چطور از حمله ی گرگ , جان سالم به در ببریم !

1397/10/28

سلام این تاپیک بیشتر بدرد اونایی که تو مناطق کوهستانی هستند میخوره چون این روزا حمله گرگا به انسان ها خیلی بیشتر از قبل شده:

اطلاعات و شایعات درباره گرگ در همه جا مانند اینترت زیاد است،بنابراین من به ارائه اطلاعات تئوریک درباره گرگ نمی پردازم و دقیقا” درباره ایمنی و مبارزه با گرگ صحبت می کنم. برای توانمند شدن در این موضوع چهار مرحله زیر را فرا بگیرید

4776 👀
4 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2019-01-18 12:33:42 +0330 +0330

۱- تعداد:گرگ ها در دسته ده تایی و گروهی حمله می کنند.بنابراین حمله یک گرگ تنها نشان از گرگاس بودن آن است.(گرگاس حاصل آمیزش گرگ نر و سگ ماده است که وحشی تر و خطرناک تر از گرگ است و متاسفانه حوادث حمله آن به انسان در شمال شرق ایران زیاد اتفاق افتاده است.علت تنها بودن آن اینست که چون نژاد خالص نیست گرگ ها از ورود آن به گروه خودداری می کنند و از طرفی چون چوپان ها این امیزش را انجام داده اندو به علت ناتوانی در تربیت آن را رها کردند نسبت به انسان نترس می باشد).
۲- سر : سر گرگ در امتداد بدن آن است اما سگ سر خود را بالا می گیرد وگرگاس مابین این دو است.
۳- رنگ بدن :رنگ گرگ از سفید و زرد و خاستری تا مشکی متغیر است و ملاک خوبی برای شناسایی نیست.
۴- حمله گرگ به انسان بیشتر در زمستان است،در این فصل به علت افزایش آدرنالین خون وحشی تر میشوند،اما گرگاس بیشتر در بهار وتابستان حمله می کند.
۵- گرگ ها در شرایط عادی مانند سگها پارس می کنندبه جز مواقع خبر کردن همدیگر برای شکار ،زمان مرگ هم نوعانشان و در هنگام جفت گیری زوزه می کشند! بنابر این گول نخورید و اگر از محیط روستایی فاصله دارید (در طبیعت) بدانید که صدای پارس برای گرگ است ونه سگ!
۶- اندازه رد پای گرگ از سگ بزرگ تر است و ناخن های آن تیز تر وبلند تر .البته گرگ جوان رد پای کوچکتری دارد.
۷- پینه های انگشتی گرگ بلند تر است و مانند پینه های انگشتی سگ به هم نزدیک نیست پس انگشتان میانی گرگ بیشتر از هم فاصله دارد.

6 ❤️

2019-01-18 12:34:44 +0330 +0330

۱- به محض شناسایی گرگ در محیط آتش روشن کرده و مشعل همراه داشته باشید.
۲- ترقه با صدای بلند را آماده در کنار خود داشته باشید.
۳- هرگز از گروه جدا نشوید و در کنار هم بمانید.
۴- با قدرت و محکم گام بردارید(گرگ هوشمند است و به دنبال فرد پیر ،ضعیف، ناتوان و زخمی است).
۵- اگر صدای زوزه گرگ را در نزدیکی خود شنیدید بدانید که گرگ در حال خبر کردن دوستان برای شکار شماست و زمان شما محدود است.
۶- قبل از ورود به محدوده گرگ ها (جایی که احتمال وجود گرگ می باشد) از تنظیم کننده آدرنالین خون استفاده کنید.(مانند پسته و یا انگور ) زیرا گرگ بوی آدرنالین خون شما را می فهمد و از آن طریق پی به ترس شما می برد.
۷- خنجر براق خود را به دست گرفته و حرکت کنید.گرگ هوشمند است و برق خنجر می تواند مدتی او را محتاط کرده و با فاصله از شما نگه دارد.

