هومونالدی؛ انسانی با قابلیت زندگی بر روی درختان
فسیلهای هومونالدی
گونهای از انسانهای اولیه - دست و پاهایی داشته که هم برای زندگی روی زمین و هم بالای درختان مناسب بوده است. با آنکه محققان هنوز نمیدانند که این گونه منقرض شده-که احتمالا قدیمیترین انسان اولیهای است که تا به حال کشف شده، چطور راه میرفته، اما مطمئن هستند که با نوع راه رفتن بشر امروزی کامل متفاوت بوده است. بشر امروزی تنها گونه باقیمانده انسانها در کره زمین است اما در روزگاران بسیار قدیم گونههای انسانی دیگری هم بر این کره خاکی میزیستهاند. انسانتباران با نام علمی هومینینی (Hominini)، تباری از زیرخانواده انسان ساییان بهشمار میروند. این تبار شامل تمام گونههای موجود یا منقرضشدهای است که به انسان امروزی نزدیکترند تا به شامپانزههای امروزی. به گزارش دیسکاوری، آخرین گونه کشف شده نوع انسان که هومونالدی (انسان نالدی) نام دارد، مغزی به اندازه یک پرتغال داشته که آنقدر پیشرفته بوده که قادر به انجام تشریفات مربوط به مرگ (یعنی خاکسپاری) باشد. بیش از ۱۵۵۰ استخوان و خرده استخوان این نوع بشر در غاری در جنوب آفریقا کشف شده است که بزرگترین کشف این نوع انسان در قاره آفریقا به شمار میرود. اما به خاطر نوع خاص این غار تشخیص قدمت این فسیل هنوز برای دانشمندان ممکن نیست.
_
عکس از نشنال جئوگرافیک
محققان عقیده دارند که مطالعه دستها و پاهای این فسیلهای کشف شده ممکن است آنها را به یافتن دلایل تغییر مدل نوع زندگی بشر و راه رفتن روی دو پا به جای چهار دست و پا راه رفتن نزدیک کند. یکی از تئورهای انسانشناسان این است که نوع بشر از آنجا بر بقیه موجودات کره زمین برتری دارد که میتواند از دستهایش برای استفاده از ابزار مختلف استفاده کند.
ویلیام هارکورت-اسمیت انساناولیه شناس موزه تاریخ طبیعی نیویورک به مجله لایو ساینس میگوید که پاهای این فسیل، کاملا مانند پاهای انسانها نیست اما بیشتر شبیه پاهای انسان است تا موجودات دیگر. مطالعه بیش از ۱۵۰ استخوان دست این فسیل نشان میدهد که این گونه انسانی مانند انسانهای امروز استخوان شصت دست بلندی داشته که در چرخه تکامل بعدها به ابزاری مهم برای تمایز انسانها از شامپانزهها بدل شد. البته پاهای گرد این فسیل بسیار با پاهای انسان امروزی متفاوت است. پاهای گرد به درد بالارفتن و زندگی بر روی درخت میخورده تا زندگی بر روی زمین. هر چند به گفته هارکوت-اسمیت، هنوز قدرت بالارفتن و زندگی بر روی درختان در شامپانزهها بسیار بیشتر بوده تا این گونه انسانی.
جرمی دسیلوا، انسانشناس دانشگاه دورتمند و یکی دیگر از محققان این مطالعه، میگوید که ترکیببندی در این فسیل نشان میدهد که ماهیچههای ران از استخوانهای ران فاصله گرفتهاند که این قدرت بیشتری در راه رفتن (بر روی دوپا) به این گونه میداده است. در طول زمان، ترکیببندی استخوان لگن هم تغییر کرده که این به معنای داشتن فضای بیشتری برای رشد مغز جنین انسانی بوده است.
انسان گرجی با نام علمی Homo georgicus
گونهی منقرض شده ای از سردهی انسان است که نزدیک به ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار سال پیش می زیسته است.
