چه دانستم که این سودا، مرا زینسان کُنَد مجنون…
دلم را دوزخی سازد، دو چشمم را کُنَد جیحون…
عجب رسمی است عاشقی و نگارشِ این تپشهای پیوسته با نبضِ جنون…این گُمشدهی دو حرفی…و در انتهای این خطوطِ متقاطعِ درون و به موازاتِ بیوزنی، گِره خوردنِ شادی و غم، رسیدنها و نرسیدنها، رفتنها و برگشتنها، بوسههایی نه از سرِ اجبار و نه هوس…
واژهها را پَر دادید تا هر که جَلدِ بامِ خویش بود؛ بنشیند بر دل و بر جان…و شادمانی بی سبب، تحفهای بود برای چشم و روانِ ما…
با اشتیاق همراهتان شدیم…دل سپردیم و جان…دست بر پیشانی تا قطرهای از بیکرانِ وجودتان، به بهانهی اشک، سرریز نشود…
کلام کوتاه و اعلام نتیجهی این دلبری عاشقانه…
چهار داستان به دلیل رعایت نکردن تم عاشقانه و اروتیک از دور مسابقه کنار گذاشته شدند و جشنواره با 5 داستان به پایان رسید.
سخن کوتاه، برندگان چهارمین دورهی جشنوارهی داستاننویسی شهوانی را با افتخار اعلام میکنیم:
🥉رتبهی سوم:
📕 داستانِ سه صحنه از یک عاشقانه
✍️ نوشتهی om1d00
✔️ با امتیاز 38
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 🥈رتبهی دوم:
📕 داستانِ تار و پود
✍️ نوشتهی Constante
✔️ با امتیاز 42
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
🥇رتبهی اول🏆
و برندهی دورهی چهارم جشنواره داستان نویسی شهوانی:
📕 داستان ِ وحشیِخجالتی
✍️ نوشتهی
گلبهار
✔️ با امتیاز 50
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
🎁 از کاربر برنده هم درخواست میشود شماره حساب مونرو خود را برای ادمین بفرستد تا جایزهاش تقدیم شود.
مانند دوره ی اوّل، داستان برنده با تگ برندهی جشنواره توسط ادمین منتشر خواهد شد.
داستانهای فرستاده شده به ترتیب امتیاز، هرشب در بخش داستانها منتشر میگردد.
از همه دوستان و کاربرانی که با ارسال داستان یا حمایت های خود، در این راه، همراه بودند؛ ممنونیم.
نویسندگان و منتقدین عزیزی که تمایل دارند داور جشنواره شوند میتوانند درخواست خود را به خصوصی کاربر سپیده ارائه دهند.
امتیازهای داوران به تفکیک هر داستان در زیر ارائه میگردد.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت وصف الحال مشتاقی
↩ sepideh58
درونم : تازه کوجاشو دیدی φ(゜▽゜*)♪(❤´艸`❤)(。・∀・)ノ゙(。・∀・)ノ゙
درون بسه حسودیم شد :/
درونم :
حسووووود
↩ The.BitchKing
بله بسیار خوب بودن داستان ها .مرسی از تو که با وجود پایان نامه بازم همراهم بودی🙏🎈
↩ sepideh58
باید بهش بگیم یه کلاس برگزار کنه برای عزیزانی که درگیر این موارد هستند :
خود درگیری مزمن ، توهم خود بزرگ بینی ، همه دشمن بینی ، اختلالات دو قطبی ، کم بود در زندگی واقعی ، اعتیاد به خود نمایی در فضای مجازی و…
باشد تا آن عزیزان هم رستگار شوند!
↩ اسکلت حشری
اق اسسکلت
الان خرو از کجا بیارم بخورم ؟🤔🤔🤔
درونم : خو خری دیگه!! اونی که ازش اویزونه میگه!!
کدومو؟🤨🤨 اون که دمشه!! اون … 😶
درونم : 🙃🙃 به به میخوریش؟
😐 اق اسکلت ما ازین حرفا داشتیم؟
درونم : ناز نکن بخور به به هستا🤣
↩ Unknown Mistress
آرش و فرشاد خودت نداریم
میم مالکیت نبینم روشون داشته باشیا
غیرتی میشم بد طور 😂 😒
↩ wrecked_erny
خوشحالم که انقد باجمبه و باظرفیت تشریف داری عسیسم حالا دیگه نگران هم نیسم چون با این ظرفیتی که داری قطعاً جا میشود توش بدون درد و خونریزی! خخخ
باز هم از قافله عقب موندم و تاپیک به صفحه دوم و لایک ۱۴ رسید…
اما لایک ۱۵ از آن من است…
و اما بعد…
این دوره هم خواندیم، آن هم چه خواندنی، قلم به دستانی بس هنرمند و نیک اندیش اینبار از عشق برایمان گفتند و نوشتند و دنیایی سراسر عاشقانه را ترسیم کردند. زیبا نوشتند و درهای زیبای عشق را گشودند…
تبریک به “گلبهار”، بانویی که باز با اعجاز قلمش مبهوتمان کرد و خوش ربود مرتبه اول را، که این رتبه کمترین تقدیر از زیبا نوشتهاش بود.
دو داستان دیگر هم خوش نوشتند و دنیایی زیبا از بازی عشق و بازیگرانشان ساختند… سپاس از حضورشان
سپیدهی عزیز
اگر نبود صبوری تو، این محفل انس و اندیشه هم نبود، سپاس از زحماتت…
تیم معظم داوری، که الحق اساتیدی بودند بس نیک اندیش و نیک رای و این شاگرد کمترین را در بین خود پذیرا شدند… دمتان گرم و دلتان شاد…
حسام عزیز
خالق تاپیوگرافیه خلاقانه، زیبا و پر معنا، هنرت ماندگار عزیز…
محمد عزیزم …
رفیق، ایدهات اینچنین اعجاز گر شد و ثمر داد… دلت شاد رفیق…
و سپاس از همه که همراه بودید…
عشقتان به کام … 🍃🌹
↩ اسکلت حشری
کدوم ظرفیت؟
از وقتی به روزه شدم ظرفیتم به تکمیلی میره
درونم : حالا که گفتین ، مزنه چنده یه خر بخریم ارنی هر روز براش بخوره؟🤣🤣🤣
از دست تو ادم فروش درون!!!😶
↩ Unknown Mistress
نامرد همرو ورداش 😂 😂 😂
رگ غیرتمو بکنم تو یه جاتتتتتتت؟یا زوده؟ 😂 👿
↩ Dark_Ghost
وای! «ترجمه Google» پاسخ نداد: لطفاً دوباره امتحان کنید!
ندانم چی باشد 😞
↩ Unknown Mistress
سپید و ماهی و آرش و سعیدم مال خودمن هرکی دیگرو خواسدی ورداری وردار 😂
↩ Ado_Den_Haag
نه هنو نصف بیشتر اوناایی که مال منن رو ننوشتم
در ضمن ادمینم مال منه 😂
↩ mistrs_l
خودش پس داد منو … 😀🖐
بیخ ریش خودت میمونم … 😀😀😀😀😀😀
جشنواره متعلق به تمام کاربرانه نه یه دسته وباندخاص
و خوشحالم که ادمین عزیز بلاخره متوجه این قضیه شد
و دستور به تغیییر داورا توی دوره بعدی داد(خودشون در خصوصی و جواب پیام بنده اینو عنوان کردن که نصف داورا حداقل باید تغییر کنن)
اگه زودتر این اتفاق میفتاد الان در دوره چهارجشنواره شاهد فقط پنج داستان نبودیم و
مشارکت بیشتر و رقابت بهتری میدیدیم.
نمیگم داورا ایرادی دارن ولی به قولی اب ساکن هم بعد مدتی تبدیل به مرداب میشه.
↩ .Nazanin.
فدای تو بشم من و تو نداریم که 😂
من زورم بیشتره ازش میگیرم میام دو دستی تقدیمت میکنم
شل بگیریم همرو ورداشده رفته ها 😂 همکاری کن
↩ hessssamm
عرضم به خدمتتون که فقط 5 داستان نبودن
این 5 داستان در واقع داستان های برتر بودن
چه خوبه راجب چیزی که میخواهید صحبت کنید ابتدا کمی فکر بکنید و از حرفتون مطمعن شید!
و این کار درستی نیست که بزرگواران نویسنده رو اونم با این همه استعداد و اینهمه زحمتی کی طی این دوره ها کشیدن به آب ساکن و مرداب و اینچنین چیزها تشبیه کنید…
↩ Unknown Mistress
نرگس جان
انصافا داستانت حیرت زدهام کرد…
این امتیازها هم چیزی از ارزش قلم و خلاقیت ذهنت کم نمیکنه…
بیشتر بخونیم ازت… 🍃🌹
↩ Unknown Mistress
نخیر!
دوئل قبول نیست
من میسترسی هستم که اینجا حق آب و گل دارم
همه مال منن
هرکی بخوام ور میدارم هیچکدوم هم اعتراضی نمیکنن
یکاری دیگه میکنیم
هرکیو میخای ورداری قبلش بپرس میخای مال من باشی یا میسترس ال؟
اگه گف مال تو ورشدار مال خودت
اگرم کف مال میسترس ال بذار سرجاش و از مال من دور شو
😂 😂 😂 😂 😂
↩ hessssamm
در ضمن این رو هم اضافه کنم که :
استقبال از جشنواره ارتباطی به داورها نداره
هر کس میدونه خودش با خودش چند چنده. اینکه چند نفر میان تو جشنواره شرکت میکنن به خواست خودشونه و خیلی خوبه که به شعور بقیه توهین نکنیم
اینم که تا الان داورا ترکیبشون خیلی عوض نشده بخاطر اینه که هیچ کاربر لایقی نیومده جلو وگرنه همیشه دبیر محترم جشنواره توی تاپیکش اعلام میکنه که کسی میخواد داور بشه پا پیش بذاره.
شهوانی مدعی العموم ندارد!!
#نه_به_حاشیه_سازی
↩ mistrs_l
پنج داستان داستانای برتر بودن؟ 😂
کسی داورا رو به مرداب تشبیه نکرد جشنواره با
داورای ثابت و یکسان حالا هرکی که باشن و هرچقدر باسواد
دچار یه نواختی و سکون میشه.بعیده اینو نفهمید.
بعد هم یعنی این سایت نویسنده و بزرگوار دیگه نداره که چهاردوره
پشت هم یه سری داور باشن و بعضیا یه بارم نباشن؟
واسه طرفداری و خودشیرینی راهای بهتری هم هست
من انتقادی که خیلیا به جشنواره دارن و خود ادمین هم قبول داره مطرح کردم
شما از ادمین هم بیشتر میفهمید ؟
↩ Reza_sd77
از رمان بخوام برات بگم یکی رو تموم کردم، تهش واسم جالب نبود گذاشتم کنار تا سر فرصت دوباره تایپش کنم. یکی دیگه رو دارم روش کار میکنم حس میکنم میترکونه 😍 شایدم اشتباه میکنم چون من هربار داستان میفرستم فکر میکنم اول میشم ولی تهش یه موز نصیبم میشه 😝 دوست دارم وقتی تموم شد شما هم بخونید ولی متٱسفاته اسم خودم رو جلد رمان نوشته شده، اینو نمیدونم چیکارش کنم 😕
در مورد جمله آخرت هم بگم: خوشمان نیامد، هالا مادرید 😎💪