدش رو داشتی، بعد وسط داستان پدربزرگ و دایی و زندایی شما در خونه خالهات رو باز میکنند چون اونها هم کلید داشتند، ظاهرا اونجا به اسم خونه خاله بوده و همه کلید اونجا رو داشتند و تو اون خونه رفت و آمد میکردند به جز خود خاله که اسمی ازش نبود! ?
خونه ای که تو شهرستان تقریبا همه کلیدشو دارن خودش اخر هفته میره من نمیدونستم با خاله هم اکی هستم کلیدش دست من بود واسه دختر بازیام اون موقع نمیدونستم کلید دست همهس بعد که زنگ زدم گفتم گفت اره اینا میخواستم بیان از من کلید خواست دادم گفتم با من هماهنگ کن ابروم رفت ???
🙄 🙄 🙄 خوب بعدش که پدربزرگ و داییات رو دیدی چه برخوردی داشتند؟
یادمه اواخر دانشجوییمون بود با 2تا بچه ها خونه گرفته بودم، قشنگ سلاطین جغ بودیم؛ هر روز یکی میومد میگفت اینجور زده؛ ولی باحال ترین همش دوستم بود که گفت تو مسیر برگشت به شیراز سوار اتوبوس بوده، دیده مسافرا زیاد نیستن و رفته عقبای اتوبوس خودش تنها. بساط دستمال کاغذی رو پهن کرده و ی جغ مرتب زده؛ ولی بعدیکه برگشت میگفت خایه م نکنه کسی دیده کلیپشو بفرسته ایسنتایی تلگرامی جایی ? ? ?
خودمو و خودش یاد این قضیه میفتیم پاره میشیم از خنده…
مرسی عزیز ولی نامفهوم بود (dash)
خیلی هم عالی، دوشواری هم نداره…، مرسی برادر ? ?
مرسی عزیز ولی نامفهوم بود (dash)
اقا کامبیز چرا اخه مفهموم نبود؟
رفته ته اتوبوس جغشو زده :( :(
حالام میترسه از شانس شخمیش کسی دیده باشه عکسی فیلمی ازش بفرسته جایی (dash) (dash)
مرسی عزیز ولی نامفهوم بود (dash)
اقا کامبیز چرا اخه مفهموم نبود؟ رفته ته اتوبوس جغشو زده :( :( حالام میترسه از شانس شخمیش کسی دیده باشه عکسی فیلمی ازش بفرسته جایی (dash) (dash)
خوب مسعود گلم؛ رفیقت رفته ته اتوبوس که دیگه پشت سری نداره که کسی باشه، خودش که نه نشسته همه رو زیر نظر داره و ضمنا آلت جقاله در ارتفاع پایین قرار داره که حتی کسی توی راهروی اتوبوس سرپا هم باشه باز به آلت مذکور دید نداره، ابهام در ترس دوستت بود که چرا از مسافری که عقب و دیدی که از جلو وجود نداشته اینقدر ترسیده و نگران بوده، ممنون ?
سلام روناک جان، قبلا هم گفتم من صفحه رو نمیبندم و نشون دادن آنلاین دلیل بر چرخیدن من توی سایت نیست، مثلا الان یه ربع پیش و بعد از شام (جات سبز و خالی نباشه) برگشتم تو سایت
سلام روناک جان، قبلا هم گفتم من صفحه رو نمیبندم و نشون دادن آنلاین دلیل بر چرخیدن من توی سایت نیست، مثلا الان یه ربع پیش و بعد از شام (جات سبز و خالی نباشه) برگشتم تو سایت
با سیستم میای
سلام روناک جان، قبلا هم گفتم من صفحه رو نمیبندم و نشون دادن آنلاین دلیل بر چرخیدن من توی سایت نیست، مثلا الان یه ربع پیش و بعد از شام (جات سبز و خالی نباشه) برگشتم تو سایت
با سیستم میای
من خود سیستمم
#جانم
سلام یه بار یه سی دی تو کمد داداشم پیدا کردم عکس و داستان سکسی توش بود داشتم نگاه میکردم ک صدای در حیات و شنیدم سریع سیستم و خاموش کردم رفتم بیرون زنگ خونه رو زدم بعد ب داداشم گفتم دم در کارت دارن یه ده دقیقه الاف شد منم سی دی رو گذاشتم تو جا سازش 🙄
پس خوشبختانه گیر نیوفتادی و شانس آوردی (preved)
پس خوشبختانه گیر نیوفتادی و شانس آوردی (preved)
دیگه خایه کردم از این کارا بکنم ولی یه بارم فیلم سکسیمو پیدا کرد تو سیستم ولی من زیر بار نرفتم
پس خوشبختانه گیر نیوفتادی و شانس آوردی (preved)
دیگه خایه کردم از این کارا بکنم ولی یه بارم فیلم سکسیمو پیدا کرد تو سیستم ولی من زیر بار نرفتم
آره خوب؛ میگفتی یه پسره اومد ریخت تو سیستم و تا میخواستم بگیرمش سریع در رفت ?
