+در نگاهت چقدر چیز میبینم.
-چه میبینی؟
+عشق، محبت، پاکی.
-کص نگو بِکَن بکنمت برم.
+چقدر بیادب!
-آخرالزمون شده. اومدیم کص بکنیم، به جای کص دادن هی کص میگه.
+باشه بیا بکن وقتمو تلف کردی!
-تو یه ساعته داری میکصی بعد من وقت تلف کردم؟ ببین من خودم ده خط روزگارم. هزار تومن بیشتر از چیزی که توافق کردیم بهت نمیدم.
+اولا اون هفت خطه! دوما کسی ازت پول بیشتر نخواست گدا گشنه!
-من گدا گشنهام؟ من خرج هزارتا آدمو میدم.
+نه بابا!
-آره بابا. شبی یه کص تا صبح اجاره میکنم. اون کصها هم از من پول میگیرن برای خرج زندگی. طی سه سال میشه بیش از هزارتا کص که من خرجشون رو میدم.
+سرم درد گرفت. چقدر حرف مفت میزنی.
-تو حالیت نمیشه. من دبیرستان بهم میگفتن نخبه. حسابان و جبر و… بیست میگرفتم.
+نکشیمون نخبه!
-بهتر بود بگی نکنیمون نخبه.
+خب قراره منو بکنی دیگه. بنابراین همون چیزی که گفتم درسته.
-نخیر. من تو رو نمیکنم داغ کیرم رو دلت بمونه.
+ببین گیر عجب کصخلی افتادیم.
-کجاشو دیدی؟ این اولش بود. حالا نشونت میدم قشنگ.
کیرمو درآورم و دستمو دورش حلقه کردم.
+چی کار میکنی؟
-به یاد کصی که دیشب کردم جق میزنم دلت بسوزه.
+کصخل!
-جون دارم میکنمت. اوف. کصت چه داغه.
+با کی حرف میزنی؟
-مزاحم نشو دارم کص دیشبی رو میکنم.
+عجب!
-اووف داره میاد. ریختم توت عشقم.
آبم ریخت رو فرش.
+کثافت گند زدی به خونهم.
دست کردم تو جیبم و چند تا چک صدی درآوردم.
-این برای کص گفتن زیادت که دیگه کص نگی. این برای این که شعورت پایینه و نمیفهمی من خدا تشریف دارم. این برای این که دیگه چشمم به قیافهت نخوره. این برای این که…
+کصخلی واقعا!
-خلاصه بیا این بیستا چک و بیگیر و از جلوی چشمام خفه شو.
+خونهی منه تو باید گم بشی!
دست کردم تو جیبم و یه چک دیگه درآورم و بهش دادم.
-اینم برای این که دیگه پز خونهتو به من ندی.
+…
-هاااااااااااا
+چه مرگته؟!
-میخوام صدای تخمیت رو نشنوم. من رفتم.
+بهتر!
-این یکی رو هم بگیر تا یاد بگیری چطور خدافظی کنی بیتربیت مقعد نشسته.
از خونه زدم بیرون.
↩ ×÷استادعقلکل-+
😂 😂 نه ولی در عین خوب بودن محتوا به اون سمت میره فکرم
↩ -alireza-
از کجا فهمیدی من فرنی گاهی میخورم ؟ ولی اسکی نمیرفتم که…
↩ -alireza-
پادزهر ساختم ، میفروشم دونه ای 1000 تومن…
↩ ×÷استادعقلکل-+
🤤 اووووف ، استاد؟ چرا دسته بیل نثارش نشد؟ البته حیف بود هم بشه