استاکر (اِستالکر – به روسی: Сталкер) فیلمی است روسی محصول سال ۱۹۷۹ میلادی و ساختهٔ آندری تارکوفسکی در سبک علمی-تخیلی پسارستاخیزی.
فیلم بر اساس داستان گردش کنار جاده اثر برادران استروگاتسکی ساخته شدهاست. تلفیقی از المانهای ژانر علمی تخیلی با موضوعات دراماتیک روانشناختی و فلسفی.
عنوان فیلم به روسی Сталкер میباشد که به معنی «راهبلد» یا «راهنما» است. این فیلم به نام «منطقه» دوبلهٔ فارسی شدهاست.
بخشی از جوایز کسب شده :
جایزه ویژه جشنواره کن سال 1980
جایزه ویژه هیت داوران مخاطبان جنشواره "Fantasporto"
در سال ۲۰۰۹ انجمن فیلم بریتانیا به مناسبت هفتادوپنجمین سالگرد راهاندازی، طی نظرسنجی از کارشناسان و علاقهمندان سینما، فهرستی از فیلمهایی که نسلهای بعد حتما باید آنها را تماشا کنند تهیه کرد که «استاکر»، ساخته تارکوفسکی بهعنوان دومین اثر برتر نام گرفت.
خلاصه داستان:
استاکر" فیلمی پیچیده با مضامینی فلسفی و روانشناختی است.شئ اسرار آمیز به منطقه ای در شمال شوروی برخورد می کنه و منطقه ای به شعاع چندین کیلومتر به منطقه ای راز آلود تبدیل می کنه.ابعاد زمان و مکان در این منطقه به هم ریخته…مقامات دولتی قسمتی از سربازان ارتش سرخ رو به منطقه می فرستن تا منشا اصلی عامل ایجاد کننده این تغییرات رو که گمان می ره در اتاقی در مرکز منطقه باشه (که مردم به اون اتاق آرزو می گن) پیدا کنند.اما سربازها و وسایل جنگی اونها به طور مرموزی نابود می شن از این به بعد دولت این منطقه رو ممنوعه اعلام می کنه و اونجا رو با نگهبانان مسلح قرق می کنه…اما در میان مردم افرادی هستن که راه ورود به منطقه و مسیرهای راهیابی به اتاق آرزو رو می دونن. مردم به اونها استاکر می گن …و حالا یک استاکر برای درمان دختر فلجش حاضر میشه دو نفر رو به نامهای نویسنده و پرفسور به اتاق آرزو برسونه…و اینگونه سفر اودیسه وار انها به منطقه آغاز میشود .
استاکر فیلمی با سه شخصیت اصلی که سفری را به منطقهای ممنوعه آغاز میکنند. استاکر، یک نویسنده و یک پروفسور را با خود به منطقهای میبرد که در آن اتاقی هست به نام اتاق آرزو که هر کسی هرچه را بخواهد، دریافت خواهد کرد. این خلاصه قصه جفایی است به یکی از شاهکارهای آندره تارکوفسکی چون در واقع هیچ چیز از فیلم نمیگوید!
استاکر نیز مانند بسیاری دیگر از فیلم های تارکوفسکی بر پایه برداشتهای بلند و آرام گرفته شده است، با حرکات ریز و ماهرانه ی دوربین و پرهیز از شیوه ی معمول مونتاژ سریع جهت ایجاد روایت و صحنه های دراماتیک. در عوض نماهای بسیط تارکوفسکی به صورتی شاعرانه حقیقتی طبیعی را به نمایش گزارده است که به دور از هرگونه برداشتهای معمولی است.
تارکوفسکی در ساخت فیلم چندان به رمان گردش کنار جاده وفادار نبوده است. و در این فیلم نیز همانند انچه در سولاریس از او دیده ایم، نشان داده که چه انعطاف پذیری زیادی در برخورد با فیلمنامه و تلفیق آن با مفاهیم فلسفی و متافیزیکی مد نظر خود دارد.اما اثرات تفکرات مارکسیستی نویسندگان رمان هنوز در فیلم هویداست و تارکوفسکی نتوانسته و یا نخواسته تا آنها را کاملا از بین ببرد. فیلم، همچون یک کار هنری، دستاویزی برای بازنمایی یا پیشنهاد یک اندیشه درونمایهای است. این اندیشه یا دیدگاه اگرچه هسته کانونی و آغازگاه کنش اندیشگون و هدفمند شکلگیری فیلم است و پیش از ساختهشدن فیلم، بهشکل یک دریافت هستی یافتهاست، اما در پویش شکلگیری فیلم از نو آفریدهمیشود و تنها در چارچوب همین بازآفرینی دیداری - شنیداری است که هستی بیرونی مییابد. شاید آنچه از ابتدا به فهم ما از فیلم کمک می کند، شناخت تارکوفسکی و دنیای مورد علاقه اش است که موجب تعبیر کدهای فیلم به شکلی معنوی تر و انسانی تر میگردد.
سه روز است میخواستم این تاپیک را بگذارم اما نت یاری نمیکرد و عکس آپلود نمیشد .
این فیلم ذهن را به خود جذب میکند …
خعلی فسلفیه فیلمای مرحوم تارکوفسکی.تحملش برا خیلیا سخته.برو سولاریس رو هم از این کارگردان نیگا کن(استیون سودربرگ هم بازسازی کرد این فیلمو که بنظر بنده کمی تا قسمت زیادی رید)
درود برشما.
همیشه از این نوع تاپیک های با ارزش بزار 👌 👍 ❤️
↩ mofo56
هر هفت تا فیلمشو دیدم ، سولاریس بی نظیره . سودربرگ هرگز نتونست یک درصد شبیه به فیلم تارکوفسکی رو بسازه .
↩ apollon_Hot
درود . سپاس از نظر مثبتت و خوشحالم که مورد توجه دوستان واقع شد . 🌹 🌹 🌹