سنگ واره های این انسان در شهر دمانیسی در جنوب گرجستان به دست آمده است و از همین روی نام انسان گرجی بر این گونه نهادهاند.
این سنگواره ها اولین شواهد از حضور بشر اولیه در خارج از آفریقاست.
جمجمهٔ انسان گرجی پارهای ویژگیهای گونه های متقدم انسان را میدارد و پاره ای ویژگی های گونه های متأخر را.
ابزارهای به دست آمده از او گویای یکی فناوری سادهٔ ابزارسازی اند که مبتنی بر تراشههاییاست که تنها بر یک طرفشان کار شده است. همه ابزارها از بازالت محلی ساخته شدهاند و شامل تراشنده، تراشه و ساطور میشوند.
منابع :
"A new skull of early Homo from Dmanisi, Georgia". Science 297 (5578 ) : 85–9.
"Postcranial evidence from early Homo from Dmanisi, Georgia". Nature 449 (7160): 305–310.
«کنیا مردم پَخْتْ رخ» با نام علمی Kenyanthropus platyops
گونهای انسان سا بود که حدود ۳٫۵ تا ۳٫۲ میلیون سال پیش در شرق افریقا میزیست.
فسیل « کنیا مردم پَخْتْ رخ » در کنیا به دست آمده است از همین روی نام کنیامردم را بر سرده نهادهاند.
پویژگی ممتاز « کنیا مردم پَخْتْ رخ » چنان که از نام آن بر میآید پختی چهرهٔ وی است.
تا پیش از کشف این انسانسا، پختی چهرهٔ انسان (در قیاس با خویشاوندان نزدیک وی چون شمپانزه) تحولی متأخر در فرایند تکامل انسان دانسته میشد.
عدهای از دیرینمردمشناسان سردهٔ انسان را مستقیماً خاسته از « کنیا مردم پَخْتْ رخ » میدانند…
باور سنتی قائل به خاستن انسان از جنوبیکپی است. از دلایل ایشان همین پختی رخِ وی است.
منابع :
South African Journal of Science
New hominin genus from eastern Africa shows diverse middle Pliocene lineages,
Nature, Volume 410, pgs. 433-440
**انسان نئاندِرتال (Homo neanderthalensis) **
گونه ای از سردهٔ انسان بود که در اروپا و قسمتهایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین (آلتای) سکونت داشتند.
اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۳۵۰ هزار سال پیش در اروپا برمیگردد. در ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتالها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آنها در اروپا تا ۳۳ تا ۲۴ هزار سال پیش منقرض نشده بود و شاید ۱۵ هزار سال پیش یعنی بعد از مهاجرت انسان امروزی به اروپا نسل نئاندرتالها منقرض شده باشد.
برخی ژنها میان نئاندرتالها و انسان امروزی مشترک است.
این به آن دلیل است که نئاندرتالها و اجداد انسان مدرن زمانیکه تازه از آفریقا بیرون آمده بودند با یکدیگر آمیزش داشتند.
بدن نئاندرتالها برای زندگی در آب و هوای سرد سازگاری یافته بود، بطور مثال آنها کاسه سر بزرگ داشتند، کوتاه قامت اما بسیار قوی بودند و دارای بینی بزرگی بودند، ویژگیهایی که مطلوب آب و هوای سرد است.
بطور میانگین، نئاندرتالهای مذکر دارای قد ۱۶۵ سانتیمتر، از نظر وزنی سنگین و به دلیل فعالیت بدنی زیاد دارای استخوانبندی قوی بودهاند.
انسان هایدلبرگ با نام علمی Homo heidelbergensis
انسان هایدلبرگی گونه های منقرض شده از انسان است که در آفریقا، اروپا و غرب آسیا از حداقل 600 هزار سال پیش زندگی می کردند.
این گونهٔ احتمالا نیای انسان خردمند در آفریقا و انسان نئاندرتال در اروپا بوده است .
