با تلاش گروه نجات, مردی که شش ماه قبل کشتی اش غرق شده بود از یک جزیره خالی از سکنه نجات پیدا کرد. دوستش از او پرسید که اوضاع توی اون جزیره چطور بود؟ او لبخندی زد و گفت: راستش واقعا بد بود – فقط آناناس و نارگیل برای خوردن بود و خیلی زود آناناس ها تمام شد.
دوست: شرط میبندم دلت خیلی سکس میخواسته!
مرد: خب یه شتر مرغ اونجا بود که اگه من میتونستم وقتی گیرش بندازم که سرش توی ماسه ها است میتونستم برم پشتش و ترتیبش رو بدم!
دوست: سکس با اون چطور بود؟
مرد: تا 50 متر اول خوب بود ولی بعدش من ازش عقب می افتادم! 😁
سوال. موز به ویبراتور چی گفت؟
جواب. تو برای چی میلرزی؟ اون خانم قراره منو بخوره! 😁
مردی که احساس میکرد مریض شده نزد دکتر رفت. دکتر گفت: تو باید خیلی زودتر از این به دیدن من میامدی. متاسفانه خیلی دیر شده و تو امشب خواهی مرد.
مرد خیلی ناراحت شد و نمیدونست که مطلب رو چطور به همسرش بگه. نهایتا موضوع رو به همسرش گفت و اون خیلی خوب با قضیه کنار آمد. او گفت: این بهترین شب زندگی تو خواهد بود. من مثل یک پادشاه از تو پذیرایی خواهم کرد! زن غذای مفصلی برای شام تدارک دید و آنها زیر نور شمع شام را با شراب خوردند. بعد از خوردن شام زن غیبش زد و وقتی برگشت بهترین لباس خوابی که مرده تا اون روز دیده بود رو پوشیده بود. اون مرد رو به اتاق خواب برد و آنها بهترین سکسی که تا اون روز بخاطر داشتند را انجام دادند.
مرد غرق در لذت شده بود و زن که میدانست که به قول خودش عمل کرده بعد از سکس پشتش را به همسرش کرد تا بخوابد. شوهر بیدار است و مرتب ساعت را نگاه میکند چون میداند که به زودی خواهد مرد. او به پشت همسرش میزند و میگوید "عشقم". زن به سمت او میچرخد و دوباره سکس میکنند. بعد از تمام شدن سکس زن دوباره غلت میزند که بخوابد اما مرد باز او را برای سکس بیشتر بیدار میکند. زن خیلی خسته شده اما با توجه به شرایط موجود آخرین درخواستهای همسرش را اجابت میکند. بالاخره زن غلتی میزند و شروع به خر و پف میکند. مرده تصمیم میگیره که دوباره با زنش سکس کنه و او را آرام صدا میکند: "عشقم"...
زن به سمت او میچرخد و فریاد میزند: خب معلومه! تو که مثل من مجبور نیستی فردا صبح پاشی! 😁
خب وقتی مرده از پشت به شترمرغ فرو میکرده اون شروع میکرده به دویدن و مرده هم که کیرش گیر بوده باهاش میدویده اما چون سرعتش کمتر بوده بعد 50 متر دیگه جا میمونده! 😁
دوست عزیز توی کامنت 4 توضیح دادم…
خب وقتی مرده از پشت به شترمرغ فرو میکرده اون شروع میکرده به دویدن و مرده هم که کیرش گیر بوده باهاش میدویده اما چون سرعتش کمتر بوده بعد 50 متر دیگه جا میمونده! 😁
چقد بی مزه :(
اما چون زحمت کشی زورکی میخندم 😁
دیگه شرمنده…;)
رفیق من الان ۱۵۰ تا تاپبک جک و حدودا ۴۰۰ عدد جوک دارم. توی اینهمه جوک مسلما جوکهای معمولی هم هست اما سعی کردم که اکثرشون خیلی خوب باشند… خلاصه به همه جوکها نگاه کنین نه یک دونه خاص.
سجتد دادا زر اضافی نزن خیلیم خنک بود… بقه تاپیکاشون واقعا قشنگه
ناموصن یکم روحیه هم بدین چیزیتون نمیشه ها 😁
ممنون از نظرت. باید به بطور متوسط و در کل جوکها دید که کیفیت چطوری هست نه صرفا یک جوک خاص.