خبرنگار: دعا موجب آسایش و آرامش بسیاری از مردم میشه.

دیوید سیلورمن: هروئین هم این کار رو انجام میده، اما باعث نمیشه (مصرف هروئین) کار درستی باشه.

ـــ دیوید سیلورمن - رئیس فعلی انجمن خداناباوران آمریکا

برگردان: ایمان اسلیپ واکر

#گفتاورد
#دیوید_سیلورمن
@Iran_Atheist_agnostic

وهـــم و واقـــعیت:

وهم: خدای عزیز، امروزم از خواب بیدار شدم و خوشحال و سالم و سرحال و زنده هستم. مـــچکرم!

واقعیت: خدای عزیز، امروز اجازه دادی 21000 کودک بیگناه و معصوم بمیرن. خیلی عوضی هستی. بابت هیچی مـــچکرم!

پوستر: ایمان اسلیپ واکر

@Iran_Atheist_agnostic

سلام دوست عزیز

بله اگه بخوایم بر اساس مطالبی که کاربران این سایت بذارن نتیجه بگیرین زرتشت دین عقله و اصلا خرافاتی نیست :)

ازتون خواهش میکنم میکنم برین در مورد ادیان تحقیق کنید بعد نظر بدین

بنظر من یک آتئیست محقق بسیار بهتر از مسلمون تعصبیه

ایران قبل اسلام رو برای بعضیا جوری جا انداختن که فکر میکنن اون موقع ایران بهشت بوده

شاید در آینده در این مورد مطالبی بذارم

تاریخ فریبندن ترین دروغ بشریته!

حالا چه با اسلام ، چه بدون اسلام!

ذات افکار پوشالی و پوچه!

از کسی که بدبختی دیگران را دیده و بر حال خود شُکر می کنند، حالم به هم می خورد!

• فیودور داستایفسکی -

پوستر: ایمان اسلیپ واکر

@Iran_Atheist_agnostic

خداوندا، شوخی های کوچکم با تو را برمن ببخشای و من شوخی بزرگت با خودم را خواهم بخشید.

― - رابرت فراست، شاعر - آمریکایی قرن بیستم میلادی

پوستر: ایمان اسلیپ واکر

بسیارى از خدایان از قربانى کردن انسان و حیوان لذت مى بردند، و بوى گوشت و خون تازه موجودات بیگناه برای آنھا ھمیشه يک عطر خوشبوى الھى محسوب شده است.

کلیه اين خدايان بر داشتن تعداد زيادى از مقدسین و روحانیون پافشارى کرده اند، و اين روحانیون ھمیشه بر کسب حمايت مردم از خودشان پافشارى کرده اند، و کسب و کار اصلى اين روحانیون اين بوده که درباره خداى مربوطه خودشان لاف و گزاف بزنند و مصر بودند که بگويند که اين خدا قادر است ھمه خدايان ديگر را تار و مار کند.

خدايان / رابرت گرين اينگرسول / ترجمه: اعظم کم گويان / فرستنده: فرشاد بیخدا

#گفتاورد
#رابرت_گرين_اينگرسول
@Iran_Atheist_agnostic

بیشتر توضیح بدین

هیچکس نمیاد تاریخ رو بی ارزش بدونه . مگر اینکه منافعش در تاریخ بخطر افتاده باشه :)

دین مثل یه بـــیگ مـــک میمونه!

فقط بخاطر اینکه مزه ی خوبی داره و میلیون ها نفر طرفدار داره، دلیل نمیشه غذای خوب و سالمی باشه

@Iran_Atheist_agnostic

تاریخ رو میسازن!
کسی نمیاد از بدی هاش تو تاریخ بگه!
کسی از رقیبش تعریف نمیکنه!
و خیلی چیزای دیگه ای که ثبت نمیشه یا دروغ و فریبنده ثبت میشه!

برعکس تاریخ رو با ارزش میدونن که بتونن ‌پولی به جیب بزنن!

کل ادیان مگه تاریخ نیستن؟

من بی ارزش میدونم ، چون ممکنه هر چرندیات و دروغی بهش اضاف کرده باشن یا اینکه واقعیت ها رو ثبت نکرده باشن

در کل نمیشه منکر تاریخ شد ، چون بوده ، دروغ یا راستش معلوم نیست!

بنابراین چیزی که از ادیان میگن ، همش حرفایی که مکتوب شده ، دلیل بر این نیست درست باشه!

دین شراب ناب نیست.
متانل است که مستی می دهد، اما به قیمت کوری.

• شکاک منطق -

@Iran_Atheist_agnostic

(https://goo.gl/ycjh7Z)

کشف فسیل یکی از اولین ارگانیسم های ساکن خشکی

طول آن از قطر موی انسان کمتر است، شبیه گیاه قارچ است، و تصور می شود که قدیمی ترین نمونه کشف شده از فسیل یک ارگانیسم ساکن خشکی ها باشد.

این قارچ که قدمت آن ۴۴۰ میلیون سال است، زیر سطح زمین می زیست و مواد را تجزیه می کرد.

حتی دکتر مارتین اسمیت، دانشمندی که آن را تحلیل کرده، اذعان می کند که “یک قارچ کوچک افتاده بیش نیست.”

اما این ارگانیسم پیشگام به نام تورتوتوبوس (Tortotubus) می تواند توضیح دهد که موجودات اولیه چطور خشکی های لم یزرع زمین را اشغال کردند.

بیشتر دانشمندان موافقند که حیات حدود ۵۰۰ تا ۴۵۰ میلیون سال قبل از دریاها به خشکی آمد.

اما برای آنکه گیاهان و حیوانات بتوانند بر زمین خشک (terra firma) جای پایی پیدا کنند، وجود مغذی ها و خاک لازم بود.

و همین قارچ ها بودند که این فرآیند را شروع کردند، یعنی شروع به تولید نیتروژن و اکسیژن در خاک اولیه سطح زمین کردند.

رکوردها فسیلی

دکتر اسمیت می گوید احتمالا قبل از این قارچ ها، باکتری ها و جلبک هایی روی خشکی وجود داشت - اما فسیل آنها به ندرت حفظ می شود.

به این ترتیب تورتوتوبوس احتمالا قدیمی ترین فسیل یک ارگانیسم ساکن خشکی است که تا امروز کشف می شود.

دکتر اسمیت به بی بی سی گفت:‌ “این اولین فسیل یک ارگانیسم است که فقط روی خشکی می زیست. این موجود مواد مرده و پوسیده را تجزیه می کرد.”

این قارچ فسیل شده در بسیاری نقاط از جمله در سوئد و اسکاتلند کشف شده است.

طول هر یک از این فسیل های ذره بینی کمتر از قطر موی انسان است و ساختمان طناب-مانند آن شبیه قارچ های امروزی است.

دانشمندان فکر می کنند که قارچ های اولیه (fungi) به تشکیل خاک و فرآیند پوسیدن مواد ارگانیک کمک کردند و به این ترتیب راه را برای پیدایش گیاهان گل‌دار و درختان و سپس حیوانات هموار کردند.

به گفته دکتر اسمیت که این تحقیق را در دانشگاه کمبریج انجام داده، زمانی که این ارگانیسم در خشکی بود، حیات تقریبا به طور کامل به اقیانوس ها محدود بود و چیزی پیچیده تر از خزه یا گلسنگ و امثال آنها در خشکی تکامل پیدا نکرده بود.

“پیش از آنکه گیاهان گل دهنده یا درختان، یا حیواناتی که به آن وابسته هستند، پدید آیند لازم بود فرآیند پوسیدن و تشکیل خاک ظاهر شود.”

نتایج این مطالعه در نشریه گیاهشناسی انجمن لینیان (Botanical Journal of the Linnean Society) چاپ شده است.

برگرفته از بی بی سی پارسی

#دانش
@Iran_Atheist_agnostic

درسته شاید برخی از قسمتای تاریخ تحریف شده باشه.اما این دلیل میشه که ما کلا تاریخ رو رد کنیم ؟

راه هایی هم وجود داره که صحت گفته های تاریخی رو بررسی کنیم.

تاریخ نویسای مشهوری بودن پس باید بگیم کلا کار اونا چرت بوده ؟

این اقای داوکینز اومده خدا رو با هیولای اسپاگتی پرنده مقایسه کرده . چی بگم :|

شما اصل رو بیخیال شدی ، درگیر زیر شاخه هایی؟! این شخص میخواسته بگه ، خدا برای دین دار ها ، مثل خدای افسانه هست! و ما هم دلیلی برای رد کردنش نداریم ، فقط مردم میدونن خداهای اسکاندیناوی وجود نداره ، اما نمیدونن خدای خودشون وجود داره یا نه ، فقط پذیرفتنش!

البته من کاری ندارم به افریدگار ، دارم خدایان ادیان رو نقد میکنم ، نه خدای اصلی!

اولا این تاپیک بحثش تاریخ نیست و منم مرد تاریخ دانی نیستم و میبینی که برام ارزش نداره انچنان ، فقط جذابیت داره برام ، بله تاریخ ممکنه تحریف شده ، اما راه بررسیش فرق داره ، ایا میدونستی بعد از به رهبری رسیدن عمام یه نفر میخواست تخت جمشیدو با خاک یکسان کنه اما ملت مرودشت نذاشتن؟ اینو کجای تاریخ نوشتن؟

پس نتیجه میگیریم هر حکومتی طبق عقاید خودش تاریخ رو بیان میکنه!

من نمیگم کار تاریخ دانا چرته ، میگم تاریخ دست نوشته اس ممکنه تحریف شده باشه ، در نهایت این منم که تاریخ برام اهمیت نداره ، نه شما!

پایان بحث ، اگر حرفی دارید در خصوصی جوابگو هستم ، مگه اینکه ربط به تاپیک داشته باشه و اینجا جواب بدم

خـــدا در ذهن و فکر یک معتقد از پس هرکاری برمی‌آید، اما در واقعیت حتی سلام هم نمی تواند بدهد…

برگردان: ایمان اسلیپ واکر

@Iran_Atheist_agnostic

چيزى را كه می شود با اطمينان گفت اين است كه: هرچه در زندگی عمیق تر گیج و حیرت زده شده باشید، ذهن شما به ایده های جدید بیشتر باز می شود.

ـــ نیل دگراس تایسون

برگردان: ایمان اسلیپ واکر

https://goo.gl/iXhjUv

جهانی را تصور کنید که در آن نسل های بشر به فیلم های مشخصی که توسط خدا ساخته شده و یا برنامه ی ویژه ای که توسط خدا کُد گذاری شده، باور داشته باشند.

آینده ای را تصور کنید که در آن، میلیون ها نفر از نوادگان ما، همدیگر را بر سر اینکه تفسیر کدام یک از جنگ ستارگان یا ویندوز 98 صحیح است به قتل برسانند.

آیا چیزی از این مسخره تر وجود دارد؟

اما خیر؛ همچنان از همین دنیایی که در آن زندگی می کنیم مسخره تر نیست.

• سم هریس -

برگردان: شکاک منطق

#گفتاورد
#سم_هریس
@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/fUJ9wr

یک لبخند:
ابراهیم بخاطر اینکه خدا از قربونی شدن پسرش صرف نظر کرد و بیخیال شد، مچـــکر بود و اسحاق (اسماعیل) بخاطر اینکه فاز شیزوفرنی پدرش تمام شده بود، آسوده خاطر!!!

برگردان: ایمان اسلیپ واکر

@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/Ju7MKZ

آب یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن دارد. اگر کسی بگوید: “خب، من این شکلی درباره آب فکر نمی کنم” چه باید کرد؟!

تنها راه پیش روی ما، توسل به ارزش های علمی است و اگر کسی به این ارزش های علمی اهمیتی ندهد، دیگر نمی شود با او بحثی کرد.

وقتی کسی به یافته های علمی اهمیتی نمی دهد، چه شواهد دیگری را گواه می گیرید که او را راضی کنید؟

وقتی کسی ارزشی برای منطق قائل نیست، چه استدلال منطقی می توانید ارائه کنید که اهمیت منطق را به او گوشزد کند؟

ـــ سم هریس

برگردان: ایمان اسلیپ واکر

#گفتاورد
#سم_هریس
@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/6L4nZU

چرا ما فضایل را نمی‌شناسیم؟ (قسمت اول)
(بحثی درباره فلسفه اخلاق)

نویسنده: امین قضایی

دین همراه با دروغ‌های خود اخلاق را به محاق برده است چنانچه امروزه کمتر کسی قادر به سخن گفتن درباره اخلاق است بی آنکه مستمعین اش را به یاد موعظه‌های اخلاقی توخالی مذهبیون نیانداخته باشد. اما اخلاق هیچ ارتباطی به این توصیه های بی ارزش درباره به اصطلاح اخلاق ندارد. آموزه های دینی به طور کامل از اخلاق تهی است زیرا این آموزه‌ها صرفا واجد رذیلت اطاعت و بندگی هستند و هیچ درکی از فلسفه اخلاق ندارند. هیچ نشانی از اخلاق در ده فرمان موسی و دیگر احکام شریعت یهود نیست. اخلاق توصیه های توخالی و کودکانه ای نیست که مسیحیان از زبان عیسی در انجیل می‌خوانند، اخلاق جایی در احادیث و روایات مسلمانان ندارد. این سه دین سامی باعث شده اند که ما هیچ چیزی درباره فضایل و رذایل ندانیم. ما انسان‌های امروزی فلسفه اخلاق را به طور کامل فراموش کرده ایم. اخلاق برای ما تنها یادآور لفاظی ریاکارانه و توخالی موعظه گران مذهبی، معلمین اخلاق نادان در مدارس و درس‌های اخلاقی قصه‌های کودکان است.

این توصیه‌های اخلاقی مذهبیون به درستی برای ما توخالی و پوچ به نظرمی رسند، هرکسی می داند که نباید دروغ بگوید، دزدی کند، حسادت بورزد، حرص و طمع داشته باشد. همه به خود می‌گویند اما واقعا چه کسی به اینها عمل می کند. شناخت انسان امروزی از اخلاق، از این توصیه های کودکانه فراتر نرفته است.

قرن‌ها قبل از اینکه مسیحیت، شناخت و حکمت بشری را به نابودی بکشاند، فلسفه اخلاق توسط فیلسوفان یونانی بنیان نهاده شد. من در این مقاله می‌خواهم اندکی شما را با حکمت فیلسوفان برجسته یونان درباره اخلاق آشنا کنم و آنگاه خواهید دید که شناخت فضایل و رذایل با زندگی و سرنوشت شما گره خورده است. یکی از دلایل بنیادین اینکه انسان امروزی، خصوصا ما ایرانیان، این چنین در تیره بختی به سر می‌بریم، عدم شناخت فضایل و رذایل است.

اخلاق به ما می آموزد که چگونه رفتار کنیم. هدف رفتار ما و در نتیجه هدف اخلاق، سعادت و شادمانی بشری است. از منظر بسیاری از فیلسوفان یونان باستان (از مشائیان و افلاطونیان گرفته تا رواقیون)، دستیابی به سعادت و شادمانی در گروی شناخت فضایل است. کسی که دارای شان انسانی باشد فضایل را شناخته و از آنها تبعیت خواهد کرد. مهم این است که ما فضایل را از آنچه که ظاهرا فضایل به نظر می رسد بازشناسیم. پس فیلسوفان یونان باستان چهار فضیلت برتر را بازشناخته اند: حکمت، نیکی، زیبایی و شجاعت.

ممکن است فکر کنید که شما یا هر کس دیگری به خوبی می‌دانید که این فضایل چه هستند. اما دوست عزیز، مطمئن باش چنین نیست. متاسفانه انسان‌ها براحتی حکمت را با آنچه ظاهرا حکمت است، نیکی را با آنچه ظاهرا نیکی است و غیره اشتباه می گیرند و این دلیلی است بر این واقعیت که در جهان امروز ما، شایستگان بر فرش و فرومایگان بر عرش نشسته اند. عدم شناخت فضایل موجب می شود که ریاکاران با تظاهر به نیکی، جاهلین با تظاهر به دانش و بزدلان با تظاهر به شجاعت بر ما حاکم شوند.

نخست به این سئوال باید پاسخ دهیم که فضیلت چیست؟ فضیلت آنچیزی است که ما آنرا به خاطر خودش می جوییم و نه برای چیز دیگری. ما خانه زیبا را به خاطر زیبایی اش می خواهیم و نه زیبایی را به خاطر خانه. به این ترتیب می‌توانیم فضایل را از آنچه فضیلت نیست متمایز کنیم. ما ثروت را به خاطر چیز دیگری می خواهیم نه به خاطر خودش. پس ثروت فضیلت نیست اگرچه مرجح است.

من در ادامه این چهار فضیلت برتر را از نظر خواهم گذراند تا دریابیم که انسان امروزی تا چه حد از درک فضایل ناتوان است.

@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/6L4nZU

چرا ما فضایل را نمی‌شناسیم؟ (قسمت دوم)
(بحثی درباره فلسفه اخلاق)

نویسنده: امین قضایی

حکمت چیست؟

اکثر مردم هیچ درکی از حکمت ندارند، آنها به سادگی مدرک، رتبه علمی، منصب علمی، تخصص، سواد و مطلع بودن را با حکمت و دانایی اشتباه می‌گیرند. آنها متخصصین را ستایش می‌کنند، اما متخصص فقط ماهر است و مهارت حکمت نیست. داشتن اطلاعات نیز فرد را مطلع و مخبر می‌کند و نه حکیم. منصب و مقام استادی، عناوین دکتر و پرفسور و مانند این نیز تنها منصب و شهرت هستند و نه حکمت. حکومت‌ها به سادگی این متخصصین دارای عناوین و مدارک علمی (که خودشان از طریق دانشگاه ها این مدارک را به ایشان داده اند) را استخدام کرده تا مردم به سخنان ایشان اعتماد کنند. پس مردم لقب و عنوان را با حکمت فرد اشتباه می‌گیرند. افراد مطلع نیز صرفا جزئیات و فاکت‌های زیادی به اطلاع مردم می‌رسانند و بدین ترتیب مردم تصور می‌کنند که سخنان ایشان به خاطر برخورداری از اطلاعات زیاد، درست است. پس به این ترتیب مردم اطلاعات را با حکمت اشتباه گرفته اند. برخی نیز مسحور سخنان زیبا، داستان‌پردازی، نقالی و مهارت در سخنوری شده و این سخنان را حقیقت می‌پندارند. داستان، ادبیات، شعر، سخنوری و فن بیان، حکمت نیستند. می‌دانم که برخی از شما با این جمله آخری مخالفت می‌کنید. اما خوب، به همین خاطر می‌گویم که ما انسان‌های امروزی حکمت را نمی‌شناسیم.

پس حکمت چیست؟ حال درمی‌یابید آنچه در ابتدا برای شما امری واضح بود، اکنون به معمایی تبدیل شده است. افلاطون معتقد بود که ما نمی توانیم واقعا بدانیم که حکمت چیست، اما می توانیم جعلیات و چیزهایی که صرفا وانمود به حکمت می‌کنند را از حکمت واقعی تمیز دهیم. پس می توانیم مهارت، اطلاعات، فن بیان، سخنوری، منصب علمی و غیره را از حکمت واقعی تمیز دهیم تا افرادی که دارای این ویژگی ها و مهارتها و عناوین هستند را به اشتباه حکیم نپنداریم و فرومایگان را به غلط نستاییم و بساط شیادی را فراهم نکنیم.

حکمت واقعی را حتی اگر نتوان یافت، اما می‌توان به آن وفادار بود. وفاداری به حقیقت، رد تعصبات و پیش فرضیات اثبت نشده، پذیرش سخنی که تنها استدلال درست دربر دارد، پرهیز از مغالطه و اشتباه نگرفتن فاضل با فضیلت و عالم با علم، راه‌های دستیابی به حکمت هستند.

نیکی چیست؟

مهم است که فضیلت را شخص تصور نکنیم. هیچ فرد ظاهرا مقدس، معصوم، بی‌گناه یا مظلوم، نیک نیست. کافی است به قهرمانان و شخصیتهای مقدس مذهبیون نگاهی اندازید تا دریابید که چگونه انسانهای نادان به سادگی نیکی را با تقدس، گناه و مظلومیت اشتباه گرفته اند. کافی است به شخصیت پردازی خیالی از عیسی، حسین بن علی و دیگر مقدسین‌، امامان و پیشوایان، شهیدان، قهرمانان ملی و اسطوره ای نگاه کنید تا ببینید چگونه مردم فضیلت نیکی را وانهاده و سایه ها و توهماتی از نیکی را سرمشق خود قرار داده اند.
فرد حکیم در خود فضیلت تامل می‌کند، خود فضیلت را معیار رفتار خویش قرار می دهد و نه رفتار انسانهای ظاهرا یا واقعا فاضل را.
نیکی همچنین در صواب، پرهیز از گناه و فرمانبرداری از خدا نیست. اینها نه فضیلت نیکی بلکه به ترتیب، رذایلی مانند منفعت طلبی، ترس و بندگی هستند. گفتیم که فضیلت آنچیزی است که به خاطر خودش جستجو می شود و نه به خاطر چیز دیگری، بنابراین کسی که به خاطر صواب اخروی یا باز شدن بخت و اقبالش توسط خدا به نیازمندی بخشش می‌کند، در واقع این کار را به خاطر چیز دیگری جز نیکی انجام می‌دهد. وی صرفا یک مبادله گر متوهم است یا از دستورات ارباب خیالی اش در آسمان ها تبعیت می‌کند.
همچنین عاطفه نیکی نیست. احساس رقت و ترحم، دلسوزی و همدردی نیکی نیستند. ما در شرایط عاطفی فقط به این دلیل که خود را جای شخص دیگری می‌گذاریم، حس همدردی بدست می آوریم. عواطف ترحم و دلسوزی از شرایط تصادفی و بیرونی تاثیرگذارند و اگر اسیر این شرایط تصادفی باشیم، همین شرایط به موقعش می تواند در ما حس بی رحمی و نفرت نیز ایجاد کند.

@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/6L4nZU

چرا ما فضایل را نمی‌شناسیم؟ (قسمت سوم)
(بحثی درباره فلسفه اخلاق)

نویسنده: امین قضایی

زیبایی چیست؟

درک ما از زیبایی به طرز اسف باری ضعیف است. ما تقریبا همه چیز را زیبا می‌دانیم جز آنچه واقعا زیباست. زیبایی، در خوش قیافگی، سکسی بودن، خوش اندام بودن، تناسب جسمانی یا حتی هنرمند بودن نیست. زیبایی به معنای واقعی کلمه در هماهنگی و هارمونی با دیگران زیستن است. زیبایی چهره یا اندام، هارمونی و هماهنگی اشیا است و نه خود شما. شما وقتی زیبا هستید که زیبنده رفتار کنید یعنی در هماهنگی با موقعیت سخن بگویید و رفتار کنید.

به لطف نظام سرمایه داری، ما با یکدیگر مداوما در رقابتی وحشیانه هستیم. هرکسی برای منافع خود علیه دیگری می‌جنگد. کار و معیشت ما در ناهماهنگی کامل با کار و معیشت دیگران قرار دارد. استخدام من به معنای اخراج دیگری از کار است. موفقیت یک سرمایه دار به معنای ضرر و ورشکستگی سرمایه دار رقیب است. چون در عرصه تولید و معیشت هیچ چیز زیبایی نمی یابیم، پس آنرا در دنیای ساختگی دیگری می جوییم یعنی در هنر، ادبیات و ورزش. ما در عصر سرمایه داری، موفقیت را زیبا می‌خوانیم. افراد مشهور، هنرمندان، ورزشکاران و خوانندگان و ستاره های سینما را موفق و زیبنده جامعه خود قلمداد می‌کنیم. موفقیت نزد ما زیبایی است.

حتی هنر هم فی نفسه مولد زیبایی نیست. هنر تنها مهارت و فن است. هر مهارت و هنری تنها وقتی زیبایی بوجود می آورد که محصول عملش، در هماهنگی و هارمونی با نیازها و خواست دیگران باشد. تنها در این صورت است که زیبایی بوجود آمده است.

شجاعت چیست؟

افراد نادان، تهور، ریسک کردن و مخاطره کردن را شجاعت می‌دانند. اما شجاعت، در معنای دقیق خود، در ترجیح آنچه باید به آنچه هست نهفته است. تنها انسان آزاده، انسانی که آرزوها، بایدها، حقوق و مطالبات خود را دنبال می‌کند، شجاع است. ارباب و بنده، هر دو از فضیلت شجاعت بی بهره اند. رذیلت اولی فریب و دومی خودفریبی است و این دو جوهره هر مذهبی را تشکیل می دهد. شجاعت در گفتن حقیقت و نه عافیت جویی و مصلحت اندیشی است. تنها کافی است به وضعیت حقارت بار ایرانیان نگاهی اندازیم تا دریابیم چگونه دیگر هیچ نشانی از فضیلت شجاعت در ما نیست. ما آرزوها، ایده آل‌ها، آمال، ارزش‌های خود و خلاصه هر انچه که باید باشد و نیست را کنار گذاشته ایم و به دنبال انتخاب ارباب خوب روان شده ایم.

انسان‌هایی که برای حقوق و ایده آل‌های خود مبارزه می‌کنند را خیال اندیش و متوهم می‌پنداریم چون تصور می‌کنیم در درک منافع فردی حقیر خود از آنها باهوش تریم یا واقع‌بین تریم.

پس، انسان امروزی رذایل را با فضایل اشتباه گرفته است. مذهب با تبدیل اخلاق به صورت یک مشت دستورات الهی، همه فضایل را با رذیلتی به نام فرمانبرداری و اطاعت جایگزین کرده است. ما به جای فضایل، اشباح توخالی از آنها را می‌ستاییم یعنی رذایل یا توهماتی از فضیلت، مانند ثروت، منصب، مهارت، موفقیت، قدرت، رقابت، شهرت، معصومیت، مظلومیت و غیره.

@Iran_Atheist_agnostic

https://goo.gl/fyllu9

ایمان فرآیندیست که در اثر عدم دانش کافی از پدیده ای حاصل میشود و عاری از اعتبار است.

ما اکنون در عصری زندگی می کنیم که دانش کافی برای نتیجه گیری درباره خیلی از پدیده ها را در اختیار داریم.

ایمان داشتن در چنین شرایطی مانند پیروی از کوری در روز روشن است.

فرستنده: پویا آزاداندیش

@Iran_Atheist_agnostic

این 2،3 تا پست آخری، تناقض بسیار دارد

اومده از فلسفه اخلاق بگه . بدتر صحبت هایی که ارائه داده بسیار هم با خودش و هم با فلاسفه تناقضاتی دارد

دیگه فرصت نبود حس هم نیست بیام بازش کنم

که اگه بگم فکر نکنم دیگه طرف حرفی بزنه

جالب نبود

نظری ندارم ، نویسنده اش هم من نیستم که پاسخگو باشم…به فیسبوکش مراجعه کنید

توو مقر زیاد باهاشون مباحثه داشتم چیزی تو چنده ندارن

دیدن از راه ایمان یعنی بستن چشم های دلیل: پگاه (نور خورشید در سپیده دم) زمانی روشن تر و واضح تر می شود که شمع را خاموش کنی. - “بنجامین فرانکلین”

[شکاک منطق: پگاه اینجا تعبیر روشنایی حقیقت و دلیل است، شمع نشان ایمان کور… ]

بازگردان: شکاک منطق

Quote of Today:

The way to see by faith is to shut the eye of reason: The Morning Daylight appears plainer when you put out your Candle.

• Benjamin Franklin -

معلوم است امروزه اگر کسی بطلان افسانه های مذهبی را ثابت نماید چندان کار مهمی نکرده است، زیرا از روی علوم خود به خود باطل شده است.

“زنده یاد صادق هدایت”