انسان هایدلبرگ زبانی ساده و بدوی داشته و برخی کارشناسان معتقدند که نخستین انسان هایی بودند که مردگان خود را دفن می کردند.
هیچ اثر هنری از انسان هایدلبرگ بدست نیامده تنها ابزار سنگی و گل اخری ( یک ماده معدنی است با رنگدانه قرمز که به عنوان رنگ مفید است ) برای رنگ کردن و نقاشی از ان استفاده می کرده.
آنها شکارچیان ماهری بودند از روی محل بریدگی بر استخوان های اسبها ، فیل ها ، اسب آبی و کرگدن و … می توان نتیجه گیری کرد قادر به شکار حیوانات عظیم الجثه تا وزن بیش از 700 کیلو گرم بودند.
متوسط قد انسان هایدلبرگی مرد 1.75 متر و وزنشان در حدود 62 کیلوگرم .
متوسط قد انسان هایدلبرگی زن در حدود 1.57 متر و وزنشان 51 کیلوگرم .
نسبت به انسان های مدرن امروزی بدنی بمراتب عضلانی تر داشتند ولی فاقد چانه بودند.
منابع :
“Archaeology: Life on the Costa del Cromer”. Nature 438 (7070): 921–2.
“Evidence for Early Hafted Hunting Technology”. Science 338 (6109): 942–6.
“The earliest record of human activity in northern Europe”. Nature 438 (7070): 1008–12
خخخخخخخ
خیلی کسخلی
نه دیگه قرارمون فوضولی نبود، مگه من از تو میپرسم گوز کودوم کونی؟! ;)
جدیدن ماسمالیای که مؤمنین برا این قضیه پیچیدن اینه که وختی الله داشته خمیر ساخت حرضت آدمو ورز میداده، فرشتهها بش میگن «نکن عاقا! نکن! چرا داری موجودیو میسازی که رو زمین فساد میکنه؟» پس از این اعتراض نتیجه میگیرن که انسانای اولیه رو اینا قبلن دیده بودن!
دم شما هم گرم ?
سیرابی تو به اجداد خودت میگی کصشعر؟ عجب!
دوستان موردی که باس بهش توجه کنید قد این انسانام هس.
از انسان هایدلبرگ و نئاندرتال ۱۶۵سانتیمتری گرفته تا هومونالدی و درنهایت قدیمیترین سنگواره (فسیل) انسان نخستین که بیش از سه ملیون سال پیش در تانزانیای آفریقا یاف شده؛ زنی دارای ۱۲۰سانتیمتر قد.
این ینی روند قد انسانا از کوتاه به بلن بوده، لذا خرافههای مذهبی دال بر هف هش متر بودن انسانای اولیه (هابیل و قابیل) و این دس خزعبلات اساسن مردوده.
فکر کنم این بسیجیا و ملاها و کلاً اسلامیا مستقیم از نئاندرتال منشعب شدن!آخه این عکسی که گذاشتی خیلی قیافش به یه ملا میخوره ?
بعضی از انسانها هم فک کنم از نژاد “هومو اروتیکوس” منشعب شدن.این هومو اروتیکوس یه نژاد خیلی مادرفاکر بوده که تو غار تاریک کورمال کورمال هر سولاخی از نوع گوشتی و انسانی پیدا میکرده توش فرو میکرده و اینجوری بود که نسل یک سری از انسانها زیاد شد ?
_
نگو اینجوری بهش، نئاندرتال به این خوشتیپی و بامزگی کجاش به اون جونورای کریهالمنظر شبیهه؟ من از نقش و نگارش یاد کیریستوفر والتز میفتم↓
_
بعله حق کپی رایت که راعایتش بر همگان الزامیه صدالبته، ضمن اینکه ملت با این پیجا آشنا شن دمبال کنن، موجب آگاهیشونم میشه؛ درنتیجه من به نوبه خودم وظیفهمو درست انجام دادم. ?