6 ❤️

2019-01-18 12:36:26 +0330 +0330

۱- گفته می شود که اگر گرگ برای دفاع از قلمروی خودش با شما برخورد کند و بصورت تصادفی جلوی شما ظاهر شد، به حالت جنینی روی زمین بخوابید تا با شما کاری نداشته باشد، اما اشتباه است چون این یک فرضیه از تمام فرضیه ها است :
زیرا اولا” گاهی گرگ ساعت ها شما را تعقیب می کند بدون آنکه متوجه شوید و وقتی یکباره با آن روبرو می شوید معلوم نیست بصورت تصادفی وارد قلمروی آن شدید یا به دنبال شکار شما بوده است. پس با خوابیدن روی زمین لقمه آماده نشوید!
ثانیا” شاید گرگ نباشد و گرگاس باشد و شما اشتباه تشخیص داده باشید و صرفا” قصد آن حمله باشد.
برای تست اینکه بدانید گرگ در اطراف شما هست و آن را نمی بینید ،کافیست که از گروه دور شوید و لنگ بزنید تا سر و کله آنها اطراف شما پبدا شود،البته اصلا” توصیه نمی کنم.
۲- گفته می شود هنگام دیدن گرگ چهار دست و پا و سپس دو پا راه بروید و این روش را تکرار کنید تا گرگ منصرف از حمله شود،اما این روش باعث خطای گرگ در تشخیص شما بعنوان انسان شده و احتمال حمله افزایش پیدا می کند.

5 ❤️

2019-01-18 12:36:33 +0330 +0330

ممه رو میندازیم جلوش فرار میکنیم



2 ❤️

2019-01-18 12:37:52 +0330 +0330

بسیااااار مفید:)

2 ❤️

2019-01-18 12:38:02 +0330 +0330

۱- ابتدا سعی کنید به آرامی و بدون توجه کردن به گرگ عقب نشینی کنید تا اگر وارد قلمروی آن شده اید منصرف شود و اگر منصرف نشد،با تکان دادن مشعل و پرت کردن سنگ و چوب و داد و فریاد برای شروع مبارزه خود را قدرتمند نشان دهید.
سپس خنجر را در دست راست بگیرید( اگر راست دست هستید) به شکلی که خم نوک آن به سمت پایین باشد.(در قسمت خرید خنجر گفتم کمی نوک آن خم باشد .زیرا برای مبارزه با حیوان مناسب تراست،
چون مبارزه با حیوانات بیشتر تن به تن است و با فرو کردن خنجر در بدن حیوان با این فرم خنجر و این روش به دست گرفتن خنجر (خم خنجر به پایین)شما تسلط و قدرت بیشتری خواهید داشت).
۲- دست دیگر خود را (دست چپ) در کوله فرو کنید و انتهای کوله را از داخل بگیرید و یا لباسی به دور دست خود بپیچید و با نزدیک شدن گرگ دست چپ را جلوی دهانش بگیرید(مانند سگ که آستین و پاچه را می گیرد گرگ هم همین کار را خواهد کرد) و زمانی که حیوان در گیر دست چپ شما است ،حالا با خنجر (که نوک آن به سمت پایین است)در گردن حیوان فرو کنید(در اینجا تفاوت مارک خنجر را خواهید فهمید!).
۳- اگر با خنجر نتوانستید کاری کنید و یا نداشتیدتنها راه شما اینست که با تمام قدرت کوله را یا پارچه دور دست را در دهان گرگ فرو کنید تا خفه شود.
باید بگویم کار بسیار سختی است.اما راه دیگری ندارید.
تمام کسانی که با گرگ درگیر شدند از این دو طریق توانستند نجات یابند. روش مبارزه تن به تن با گرگاس و سگ هم همین است.

8 ❤️

2019-01-18 12:39:06 +0330 +0330
نقل از: Mind_Freak بسیااااار مفید:)

چجور تو این مدت کم خوندیش که بگی مفیده ?

1 ❤️

2019-01-18 12:40:19 +0330 +0330

فراموش نکنید که هوشمندی و قدرت در آن نیست که با حیوانات درگیر شوید، بلکه در رعایت کردن سه مرحله قبل است تا مجبور به مبارزه نشوید.

1 ❤️

2019-01-18 12:41:59 +0330 +0330
نقل از: parsashz_1380
نقل از: Mind_Freak بسیااااار مفید:)

چجور تو این مدت کم خوندیش که بگی مفیده ?

بنده سوپرهیومَن ام (erection)

1 ❤️

2019-01-18 12:42:11 +0330 +0330

نقل از: T-N-T ممه رو میندازیم جلوش فرار میکنیم



گرگ کتفو بال دوس داره نه سینه

1 ❤️

2019-01-18 12:42:57 +0330 +0330

لاااااااایک

1 ❤️

2019-01-18 13:15:42 +0330 +0330

حالا که اسمش اومد درموردش بگم.
حاصل جفت گیری سگ و گرگه که خطرناک تر از سگو گرگم هست

دلیل افزایششونم اینه که روستاییا و چوپون ها وقتی توله یگی ماده میشه رو تو طبیعت ول میکنن این بزرگ میشه و با گرگ جفت گیری میکنه و این جونور بوجود میاد


6 ❤️

2019-01-18 13:18:07 +0330 +0330

این حیوون دورگه ایی که میگن حاصل کفتارو گرگه چرته چون گرگ از خونواده سگ سانانه و با کفتار نمیتونه امیزش داشته باشه

1 ❤️

2019-01-18 13:26:36 +0330 +0330
نقل از: We_Are_All_Victims > اگر صدای زوزه گرگ را در نزدیکی خود شنیدید بدانید که گرگ در حال خبر کردن دوستان برای شکار شماست و زمان شما محدود است. گرگ بوی آدرنالین خون شما را می فهمد و از آن طریق پی به ترس شما می برد. گرگ هوشمند است و به دنبال فرد پیر ،ضعیف، ناتوان و زخمی است.

داداش میخوای بهمون کمک کنی جون سالم به در ببریم یا میخوای پشمامون بریزه ؟!!


ابتدا سعی کنید به آرامی و بدون توجه کردن به گرگ عقب نشینی کنید تا اگر وارد قلمروی آن شده اید منصرف شود و اگر منصرف نشد،با تکان دادن مشعل و پرت کردن سنگ و چوب و داد و فریاد برای شروع مبارزه خود را قدرتمند نشان دهید. سپس خنجر را در دست راست بگیرید( اگر راست دست هستید) به شکلی که خم نوک آن به سمت پایین باشد.(در قسمت خرید خنجر گفتم کمی نوک آن خم باشد .زیرا برای مبارزه با حیوان مناسب تراست، چون مبارزه با حیوانات بیشتر تن به تن است و با فرو کردن خنجر در بدن حیوان با این فرم خنجر و این روش به دست گرفتن خنجر (خم خنجر به پایین)شما تسلط و قدرت بیشتری خواهید داشت). ۲- دست دیگر خود را (دست چپ) در کوله فرو کنید و انتهای کوله را از داخل بگیرید و یا لباسی به دور دست خود بپیچید و با نزدیک شدن گرگ دست چپ را جلوی دهانش بگیرید(مانند سگ که آستین و پاچه را می گیرد گرگ هم همین کار را خواهد کرد) و زمانی که حیوان در گیر دست چپ شما است ،حالا با خنجر (که نوک آن به سمت پایین است)در گردن حیوان فرو کنید(در اینجا تفاوت مارک خنجر را خواهید فهمید!). ۳- اگر با خنجر نتوانستید کاری کنید و یا نداشتیدتنها راه شما اینست که با تمام قدرت کوله را یا پارچه دور دست را در دهان گرگ فرو کنید تا خفه شود. باید بگویم کار بسیار سختی است.اما راه دیگری ندارید. تمام کسانی که با گرگ درگیر شدند از این دو طریق توانستند نجات یابند. روش مبارزه تن به تن با گرگاس و سگ هم همین است.

اگه موقع حضور در مناطق گرگ خیز، یه اسلحه کمری همراه داشته باشیم، روش خوبی هست؟!

دیلدو کمری گزینه بهتریه

2 ❤️

2019-01-18 17:56:21 +0330 +0330

یه مطلب جالبم درمورد چهار نفر پیدا کردم که قشنگه.‌نشون میده اتیش داشتن یا ترقه و اسلحه چقد تاثیر گزاره

0 ❤️

2019-01-18 17:57:56 +0330 +0330

«دیگر امیدی به نجات نداشتیم و خودمان را برای مبارزه با گرگ‌ها و کشته و مجروح‌شدن آماده کرده بودیم.» این را رضا موسوی عکاس و خبرنگار جوانی می‌گوید که به همراه سه نفر از دوستانش برای عکاسی لحظه به لحظه طلوع خورشید به ارتفاعات قلعه بابک رفته بودند، اما نه‌تنها موفق به عکاسی نشدند که ناخواسته در چندقدمی مرگ قرار گرفتند.

نفس در سینه هر چهار جوان حبس شده بود و هریک در خیالاتش به مرگ فکر می کرد. یکی به پسر کوچکش، دیگری به مادرش که چشم به راه او بود و… چرا با این که تمام کسانی را که می شناختند در جریان حادثه ای که برایشان اتفاق افتاده بود، قرار داده بودند، هیچ کس به کمک شان نمی آمد؟

لحظات مرگباری بود. برق خوفناک نگاه گرگ ها آنها را به وحشت انداخته بود. آنها به دقایقی فکر می کردند که دندان های تیز و برنده گرگ ها، تن شان را تکه پاره می کرد و جز استخوان هایشان چیزی از آنها باقی نمی ماند.

در محاصره گرگ ها

روزنامه جام جم نوشت: آرش شادمند و پسر عمویش عباس به همراه رضا موسوی و محمد زارعی از یک ماه پیش با هم قرار گذاشته بودند برای عکاسی از طلوع زیبای خورشید به ارتفاعات قلعه بابک بروند، اما هر بار مشکلی پیش می آمد و برنامه شان عقب می افتاد تا این که بالاخره برنامه عکاسی جور شد و هر چهار جوان بعد از بستن بار و بنه سفر و برداشتن آذوقه ساعت هفت شب به سمت ارتفاعات موردنظرشان حرکت کردند. در طول مسیر ایلی به نام ایل بسطام لو زندگی می کرد که اعضای آن با منطقه آشنایی داشتند. هر چند این موقع از سال، زمان آمد و شد گرگ ها نیست، با این حال آرش که از همه بزرگ تر بود، محض احتیاط از یکی از ایلیاتی ها پرسید در منطقه گرگ هست یا نه؟ ایلیاتی هم جواب داد: «گرگی نیست. اگر هم باشند، سیر هستند و جای نگرانی نیست. چون سه راس از گوسفندان ما گم شده و احتمال دارد گرگ ها آنها را خورده باشند.» خیال چهار همسفر که راحت شد دوباره حرکت کردند. وقتی رسیدند، عقربه های ساعت دو بامداد را نشان می داد. مکان مسطحی را پیدا کردند و بعد از به پا کردن آتش، سه پایه و دوربین عکاسی را آماده کردند تا تصویر لحظه به لحظه طلوع زیبای خورشید را ثبت کنند.

صدای زوزه گرگ از دور به گوش می رسید و این زوزه ها به معنی جمع شدن اعضای گروه حیوانات درنده دور هم بود. در همین لحظه عباس چشمش به حیواناتی افتاد که در تاریکی شب و به آرامی از دره عمیقی به سمت آنها حرکت می کردند.

آرش می گوید: «هوا خیلی تاریک بود و معلوم نبود آنها چه نوع جانوری هستند. به عباس گفتم احتمالا گوسفندان گمشده ایلیاتی ها هستند. چند لحظه بعد که حیوانات نزدیک و نزدیک تر شدند، عباس با وحشت گفت اینها گوسفند نیستند، گرگ هستند. او شروع به شمردن کرد. یک… دو… سه… چهار… پنج… همین طور می شمرد و وقتی به عدد هشت و بعد هم یازده رسید، پاهایم شروع به لرزیدن کردند. گرگ ها وقتی به ما رسیدند، آرایش نظامی گرفتند. سه قلاده شان با حفظ فاصله حدود 80 متری از ما جلوی ما نشستند و بقیه گرگ ها در سمت چپ و راست کمین کردند. می دانستیم می خواهند از پشت به ما حمله کنند.»

چهار جوان از روی بدشانسی درست جایی اتراق کرده بودند که قرق گرگ ها بود. آن گونه که آرش تعریف می کند، گرگ ها از آتش می ترسند و تا زمانی که آتش روشن باشد، جرات نزدیک شدن به انسان ها را ندارند. آتش کوچکی که آنها روشن کرده بودند مانع از حمله گرگ ها می شد، اما مشکل اینجا بود که در منطقه بوته زیادی برای آتش زدن وجود نداشت و بعد از سوزاندن چند بوته، آرش پتوها را تکه تکه کرد تا با آنها آتش را روشن نگه دارد. گرگ ها چشم در چشم چهار جوان دوخته بودند. سرکرده گرگ ها که بزرگ تر و جلوتر از همه بود، روبه روی چهار جوان نشسته بود و به دقت حرکات آنها را زیر نظر داشت. سوز هوا استخوان سوز شده و اگر قرار بود با همین روال و بدون مواد سوزاندنی سر کنند، خیلی طول نمی کشید آتش خاموش شود و گرگ ها از هر طرف به آنها حمله کنند. آرش با نیروی انتظامی و دوستانش در میراث فرهنگی و هلال احمر تماس گرفت. کریمی رئیس اداره میراث فرهنگی کلیبر وقتی در جریان موقعیت خطرناک او و دوستانش قرار گرفت، چون به منطقه بخوبی آشنا بود، به آرش گفت هر طور شده آتش را روشن نگه دارد تا او برسد. آرش توضیح می دهد: «منتظر بودیم تا آنها از راه برسند. عباس رفت بوته بکند و بیاورد. در همین لحظه یکی از گرگ هایی که پشت سرما کمین کرده بود، به سمت او حمله ور شد. با دیدن این صحنه چادر مسافرتی را از روی زمین کندم و روی آتش انداختم. با شعله ورشدن آتش، گرگ عقب کشید و دوباره به کمین گاهش برگشت. در مدتی که ما با بچه های میراث فرهنگی در ارتباط بودیم، صدای تیراندازی آمد. گرگ ها هم چون به صدای شلیک تیر حساس هستند، گاهی عقب نشینی می کردند.» اما این همه داستان نبود.

اضطراب بی پایان

تا کریمی و دوستانش از راه برسند، آتش باید روشن نگه داشته می شد. حول و حوش منطقه ای که آرش و دوستانش اتراق کرده بودند، دیگر بوته ای برای سوزاندن نمانده بود؛ اما آتش به هر قیمت باید روشن می ماند.

رضا می گوید: «دیگر بوته ای برای سوزاندن نمانده بود. هر چیز سوختنی را که دم دستمان بود درون آتش انداختیم. چادر مسافرتی که سوخت، چهار کیسه خواب به اضافه لباس ها، زیر شلواری و… همه چیز را سوزاندیم. محمد که حسابی ترسیده بود، جوراب هایش را درآورد و یکی یکی درون آتش انداخت. جز یک دست لباس با کاپشن چیز دیگری برای سوزاندن نداشتیم. یک نورافکن داشتیم و گاهی نور آن را به چشم گرگ هایی که روبه رویمان نشسته بودند می انداختیم و وقتی نور می افتاد عقب نشینی می کردند.»

از طرف دیگر رئیس میراث فرهنگی با دو نفر از دوستانش، با اسلحه شکاری در حال حرکت به سمت مکانی بودند که آرش و دوستانش حضور داشتند. عقربه ها ساعت سه و نیم صبح را نشان می داد و هنوز از کمک خبری نبود. امیدهایی که بین گروه چهار نفره شکل گرفته بود، کم کم به یأس تبدیل می شد. معلوم نبود ناجیان چه زمانی از راه می رسند. ممکن بود زمانی بیایند که یکی دو کشته و مجروح روی دست نیروهای امدادی بماند. گرگ ها پا به پای آرش و دوستانش بیدار و مترصد وقتی بودند که آتش خاموش شود و سپس حمله کنند. چون آرش از سه دوستش خواسته بود او را در این سفر همراهی کنند، مسئولیت آنها هم با او بود و نباید آسیبی می دیدند. چه آتش خاموش می شد و چه نیروهای کمکی دیر از راه می رسیدند، برای مقابله با حمله گرگ ها باید چاره ای می اندیشید. او قبلا هم با گرگ رو در رو شده بود و می دانست چگونه با آنها مقابله کند. احتمال این که وارد نبرد تن به تن با گرگ ها شوند وجود داشت و باید به دوستانش هم راه مقابله را آموزش می داد. آرش می گوید: «به بچه ها گفتم آماده درگیری فیزیکی با گرگ ها باشید. کاپشن تان را دور دست چپ تان بپیچید و وقتی که به سمت تان حمله کردند، با چاقویی که در دست راست تان گرفته اید به آنها ضربه بزنید.»

سه نفر دیگر که بی تجربه بودند، در ذهن شان به لحظه ای فکر می کردند که با گرگ های درنده تن به تن می جنگند. چاره دیگری نبود. عباس به لحظه دریده شدنش توسط گرگ ها فکر می کرد. به لحظه ای که طعمه شده و چیزی جز استخوان از او باقی نماند. گروه در تاریکی شب آماده نبرد بودند. ساعت 4 و 30 دقیقه صبح کریمی و گروهش که بلد راه بودند و موقعیت مکانی آرش و دوستانش را می شناختند، با شلیک تیر هوایی از راه رسیدند. با شلیک تیرهای هوایی چهار مرد جوان جانی تازه گرفتند و همه گرگ ها جز سه قلاده شان فرار کردند. آرش که از تنگنای به وجود آمده و نگاه های سرد و بی روح گرگ پیر گله بشدت عصبی شده بود، اسلحه شکاری یکی از همراهان کریمی را خواست تا این حیوان را با تیر بزند، اما او اجازه نداد و گفت که اگر این گرگ را بزنی کل گله به دلیل از هم پاشیده شدن گروه از بین می رود. رضا می گوید: «اصلا فکر نمی کردم نجات پیدا کنیم. البته تا دو ساعت اول فکر می کردیم کمک از راه می رسد، اما وقتی مدت زیادی گذشت و خبری نشد، خودمان را برای مبارزه با گرگ ها آماده کردیم. خدا را شکر بموقع رسیدند و کار به درگیری فیزیکی با گرگ ها نرسید. تنها چند قدم با مرگ فاصله داشتیم.»

با این که آرش و دوستانش شب مرگبار و پر از ترس و وحشتی را پشت سر گذاشته اند، با این حال باز هم برای عکاسی به آن منطقه خواهند رفت، اما این بار با اسلحه شکاری

2 ❤️

2019-01-18 18:12:07 +0330 +0330

عالی ممنون مفید بود

1 ❤️

2019-01-18 20:19:01 +0330 +0330
نقل از: Hamid744 عالی ممنون مفید بود

خواهش می کنم

0 ❤️

2019-01-18 20:39:28 +0330 +0330

اینم از طرف من داشته باشین
فیلم * خاکستری*لیام نیسونُ ببینید



2 ❤️

2019-01-18 20:42:09 +0330 +0330
نقل از: abbbbbcc اینم از طرف من داشته باشین فیلم * خاکستری*لیام نیسونُ ببینید



درمورد حیوونی چیزی هست؟

1 ❤️

2019-01-18 20:43:26 +0330 +0330
نقل از: parsashz_1380
نقل از: abbbbbcc اینم از طرف من داشته باشین فیلم * خاکستری*لیام نیسونُ ببینید



درمورد حیوونی چیزی هست؟

?

1 ❤️

2019-01-18 20:53:16 +0330 +0330
نقل از: Ali_MHY گرگ بخصوص گرگ آلفا حیوان ستودنی هستش خیلی دوست دارم از نزدیک باهاش روبرو بشم ولی تا حالا ک قسمت نشده

سعی کن نشی.

کلا گرگا درنده ترین حیوانات هستن و ابهت خاصی دارن که جذابشون می کنه البته احساس میکنم اون گرگی که تو تو ذهنته گرگ سیبری باشه چون این گرگا به قشنگی اونا نیستن

0 ❤️

2019-01-18 21:07:09 +0330 +0330
نقل از: Ali_MHY
نقل از: parsashz_1380
نقل از: Ali_MHY گرگ بخصوص گرگ آلفا حیوان ستودنی هستش خیلی دوست دارم از نزدیک باهاش روبرو بشم ولی تا حالا ک قسمت نشده

سعی کن نشی.

کلا گرگا درنده ترین حیوانات هستن و ابهت خاصی دارن که جذابشون می کنه البته احساس میکنم اون گرگی که تو تو ذهنته گرگ سیبری باشه چون این گرگا به قشنگی اونا نیستن

میدونی با حیوانات وقتی بچشون کنارشون نیست یا گرسنه نیستن میشه ارتباط برقرار کرد و دوست شد همیشه نباید بزنیشون

اره یه مستند دیدم تو بی بی سی البته درمورد کفتار ها بود طرف کنار کفتار ها میرفت نزدیکه نزدیکشون چون حدودا بهش اعتماد کرده بودن

اما کلا حیوانات خوی وحشی دارن

نمیدونم همیشه تو شهر بودی یا نه ولی حتی همون سگ ولگرداهم که میترسن از ادم اگه پای لاشه حیوونی باشن بهشون نزدیک شی بهت حمله میکنن چیزی که به چشم دیدم و خیلی جالب بوده

0 ❤️

2019-01-18 21:07:19 +0330 +0330

داداش .کلا ما را از فاز سکسی بردی تو فاز وحشت .پارسال با خانواده پیاده رفتیم قلعه بابک و تو برگشت به غروب خوردیم و کمی هم مسیر را گم کردیم .حین خوندن داشتم اون لحظات را هم ذات پنداری میکردم و پشمام ریخت و دارم میرم بخوابم :(

0 ❤️

2019-01-18 21:10:52 +0330 +0330
نقل از: Tehshargh داداش .کلا ما را از فاز سکسی بردی تو فاز وحشت .پارسال با خانواده پیاده رفتیم قلعه بابک و تو برگشت به غروب خوردیم و کمی هم مسیر را گم کردیم .حین خوندن داشتم اون لحظات را هم ذات پنداری میکردم و پشمام ریخت و دارم میرم بخوابم :(

لامصب عجب جایی هم بوده باب گرگ بخوره به پستتون بوده ها

0 ❤️

2019-01-18 21:30:29 +0330 +0330

ببخشید اینا ک گفتید در مورد گرگها من با توجه ب اون چیزا ک از افرادی ک با گرگ برخورد داشتن رو خیلی قبول ندارم.گرگها گروهی حمله میکنن اما ن دیگه اینقد لفتش بدن و حتما زیاد باشن حتی شده ی گرگ ب تنهایی حمله کرده و موفق شده.روششون اینجوریه ک تو برفا کمین میکنن و همین ک برسی نزدیکشون شروع میکنن ب پاشیدن برف تو سر و صورت آدم بعد ک گیج شدی معمولا از پشت حمله میکنن و سعی میکنن بیضه آدمو بکیرن ک سریع بکشنت .بهترین راه دفاع همون اسلحه است ک اگه از دور تو دست ببینن معمولا جرات نمیکنن بیان جلو مگه خیلی خیلی گرسنه باشن ک با شلیک تیر فرار میکنن و البته تا وقتی ک ب جای امن نرسی دنبال آدم میان حتی شده تو روستاها میکوبن ب در خونه ها ب این امید ک درو باز کنی و یهو بگیرنت یا تو جاده های برفی مخصوصا شبا کافیه بیان بیرون ماشین فوری حمله میکنن اینا رو همه شنیدم ک گفتم .گرکها باهوشن

0 ❤️

2019-01-18 21:36:43 +0330 +0330
نقل از: manam35 ببخشید اینا ک گفتید در مورد گرگها من با توجه ب اون چیزا ک از افرادی ک با گرگ برخورد داشتن رو خیلی قبول ندارم.گرگها گروهی حمله میکنن اما ن دیگه اینقد لفتش بدن و حتما زیاد باشن حتی شده ی گرگ ب تنهایی حمله کرده و موفق شده.روششون اینجوریه ک تو برفا کمین میکنن و همین ک برسی نزدیکشون شروع میکنن ب پاشیدن برف تو سر و صورت آدم بعد ک گیج شدی معمولا از پشت حمله میکنن و سعی میکنن بیضه آدمو بکیرن ک سریع بکشنت .بهترین راه دفاع همون اسلحه است ک اگه از دور تو دست ببینن معمولا جرات نمیکنن بیان جلو مگه خیلی خیلی گرسنه باشن ک با شلیک تیر فرار میکنن و البته تا وقتی ک ب جای امن نرسی دنبال آدم میان حتی شده تو روستاها میکوبن ب در خونه ها ب این امید ک درو باز کنی و یهو بگیرنت یا تو جاده های برفی مخصوصا شبا کافیه بیان بیرون ماشین فوری حمله میکنن اینا رو همه شنیدم ک گفتم .گرکها باهوشن

نظر جالبی بود ولی فک کنم تو یه فصل خاصی گرگایی که تو ایرانن گروهی بشن البته فک کنم

درمورد هوششونم بگم اول که گرگ خیلی حریصه بعد وقتی به گله ایی حمله میکنه همرو میکشه بعد یکی میخوره میره چون میدونه جنازه گوسفندا بدردش نمیخوره و بعدن دورش که میندازه گیرش میاد

البته توضیحاتت بیشتر به گرگای سیبری میخوره.
درکل گرگ از اتیش و صدای ترقه یا تفنگ خیلی میترسه و اگه حس کنه ضعیفی یا مشکلی داری حتما حمله میکنه

0 ❤️

2019-01-18 21:38:09 +0330 +0330

پدربزرگ من با دست خالی یه گرگی که از پشت بهش حمله کرده بود رو کشت.میگفت گرگه حمله کرد دستاشو گذاشت روی شونه هام که گردنمو گاز بگیره و منم فقط گلوشو تا اونجایی که قدرت داشتم فشار دادم تا بمیره. بعدش جنازه گرگو آورده وسط محلشون گفته بیاید جنازه گرگی که گوسفنداتونو میکشت تحویل بگیرید

0 ❤️

2019-01-18 21:42:51 +0330 +0330

من از چندتا چوپون حرفه ای شنیدم که میگفتن سگ یا گرگ میومد سمت آدم و پارس میکرد شما هم فقط دادو فریاد کنید مثل خودشون بهش حمله ور بشید میترسه نمیاد سمتتون.اینجوری بگم باید بیشرف بازی دربیارید جلوش

0 ❤️

2019-01-18 21:44:47 +0330 +0330
نقل از: آیت.ال.... من از چندتا چوپون حرفه ای شنیدم که میگفتن سگ یا گرگ میومد سمت آدم و پارس میکرد شما هم فقط دادو فریاد کنید مثل خودشون بهش حمله ور بشید میترسه نمیاد سمتتون.اینجوری بگم باید بیشرف بازی دربیارید جلوش

اره این رو توضیح دادم

1 ❤️

2019-01-18 21:46:03 +0330 +0330
نقل از: آیت.ال.... پدربزرگ من با دست خالی یه گرگی که از پشت بهش حمله کرده بود رو کشت.میگفت گرگه حمله کرد دستاشو گذاشت روی شونه هام که گردنمو گاز بگیره و منم فقط گلوشو تا اونجایی که قدرت داشتم فشار دادم تا بمیره. بعدش جنازه گرگو آورده وسط محلشون گفته بیاید جنازه گرگی که گوسفنداتونو میکشت تحویل بگیرید

شنیده بودم دس کنی تو چش حیوونا فرار میکنن ولی اینه که گرگ به قدرتمندیو با دستات خفه کنیو نشنیده بودم

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «