من یک جنده فاحشه هستم

1394/02/06

ادمین همه قسمتهای زندگی منومنتشرنکردرغبتی برای نوشتن کل زندگیم دیگه ندارم ولی تصمیم گرفتم گاهی ازماجراهای سکسی خودم بنویسم فکرمیکنم اینجامن رکوردار توی سکس باشم گفته بودم قبلن براتون که با بالای 300نفرسکس کردم
قبول دارم جنده هستم ومیدونم برخی هاتون شایدباورنکنیدفحش بدید وحرفام رودروغ بدونید برام مهم نیست چون واقعیت زندگی من همینه که مینویسم دلیلی برای دروغگویی وخیال پردازی هم ندارم کس دادم کون دادم پرده بکارتم رو دوختم توی یک شب با چندین نفرسکس داشتم این زندگی من بوده وهست منو جنده میگیدیا فاحشه میگیدفرقی بحال من نمیکنه من اینجوری بودم والانم هستم شایدفقط کمی ارومترازگذشته شدم چون سن که بالا میره وتغییرات بدن باعث اروم شدن وسردترشدن بدن میشه
من باتوجه زیبایی که دارم مخصوصا چشمانم که سیاه هستند مردهای زیادی روبطرف خودم کشیدم بنظرمن واقعیت اینه که تا زن نخوادمردبهش دست درازی نمیکنه من بارها وبارها افرادمختلفی که به سربزیری ومتانت معروف بودند روبه سکس باخودم وادارکردم اونم نه بازور بلکه با فریب وشهوتی کردن اونا
من یک جنده فریبنده یایک فاحشه فریبکارهستم اینکارهاروکردم که میگم
براتون مینویسم از سکس های متفاوتی که داشتم

30751 👀
2 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2015-04-26 15:46:03 +0430 +0430

