امروز ۴ ژانویه، سالروز درگذشت، خالق مورسو در بیگانه، بنیانگذار آبزورد “Absurd”، افسانه گوی سیزیف، عصیانگر زندگی، طاعون زده ادبیات، قصه گوی سقوط، نمایشگر کالیگولا، مرثیه گوی یک راهبه، سو تفاهمی برای دنیا، آدمی اول برای یک مرگ خوش، انسانی طاغی … و روزنامه نگار، نویسنده و برنده جایزه نوبل ادبیات، آلبر کامو دوست داشتنی است …
برای تمام دوستان عاشق نویسندگی و ادبیات، خواندن آثار این نویسنده بزرگ را توصیه میکنم …
در چنین روزی در حالیکه قرار بود با قطار به پاریس برود، به پیشنهاد رفیق کاری و ناشر آثارش، با اتوموبیل شخصی، در مسیر تصادف و کشته شد …
با جمله و عبارت معروف: “من عصیان میکنم پس هستم” شما را به ضیافت خواندن کتاب های این مرد بزرگ دعوت میکنم …
↩ Esn~nzr
میدانی خوشحالی چیست؟ اینکه بدون پرسیدن هیچ سوال مشخصی بتوانی جواب بله را بشنوی. آلبر کامو – سقوط
↩ وحید_لاهیجی
بیشتر از هر چیز دلم میخواست میتوانستم روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد تا هنگام مرگم،
به تو نگاه کنم…
↩ Esn~nzr
در کل آدمها بیشتر نیازمند به تشویق برای ادامه دادن زندگی هستند، تا تمام کردن آن. آلبر کامو
↩ وحید_لاهیجی
ممکن است در مورد چیزهایی که به آنها علاقهمندم مطمئن نباشم، اما در رابطه با چیزهایی که علاقهای ندارم، کاملا مطمئنم.
↩ Esn~nzr
آزادی چیزی نیست بجز فرصتی برای بهتر بودن. آلبر کامو
↩ وحید_لاهیجی
سانسور همان چیزی را که نهی میکند،
به فریاد بلند اعلام میکند.