پس خوشبختانه گیر نیوفتادی و شانس آوردی (preved)
دیگه خایه کردم از این کارا بکنم ولی یه بارم فیلم سکسیمو پیدا کرد تو سیستم ولی من زیر بار نرفتم
آره خوب؛ میگفتی یه پسره اومد ریخت تو سیستم و تا میخواستم بگیرمش سریع در رفت ?
ن داداش ما خیلی زیادیم گفتم کار بقیس
سلام روناک جان، قبلا هم گفتم من صفحه رو نمیبندم و نشون دادن آنلاین دلیل بر چرخیدن من توی سایت نیست، مثلا الان یه ربع پیش و بعد از شام (جات سبز و خالی نباشه) برگشتم تو سایت
با سیستم میای
من خود سیستمم
#جانم
فونت قشنگ کی بودی ?
سلام روناک جان، قبلا هم گفتم من صفحه رو نمیبندم و نشون دادن آنلاین دلیل بر چرخیدن من توی سایت نیست، مثلا الان یه ربع پیش و بعد از شام (جات سبز و خالی نباشه) برگشتم تو سایت
با سیستم میای
من خود سیستمم
#جانم
فونت قشنگ کی بودی ?
? ? ?
یادمه حدود 10 سال پیش که کلاس اول بودم با یکی از بچه های کلاس تو نماز خونه میمالوندیم همو که نظافتچی موچمونو گرفت اما به ناظم نگفت،نمیدونم شاید اگه میگفت الان وضع دیگه ای میداشتم ^^
منم از اون موقع همیشه در حال انگ دادن و مالوندن بودمو جالبیش اینجاس همیشه هم کسی بوده که با این کار حال کنه :x
هفته دیگه هم با عجقم قرار سکس گذاشتم ^_^ اسمشم نمیگم
اولا دوست عزیز قرار نیست ما بریم توی پروفایلت و ببینیم چند سالته و از طریق مهندسی معکوس بفهمیم ده سال قبل اول ابتدایی بودی یا راهنمایی و یا دبیرستان؛ خوب یه کلمه جلوی اون "اول" میگذاشتی، ثانیا حالا اسمشو بگو دیگه، جون من بگو، بیمعرفت نباش بگو...، اینجا غریبه نداریم بگو...... (dash)
اولا دوست عزیز قرار نیست ما بریم توی پروفایلت و ببینیم چند سالته و از طریق مهندسی معکوس بفهمیم ده سال قبل اول ابتدایی بودی یا راهنمایی و یا دبیرستان؛ خوب یه کلمه جلوی اون "اول" میگذاشتی، ثانیا حالا اسمشو بگو دیگه، جون من بگو، بیمعرفت نباش بگو...، اینجا غریبه نداریم بگو...... (dash)
چرا میزنی خو یادم رفت ?
اسمشم نوموگم >_<
الینای عزیز؛ الان یه سوالی برای من پیش اومده:
آیا عملیات والفجر در منزل بوده و شما چند دقیقه بعد که در پارک بودید لو رفتید و گیر افتادید یا اینکه عملیات فتحالمبین در خود پارک انجام شد و همانجا گیر کردید؟!
در ضمن اگه ممکنه بگید که توسط چه کسی یا کسانی مچتون گرفته شد.
سوتی خیلی دادم اما اولین گیر افتادن مربوط میشه به اینکه داشتم اولین سوراخی رو به پسر خالم می دادم یه دفعه ای داداش کوچیکم اومد بالا مارودید که رفت به همه گفت اما چون بچه بود چیزی حالیش نمی شد گفته بود دودول داداشم این همس خیلی شانس اوردم کسی شک نکرد
? (dash) (dash) 🙄 🙄 اتفاقا همیشه گفتن که حرف راست رو از بچه باید شنید! (preved) ولی خیلی شانس آوردی که کسی حرف راست بچه رو شنیده نگرفته ?