تاپیک جالبیه، برای بعضیا که هنوز هیچ اشناییتی از تاریخ بشر ندارن، کاملا واضح و گویاست
_
نگو اینجوری بهش، نئاندرتال به این خوشتیپی و بامزگی کجاش به اون جونورای کریهالمنظر شبیهه؟ من از نقش و نگارش یاد کیریستوفر والتز میفتم↓
داش اسکلت ریشو داریم تا ریشو ?
ریشو وقتی بسیجی و ملا و داعشی و کلاً مسلمون باشه میشه نئاندرتال!
همین نئاندرتال رو موهاشو کوتاه کن میشه داعش و ملا و حزب الله ?
با تشکر از لطف
ghom_booy28
icy_girl عزیز
و داش mofo56
?
جنوبی کپی عفاری نام علمی Australopithecus afarensis
سردهٔ منقرض شدهای از انسانتباران است.
« جنوبی کپی عفاری » گونهای معروف از سردهٔ « جنوبی کپی » است که از ۳٫۷۶ میلیون سال پیش تا ۲٫۹۲ میلیون سال پیش در شمال کنیا و جنوب اتیوپی میزیست.
فسیل معروف لوسی متعلق به همین گونه است.
« جنوبی کپی عفاری » از درخت میتوانست بالا رود، ولی بیشتر ترجیح میداد که بر زمین باشد. با اینکه بر دو پا هم راه میرفت احتمالاً برای حرکت تند، حرکت چهاردست و پا را ترجیح میداد.
شواهد مستقیم دال بر استفادهٔ « جنوبی کپی عفاری » از ابزار سنگی برای دسترسی به مغز استخوان لاشهٔ جانوران به دست آمدهاست. این قدیمترین شواهد از استفاده از ابزار سنگی و مصرف گوشت و مغزاستخوان در انسانتباران است.
با این حال مشخص نیست که آیا « جنوبی کپی عفاری » خود ابزار سنگی هم ساخته یا فقط از تراشههای سنگی ای که یافته میشد استفاده می کرده است.
_
اولیه که فیحاضر اسخوناشم تجزیه شده. لاکن کیر بنده الان صحیحو سالمه، نوش جونت! ;)
_
نگو اینجوری بهش، نئاندرتال به این خوشتیپی و بامزگی کجاش به اون جونورای کریهالمنظر شبیهه؟ من از نقش و نگارش یاد کیریستوفر والتز میفتم↓
این کریستوفر ک ی نئاندرتال زندس 🙄 🙄 🙄
پس نتیجه میگیریم نسل ما آریایی ها نئاندرتال بوده ? ? (inlove)
_
نگو اینجوری بهش، نئاندرتال به این خوشتیپی و بامزگی کجاش به اون جونورای کریهالمنظر شبیهه؟ من از نقش و نگارش یاد کیریستوفر والتز میفتم↓
این کریستوفر ک ی نئاندرتال زندس 🙄 🙄 🙄
پس نتیجه میگیریم نسل ما آریایی ها نئاندرتال بوده ? ? (inlove)
_
نئاندرتال زیرکی هم هس! ? حال میکنم باهاش.
خیلی خیلی ممنون، مطالب خیلی مفید و عالی بود.
مطمئنن خودم هیچوقت نمیرفتم سرچ کنم درمورد این مطالب مهم تحقیق کنم ولی لطفی که شما کردی باعث شد این نکات مهم رو متوجه بشم.
ممنون و موفق باشید.
شما همیشه کارت درسته .این تایپیک پاسخ بسیار مناسبی برای کس مشنگهایی که میخوان پیدایش انسان و یه جور دیگه توصیف کنن
تاپيكت جالب بود خوندم همشو كمي به اطلاعاتم اضافه شد
باعث سرافرازیه البته.
خیلی خیلی ممنون، مطالب خیلی مفید و عالی بود. مطمئنن خودم هیچوقت نمیرفتم سرچ کنم درمورد این مطالب مهم تحقیق کنم ولی لطفی که شما کردی باعث شد این نکات مهم رو متوجه بشم.
ممنون و موفق باشید.
بعله هدف از گردآوریشونم دقیقن همین بود، خوشحالم به همون نیتی که انتظارشو داشتم مورد استفاده واقع شده.
شما لطف داری ?
اسکلت تاپیک خوبیه!
البته گونه های مختلف مربوط به سرده ی انسان بیشتره!
یه سر به ویکی پدیا بزن و اسکلتای عجیب و غریبشون رو ببین اسکلت! ?
?
البته گونه های مختلف مربوط به سرده ی انسان بیشتره!
یه سر به ویکی پدیا بزن و اسکلتای عجیب و غریبشون رو ببین اسکلت! ?
آره، دیدمشون کلی هم حال کردم اتفاقن! ?
نئاندرتالها از آنچه تا حالا فکر میکردیم، باهوشتر بودهاند
پژوهشگران دایرههای سنگی اسرارآمیزی در اعماق غاری در فرانسه کشف کردهاند که به احتمال قوی ساخته دست نئاندرتالها (انسانهای نخستین) بوده است.
این سازههای بیضی شکل از صدها استالاگمیت، رسوبات آهکی که به صورت ستونهای مخروطی شکل در کف غارها به وجود میآیند، درست شده است.
روشهای تاریخ گذاری نشان میدهد که استالاگمیتها ۱۷۵ هزار سال پیش از جا کنده شدهاند. آثاری از وجود آتش نیز در غار مشاهده شده است. نتایج این تحقیقات در نشریه نیچر (Nature) منتشر شده است.
قطعات استالاگمیتها تقریبا به یک اندازه بریده شده و طوری کنار هم چیده شدهاند که مجموعهای بیضی شکل به بلندی ۴۰ سانتیمتر را تشکیل دهند.
پژوهشگران در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که یافتن این سازهها در عمق ۳۳۶ متری غار نشان میدهد که انسانهای نخستین با محیط زیست زیرزمینی آشنایی کامل داشتهاند و این به نوبه خود «گامی مهم در نزدیک شدن به شیوه زندگی و رفتاری انسان مدرن است».
نئاندرتالها حتما “پروژهای” در نظر داشته اند که به اعماق غار، جایی که هیچ نوری وجود ندارد رفتهاند.
“آنها احتمالا به طور گروهی برای بررسی اعماق غار به آنجا رفته، با استفاده از آتش آنجا را روشن کرده و با همکاری یکدیگر این حلقهها را ساختهاند.”
«به نقل از بیبیسی»
تا 200میلیون سال دیگر گیاهان از روی زمین محو خواهند شد. 500میلیون سال دیگر هیچ انسانی روی زمین نخواهد بود.
1.5 میلیارد سال دیگر حتی قطبها هم غیر قابل سکونت خواهند بود و حتی سوسکها هم زنده نخواهند ماند.
چگونه از پایان دنیا جان سالم به در بریم؟!
با استفاده از سیارکهای قدرت گرفته از موشکها، ما از لحاظ تئوری میتوانیم مدار زمین را به اندازه کافی دور از خورشید بکشیم. اگر از برخورد این سیارکها با زمین نگران هستیم پس ما میتوانیم با استفاده از بادهای خورشیدی که ۲۰برابر قطر زمین است یک بادبان خورشیدی برای هل دادن ما به دور از ستارهمان بسازیم.
یکی از گزینه های دیگری که هست و با آن نیاز به کار دیگری نداریم نور است. در یک میلیارد سال بعد، زمین در نور غوطهور خواهد شد، به این معنی که سلولهای خورشیدی همه توان مورد نیاز ما برای ساختن ماشینهای پشرفته را تامین خواهد کرد. اگر ما آگاهی خود را در این ماشینها بارگزاری کنیم ما میتوانیم به جاودانگی برسیم…
[تا اونموقه کی مردهس کی زنده؟ فکر «جاودانگی» از الان برا اون روز!]