سلام به همه دوستان عزیز؛
موضوع مشخصه و فکر میکنم اکثر ما حداقل برای یک بار هم که شده باشه این اتفاق رو تجربه کردیم و تقریبا نمیتوان گفت هرگز چنین چیزی نبوده چون دو حالت داره؛ یا اصلا نباید تو این فاز و مسیر بوده باشیم که در اینصورت تو سایت شهوانی نمیآمدیم و یا خیلی تیز و زرنگ بوده باشیم که هر قدر هم زرنگ باشیم بالاخره یه جایی سوتی رو میدیم. حالا دوستان عزیز خاطره خودشون رو در این باره با دیگر عزیزان به اشتراک بگذارند و تعریف کنند جريان به چه صورت بوده و چه کسی اونها رو دیده و یا گیر انداخته؟ سرانجام ماجرا چه شده است؟ و بعد از اون اتفاق سرنوشت رابطهشون با پارتنرشون چه شده است؟
ممنون از تکتک شما عزیزان
? (dash) (dash) 🙄 🙄 اتفاقا همیشه گفتن که حرف راست رو از بچه باید شنید! (preved) ولی خیلی شانس آوردی که کسی حرف راست بچه رو شنیده نگرفته ?
الینای عزیز؛ الان یه سوالی برای من پیش اومده:
آیا عملیات والفجر در منزل بوده و شما چند دقیقه بعد که در پارک بودید لو رفتید و گیر افتادید یا اینکه عملیات فتحالمبین در خود پارک انجام شد و همانجا گیر کردید؟!
در ضمن اگه ممکنه بگید که توسط چه کسی یا کسانی مچتون گرفته شد.
عملیات فتح ال… تو پارک بود البته خداروشکر اخرش رسیدن ولی گرفتنم فرار کردم حالا مامور بدو من بدو وسط پارک…رسید بهم گفتم دردسرواسم درست نکنو و اصرار و التماس گفت باشه برو کاریت ندارم (dash)
مامور گشت پارک بود.
یه آقای جوون تپل و خوش قیافه
(حالا اینکه اون وسطه دوستم کجا بود و من چرا تنها بودم مفصله ک گذاشتم ازش…)
مرسی الینای عزیز، اولا چه دل و جرأتی داشتی که فتحالمبین رو توی پارک اجرا کردی ? ? ثانیا ببخشید اینو میگم ولی دوستت عجب نامردی بوده که قبل از تو پا به فرار گذاشته و تو رو ول کرده به امون خدا (dash) (dash) (dash) ثالثا دم اون نگهبان پارک گرم که از دوست تو با مرامتر بوده و گفته برو (clap) و رابعا تعریف از نگهبان پارک یه کمی مشکوک و بودار بود مضاف بر اینکه دوستت هم نبوده و نگهبانه هم بیخیالت شده! ? ?
الینای عزیز؛ الان یه سوالی برای من پیش اومده:
آیا عملیات والفجر در منزل بوده و شما چند دقیقه بعد که در پارک بودید لو رفتید و گیر افتادید یا اینکه عملیات فتحالمبین در خود پارک انجام شد و همانجا گیر کردید؟!
در ضمن اگه ممکنه بگید که توسط چه کسی یا کسانی مچتون گرفته شد.
عملیات فتح ال... تو پارک بود البته خداروشکر اخرش رسیدن ولی گرفتنم فرار کردم حالا مامور بدو من بدو وسط پارک...رسید بهم گفتم دردسرواسم درست نکنو و اصرار و التماس گفت باشه برو کاریت ندارم (dash) مامور گشت پارک بود. یه آقای جوون تپل و خوش قیافه (حالا اینکه اون وسطه دوستم کجا بود و من چرا تنها بودم مفصله ک گذاشتم ازش....)
مرسی الینای عزیز، اولا چه دل و جرأتی داشتی که فتحالمبین رو توی پارک اجرا کردی ? ? ثانیا ببخشید اینو میگم ولی دوستت عجب نامردی بوده که قبل از تو پا به فرار گذاشته و تو رو ول کرده به امون خدا (dash) (dash) (dash) ثالثا دم اون نگهبان پارک گرم که از دوست تو با مرامتر بوده و گفته برو (clap) و رابعا تعریف از نگهبان پارک یه کمی مشکوک و بودار بود مضاف بر اینکه دوستت هم نبوده و نگهبانه هم بیخیالت شده! ? ?
بحث دل و جرات نبود والا از بی مکانی بود... ن فرار نکرده بود طفلی برای همین گفتم مفصله، اون زودتر رفت بیرون(از لای درختا) خودم گفتم برو سوپر مارکت...تا منم بیام...مامور دیده بودتش ک از لای درختا دراومده شک کرده بعدم ک دید دوستم نیست و تنهام گفت بهم اصلی کاریه پسره س با تو کاری ندارم برو تعریف از مامور هم از عمد بود میخواستم ذهنت رو ب چالش بکشم خاطره رو جذابترش کنم ? 🙄 گوشی دوستمم موقع فرار برداشته بودم ولی کیفش افتاد دست مامورا...خودش بعدا رفته بود ازشون گرفته بود باهاشون رفیقم شده بوده میگفت اونی ک میخواسته منو بگیره بدوبیراه بهم میگفت ک چرا تنهات گذاشتم و رفتم ....میگفت مامورا میگفتن منم انکار میکردم هیچکاری نکردیم اگر کاری کرده باشیم الان باید مدرکش باشه همونجا و.... بخیر گذشت ?
خیلی هم خوب، ذهن منو که به چالش کشیدی ولی چالش همچی تخیلی کامل هم نبوده، اما جدی میشه یه فیلمنامه از توش درآورد (preved) در نهایت خوشبختانه دردسرساز نشده و به خیر گذشته، اما هر چی هم شخصی بی مکانی بکشه بازم بعید به نظر میاد توی روز روشن همچین کاری بکنه مگر اینکه آمپر از حد جوش هم فراتر رفته باشه که بازم زیاد عقلانی به نظر نمیرسه، خیلی ممنون الینا جان از اینکه خاطرهای رو تعریف کردی ? ?
? (dash) (dash) 🙄 🙄 اتفاقا همیشه گفتن که حرف راست رو از بچه باید شنید! (preved) ولی خیلی شانس آوردی که کسی حرف راست بچه رو شنیده نگرفته ?
اره واقعا
🙄 🙄 🙄 🙄
#سلام کامبیزخان حالت چطوره 6.6K♥ شدن پیشاپیش مبارک
ممنون عزیزم ?