برو آزمایش. ایدز بگیر جنده به قول خودتت

0 ❤️

2015-04-26 15:52:43 +0430 +0430

جنده خانم کی به ما میدی

0 ❤️

2015-04-26 16:30:29 +0430 +0430

توخونه تنهابودم حوصله ام سررفته بود ازخونه بیرون رفتم همنیجوری که برای خودم چرخ میزدم توی خیابون اقای ر رو دیدم اقای ر جانبازوریس یک اداره بودازدوستای سعیدبود بعدازمرگ سعید چندباری باهام تماس گرفته بود وحرف زده بودیم کنارش ایستادم منوکه پشت فرمان دید اومدجلو وسلام واحوالپرسی کرد گفتم که مشکلی برام پیش اومده واگه میتونه شب بیا خونه من تاحرف بزنیم اولش منوبه شام تورستوران دعوت کرد میدونستم خانمش توشهرمجاورمون معلم هست بچه هاش هم اونجاهستند گفتم شماتنهاهستیدبیایدشام درست میکنم بهرطریقی بودراضیش کردم که بیاد رفتم خریدکردم وخونه روکمی مرتب کردم یه غذای ساده درست کردم بلوز استین بلند ونازکی پوشیدم بایک دامن مشکی بلند پوشیدم بدون اینکه شورت یاکرست بپوشم اونکه اومدقبل ازاینکه شام بخوریم درموردمسئله ای کاری که موردمهمی نبودباهاش حرف زدم حالا شماعشوه من روحساب کنیدکه برای هرحرفی چادرم روکنارمیزدم که زیرگردنم پیداباشه اونم هی صورتش سرخترمیشد وعرق میکرد بنده خدا خیلی مذهبی بود باکلی ترس ولرزاومده بود میترسیدکسی اون روببینه وبراش حرف درست کنند بهرصورت مثلا من یک زن بیوه جوان بودم بعدازحرف زدنمون خواست بره گفت کارم روانجام میده وبرای شام مزام نمیشه نذاشتم بره بزوربردمش طرف میزی که ازقبل چیده بودم فقط خودغذا رونذاشته بودم پشت میزنشست بدجوری عرق کرده بود جانبازبودسه تا انگشتش توجنگ قطع شده بودن دست چپش بود گفتم گرمه ؟گفت بله کمی هواخنک بودولی ایشون گرمش میکرداونم توی ابانماه که هواسربودغذارواوردم رومیزگذاشتم رفتم دستمالی بیرون کشیدم کنارش ایستادم تاعرق صورتش روپاک کنه دستم به دستش خوردقشنگ رعشه وارزش اون رودیدم بزحمت چن لقمه غذا خورد منم زبون میریختم وشوخی میکردم یخش کم کم اب میشدحالا جرات میکردنگاهم کنه یک لحظه نگاهمون بهم گره خورد فهمیدم که دلش لرزیده
خونه خالی فقط مادونفر هرمردی روبه زانودرمیاره به بهانه ای کنارش ایستادم نفسم به صورتش میخورددستم روبلندکردم تامثلادوباره عرق صورتش روپاک کنم اون مثلا میخواست نذاره دست من به بدنش بخوره که دستش خوردبه سینه من ومن توهمون ثانیه کم نذاشتم دستش روپایین بیاره ودستش رو روی سینه ام نگه داشتم سرش پایین بودباجسارت تمام سرم روجلوبردم ولبهاش روبوسیدم لبهاش روکمی جمع کردوتوی دهنش برد ولی من پرروترازاین حرفابودم به خوردن دهنش ادامه دادم شل شد خودم روبهش چسبوندم ویه دستم رودورگردنش انداختم وبادست دیگه ام اروم ازروی لباس نوازشش کردم تا روی کیرش دست میکشیدم ازروی شلوارکیرش روگرفتم معلوم بودکیربزرگی داره زیبش روبازکردم ودستم روبردم داخل شلوارش ازروی شورت کیرش رو نوازش کردم انگشت روی کیرش میکشیدم کیرش هی بزرگترمیشد چادرازسرم افتاده بود وعطرسکسی که زده بودم دیونه اش میکرد بلاخره لبهام روشروع بخوردن کرد چشماش روبسته بود ولبهام رومیخورد نفس نفس میزد حشرش بالازده بود خودم همدست کمی ازاون نداشتم ازمیزشام کمی فاصله گرفتیم یه دکمه بلوزم روبازکرد خودم بلوزم روبیرون اوردم سینه هام شق شده راست وبزرگ جلوروش بودند وحشی میخورد منوزمین زد وبجونم افتادعین ندیدبدیدها میخورددرهمون حین لباس هاش رودراورد روی من بود که لخت شد من کیرش رونمیدیدم دامنم روپایین کشیدوقتی دیدشورت ندارم گفت خدایا
چن لخظه نگاه کوس وپاهام کرد خودش رو وسط پاهای من جا دادگرمی کیرش رو لای پاهام حس میکردم سینه هام روشروع بخوردن کردبشدت تحریک شده بودم ویهو کیرش روتاته توکسم کرد چن وقت بودکس نداده بودم قبل ازاون به کیرهای کوچیک کس داده بودم این کیر25سانتی پدرم رودراوردوحشیانه تلمبه میزد اولش درداشتم گریه هم کردم ولی تا لذتش روحس کردم مرتیکه ابش اومد ولی ولش نکردم اونشب تا صبح نذاشتم بخوابه پدرخودش وکیرش رودراوردم نفس براش نذاشتم اونشب برام تعریف کرد19ساله بوده زن گرفته وبعداززنش اولین زنی که کس کرده من هستم وچقدرلذت برده به مرورکه باهاش بیشتربودم فهمیدم ازعشقبازی هیجی حالیش نمیشه وتوی یکسال که باهاش بودم سکس دلچسب رونشونش دادم فکرمیکردبااون تنها هستم غافل ازاینکه من هرشب بایک یاچندنفربودم وشبی که اون توکسم میکرد نقاب داشت پسرش هم نقاب داشت دوتایی منو میکردند وقتی که خوب ارضا شدم حقیقت روبهشون گفتم البته بارها وبارها این پروپسرمنوباهم کرده بودند ولی اونشب حقیقت روگفتم ورابطه امون بارفتن من قطع شد بماندکه پدروپسرروی نگاه کردن بهم رونداشتند

0 ❤️

2015-04-26 16:39:59 +0430 +0430

راستش اگه بگم نترسیدم که دروغ گفتم اوایل اصلا درقیدبیماری نبودم ولی به مرورفهمیدم ایدز وبیماری های دیگه امکان داشت بگیرم واحتیاط کردم البته من باکارمندهاوروسای بیشتربودم به اخوندهم کس دادم به ادمهایی که میدونستم سالم هستند نکته خوبی اشاره کردی اندازه سوراخ مهم نیست بلدبودن وارضاکردن مهمه البته الان بیشتراقایون فکرمیکنندکه بلدندخانومهاروارضاکنند ولی درعمل بلدنیستند

0 ❤️

2015-04-26 16:43:58 +0430 +0430

ماجراهای ماریا دخترحشری روبخونید

0 ❤️

2015-04-26 16:53:18 +0430 +0430

[quote=zan284]قبل ازاون به کیرهای کوچیک کس داده بودم این کیر25سانتی پدرم رودراورد[/quote]

