ما ایرانی هستیم با فرهنگ و تمدن خیلی قوی نه تازی پرست و دشمت خرافه پرستی

1391/10/03

سلام به همگی
ما ایرانی هستیم با یه فرهنگ و تمدن چند هزار ساله دارن فرهنگمونو نابود میکنن تا بتونن فرهنگ نداشتشونو بهمون غالب کنن ،نمونش حذف تاریخ قبل از اسلام از کتب تاریخ مدارس یا خراب کردن آثار باستانی برای مثلا ساخت یه راه یا بنا
من نمیدونم اگه مسجدم بود خرابش میکردن؟ یا مواردی از این دست
من میخوام اینجا هر کسی مطلبی از تاریخمون میدونه که تحریف شده چون اگر گفته بشه مردم فرهنگ آخوندی رو میریزن دور بگه تا حداقل ما هم سهممونو و دینمونو به ایران عزیزمون به نوعی ادا کنیم
تا کی روشنگری به اصطلاح دینی کمی هم روشنگری فرهنگ و تمدن ایرانی
فقط خواهش میکنم ایرانی باشیم و نذاریم چراغ این پست خاموش بشه
همتونو دوست دارم

61078 👀
5 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2012-12-23 05:22:58 +0330 +0330

داريوش براي ساخت كاخ پرسپوليس كه نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار كارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به كار گماشته بود و به هر استادكار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از كارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - كره - عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند .

1 ❤️

2012-12-23 05:24:33 +0330 +0330

ميدوني؟
داريوش در هر سال براي ساخت كاخ به كارگران بيش از نيم ميليون طلا مزد مي داده است كه به گفته مورخان گران ترين كاخ دنيا محسوب ميشده . اين در حالي است كه در همان زمان در مصر كارگران به بيگاري مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد كه با شلاق نيز همراه بوده است .

0 ❤️

2012-12-23 05:25:50 +0330 +0330

ميدوني؟
تقويم كنوني ( ماه 30 روز ) به دستور داريوش پايه گذاري شد و او هياتي را براي اصلاح تقويم ايران به رياست دانشمند بابلي “دني تون” بسيج كرده بود . بر طبق تقويم جديد داريوش روز اول و پانزدهم ماه تعطيل بوده و در طول سال داراي 5 عيد مذهبي و 31 روز تعطيلي رسمي كه يكي از آنها نوروز و ديگري سوگ سياوش بوده است .

0 ❤️

2012-12-23 05:27:04 +0330 +0330

ميدوني؟
داريوش پادگان و نظام وظيفه را در ايران پايه گزاري كرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزير بايد به خدمت بروند و تعليمات نظامي ببينند تا بتوانند از سرزمين پارس دفاع كنند .

0 ❤️

2012-12-23 05:27:19 +0330 +0330

درود بر غیرت و شرف ایرانی شما بهت افتخار میکنم

0 ❤️

2012-12-23 05:29:18 +0330 +0330

ایرانیان توجه کنند!!!
ایستاده بمیرید بهتر است تا روی زانوهایتان زندگی کنید(کوروش بزرگ)
آیا میدانید حذف بخش هخامنش از کتاب تاریخ مدارس به تصویب رسید؟!
فرزندانمان دیگر حتی نام کوروش و داریوش را نخواهند شنید!!
آیا میدانید 17 ژوئن روز جهانی کوروش است و این روز فقط درتقویم ایران نیست؟!
اگر ایرانی هستی توی پروفایلت کپی کن

0 ❤️

2012-12-23 05:31:02 +0330 +0330

ثروت کورش
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد

0 ❤️

2012-12-23 05:32:13 +0330 +0330

اگر روزي دشمن پيدا کردي
بدون در رسيدن به هدفت موفق بودي.
اگر روزي تهديدت کردن
بدون در برابرت ناتوانند.
اگر روزي خيانت ديدي
بدون قيمتت بالاست.
اگر روزي ترکت کردند
بدون با تو بودن لياقت ميخواد.
از کسانی که از من متنفرند ممنونم
آنان مرا قوی تر میکنند.
از کسانی که مرا دوست ندارند ممنونم
آنان قلب مرا بزرگتر میکنند.
از کسانی که مرا ترک میکنند ممنونم
آنان به من یاد آوری میکنند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست.
از کسانی که با من میمانند ممنونم
آنان مفهوم دوست داشتن واقعی را به من میاموزند.
((کورش کبیر))

0 ❤️

2012-12-23 05:33:31 +0330 +0330

متن سنگ قبر کوروش کبیر:
ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی
میدانم خواهی آمد
من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

0 ❤️

2012-12-23 05:37:38 +0330 +0330

پادشاه يونان به کوروش گفت:
«شما برای پول مي جنگيد و ما برای شرف»
کوروش پاسخ داد:
«هر کس برای نداشته هايش می جنگد»

0 ❤️

2012-12-23 05:37:51 +0330 +0330

شاید باورتان نشود اگر شاهنامه را ورق بزنید داستان هایی دارد که آخوند های ما با کمی تحریف چسبوندنش به اعراب . می پرسین چرا وچگونه؟چون واسه اونا 2*2 مساوی با هرچی اونا بگن.

درود بر کوروش کبیرو فردوسی پاک.

هزاران درود بر شما.
شاهنامه فردوسی مادر ادبیات ایران و نگهدارنده فرهنگ و تاریخ اجدادی است.
یک نویسنده مصری می گفت ای کاش ما مصریان نیز کسی مثل فردوسی داشتیم تا زبان و فرهنگ ما را حفظ می کرد تا عربیزه نشویم.


0 ❤️

2012-12-23 05:38:47 +0330 +0330

*** داريوش در سال 521 قبل از ميلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پايين اجتماع خشنود نيستم … ***

0 ❤️

2012-12-23 05:40:55 +0330 +0330

ميدوني؟
فيثاغورث كه بدلايل مذهبي از كشور خود گريخته بود و به ايران پناه آورده بود توسط داريوش كبير داراي يك زندگي خوب همراه با مستمري دائم شد .

0 ❤️

2012-12-23 05:43:19 +0330 +0330

ميدوني؟
در طول سلطنت داريوش كبير 242 حكمران بر عليه او شورش كرده بودند و او پادشاهي بوده كه با 242 مورد شورش مقابله كرد و همه را بر جاي خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ايران بسط داد . او در سال آخر پادشاهي به اندازه 10 ميليون ليره انگلستان ذخيره مالي در خزانه دولتي بر جاي گذاشت .

0 ❤️

2012-12-23 05:46:49 +0330 +0330

ميدوني؟
داريوش براي جلوگيري از قحطي آب در هندوستان كه جزوي از امپراطوري ايران بوده سدي عظيم بروي رود سند بنا نهاد .

0 ❤️

2012-12-23 05:48:00 +0330 +0330

ميدوني؟
اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان توسط داريوش ساخته شد .

0 ❤️

2012-12-23 05:50:36 +0330 +0330

اينجور تابيكا كسى سر نميزنه اما اگه اينجا يه حقيقت يا عكس و مطلب از اسلام وحشى محمد عرب ميزاشتى يه مشت سانديس خور يا جيره خوار و مزدور دولت يا اونا كه سالى يه بار نماز نميخونن تابيكاي كس و كون رو ول ميكردن ميومدن اظهار فضل ميكردن يا فرياد وا اسلاما سر ميدادن يا دو دستى ميزدن تو سر خودشون كه به اعتقادات گهى ما توهين شده

0 ❤️

2012-12-23 05:51:52 +0330 +0330

ای پسر من بشنو تو را می گویم که بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مکنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند

0 ❤️

2012-12-23 05:55:01 +0330 +0330

بنظر من کوروش کبیر اول خودشو اصلاح کرد بعد ایران را

0 ❤️

2012-12-23 05:58:20 +0330 +0330

دوستای گلم مهم نیست کسی نیاد
اینجا اگه پنج نفرم بیان گه ارانی واقعی باشن کافیه ،ساندیس خورها از ترسشون چیزی نمیگن چون تاریخ و فرهنگشون آبکیه و هیچ ریشه ای نداره فرهنگ عرب خلاصه میشه تو شکم و زیر شکم
اگه راست میگن و حرفی واسه گفتن دارن بیان بگن تا تحلیل بشه

0 ❤️

2012-12-23 06:00:02 +0330 +0330

ميدوني؟
داريوش براي اولين بار در ايران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاك -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد .

0 ❤️

2012-12-23 06:01:28 +0330 +0330

پاسداشت راستی و راستگویی و اجتناب از دروغگویی یکی از مهمترین اصول ایران باستان بوده حتی دروغ مصلحتی هم در آن جایی نداشته. ایرانیان پیشگامان راستگویی و اخلاق در جهان بودند ولی متاسفانه باید اقرار کرد امروز خیلی از این اصل دور افتادیم و چه بسا بسیار میبینیم که اشخاص حتی با وجودیکه میدانند در نظر همه مردم سخنشان دروغ است دست به دامان دروغ میشوند و عیبی در این کار نمیبینند.

0 ❤️

2012-12-23 06:02:58 +0330 +0330

راه شاهی یا جادهٔ سلطنتی از شواهد راه سازی دوران پادشاهی هخامنشیان است. این شاهراه با طول تقریبی 2700 کیلومتر نخستین جاده بین المللی شناخته شده جهان است. راه شاهی، شاهراه و مسیری کاروان رو بوده که پاسارگاد را به تخت جمشید و شوش و دیگر مناطق شاهنشاهی ایران پیوند می‌داده‌است، جاده‌ای که به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخت آن از سارد (پایتخت لیدی، غربی ترین بخش های ترکیه امروزی) آغاز شد و پس از اینکه پاسارگاد را به تخت جمشید پایتخت هخامنشیان متصل کرد، به شوش کشیده شد و از همان زمان به نام راه شاهی معروف شد. داریوش شاه بارها و بارها برای اداره امور کشوری و برگزاری جشن‌های بهاره در تخت جمشید با گردونه (ارابه) ویژه خود از این جاده گذر کرد. این جاده پر است از خاطره‌ها از پیروزی‌ها، از عبور پر از شکوه داریوش و خشایارشا و اردشیر و دیگر شاهان هخامنشی در طول ۲۲۰ سال سلطنت، از جشن‌ها و جنگها و … گیرشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام به راه شاهی اشاره کرده و می نویسد: «برای حفظ ارتباط بین مراکز مختلف شاهنشاهی و پایتخت های آن، داریوش شبکه ای از منازل بین راه تشکیل داد که وسعت و اهمیت آن چندان بود که مدت ها پایدار ماند. این جاده ها که در درجه اول برای امور اداری به کار می رفت، کاملاً بازرسی و مراقبت می شد. کاروان ها و مسافران از آن عبور می کردند و مبادلات تجاری را که پایه جدیدی در میان اقوام و دول متحد در میانه قلمرو هخامنشی یافته بود تسهیل می کرد. تصویر زیر بخشی از این راه را در تنگه بلاغی نشان می دهد.

0 ❤️

2012-12-23 06:03:47 +0330 +0330

می‌دانیم که بیش‌تر مردمان جهان پوشاک کهن خود را به دلیل دست و پاگیر بودن کنار گذاشته‌اند و اکنون پوشاکی را بر تن می‌کنند که هم زیبا و هم راحت باشد. با وجود این، برخی از پوشاک‌های کهن به دلیل آن‌که در همان روزگاران کهن دو ویژگی زیبایی و راحتی را با خود داشته‌اند هم چنان ماندگار شده‌اند و خواهان دارند. در این میان یکی از پوشاک‌های کهن ایرانی، یعنی کت و شلوار، نه تها تا روزگار ما به جای مانده بلکه پوشاکی جهانی شده است و در بیش‌تر همایش‌های سیاسی، ورزشی، علمی و فرهنگی، پوشاک رسمی به شمار می‌آید.

در یکی از کتاب‌های روت ترنر ویل کاکس، از پژوهشگرن برجسته‌ی تاریخ پوشاک، که با عنوان «تاریخ لباس» به فارسی ترجمه شده، دو نوآوری ایرانیان در پوشاک یادآوری شده است. نخست، این که ایرنیان باستان زیر بالاپوش خود «پیراهن و شلوار زیر و جوراب می‌پوشیدند و این در تاریخ برای نخستین بار است که لباس زیر، آن هم نوع دوخته شده‌ی آن مطرح گردیده است.» دوم این که بالاپوش‌های دراز ایرانی «جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می‌شد و بی‌گمان خاستگاه کت و شلوار استاندارد امروزی مردان است.»

شواهد بسیاری نشان می‌دهد که شلوار از عناصر اصلی پوشاک ایرانیان بوده و در فرهنگ‌های دیگر وجود نداشته است. علاوه بر سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید، نوشته‌های تاریخ‌نگاران یونانی مانند هرودوت نیز بازتاب‌دهنده‌ی این نوآوری ایرانی است. یونانی‌ها ایرانیان را به دلیل پوشیدن شلوار به سخره می‌گرفتند و از این رو هنگامی که اسکندر شیفته‌ی پوشاک ایرانی شد، از پوشیدن شلوار سرباز زد.

در زمان اشکانیان شلوار و بالاپوش‌های آستین‌دار تن‌پوش مرسوم در سراسر خاور نزدیک شد. نمونه‌ای از شلوار و پیراهن این دوره را در پیکره‌ی فلزی از یک سردار اشکانی می‌توان دید که در موزه‌ی ایران باستان نگهداری می‌شود. نمونه‌ی کت و شلوار دوره‌ی ساسانی را می‌توان روی بشقاب‌های نقره‌ای دید که شاهان ساسانی را در حال شکار نشان می‌دهند. حتی نمونه‌ای از کت پشمی ایرانی در مصر کشف شده است و در موزه نگهداری می‌شود.

شواهد بسیاری از اثرپذیری مردمان فرهنگ‌های دیگر از پوشاک ایرانی در دست است. برای مثال، چینی‌ها در دوره‌ی تانگ پوشاک ایرانی را پسندیدند و به نوشته‌ی ایرن فرانک در کتاب «جاده ابریشم» در آغاز سده‌ی هفتم میلادی: «زنان چینی که بر پایه‌ی سنت می‌بایست در کالسکه‌های سربسته رفت و آمد می‌کردند، به تنهایی سوار بر اسب می‌شدند و گستاخ‌ترین زنان چینی از مد صحرایی شلوار و نیم چکمه‌های سواری پیروی می‌کردند.» عرب‌ها نیز پس از ورود به ایران به پوشیدن شلوار روی آوردند و آن را سروال نامیدند و به صورت سراویل جمع بستند.

کت و شلوار ایرانی از این رو در فرهنگ‌های دیگر پذیرفته شد و همچنان تا روزگار کنونی خواهان پیدا کرد که هم زیباست و هم دست و پاگیر نیست، چرا که از همان آغاز به صورت پوشاک بیرون از اندرونی و مناسب کار طراحی شد. از این روست که آن را بر تن شاهان ساسانی به هنگام شکار می‌بینیم یا زنان چینی به هنگام سوارکاری شلوار می‌پوشیدند. همین گونه است در میان عرب‌ها که به هنگام سرازیر شدن به غرب سرزمین ایران اسب‌های اندکی داشتند اما هنگامی که به شرق رسیدند هم اسب‌های بیش‌تری داشتند و هم شلوارپوش شده بودند.

اکنون جای این پرسش است که چرا پوشاک ایرانی که در گستره‌ی جهانی خواهان دارد در کشور ما چندان آشنا به نظر نمی‌رسد و ما شیفته‌ی پوشاکی شده‌ایم که نه تنها در فرهنگ ایرانی جایگاهی ندارد بلکه در چشم جهانیان نیز جلوه‌گری نمی‌کند.

ریشه نام کراوات

هرچند که این پوشش از فرانسه به جاهای دیگر جهان رفت و فرانسویان نیز آن را در سال ۱۶۵۶ ،در زمان لویی چهاردهم از کروات ها گرفته اند .اما جالب است بدانیم کرواتها (کرواسی) در جنوب شرق اروپا در اصل گروهی از ایرانیان خراسان کهن بودند به نام خروات(خور آوات ) یا ( خور آباد) که به دلایلی به شبه جزیره ی بالکان کوچ کرده اند . اینان پارچه ی زیبایی را به گردن خود برای زیبایی می آویختند و این جامه به نام خودشان نامیده شد و امروزه در سراسر جهان پوشیده می شود .

پژوهشگر انگلیسی ، نوئل مالکوم در کتاب خود به نام “تاریخچه مختصر بوسنی” پژوهش ارزشمندی در مورد پیوندهای ایرانیان و گذشته مردمان یوگسلاوی پیشین انجام داده است.وی در این کتاب می‌نویسد: “واژه کراوات ، یا هراوات (Hravat) در زبان صربی” ریشه در این زبان ندارد. این واژه برگرفته از نامی ایرانیست که در لوحی سنگی در ناحیه یونانی نشین جنوب روسیه پیدا شده است.

ریشه آن نام، خراوات(“Khoravat”) در اوستا به معنای ” دوستانه” است. پژوهشهای تاریخی نشان می‌دهد که نژاد کنونی کرواسی ، کرواتها، از ۳۰۰۰ سال پیش شروع به مهاجرت از سرزمین مادریشان ، ایران به سوی کرواسی، صربستان و بوسنی نموده‌اند. البته موج بزرگ از مهاجرت این قوم ۱۷۰۰ سال پیش اتفاق افتاده است. شاید دلیل این مهاجرت سرکوب مانویان در دوران ساسانیان بوده است.

0 ❤️

2012-12-23 06:06:08 +0330 +0330

بلاش چهارم پادشاه اشکانی قصد شکار داشت به نزدیکان خویش گفت برای شکار آماده شوند چند تن از فرماندهان سراسیمه نزدیکش شدند و از پادشاه ایران خواستند که از کاخ خارج نگردد بلاش پرسید مگر چه شده است فرماندهان گفتند در نزدیکی جنگل ، مزارع گندم روستاییان دچار آتش سوزی شده و بیم آن می رود که آتش به جنگل سرایت کند . بلاش گفت شما چه کردید؟ فرماندهان سر به زیر آورده و گفتند با آتش نتوان جنگیدن !بلاش دستور داد همه فرماندهان و سربازان به کمک روستائیان بروند خود او نیز همراه آنها شد .ارد بزرگ اندیشمند نامدار ایرانی می گوید : فریادرس پاکزاد است ، او گوشش پیش از دیگران تیز شده و آماده کمک رسانی ست .پس از دو روز آتش فرو نشست جنگل بزرگی از آتش در امان ماند . بلاش پادشاه ایران ، آخرین سرباز ایرانی بود که از میان خاکسترها به سوی کاخ فرمانروایی باز می گشت . مردم روستا هنوز چشمشان را از پادشاه ایران بر نداشته بودند که کیسه های گندم توسط سربازان در میان آنها پخش می شد .

0 ❤️

2012-12-23 06:15:22 +0330 +0330

وقتی كه بی‌جنگ و جدال وارد بابل شدم، همه مردم قدوم مرا با شادمانی پذیرفتند. در قصر پادشاهان بابل بر سریر سلطنت نشستم… لشگر بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم صدمه و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع بابل و مكانهای مقدس آن، قلب مرا تكان داد. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدایان خود آزاد باشند و بی‌دینان آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچیك از خانه‌های مردم خراب نشود. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند… صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم.
{كورش بزرگ: گل نبشته (استوانه) بابل}

0 ❤️

2012-12-23 06:15:32 +0330 +0330

آقایون دیندار که همه رو مسخره میکنید و به اسلامتون مینازین همون اسلامی که عمر با زور شمشیر وارد این مملگت کرد خودتون بگید ،اسلام عمر چی واسه ما داشت
بعد از اسلام اگه تونستین ده تا پروژه عمرانی نام ببرین که عربا ساخته باشن البته تقلب نکنید گفتم عربا نه ایرانیهائی که بعد از اسلام ساختن رو نام ببرین من در حضور همه تا ده روز پست میذارم که غلط کردم ،اونا سواد به زور داشتن تازه سوادشونو هم از ایرانیها داشتن ،ماجرای سلمان خائن رو که میدونین خودتون نیاز نیست بگم ،بعد چه جوری آزادی و شرفو واسه ما به ارمغان آوردن؟
با یه نگاه کوچیک دیگه میتونیم ببینیم که حتی ائمه ما از رئسای طوایف بزرگ دختر میگرفتن وازدواج میکردن این دیگه تاریخه من که نگفتم
ولی کورش ،داریوش وپادشاهان ایران از مردم عادی دختر میگرفتند و ازدواج میکردند ،حالا ساندیس خورا شما بگین اختلاف طبقاتی یعنی چی

0 ❤️

2012-12-23 06:16:12 +0330 +0330

<آرامگاه کورش بزرگ>
گزنفون در كورش نامه آورده: كورش بزرگ مقرر داشت كه درباریانش در انظار دیگران آب دهان نیندازند و یا بینی پاك نكنند و یا سر بر نگردانند و به چیزی خیره ننگرند و چنان رفتار سنگین و قرین وقار نمایند كه گویی هیچ چیز توجه آنها را جلب نكرده است. اینها همه تمهیدات و وسیله برای تأمین یك منظور بود كه در زیردستان نسبت به رؤسا نظر كینه و نفرت ایجاد نشود.
افلاتون در رسالة سوم قوانین نوشته است: در دوران پادشاهی كورش، ایرانیان هم خود آزاد بودند و هم توانسته بودند اقوام بسیاری را تحت فرمان خود در آورند. حكمرانان زیردست را تا اندازه ای آزاد گذاشته بودند و اصل برابری را رعایت می‌كردند. سربازان، فرمانـدهان خود را دوست داشتند و بـا رغبت و اشتیاق، بـه مـیدان جنگ می‌رفتند. اگر در میان آنان مردی روشن‌بین بود كه می‌توانست پیشنهادی عاقلانه بدهد، پادشاه بر او حسد نمی‌برد و ابرو در هم نمی‌كشید؛ بلكه او را در سخن گفتن، آزاد می‌گذاشت و همة كسانی را كه به او پندهای خردمندانه می‌دادند، محترم می‌داشت . این آزادی و دوستی و تبادل نظر سبب شده بود كه كشور رشد كند و روز به روز آبادان شود.

0 ❤️

2012-12-23 06:19:44 +0330 +0330

اسم دختران ایرانی(الف)

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست

اشوچهر : از نام های برگزیده

اشودخت : از نام های برگزیده

اشوروی : از نام های برگزیده

اشوزاد : از نام های برگزیده

اشومهر : از نام های برگزیده

افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آلیش: قابل اشتعال

الیا: نام گل

آمیتریس: نام دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا

آموتیا: نام دوشیزه در زمان زندیه

آناهیتا: نام فرشتگان اهورامزدا

آندیا: همسر اردشیر اول

آنیتا: نام دختران در زمان زند- به معنی پرورش گیاه

انوشا: خوشحالی و سرور و شادی

انوشک: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

انوشه: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

آرا: آراستن و زیبا کردن

آرمیلا: نام دختران در ایران باستان

آرمیتان: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آروشا: درخشان - نورانی - باهوش

آرتا: نام شهر در زمان زند که به روی دختران میگذاشتند

ارنواز: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آرتمیس: گوینده راستی- نام دریاسالار زن

آرتنوس: صادق - راستگو - نام دختر داریوش

آسا: نام دختر شاپور دوم ساسانی- بزرگ و علیحضرت

آتاناز: نامی ایرانی

آتنا: نامی ایرانی

آتوسا: دختر کورش بزرگ همسر داریوش بزرگ مادر خشیار

آتوشه: نام عمه یا خاله شاپور شاه

آوید: نامی ایرانی

آویسا: آب پاک و تمیز

آیدا: همچون ماه و مهتاب

آیدان چهره زیبا همچون ماه - آیسان

آیلا :نور ماه و مهتاب- آیناز

آبگینه : شیشه، بلور

آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی

آتری : آذر

آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ

آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست

افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آذرمهر: آتش مقدس ایرانیان- آذرمینا

آذرنوش: نام زنان ساسانی و همچنین آتش مقدس ایران

آزیتا: نام شاهزاده - ملکه و پرنسسز در ایران

الیکا: مادر زمین - شکوفه - نام دهی در شما ایران

الیزه: نام مکانی در رودبار

المیرا: فدا کننده

اریکا: مرتبط با زمین

اِستاتیرا: همسر داریوش سوم

ایرسا: رنگین کمان

آبنوش: از زنان ویس و رامین

آپاما: دختر سپیتمن سردار ایرانی

آرتادخت: وزیر خزانه داری اردوان چهارم اشکانی

آرتیستون: دختر کورش بزرگ - زن داریوش

آرگون: شهبانوی اردشیر یکم هخامنشی

ارشانوش: از نام نامه نخعی

آتری: به معنی آتش - از نامهای باستانی

آپامه: خوشرنگ و زیبا - دختر اردشیر دوم هخامنشی

آرتا: از نامهای باستانی

آندیا: زن اردشیر درازدست شاهنشاه هخامنشی

ارشین: از شاهدخت های هخامنشی

ارشنوش: نام نامه نخعی - نام باستانی

افروز :از نامهای پهلوی

آذرگون: دختران در زمان اشکانی ویس و رامین

آذرمهر: آتش مهر

آرتونیس: دختر ارته باذ و خواهر برسین

آرمه: ئیتی فروتنی - پاکی - نگهبان زمین

آذرمیدخت: دختر همیشه جوان - دختر خسروپرویز - زنی که شاه شد

آسیمن: نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است

آماستریس: دختر داریوش سوم

اَدرک: دختر یزدگرد سوم ساسانی

اَردویسور: فرشته آب در ایران باستان

آرته دخت: شهبانو اشکانی همسر اردوان

اَرشیت: دوست ترین - نامی از دوره هخامنشی

اَمِستریس: شهبانوی خشایارشا

اوراشی: زن پسر سیامک

آریا ناز: نامی ایرانی

آبان سا :مانند آبا ن - آبان ماه تغییر آب و هوا است و آبان آسا کنایه از کسی است که خلق و خوی متغیر دارد Ĥ آبان

آباندخت :دختری که در آبان به دنیا آمده، دختر آبان، نام همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی

آبانفام :به رنگ آبان کسی که رنگ چهره اش زرد است

آبگینه :شیشه، آینه، ظرف شیشه ای یا بلورین به ویژه جام شراب

آبنوس :درختی که چوب آن سیاه رنگ است و میوه ای بسیار شیرین و به شکل انگور دارد

آبیژ :صورت دیگر آیید،شراره، اخگر،آتش - کنایه از افراد پر جنب و جوش

آپاما :نام دختر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

آپامنه :نام دختر یکی از فرماندهان ایرانی در زمان سلوکیان

آترا :آذر- آتش - نام یکی از ماههای پاییز

آتبین :آبتین ،روح کامل و نیکو کار - از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آپامه :نام دختر سپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس

آتسا :آتوسا

آتش :از شخصیتهای شاهنامه، مخفف نام نوش آذر، یکی از چهار پسر اسفندیار

آتشدخت :دختر آتش یا دختری که چون آتش است - کنایه از دختر با شور و حرارت

آتیه عربی آینده

آتورینا : آشوری متحول کننده ، تغییر دهنده ، مشتق از واژه آشور که با گذشت زمان ش به ت تبدیل شده است

آتوسا : یونانی نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آتیس :نام خدای حاصلخیزی فریگیان

آتشین :نورانی، فروزان، گیرا، مؤثر، به رنگ آتش، سرخ

آتلاز ترکی اطلس، حریر - پارچه نرم و لطیف

آتنا فرانسه در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتنه فرانسه آتنا-در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتور اوستایی-پهلوی آذر،آتش

آدا :پاداش مینوی، فرشته توانگری

آدنا :نام روستایی در نزدیکی چالوس

آدورینا آشوری آدور- مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، یاری دهنده

آدونیس فنیقی آدنیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آدیشه آتش - در گویش خراسان آتش کوچک

آذر اوستایی-پهلوی نام ماه نهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز نهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

آذرافروز هردو :روشن کننده آتش، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر اسفندیار، نیز دلداده بهرام در داستان همای و

آذرخاتون :آذر+ خاتون،بانوی آتش

آذردخت :دختر آتش

آذرک :شراره آتش، اخگر، نام دختر یزگرد سوم پادشاه ساسانی

آذرگل :گلی سرخ رنگ شبیه شقایق

آذرگون :گلی است از دسته شقایق ها که رنگش زرد است و میانش مشکی است - به رنگ آتش

آذرمه :رئیس و بزرگ آتشها( آتشکده ها)

آذرمینا :لعلگون، سرخ رنگ

آذینگل :زینت گل، زیورگل - کنایه از زیبایی بسیار زیاد

آراسته :آن که دارای صفتهای خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است

آرا :مخفف آراینده آرایشگر-زیور زینت

آراگل :آراینده گلها - زیبا کننده گلها

آرالیا انگلیسی نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی، و درختچه ای که بعضی از آنها زینتی اند

آرامدخت :دختر آرام دختر ساکت دختر با وقار

آرتمیس یونانی در اساطیر یونان، خدای شکار و خواهر دوقلوی آپولون - همچنین نام شیرزنی که فرمانده نیروی دریایی

آرزو :میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولاً مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سرو پادشاه

آدنیس فنیقی آدونیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آرتیستون :نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آرمتی :فروتنی، پاکی، فرشته محبت، فرشته نگهبان زمین

آرمیتا اوستایی-پهلوی الهه نعمت - آرامش یافته

آرمیندخت :دختر آرمین

آرمینه ارمنی ارمنی، دختر ارمنی

آریادخت :دختر آریایی - دختر ایرانی

آریانا :نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند

آریاناز :موجب فخر و مباهات قوم آریایی

آریانوش :شادکننده و خوشحال کننده آریاییان

آریژه :نام شهری در زمان اسکندر

آرینا کردی آریایی نژاد - از نسل آریایی

آریندخت :دختر آریایی - دختر ایرانی

آزاددخت :دختر آزاده ، نام همسر شاپور اول پادشاه ساسانی

آزاده :عاری از صفات ناپسند اخلاقی،رها ، وارسته،از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر رومی بهرام گور پادشاه ساسانی

آزاله فرانسه گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزالیا انگلیسی گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزرم :شرم وحیا،ملایمت، مهربانی،از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی

آزرمخاتون :آزرم + خاتون ،بانوی با حیا

آزرمدخت :دختر با حیا

آزرمیدخت :دختر پرویزبن هرمزبن انوشیروان معروف به عادله که ? ماه زمام حکومت را در اختیار داشت، دختر باحیا

آزرمیدخت :آذرم + ی نسبت + دخت، دختر با حیا دختر سنگین و با وجاهت-نام دختر پرویز نوه انوشیروان که ? ماه بر

ایران فرمانروایی کرد

آزیتا فارسی

آسا :زیور مایه زیبایی و آرایش - وقار و ثبات و تمکین و آسودگی

آسادخت :دختر زیبا،دختر آرام،دختر با وقار

آسمان :فضای بالای سر ما که آبی رنگ به نظر می رسد، نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم،نام کوهی

در نزدیکی بندر نخیلو در ساحل خلیج فارس

آسمانهور :خورشید آسمان،کنایه از فردی که زیباییش نظیر ندارد

آسو : (کردی) شفق،هنگام طلوع خورشید،همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند،نام محلی در

مسیرلار به لنگه

آسیمن اوستایی-پهلوی سیمین، نقره فام

آشتی :دوستی و پیوند دوباره بعد از رنجش و آزردگی، سازش و صلح

آشنا :آن که او را می شناسیم، آن که یا آنچه به ذهن و خاطر می آوریم، آگاه به چیزی یا امری، عاشق، دلداده

آشورینا آشوری منسوب به آشور،برهم زننده،تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد

آفاق عربی افقها،عالم آسمان،زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی

آفت عربی بلا، بلیه، کنایه از زیبایی و عشوه گری

آفتاب :مرکب ازآف(مهر،خور) + تاب(فروغ،نور)، نوری که از خورشید به زمین می تابد،کنایه از زیبایی و خیره کنندهگی

آفتابدخت :دختر آفتاب، دختر خورشید،کنایه از زیبایی و خیره کنندگی

آفرین :هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، مرحبا، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام

آفریندخت :مرکب از آفرین( واژه تحسین) + دخت ( دختر)،دختر تحسین برانگیز،دختری که تمام خوبی ها را دارد 0

آفرینگل :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + گل،گل تحسین برانگیز کنایه از دختر بسیار زیبا

آفرینماه :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + ماه(قمر)،ماه تحسین برانگیز کنایه از دختری که زیباییش مانند ماه است

آفرینمهر :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + مهر (محبت یا خورشید)،کسی که از زیبایی مانند خورشید است یا بسیار با

محبت

آفرینناز :مرکب از آفرین(وازه تحسین) + ناز(کرشمه، غمزه)،دختری که بسیار ناز داردکنایه از دختر زیبا و طناز

آفریننوش :شنونده آفرین،کسی که تحسین همه را بر می انگیزاند

آفسانه :افسانه،داستان،خیال،مشهور،کسی که بحدی زیبا ست که خیالی به نظر می آید

آفشید :خورشید، روشنایی آفتاب

آگاهدخت :دختر آگاه، دختر مطلع،بانوی باخبر

آگرین کردی آتشین، به رنگ آتش

آلا :پروا احتیاط

آلاگل فارسی,ترکی آلا( ترکی) + گل (فارسی) ، گل رنگی، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده

آلاله :شقایق،گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد

آلاوه :آتشدان،شعله آتش،جایی که در آن آتش روشن می کنند

آلتنای ترکی زر، طلای ناب

آلتون ترکی آلتنای،زر، طلای ناب

آلتینگلین ترکی عروس طلایی

آلکا هردو :در گویش سمنان نام امامزاده ای

آلما ترکی سیب، کنایه از زیبایی

آلماز ترکی از اعلام زنان

آلنوش ارمنی عروس جاودانی دریا، دختر زیبا و دلربا

آلوگونه :نام همسر اردشیر اول پادشاه هخامنشی، کسی که سرخی گونه هایش به آلو می ماند،دختر زیبا و به اصطلاح

سرخ و سفید

آلیس فرانسه بانوی نجیب زاده ، دختر اصیل ، خانم با اصل و نسب

آلیش ترکی شعله، شعله گیر

آلیشان هردو ترکی شعله ور

آماتیس یونانی نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار می رود

آمال عربی آرزوها،خواسته ها،دوست داشتنی ها

آمستریس :نام مادر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی

آمنه عربی نام مادر پیامبر(ص)،مونث آمن به معنای بانوی نترس،زن دلیر،خانم استوار

آمیتیدا :نام دختر آستیاک، همسر کوروش پادشاه هخامنشی

آمیتیس :نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

آمین هردو عبری قبول کن،بپذیر،چنین باشد

آن :سبب علت دلیل،قصد عزم عقیده

آنا ترکی مادر

آنا عبری دوست داشتنی ظریف خوش اندام،برانگیزاننده لطف و محبت

آنالی ترکی برخوردار از محبت مادر، کنایه از نور چشمی مادر

آناهیتا :ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده

است

آناهید :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آندیا بابلی نام همسر بابلی اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی

آنسه عربی انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو

آنو بابلی در دین بابلی، نام خدای آسمان

آنوش ارمنی از پایتختهای قدیم ارمنستان

آنیا اسپانیایی

آنیتا :انیبا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

آنیتا :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آوا :صدایی که به آواز خوانده می شود یا از آلات موسیقی به گوش می رسد

آوات کردی آرزو،خواسته

آوادان ترکی زیبا، قشنگ

آوادخت :مرکب از آوا ( آواز) + دخت ( دختر)،دختر آوازه خوان ، بانوی خوش صدا

آوادیس :مرکب از آوا ( آواز) + دیس ( مانند)،کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد

آوانوش :شنونده آوا

آوشن :آویشن، گیاهی علفی و معطر از خانواده نعناع با شاخه های فراوان و گلهای سفید یا صورتی

آون :آونگ، نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آونگ :نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آویده :مشتاق، خواهان

آویز

آی ترکی ماه

:گلی زینتی به شکل زنگوله و قرمز رنگ، هر چیز کوچک و قیمتی که به عنوان گردنبند، گوشواره، دستبند می

آویزند

آوین کردی عشق

آهار :گلی مرکب با گل برگهای پیوسته به رنگهای سفید، قرمز، نارنجی، صورتی، یا دو رنگ که انواع گوناگون کم پر و

پُر پَر دارد

آهنگ :قطعه موسیقی، اراده، قصد

آهو :جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار شهرت دارد

آهید :در گویش فارس آهوی صحرایی

ارزنده :محترم، دارای احترام

ارزینه :ارزنده، گرانبها

ارسا :ارس

ارسان :نام همسر نرسی پادشاه ساسانی

ارشا :از نام های ایران باستان

ارشامه :آرشامه

ارشین :با فتح (الف) و کسر (ر)- نام یکی از شاهدختهای هخامنشی-مرکب از ارش به معنای عاقل و زیرک + ین

پسوندتفضیلی - به معنی عاقلترین هوشمند ترین

ارغون یونانی مخفف ارغنون(نام سازی است )

ارکیده :گلی با رنگهای درخشان که یک گل برگ آن از دو گل برگ دیگرش بزرگتر است
ارم :نام دختر گودرز

0 ❤️

2012-12-23 06:37:13 +0330 +0330

نکته های جالب از ایران

فردوسی در مورد دیو مازند زیاد نوشت در صورتی که مادر او مازندرانی بوده و در کودکی لالایی های مازنی برایش می خواند و مادر فردوسی اسب سواری را به فردوسی یاد داد.

در شاهنامه می خوانیم فریدون سه پسر داشت.ایرج و سلم و تور.سلم و تور ایرج را می کشند.همسر ایرج پسری داشت به نام منوچهر.فریدون منوچهر را به خونخواهی پدرش تشویق می کند.در جنگی دو عموی ناتنی خود سلم و تور را می کشد و در کنار قبر پدرش ایرج در ساری دفن می کنند .بعد دستور میدهد سه گنبد بر سر قبر اینها بگذارند که در ساری به سه گنبدان معروف است.ولی بعدها مشخص شد که افسانه ای بیشتر نبوده و منظور از این سه پسر قوم های در کنار هم بوده.حال سه گنبد چه بوده مشخص نیست.اما بنای سه گنبدان وجود داشته و با همان مصالح معروف شمالی که بت سفبده تخم مرغ و… ساخته می شود و هرچه هم خیس شود فقط بنا را سفت تر می کند برای همین بوده که وقتی در کتاب تاریخ ۲۰۰۰ ساله ساری نوشته شده که هر بار به دلیل تسخیر ساری هر کس امده خواهان تخریب آن بوده موفق نمی شده.

بام آرامگاه کورش به سبک قوم های مازندرانی بوده به سقف آن دقت کنید…

در دوره امپراطوری رم برای مبارزه گلادیاتورها از شیر و ببر(مازند) ایرانی استفاده می کردند.

کتاب هایی که در اصفهان است از تمام جاهای ایران برای نگه داری فرستاده شده بود.

در جایی آمده وقتی اعراب نتوانستند مازندران را به زانو در بیاورد. دقیقا آمده که امام صادق نامه ای فرستاده و نمائنده ای به نام ملا مجدین را به ساری رسانده .این بین اعراب و اسلام همکاری ضد ایرانی را می رساند.

در جنگهای اعراب به ایران حسین و حسن و دو پسر علی نیز شرکت داشتند. مالک اشتر را هم می گوئند بوده که در تحقیقات تاریخی نشان داده مالک اشتر نبوده.

اکثرا کلمه گبرها را به معنی :بی دین می دانند که این اشتباه است این نام را اعراب سوسمار خوار به زرتشتیان می دادند .چون از عقل نداشته شان فکر می کردند زرتستیان آتش پرست بوده اند برای همین افراد بلند قد و چهار شانه مازندران را گبر می نامیدند که آنان مثل مازیار از آئین و کشورشان دفاع کردند .گبر یعنی :زرتشتیان.

در وصیت بابک (اسطوره ایران) از مازیار(اسطوره ایران) دفاع می کند و افشین(اسطوره ایران) وطن فروش است. در صورتی که قصد افشین از این کار این بوده که با مازیار همکاری کنند و اعراب را بیرون کنند .

شاه عباس یک رگش مازنی بوده و وقتی فرح آباد را ساخت همیشه گفته بود که خون مازنی در رگهایم جاریست.

در دوره ناپلئون پادشاه آن زمان ایران اسب سپیدی به ناپلئون هدیه داد که همان اسب همیشه در نبرد های ناپلئون شرکت داشت. نقاشی ای هم از او و اسب هست.

آقا محمد خان قبل از تهران می خواست ساری را پایتخت کند که منصرف شد.

شیخ فضل الله نوری یکی از دشمنان مشروطیت در ایران بوده .او اسلام ناب بدون تغییرات در آن را دوست داشت.

0 ❤️

2012-12-23 06:38:34 +0330 +0330
اکنون می رسیم به این قومی که بنام موالی در میان امت اسلام به سر می برند و قوم عجم نام دارند. گوش کن زیاد! این مردم را باید ذلیل کرد. باید بهمان روشی که عمر بن خطاب آنها را می کوبید، طوری کوبیدشان که هرگز نتوانند سر بردارند. اینها جز با سیاست عمر بن خطاب اداره شدنی نیستند. از عطایشان که حق عمومی اتباع اسلام است تا می توانی بکاه. در تقسیم خواربار تا می توانی از سهمشان کم کن. در جبهه جنگ آنها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از دیگران هدف دشمن تازه نفس قرار گیرند. سربازان آنها را به کار جاده سازی و هموار کردن راهها و کندن درختها و تسطیح بیشه ها بگمار و سعی کن هر چه دشواری و عذاب باشد نصیب این اعاجم شود. کاری کن که سنگینی بارها بر دوششان هر چه بیشتر فشار آورد. زیرا که اگر جز این باشد هوای عصیان خواهند کرد.

مراقب باش که این اعاجم هر قدر هم صالح و متقی باشند، بر صفوف جماعت در نماز پیشنمازی نکنند و در نماز جماعت در صف اول قرار نگیرند، مگر آنکه عده اعراب برای تکمیل صفوف کافی نباشد. و هر چقدر هم در فقه و قرآن دانشمند باشند، بر مسند قضا ننشینند. و بر هیچ شهری از شهرهای اسلام والی و یا حاکم نشوند، و در معابر هر قدر هم مقامشان بالا باشد بر عرب هر چند هم پست و فرومایه باشد تقدیر نجویند و در ازدواج حق زناشویی با زن عرب نداشته باشند، اما مردان عرب حق همسری با زنان فارسی را داشته باشند. اینها همه سیاست عمر رضی الله عنه است و عمر شایسته است از امت محمد صلی الله علیه و خاصا از بنی امیه شایسته ترین پاداش را ببیند.با این همه عمر اشتباهاتی نیز داشت. مثلا می بایست قوانین و نظاماتی به وجود آورده باشد که برای همیشه اعاجم را در برابر عرب ذلیل و خوار نگار دارد. اگر از ایجاد نفاق در میان امت اسلام پرهیز نداشتم، همین امروز مقرر می داشتم که اگر یک عجم ، عربی را بکشد، محکوم به قصاص یا دیه کامل باشد، ولی اگر عربی یک عجم را بقتل رساند از قصاص معاف باشد و دیه را نیز نصف پرداخت کند. بهرحال از هم امروز که این نامه بدست تو می رسد، این عجم ها را هر چه بیشتر ذلیل کن، به آنان توهین کن، آنها را از پیشگاهت دور دار، از آنان در رتق و فتق امور کمک مخواه، و به درخواستها و حوائجشان اعتنا مکن.از این سخن که بگذریم، بگذار نامه ای را برایت نقل کنم که عمر بن خطاب برای والی بصره ابوموسی اشعری فرستاده بود. در زمانی که تو به سمت منشی حکومت د ر زیردست این مرد اشعری خدمت می کردی، همراه این نامه ریسمانی به طول پنج وجب بود که هر چه حکایت بود در آن ریسمان بود. زیرا عمر در آن نامه به فرماندار بصره دستور داده بود که بموجب این نامه مردان بصره را احضار کن و در میان آنان از موالی و اعاجم هر کس را که طول قامتش به اندازه این ریسمان رسید گردن بزن. این نامه را ابن ابی معیط خوانده و یادداشتی هم از آن برداشته بود. و بطوریکه نواده او «ولید بن عقبه» برای من حکایت کرد، ابوموسی اشعری در کار خود درمانده بود که آیا فرمان عمر را اجرا کند یا درباره آن مطالعه بیشتری به عمل آورد. و نیز نقل کرد که چون ابوموسی با تو در این باره مشورت کرد، تو ویرا از اجرای این فرمان بازداشتی و توصیه کردی که فرمان امیرالمومنین عمر دوباره به خودش بازگردانده شود تا شخصاً در فرموده خود تجدید نظر کند. و تو چون به خیال خود غم تیره بختان و بیچارگان می داشتی در پیشگاه خلیفه به التماس درآمدی تا او را از خون اعاجم (ایرانیان) بازگردانی، و بدو گفتی که این قتل عام به نا حق، همه اعاجم را خواهد برانگیخت و همین امیرالمومنین عمر را از عقیده اش بازگردانیدی.ای برادر، ای زیاد بن ابی سفیان، تو وی را از این کار بازداشتی و ما را همچنان در خطر گذاشتی. لااقل اکنون تا دیر نشده است از خواب غفلت برخیز! تا فرصت از دست نرفته است این اعاجم را از میان بردار و ریشه آنها را بسوزان.
0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «