یه اعتراف سکسی دارک یا یه خاطره سکسی بخوای بگی اون چیه؟(هر چیزی میتونه باشه)
↩ naghme_78
😂😂😂تعمیرات تخصصی کس در کمترین زمان ممکن.با گارانتی فعال
↩ varna008
نوووش جونت خدا قسمت بکنه
چ لذتی بردی پسر خوشبحالت
وقتی آمده بودیم ایران با یه پسره رفیق شدم و بنوعی بازنم آشنا کردم شاید بتونه زنم را بکنه ولی نتونست
بهترین خاطره های من یکی کون دادنم در زمان مجردی هست و دیگری کس دادن زنم به دوستم جلو خودم
گفت اعتراف سکسی نگفت که آرزو و فانتزی سکسی که رویا بافی میکنید
من عاشق چت کردن با خانومام و اینکه عکسامو فیلمامو بشون نشون بدم
دارک که تا دلت بخواد دارم ولی فک کنم بدترینش این باشه یه دوس دختر داشتم که چندسالی با هم بودیم بعد ازدواج کرد و حامله شد شوهرش در دوران بارداری اینو نمیکرد میگفت میترسه به بچه اسیب برسه و خلاصه تا یک ماه قبل زایمان من میرفتم و میکردم اونم دیگه به شوهرش گیر نمیداد برا سکس که بیا منو بکن لامصب
یادمه دوره دبیرستانم آرش رفیقم عروسی خالش بود منو سامان رفیقمو دعوت کرد ماشین با من بود عرق با سامی خوده آرشم با ما اومد که رامون بدن تالار… بگذریم وسط مجلس تو رقص بودن با عروس حاجی مامان آرش خعلی کص شده بود سر منم داغ بود فقط تو کف دانسش بودم به سامی گفتم موقعیت جور شه یه حالی به مامی آرش بدیم… تو همین حین یهو برقا میره «داییش با دیجی هماهنگ بود بابت سوپرایز کیکشون اینو آرش به ما گفته بود» همه جا تا سی ثانیه تاریک بود ولی صدا موزیک بلند تا چراغا خاموش شد منو سامی دوییدیم طرف مادر آرش من از پشت چسبوندم بهش و سینه هاش تو مشتام بود سامی هم از جلو بزور لباشو بوسید و کصشو انگشت کرد ببین یه آهییی کشید تو بغلم که زودی برگشتیم نشستیم و یکم بعد چراغا روشن شدو همه جیغ و کل میکشیدن هیشکی نفهمید منتها من یکی خعلی مزه داد جوری که تا عمر دارم یادم نره❤️
↩ ffffzoj3035ffff
وقتی که. آمده بودیم , طرف مىتوانست بکنه
وقتی داشتم با دامادمون سکس میکردم پدرش مارو دید…
الان بدون اینکه دامادمون بفهمه به باباشو دوست باباش کون میدم😁
هردوتا از این پیرایه حرفه ای
البته تریاکی ک میکشنم بی تاثیر نیست هخهخ
یکی از دوستام که تو دوران نوجوانی گی داشتیم پارسال زنگ زد و گفت امشب تنهام بیا
رفتم و حشریش کردم و دوباره بیاد قدیم دوطرفه گی کردیم
وقتی زیرش بودم و داشت منو میکرد از سکس با زنم گفتم و گفتم کاش زنم اینجا بود تا کون دادن منو میدید و بعدم دوتایی میکردیمش
حسابی شوکه شده بود و حشری و محکم تلمبه میزد تو کونم بعد که تموم شد کارمون گفتم اون حرفا که زدم فقط برا این بودکه به هردومون حال بده