تو این بهبوهه خط کش از کجا گیر اوردی؟

0 ❤️

2015-04-26 17:08:12 +0430 +0430

جالب نوشته بودی کاش منم پیشت بودم من دوست داشتم همیشه مال خودم بودی روزی حال میکردیم تا با همه باشی ساپورتت میکنم اگه خواستی صیغت میکنم پایه بودم پیام بذار اشنا شیم عزیزم …

0 ❤️

2015-04-26 17:08:52 +0430 +0430

جمع کن این بساط رو
داستانهات موضوع داره .و اونم بیشتر جنبه سیاسیه
جانباز سه تا انگشت نداشت
مسخره…این بازیهاتون رو تموم کنید…برو بذار ملت پای بدبختی خودشون باشن

0 ❤️

2015-04-26 17:57:16 +0430 +0430

خدا قوت پهلوااااان…خسته نباشی ?

0 ❤️

2015-04-27 00:54:16 +0430 +0430

ی چکاپ کامل برو
فک کنم الان ساسات و استارتو و دیفرانسیل و اینات هم مشکل پیدا کردنا

0 ❤️

2015-04-27 01:05:25 +0430 +0430

حالا چی شده که تصمیم گرفتی بنویسی؟

0 ❤️

2015-04-27 01:45:17 +0430 +0430

شما در موقع نوشتن،کلید اسپیس رو هم بفشار،جنده بودنت پیشکش
جدیدا مردها هم شدن جنده،نمونه بارزش همین کس مغز
خاک عالم تو سرت عقده ای

0 ❤️

2015-04-27 02:18:52 +0430 +0430

در مورد خودت افکارت و نگاهت به سکس و زندگی نظری ندارم چون اینا همش موارد کاملا شخصی و خصوصیه افراده و از نظر من هیچ کس حق کمترین اعمال نظری در مسائل شخصی دیگران نداره امیدوارم همیشه و در همه حال سکسی یا غیرسکسی شاد و خوش باشی
اما در مورد این داستان سکست که گذاشتی کاش فقط پدر و پسر رو رو در روی هم قرار نمیدادی تا اون قبح پدریت و غرور لازمش از بین نره میتونستی یه جوری به خود پدره بگی که مثلا فلان شب اون یکی نقابدار پسرت بوده اما نمیذاشتی پسر از خیانت پدر به مادرش آگاه بشه این موضوع آزارم داد

0 ❤️

2015-04-27 06:10:17 +0430 +0430

فقط پدروپسر نبودند دايي وخواهرزاده با عمو وبرادرزاده
پدرزن وداماد وحتي داماد و برادرزن
جوون وخام بودم لذت ميبردم وقتي كه اونارو رودرروي هم قرارميدادم وحتي چندموردبعدازاينكه فهميدندبازم علناباهاشون رابطه داشتم وسكس سه نفره داشتيم ميدونم شايدازمن بدتون بياد تا قبل از30سالگي فكرميكردم لذت بردن اززندگي يعني فقط سكس وپول الانم به پول وسكس اعتقاددارم ولي خانواده يه چيزديگه اس من الان 35سالمه ولي تنهام خانواده اي ندارم من باخيلي ها سكس كردم حتي با افرادي كه حتي شايدشما ازدوراسمشون رو شنيديد ولي چيزي كه مهمه اينه من الان تنهام
مردهاي مختلف هستند دوربرم كه دلشون ميخوادباهاشون سكس كنم اماحالا فهميدم زندگي سكس تنهانيست
نوشتن ارومم ميكنه روانشناسم گفته كه ميتونم خوب بنويسم اينجامينويسم چندباري تو وبلاگهانوشتم فيلترشدم اينجامينويسم ازهمه جندگي هايي كه كردم از فاحشه بودنم كه خودم خواستم فاحشه باشم
من هرزه و جنده شدم نميدونم تقصيركيه شوهرخاله ام كه ازنه سالگي من دستمالي ميبكردتا تو12سالگي پرده ام روزد ياخودم كه هميشه دلم كيرميخواست من نشمردم باچندنفرخوابيدم ولي ميگم بالاي 300نفرچون ميدونم يه بارشمال كه رفته بودم فقط يه شب من به 17نفركس دادم تعجب نكنيد بالاترين وقتي كه كس دادم يه روزبود ازصبح كس دادن روشروع كردم اينم بگم شرط بندي كرده بودم كه ميتونم 50مردرو سيركنم بامردي كه شرط بسته بودم اون ميگفت نميتونم 20تارورد كنم ولي من 38نفررو كس دادم 38مرد رو من كس دادم براتون مينويسم شرح دادنشون وقت زيادي رو ميطلبه براي همين خلاصه وارمينويسم البته اگه حافظه ام ياري كنه دوستان اينجاكسي ميدونه من چطورمطالبم رو به روزكنم كه هرروز بتونم بنويسم اخه بايدبگردم دنبال مطلب قبليم واونجاتوپاسخ ها بنويسم

0 ❤️

2015-04-27 06:14:48 +0430 +0430

key be ma midi?

0 ❤️

2015-04-27 06:24:04 +0430 +0430

سلام میذاری بیام کستو بلیم
به منم میدی

0 ❤️

2015-04-27 06:54:14 +0430 +0430

خوب حالا یه عکس از می می هات بزار ببینیم چطوری هستی تو که جنده هستی اصلا یه عکس از اندامت وصورتت بزار ببینیم چشات چه جوری هستند که این مردا رو به زانو درمیاری؟!

0 ❤️

2015-04-27 15:29:11 +0430 +0430

عجب تخیل قوی داری بابا ایول

0 ❤️

2015-04-27 15:42:13 +0430 +0430

سرباز بودم يه بار 20 تا قاطر از قاچاقچيا گرفتيم.من شدم نگهبان قاطرا بچه ها اومدن گفتن بذار قاطرا رو بکنيم.
حالا يه سرى بزن اونجا تا اون طفليا اينقد قاطر نکنن.

0 ❤️

2015-04-27 15:50:51 +0430 +0430

جندهههه جنننده ه ه

0 ❤️

2015-04-27 16:33:45 +0430 +0430

در مورد صحت داستانا واقعا فضایی بودن ?
شایدم راست باشن با کمی تغییر
ولی یه بیان خاصی داری و لحن داستانت متفاوته
من دوس داشتم ممنون give_rose
توصیه میکنم یه چکاپ هم بری

0 ❤️

2015-04-27 16:42:24 +0430 +0430

من شاید انگشت شمار به تایپک های غیر دینی سیاسی نظربدم.
همه منو میشناسن.یک پا کافرم.
به نظر راست میاد این داستانا.برعکس خیلی از داستان های شهوانی که معلومه کسشعره.
جدا از اون نوع نوشتنش خیلی جالبه.مثل سریال های خارجیه.جذابه.مثل پزشک دهکده.
و یک غم بزرگی دراین نوشته ها هسست.یک حسرت از یک چیز نداشته. give_rose

0 ❤️

2015-04-27 17:08:05 +0430 +0430

ب نظر من چیزایی ک این دوستمون نوشته حقیقته !
تو جامعه ی امروز ما واقعا این اتفاقات داره میوفته.
من یه دوست خیلی صمیمی دارم که برام مثل خواهر,
حد اقل برای من خیلی خوب بوده و خواهری کرده.
اما دقیقا داستان زندگیش همینه…
ب نظرم تا حالا با صدتا مرد رابطه داشته !
شایدم بیشتر !
همه جور سکس رو هم تجربه کرده,
دو بار پرده ی بکارتش رو دوخته !
دوبار ازدواج کرده و هر دوبار بعد از یه مدت کوتاهی طلاق گرفته!
اون دیوونه ی سکسه,داغ و شهوتی …
من با این دختر خیلی ساله ک دوستم,خیلی خوب میشناسمش,
یه چهره ی معمولی داره ,یه تیپ معمولی,
شاید کاری ک انجام میده از چشم همه یه بد کارست ,
اما تو دوستی رفاقت کم نمیذاره,از خیلی از رفیقای دیگم آدم تره ,
مهربون ,دل رحم,همیشه برای همه خیر و خوبی میخواد,
منو همیشه از کارای بدی که میکنه دور نگه داشته,
همیشه برام خیر خواسته,
منظورم از این حرفا اینه ک اگه کسی بدکارست قرار نیست ب چشم حیون !بهش نگاه کنیم .
اون بدکاره هم یه آدمه ,ک احساس داره ,ک به یه سری اعتقادات هنوز پایبنده,
ولی دست روزگار یا سرنوشت اونا رو به این راه کشونده.
نمیخوام بحث و سیاسی یا مذهبی کنم…!
ولی دوستم بارها برام تعریف کرده ک با چه آدمای کله گنده ای سکس داشته,آدمای مذهبی که همه ب سرشون قسم میخوردن !
سکس یه حسه غریزیه , مذهب و دین و سیاست سرش نمیشه !
مرد ایرونی جماعت در مقابل زن و عشوه هاش ضعیفه !
حالا میخواد کله گنده ی سیاسی یا مذهبی باشه !
همه اینارو گفتم ک بدونید اینا حقیقتای جامعه ی امروز ایرانه !
سکس و فحشا داره همه گیر میشه ,یعنی شده !
دختر و پسر هم نداره …
ذهنمون بیماره,آسایش روانی نداریم,
هممون یه سری فانتزی داریم که اگه واقع بینانه و از دور بهش نگاه کنیم ,از خودمون متنفر میشیم !
فانتزیه …سکس با محارم ! سکس با حیوانات! سکس های ضربدی ! خیانت ب همسر ! و …
و اینا حقیقت جامعه ی ایرانه …
شرمنده بچه ها ,سرتون رو درد آوردم …

0 ❤️

2015-04-27 17:18:34 +0430 +0430

اینکه شوما جنده هستی و خیلی حرفه ای چیز جدیدی نی و به خودت مربوطه
این روزا کلا آمار جندگان زیاد شده ولی ای کاش همه جنده بودن
چیزی که این روزا خیلی زیاد شده کونی،لاشی،دزد،بی ناموس،مال مردم خور،جنایت کار،دیوث و آدمای هیچی ندار هستش
آره عزیز جون
این چیزا تو کشور ما و تو دنیای واقعی به وفور پیدا میشه
و تنها چیزی که دیگه پیدا نمیشه انسانیت هستش

0 ❤️

2015-04-29 05:49:54 +0430 +0430

با مديريه دبيرستان دوست شده بودم اين مدير دبيرستان با خودش و برادرزنش بودم بعدازاينكه خودش و برادرزنش رو رودرروي همديگه قراردادم برادرزن كلي خجالت كشيد دامادياهمون مديردبيرستان امانه وهردو ادامه دادن هيجكدوم رابطه اشون روبامن قطع نكردند يكبارصب به برادرزن دادم ظهر داماداومدبه اونم دادم دوبارابش اومد حرف كه ميزديم بهم گفت متوجه شده صبي حالي به برادرزنش دادم گفتم كس من هميشه گرسنه كيرهست وكيربرادرزنت سيرش نميكنه يكي من گفتم يكي اون گفت تا گفت شرط مبندم نتوني دريك روز حتي با20نفرسكس كني من گفتم من تا 50نفرش هم هستم منتها مردعمل نيست
گفت شرط ميبندي ؟گفتم اره سرچي ؟ خنديد گفت اگه من بردم كه تاششماه مفت ومجاني هرموقع كه خواستم بايدبهم بدي اگه توبردي ماشينم روبه اسمت ميزنم من نيازي به پول نداشتم تقريبا بيشترسكس هام مجاني بودگفتم باشه مكانش رو من دارم تو كيربيار وكيرهايي رو بياركه برام دردسرنشن قبول كرد
تقريبا يكماهي گذشت كه گفت ادم جوركرده و تاريخ تعيين كنم
منم يك روزي رو مشخص كردم ولي قرارگذاشتم كه به هركسي خودم دلم خواست كون بدم كس به همه ميدم ولي كون به هركسي كه دلم خواست بدم وهمه نقاب داشته باشند خودم هم نقاب داشته باشم اونم بااينكارموافق بود
روزي كه منتظرش بوديم رسيد يه روز سه شنبه بود من خودم رواماده كرده بودم بدنم حتي يك تارمونداشت تمام بدنم بوي عطرخوشبويي رو ميداد طبق قراري كه بادوستاش گذاشته بود هردوساعت تعدادي مي اومدن مثلا يه گروه 7نفري مياومدن تواتاق پذيرايي مينشستن يه سي دي رقص زنها باميله رو گذاشته بودم كه اون رونگاه ميكردند ويكي يكي مي رفتند تواتاقي لباسهاشون رودرمياوردن مياومدن تواتاق من وبعدسكس دوباره ميرفتن توهمون اتاق لباسهاشون رو ميپوشيدن و ميرفتند
وقتي كه گروه اول اومدن خودش همراهشون بود باديدنم لب لوچه اش اب افتادوگفت شروع كننده خودم بايدباشم يك ساعتي كس دادنم بهش طول كشيد حشريم كرد وخوب سينه هام روميخورد كيرش روتا ته توكسم ميكرد و لبهام رو با ولع ميخورد اب خودم زودترازاون اومد وقتي كه ابش اومدميخواست بره بيرون ازاتاق بهم گفت فكرنميكنه كه من برنده باشم منم گفتم بهمين خيال باشه وچنددقيقه بعدش نفردوم داخل اتاق اومدخودتون تصور كنيد وارداتاقي ميشيد كه تخت دونفره بزرگي اونجا هست و يه زن جوان لخت با بدن سفيد و سينه هاي 80دراز كشيده پاهاش رو هم باز كرده و منتظر كير هست هرمردي رو كيرراست ميكنه نفردوم چنان راست كرده بود كه شيرجه زد روم و اول كيرش رو توكسم كرد بعد سينه هام رو گرفت دوسه دقيقه نگذشته بود كه ابش اومد تا ابش اومد گفتم برو بيرون تا نفربعدي بياد گفت ميتونه يكبارديگه هم بياد گفتم نه بريد بيرون نفرسوم كيركوچيكي داشت بچه سال بود بزور شايد 18سالش ميشد اينم خيلي طول نكشيد كه ابش اومد اون اقا به همه روال كاررو گفته بود تا ابشون اومدبايد بيان بيرون وديگري بره داخل فكرميكردند من يك جنده هستم كه قراره به همون چن تا بدم من زود ابم نمياد واون روز تا من تحريك ميشدم اينا ابشون مياومد هردوسه مردي كه ابش مياومديكبار من ابم مي اومد اعتراف ميكنم كه كارسختي بودم ازنفرهيجدهم به بعد فكر ميكردم كسم نازك شده وحتي كير كوچيكي تو شميرفت درد ميگرفت بعداز اينكه نوزدهمين نفرمنو كرد اجازه ندادم نفربيستم وارداتاقم بشه حموم كناراتاق خوابم بود رفتم حموم واولين حموم بعداز اينكه به 19نفركس داده بودم رو كردم اب گرم ويساعتي تووان موندن وخوردن ليواني بزرگ شيرموز توحموم حالم رو جا اورد بعدازاينكه ازحموم بيرون اومدم چن تيكه مرغ سوخاري با سيب زميني سرخ كرده خوردم بدون نون خوردم انرژي پيدا كردم وتقريبا بعد از سه ساعت استراحت دوباره شروع كردم نفربيستم معلوم بود دلش پربود ازاينكه معطل شده چون با قدرت سينه هام رو ميفشرد وولب نميخورد بلكه گاز ميگرفت خوشبختانه ابش زود اومد ورفت ومثل قبلي ها ادامه پيداكرد شايدباورنكنيد ولي بعدازاون هركسي اومد من انگارجنده پولي زمان شاه باشم مياومدن مي افتادن روم دوسه تا تلمبه ميزدن ابشون ميريختن وتموم. من هيج حركتي نميكردم خودم هيج لذتي نميبردم من ازسكس با كاندوم خوشم نمياد غيرازنفراول بابقيه همه باكاندوم سكس كردم براي همين دلچسب خودم نبود وديرترارضا ميشدم نفر38هم اومد وسكس كرد منتظرگروه بعدي بودم كه مديردبيرستان اومدوگفت يه گروه ديگه ميخواستن بيان نميان وديگه كسي رو نداره چون فكرنميكرد من بتونم بابيشتراز20تاسكس كنم اونم فقط به همين افربادگفته بود كه گروه اخر3نفربودن نيومدن بهش گفتم روتختي و پتوي روي تخت روبرداره متكاهاي تخت روهم عوض كنه تا من دوش بگيرم و من دوباره رفتم حموم واينبار تو وان حموم ساولن ريختم و توش نشستم يساعت بعدش وان روپرازاب وكمي شيروكمي عسل كردم و تووان درازكشيدم وخوابم برد تا دوساعت بعدش كه مديراومدومنو بيداركرد وبا اون حموم كردم خواست سكس كنه ولي نذاشتم چون تمام بدنم دردميكرد درسته خودم ارضانشده بودم ولي حس اينكه سكس كنم رونداشتم ازحموم كه بيرون اومدم غذايي خوردم دوتا مسكن خوردم و توبغل مديردبيرستان تا صبح راحت خوابيدم وصبح قبل ازاينكه ازتخت بيرون بيام يك سكس طولاني وعاشقانه باهاش كردم وبعدصبحونه خورديم اين مديردبيرستان هنوزگاهي وقتا ميبينمش باتوجه به همه اين مواردازدوستان خوب من هست وخودش ميگه عاشق كس وسينه هاي منه

0 ❤️

2015-04-29 06:06:26 +0430 +0430

ی سؤال.
الان حست چیه؟ هنوزم جندگیو دوس داری؟ واسم جالبه بدونم ی جنده موقعی که ب دوران بازنشستگی میرسه چ حسی داره.

0 ❤️

2015-04-29 06:06:48 +0430 +0430

Man mashhad hastam

0 ❤️

2015-04-29 06:15:44 +0430 +0430

به قول کشیشان هلندی: به کارگران جنسی جهان احترام بگذارید
دوستان عزیز هر نظر دارن به خودشون مربوطه اما من یکی به فاحشه ها احترام خاصی دارم و شغلشون رو مقدس میدونم

0 ❤️

2015-04-29 08:19:37 +0430 +0430

اخه کره خر توخودت هم فهمیدی چی گفتی بدبخت عقده ای کس دادم هم حالش روبردم همزجرش روکشیدم توچیکاره ای میای اینجا زجرمیزنی برو جق ات روبزن

0 ❤️

2015-04-29 08:21:37 +0430 +0430

نوشته های قبلیم روبخون هنوزم کس میدم کون میدم درسته که مثل قدیمها نمیتونم روزی 30*40تاروسیرکنم ولی حس مبهمی دارم گاهی بدم میادازخودم وگاهی خودم روتبرئه میکنم وبه لذتهام فکرمیکنم

0 ❤️

2015-04-29 09:09:26 +0430 +0430

یه بار بدجوری داغ کرده بودم تابستون بود اولین تابستونی که سعیدکنارم نبود چندجازنگ زدم کسی در دسترسم نبود دنبال کسی بودم که ابم رودربیاره رفتم بیرون چرخی زدم کناریه میدون شهردوتا افغانی دیدم یکیشون حدودا 45-47ساله میخورداون یکی جوونتربودوایستادم صداشون کردم جونتره اومدگفتم تورونمیخوام اون مسنه روبگوبیا جوونه اصرارکردمن زرنگترم کارمیکنم گفتم نمیخوام خودم مردمسن ترروصدازدم اومدسبیلوبود گفتم نیازت دارم حیاط خونه ام روتمیزکنی روزی چقدمیگیری ؟ گفت هرچی بدهید راضی هستم گفتم بیابالا گفت این دوستم ببریم حقوقمان رانصف میکنیم گفتم نه من فقط یکی رومیخوام گفت این راببریدگفتم نه خودت میای بیاسوارشونمیخوای میرم مرده سوارشدگازش روگرفتم ورفتم
گفتم دنبالم بیا درخونه روبازکردم واردشدیم گفتم بشین تابیام رفتم بالا لباس عوض کردم یه شورت توری پوشیدم بایه سوتین توری کرم رنگ اونم پایین تامنو دیدمات وحیرتزده دهنش واموندگفتم بیادنبالم
رفتیم توحموم طبقه پایین اینم بگم خونه من دوتاحموم داشت یکی طبقه پایین یکی کناراتاق خوابمون طبقه بالا که سعیدخودش اینجوری گفته بودبسازند توحموم طبقه بالا بیشترخودم حموم میکردم وسعیدبعدازسعیدنذاشتم کسی اونجا حموم کنه خلاصه اینوبردم درحموم گفتم بروتو حموم خودت روتمییزیشورتمام موهای بدنت روبزن سبیلت روهم بزن لباسهات روهم بشور منم منتظرتابیای
افغانیه گفت خانوم چیکارم میکنیدگفتم من کاریت نمیکنم توبایدمنو بکنی برو زودباش تانظرم برنگشته افغانیه گفت خانوم من دنبال دردسرنیستم من زن بچه دارم گناه دارم گفتم احمق من فقط کیرمیخوام عرضه اش رونداری بروگمشو ازخونه من بیرون بجای اینکه من بترسم اون بیشترترس تونگاهش بود رفت توحموم گفتم تیغ هست تمییزخودت رومیشوری
ازیک ساعت یه مقدارکمترگذشته بودکه اومدبیرون لخت لخت مرتیکه کیربزرگ وکلفتی داشت وبدنش هم سفید بود فکرش رونمیکردم کیرش خوشگل باشه وتقریبا بی موهم بودانگارکه زیادمو نداشت گفتم خودت روخوب خشک کردی /گفت بله اومدجلو دیدم موهای سرش نم داره یه حوله دادم بهش دوباره موهاش رو خشک کرد بعدیه ادکلن خوشیو روبدنش زدم کیراون نیمه راست بود ولی من ازبس ابم اومده بودشورتم خیس شده بود روکاناپه درازکشیدم وگفتم بیا شروع کن اومدجلوم رودوزاونشست اول بادودستش شورتم روپایین کشید دولبه کسم روبازکردنگاهش کرد کمرم روگرفت منوکشید کمی بطرف خودش و سینه هام روازروی سوتین شروع کردبه مالبدن داغ داغ بودم اب کسم براه بود گفتم لفتش نده بکن توش گفت توچی خانوم گفتم توکسم بکن خندیدگفت چی روتوکست کنم خانوم گفتم مرتیکه کیری کیرت روبکن توکوسم مردم
معلوم بودمرتیکه کارش روبلده همینجورکه سینه هام رو میمالید کیرش رومی مالیدبه بالای کسم منم حشری وداغ اینم هی می مالیدرو کسم منو دیونه ترمیکرد دستاش رو ازبالابردتوکرستم وسینه هام روگرفت تودستاش وگفت چه پستان های خوشگلی داری خانوم شروع کردبه خوردن پستونهام یکی رومیخورددیگری رومالش میدادروهردو مشغول بود داشتم منفجرمیشدم گفتم کیرت روبکن توکسم کثافت
کیرش روی کسم ازبالاکشیده شد ومستقیم یکضرب رفت توکسم جیغی کشیدم درداشت ولی لذت داشت کیرش بزرگ بودوحال میداد شروع کردبه تلمبه زدن همزمان که تلمبه میزد سینه هام روهم میفشرد وبرسریدنم بوسه میزد قربان صدقه ام میرفت من ابم اومدلرزیدم وجیغ زدم ارضاشدم تا من ارضاشدم کیرش روکشیدبیرون و سرش روبردلای پاهام وکسم روشروع به خوردن کرداب من میاومدواون کسم وابم رومیخوردفوق العاده بود تواسمونابودم وقتی اروم شدم گفتم خوب بودابت اومدگفت نه خانوم من بایدبیشتربکنم کیرش شق ایستاده بودفهمیدم که میخوادبراش بخورم گفتم من خوردن رودوست ندارم دوباره بکن توکسم تلمبه بزن تا ابت بیاد اول ولی برو دهنت روبشور
رفت دهنش روشست متوجه شدم کیرش روهم شسته گفتم جق زدی ؟گفت نه خانوم بااب سردشستم که ابم دیرتربیاد بهم گفتم خانوم میشه روزمین بخوابیدمن راحترباشم وخودتون هم سختتون نباشه
روفرش درازکشیدم کوسنی برداشت وگذاشت زیرکمرمن پاهای منوبالادادخودش اومدجلو وکیرش رو اروم اروم اینباربرد توکوسم یواش تلمبه میزد گفتم چرا یواش میزنی گفت خانوم میخوام شماهم لذت ببرید سوتینم روکامل دراوردوراحت سینه هام رو تودستاش گرفت وشروع به خوردن کرد داشتم تحریک میشدم که زیرگلوم روشروع به خوردن وزبون زدن کرد من بزیرگلوحساسم داغ میکردم تلمبه هاش شدیدترمیشدن پاهام رودورکمرش پیچیده بودم واون روم افتاده بود پستوام تودستاش وخودش زیرگلوم رومیخوردمنو برعکس کرد حالت سگی کیرش روازپشت کرد توکسم خودش رومحکم بهم چسیونده بودسینه هام تودستاش بودمخصوصا نوک سینه هام بین انگشتاش بودوباهاشون بازی میکرد تندتندتلمبه میزد من داشتم میاومدم برای باردوم که کیرش روکشید بیرون وچن نیشگون ازکیرش گرفت گفتم چیکارمیکنی گفت خانوم ابم دیربیادگفتم زودباش بکن تو دارم میمیرم
شروع کردبه بوسیدن بدنم وکیرش رولای چاک کونم میکشید چنددقیقه بعدش دوباره ازپشت کردتوکسم وشروع کردبه تلمبه زدن همینجورکه تلمبه میزد منوبرگردوندونشوندروبروی خودش توبغلش جوری که من نشستم روکیرش وکیرش رفت کوسم خودش منو بالاوپایین میکرد لبه های کونم روگرفته بودمنو بالاوپایین میکردعرق ازسرروی دوتامون میریخت ابش که میخواست بیادمنو خوابوندهمونجوذکه کیرش توکسم بودمنوخوابوندو محکم تلمبه میزد ناله های حشری کننده بلندی میزد وتمام ابش روتوکسم خالی کرد خیلی داغ بود ولی لذت داشت وبعدازاون دوباره کس منوخوردتا بازاب من اومد تافردای اون روزپیشم موند شب ازکون هم بهش دادم یکی ازبهترین افغانی هایی بودکه بهش کس دادم البته یکباریکی دیگه رواوردکه دوتایی منوکردند
ماجراهای سکس های منو از9سالگی تا 33سالگیم هستند الان که 35ساله هستم ارومترشدم واحتیاط میکنم مثل قبل وقدیم باهرکسی سکس نمیکنم جرات قبلی روندارم الان که به سکس بااون افغانی فکرمیکنم بخودم میگم اگه اون منومیکشت چی ؟ اگراذیتم میکردچی ؟
من باخیلی هاسکس کردم وشانس اوردم که اذیتم نکردند وسکس های بدون دردسری داشتم
بازم میگم این ماجراهای زندگی منه دارم مینویسم که ذهنم روخالی کنم هرکسی که باورنمیکنه دلیلی نداره که بخونه یافحش بنویسه من این زندگی روداشتم بهش افتخارنمیکنم ولی ازش متنفرهم نیستم چون زندگیمه زندگیم

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «