الان یهو متوجه یه چار دیواری شدم. یه چهار تا دیوار که فقط از روی زمین سبز شدن؛ با یه پنجره و یه چارچوب در بدون در. یه چار دیواری که حتی سقف هم روی دیوارای کوتاهش نداره. با آجر و سیمان، بدون اسکلت، بدون پی ریزی، بدون هیچی. یه چاردیواری که فقط چهار تا دیواره.
با خودم فکر کردم این رو برای چی ساختن؟ چه هدفی بوده برای وجودش؟ اصلا کی ساخته؟ کِی ساخته؟ چرا کامل نساخته؟ چه اتفاقی افتاده که ادامه دادنش به تعویق افتاده؟ که دیگه نیازی به وجودش نبوده؟ این تعویق تا کی؟ به تصمیم کی؟ یا نکنه کلا دیگه هرگز کسی قرار نیست سراغش بره و قراره تا ابد همینطور نیمه کاره و از هدف افتاده بمونع تا روزی که باد و بارون نیستش کنه؟
و هزاران سوال دیگه که حتی نمیدونم کسی هست که جوابشون رو بدونه؟ فکر نکنم. این چاردیواری به قدری اینجا بوده که مطمئنم حتی اونی که تصمیم به ساختش گرفته هم، حتی اونی که تصمیم به ادامه ندادنش گرفته هم، فراموشش کردن؛ چه برسه به اینکه بخوان جواب این سوالا رو یادشون باشه. و شاید یه روزی یکی میدونسته و شاید کس دیگه ای ازش پرسیده و جواب ها دهن به دهن گشته باشه تا امروز. ولی دیگه این جواب ها اون جوابها نیستن. شاید افسانه ای، شاید داستانی، شاید هم هیچ.
این چاردیواری خیلی وقته اینجاست. خیلی وقته، اونقدر که شده بخشی از منظره. خیلی وقته که به چشم کسی نمیاد؛ کسی متوجهش نمیشه. یه چاردیواری که تنها صفتی که امروز شامل حالش میشه اینه که “هست”.
سبک معماریش به زمان جعفرالسلطنه میخوره ولی نوع پنجرهها و آجرکاریها به زمان میرزا اقدس سید السلطنه شبیه هست
↩ ×÷استادعقلکل-+
یعنی طرف داخلش ساخت و ساز بی اجازه کرده که بتونه مجوز عمران بگیره و صاحبش بشه؟
ممکنه ولی موضوع اینجاست که اتاقه داخل مجموعه تربیت بدنی شهر بود و زمینش صاحب از پیش داشت
↩ nafrasvom1
بی در و پنجره
ساحل برهنه گرا ها هم اینطور که شما میگی نیستش
↩ cute_girl23
والا اینطور جاها بهش میخوره ببرن برای تجاوز تا دیت 😂
↩ کریمآقمنگل
به خدا که نمیدونم کجاست وگرنه میام اونجا یه سکس میکنم برات فیلشم میفرستم
↩ manisef97
متولد افغانستانم اما تابعیت ایران دارم