هـنـــــر اعـتـــراضــــــی

1396/10/09

آنــچه کـــ عیان است چــ حاجت بــ بیان اســد :)

10 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2018-07-11 11:49:06 +0430 +0430

ابرها دریغ می کنند

اما هنوز

ترانه، جوانه می زند

و خیابان ها

دخترانی می زایند

سکو

سکو

باردار . . .

تکثیر می شوند

دختران خیابان انقلاب

رقصندگان غمگین خیابان ها . . .

تا رقص تلخ گرسنگان

بر حلقه های آتش اعتراض

شب های زیادی نمانده است!

« سهراب مهدی پور »

1 ❤️

2018-09-01 18:24:14 +0430 +0430

ده ِشهریور است! خوشحالم
ده ِشهریور است!غمگینم
می روم سینما ، بدون هدف
وسط ِگریه فیلم می بینم

ده ِشهریور است، دستت کو_
کیک را با تو چند تکه کنم!؟
مثل قلب ِبه میخ آویزان،
توی دستت یواش چکه کنم

ده ِشهریور است،شهریور!
اول ِاسم ِعاشق من بود
میوه را پوست کندم و گفتم:
“عشق یک جور پوست کندن بود“.

دود ِسیگار بود، تا فهماند
چشم، یک کار دیگرش گریه است
مثل شمعی که از دو سر روشن!
اولش گریه، آخرش گریه است

رد بوسه به صورت من بود
وسط خنده و لب و ماتیک
تلفن های آخر شب تو
به من ِ منتظر، من ِتاریک

عشق، امضای”دوستت دارم“
آخر نامه های خیسم بود
نسبت ِبی شناسنامه به هم
فحش ناموسی پلیسم بود

توی تاکسی گرفتن دستت!
مثلاّ رفتن به دانشگاه!
اول شب قدم زدن با تو
آخر شب قدم زدن با ماه…

شمع ها را بچین و روشن کن
آه ِ خود را یواش فوت کنم
بغلم کن، ولی اجازه بده
بعد گریه فقط سکوت کنم

ده ِشهریور است، چشمم را
به دوتا ابر دور می دوزم
مثل کبریت خیس، خاموشم
مثل سیگار نصفه می سوزم.

« شهرام میرزایی »

0 ❤️

2018-09-01 18:42:59 +0430 +0430

مهم نیست مرگ کی به سراغم خواهد آمد .مهم این است که مرگ یا زندگیم چه تأثیری در زندگی دیگران داشته باشد.

«صمد بهرنگی»

1 ❤️

2018-09-01 18:42:59 +0430 +0430

همه‌اش که نباید ترسید
راه که بیفتیم، ترسمان می‌ریزد…

“ماهی سیاه کوچولو”
“صمد بهرنگی”

1 ❤️

2018-09-01 18:50:19 +0430 +0430

اشاره شیوه‌ی لبهای دوخته‌ست اَر نه
هزار نعره‌ی خونین به سینه‌ی سخن است

«حسین منزوی»

1 ❤️

2018-09-01 19:19:03 +0430 +0430

اندیشیدن
در سکوت ،

آن که می‌اندیشد
به‌ناچار دَم فرو می‌بندد
اما آنگاه که زمانه
زخم‌خورده و معصوم
به شهادت‌اش طلبد
به هزار زبان سخن خواهد گفت.

«احمد شاملو»

1 ❤️

2018-10-07 09:02:57 +0330 +0330

شلیک نکن شرم ات نمی آید از خستگی شانه های کمان شده ام ؟ جایی در شانه هایم نیست تا گلوله ات در آن بنشنید شانه هایم به اندازه ی سفره ی خانه ام است

ببین ! غم نان چگونه کمر می خماند!

شلیک نکن قلب ام را نشانه نرو که همسر و فرزندان ام را در آن خواهی کشت

شلیک نکن من وطن توام به عظمت این کوه سترگ سوگند گلوله مردان زیادی را به خاک انداخت بی آنکه برویاندشان

شلیک نکن سرباز ما خودمان پیش تر از این ها قبل از چکاندن ماشه مرده بودیم

شلیک نکن سرباز جهانی را سیاه پوش و خود را غمدار این همه برادرکشی نکن سرباز

«فخرالدین احمدی سوادکوهی»

0 ❤️

2018-10-07 09:07:09 +0330 +0330

کارگرها
برای عاشقی به دنیا نیامده اند

هر شب
هنگام نوشتن نامه های عاشقانه
تاول های دستم می ترکید و
نامه را آب میبرد!

«میثم زردشتیان»

0 ❤️

2018-10-07 09:24:14 +0330 +0330

ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺑﻪ ﻋﮑﺲ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻗﺪﻣﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻠﻮ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺭﻭﯼﺻﻔﺤﻪﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻗﺪﻣﯽ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ آﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻨﻨﺪ .
ﺁﺧﺮ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺣﺘﻤﺎً ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ
ﺳﻮﺯﺩ .

ﺗﻤﺪﻥ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

" ﺳﮓ ﺳﻔﯿﺪ / ﺭﻭﻣﻦ ﮔﺎﺭﯼ "

0 ❤️

2018-10-08 13:46:27 +0330 +0330

دنیا را به کودکان بدهیم
حتی برای یک روز
تا دنیا دوستی را درک کند
کودکان
دنیا را از ما خواهند گرفت
و بر آن
درختان جاودان خواهند کاشت.

«ناظم حکمت»

0 ❤️

2018-10-09 11:44:45 +0330 +0330

شعری از “مارکز” که برای چگوارا سروده شده :

دلاور برخیز!

و مرد افتاده ‏بود .
يكى آوازداد : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
دو تن آوازدادند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
ده‌ها تن و صدها تن خروش برآوردند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
هزاران تن خروش برآوردند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
تمامى‌‏ آن‏ سرزمينيان گرد آمده اشك‌ريزان خروش برآوردند :
دلاور برخيز !
و مرد به ‏پاى برخاست
نخستين كس را بوسه‌ئى داد
و گام در راه نهاد .

۹ اکتبر سالروز درگذشت چگوارا

0 ❤️

2018-10-09 11:59:29 +0330 +0330



بُهتان مگوی

که آفتاب را با ظلمت نبردی در میان است

آفتاب از حضورِ ظلمت دلتنگ نیست

با ظلمت در جنگ نیست

ظلمت را به نبرد آهنگ نیست

چندان که آفتاب تیغ برکشد

او را مجالِ درنگ نیست

همین بس که یاری‌اش مدهی

سواری‌اش مدهی

احمدشاملو

1 ❤️

2018-10-19 19:23:52 +0330 +0330

با این آسمان
که هر شب
یکی یکی ستاره هایش کم می شود
هیچ بهانه ای برای سرودن نمی ماند
فرقی نمی کند
رنگ لباس ات چه باشد
و یا
در انتهای کدام خیابان نشسته باشی.
نام تو
و نام تمام پرنده های عبور
ثبت شده است …

فراموش کن!
یک روز در آینه
تمام ستاره ها ،پرنده‌ها
و تمام واژه‌های فرو خورده را به یاد می آوری
و معنی سفر را خواهی فهمید.

0 ❤️

2018-10-19 19:30:38 +0330 +0330

مهم نیست رفیق
که من میمیرم
یا تو می میری،
به مبارزه ادامه می دهیم،
زیر خاک هم …

دوست فراموش ناشدنی ام
باز هم می جنگیم،
با چشمان بسته
با دست های آرام،
آنگاه که ساعت منتظر برسد،
ساعت گریز ناپذیر،
در خاک می بینی،
در آب، و در باد،
دستی محکم و صدایی …
نفسی
یک نفس تازه …

«سیلویورود ریگس»

0 ❤️

2018-10-25 16:32:15 +0330 +0330

از کسی که یاد گرفته است فکر کند؛ نمی شود آزادی را به طور کامل سلب کرد…

نیلین، داستان «بی رحم»

0 ❤️

2018-10-26 10:31:58 +0330 +0330

دولت ها زود به زود عوض می شوند. وعده های تو خالی میدهند ،چمدان هایشان را پر میکنند و میروند پی کارشان؛
پابرهنه ها همچنان مثل سابق اند و با دردها وگرسنگی هاشان میسازند.

سالهای ابری/ علی اشرف درویشیان

0 ❤️

2018-11-02 09:08:27 +0330 +0330

ای واژه خجسته آزادی!

با این همه خطا

با این همه شکست که ماراست

آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت؟

خواهی شکفت ای گل پنهان

خواهی نشست آیا روزی به شعر من؟

آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت؟

ای دانه‌ی نهفته

آیا درخت تو

روزی در این کویر به ما چتر می زند؟

«سیاوش کسرایی»

0 ❤️

2018-11-07 16:23:13 +0330 +0330

شب تنها تاریکی نیست

شب به اندازه ی عمر زمین

حرف در خود دارد

شب ، درد بی صدای میلیون ها انسان

میلیون ها کارگر

میلیون ها آواره

میلون ها کودک خیابانی

میلیون ها گرسنه است

صدای درد اما هرگز

هرگز در شب نمی پیچد،

چون شب است

و بی نیازان

خواب‌شان سنگین!

“فخرالدین احمدی سوادکوهی”

0 ❤️

2018-11-07 16:57:14 +0330 +0330

برای آنکه نان به بند کشیدنم را می خورد…

آیا تنها از آن توست باغ پدری ما؟

تمام فصل‌ها پاییز نیست

بهار

با هجوم ابر تیره می‌آید

و جوانه‌ها

غرور زمستان را

فرو‌خواهند ریخت

حرف‌هایی برای گفتن

اما سکوت

پشت قیافه‌ی معقول چشمانت

به تماشای دستان لرزان مادر

می‌گریزد

فراموشی هنر نمی‌خواهد

«عبدالرضا قنبری»

زندان اوین

۱۵ آبان ۹۷

0 ❤️

2018-11-29 15:47:52 +0330 +0330

جلوی کارخانه دستگیر شده ام

و به اندازه‌ای نامعلوم گم شده ام

بالاخره شبیه روح سرگردان احضارم کردند

در اتاق خوف انگیز بازجو ایستاده ام

بد هیبت است لاکردار

عینک ته استکانی دارد و

مردمک هایی که از فضولی له له می زنند

شرارت از ریخت او می بارد

به اندازه ی خستگی هایم ، مست زندگی است

  • سرت

داد می زند:

سرم را روی میزش می گذارم

با ذره بین تمام سرم را می گردد.

لابه لای افکارم دنبال چیزی می گردد انگار

  • عجب ! سرت مشکوک است آقا. این همه کارگر در سرت چه می کنند؟

به سینه ام اشاره می کند:

-قلبت

قلبم را روی میز می گذارم

همچنان می تپد

با ذره بین قلبم را چک می کند:

  • که اینطور، قلبت هم مشکل دارد. قلبت ، چرا زیادی دوست دارد؟!

و دست هایم را روی میز رها می کنم. جفت دست هایم رابرانداز می کند:

  • دنبال حادثه می گردند! عجب ، عجب

پاهایم را محترمانه روی میز می گذارم:

  • بعله، پاهای شما چرا جلوتر از شماست!

مردمک چشمانش پشت قاب استکانی می خندد:

  • گمشو بیرون، تو کمو… هستی!؟ بیرررررون نگهباااااااان . . .

صدایم عربده می کشد روی سرش:

  • من و بچه هام فقط گرسنه ایم آقا

خودم را از روی میز بر می دارم و هنوز مرا می برند

در دالانی که انتهایی ندارد…

“فخرالدین احمدی‌سوادکوهی”

0 ❤️

2018-11-29 16:21:31 +0330 +0330

Graffiti art - iran

1 ❤️

2018-11-29 18:24:59 +0330 +0330

ما باید به کسانی که دو دستی گلویمان را چسبیده‌اند نشان دهیم که همه چیز را می‌بینیم، هدفمان این نیست که فقط بخوریم، بلکه می‌خواهیم به شیوه‌ای که شایسته‌ی یک آدم است زندگی کنیم. ما باید به دشمنانمان نشان دهیم که این زندگی مشقت باری که آن‌ها به ما تحمیل کرده‌اند، مانع از آن نیست که ما خود را به سطح درک و هوش برتر نرسانیم.

مادر

«ماکسیم گورکی»

1 ❤️

2019-01-19 12:20:50 +0330 +0330

29 دی ماه
زادروز فرهاد مهراد

آهنگ «سقف»
فرهاد مهراد / اسفندیار منفردزاده

با تصاویری از زلزله‌ی کرمانشاه
تهیه در «کانون مدافعان حقوق کارگر»

1 ❤️

2019-01-28 11:38:35 +0330 +0330

از اشتباهات بی‌پایه مردم یکی این است که خیال می‌کنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییر‌ناپذیر. یکی بد است و دیگری خوب، این هشیار است و آن احمق؛ این فعال است و آن تنبل. حال آن که اینجور نیست، آدم‌ها مثل رودخانه‌اند، اگر چه همه یک‌شکل و یک‌جورند ولی رودخانه را که دیده‌اید، همچنان‌که پیش می رود، گاهی آهسته حرکت می‌کند، گاهی تند، گاه که به کوهسار می‌رسد، باریک می‌شود، گاهی که به دشت می‌رسد، پهن می شود و وسعت پیدا می‌کند؛ در جایی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرف‌تر آبش گرم می‌شود؛ یک زمان آرام است و یک زمان طغیان می‌کند. هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد، گاهی روی خوبش را نشان می‌دهد و گاهی روی بدش را.

لئو تولستوی/ رستاخیز

1 ❤️

2019-05-10 17:23:57 +0430 +0430

وقتی به دنیا آمدم
شب بود
اما مادرم آهنگ صبح را می‌خواند.
بعدها
هرگاه به افق‌ها نگاه می‌کردم
پدرم می‌گفت:

به زودی صبح می‌دمد!
در تاریکی به دنیا آمده‌ام
به همین خاطر
چشم و ابروی من سیاه است
و جسمم ضعیف و ناتوان
زخمی نیز
در قلب دارم که هرگز خوب نخواهد شد!

من چهل و دو سال است
به دنیا آمده‌ام
اما این شب دراز
هنوز به پایان نرسیده
آه خدای من!
چقدر ستاره باید افول کند
تا این صبح بدمد؟!

«احمدجان عثمان»
برگردان : رسول یونان

0 ❤️

2019-05-18 08:59:35 +0430 +0430

به من گرسنگی بدهید
شما ای خدایان که نشسته‌اید وُ
به امورات جهان سامان می‌بخشید
به من گرسنگی، درد و عسرت بدهید،
رسوا و سرشکسته برانید مرا
از دروازه‌‌های زر و شهرت،
به من گرسنگی بدهید، سخت و جانفرسا
اما برایم باقی بگذارید عشقی کوچک،
صدایی که در پایان روز با من سخن بگوید،
دستی که در تاریکی اتاق لمس‌ام کند،
و این تنهایی طولانی را بر هم زند
در غروبِ حالاتِ روز
خورشید که پایین می‌رود و در تاریکی تمام می‌شود
از میان سواحل سایه که هر لحظه به هیاتی تازه‌اند،
ستارهٔ کوچک و سرگردان مغرب
به زحمت راهش را به جلو باز می‌کند
بگذارید آن هنگام کنار پنجره باشم،
غروب حالات روز را تماشا کنم
منتظر بمانم و بدانم که می‌آید
عشقی کوچک…

“كارل سندبرگ”

0 ❤️

2021-07-21 00:34:31 +0430 +0430

تابستان داغ

یاس‌ها خشکیده بر سر دیوار

نخل‌ها کنار خورشید

له له می‌زنند

آب آب

گاوها ماغ می‌کشند

آب آب

رود خشک طغیان ندارد

اما تو عصیانی

و او با ماشین آب‌پاش

به تشنگان

می‌تازد.

«ش. احمدی»

0 ❤️

2021-10-30 09:39:23 +0330 +0330

همه تقویم خریدند
به جزخانواده‌ی ما
فقط از ترس این‌که

دوباره پیرزن،
نرود سَرِ

خرداد/آبان

دنبال تو بگردد!

« احمد دریس »

0 ❤️

2023-08-05 18:31:58 +0330 +0330

رمقی نیس

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «