سلام به عنوان یک عضو خانواده بزرگ زنپوشا دلم میخواد باهام بشینیم و راجبش صحبت کنیم که چی شد حس زنونگی درتون متولد شد و چجوری دارید هندل میکنید داشتن دوتا شخصیت رو در جامعه
یکی از چالش هایی که خودم دوست دارم باهاش مواجه بشم اینکه بدونم خانم ها نظرشون راجب ما زنپوش ها چیه
↩ shayan_femboy
اره خوب همه ما به دور از چشم اطرافیان اینکارو میکنیم
و اکثر زنپوشا به شدت شهوت دیده شدن در کالبد یک زن رو داریم و هرچه سنمون بالا تر میره روابط کاری و اجتماعی مون گسترده تر میشه ریسکش بالا تر میره برامون و احتمال بروز مشکلات بیشتر میشه
یا حداقل برای من اینطوری بوده
خوشحال میشم بیشتر راجب تجربیات و حست بهم بگی
↩ amin.y
چه جالب چند سالگی شروع کردی ؟
منم اول از لباسای خانواده استارت زدمو خیلی سخت بود دوران نوجوانی
کم کم با هزاران ترس و لرز اینترنتی سفارش لباس دادم
بعد دیگه انقد عادی شده بود برام بعد چند سال الان میرم مستقیم از مغازه میخرم
اکثر اوقات هم سر کار با جوراب بلند و بند جوراب و شورت زنونه زیر لباسم میرفتم سرکار
↩ erfan_wanted
از ۱۳ سالگی تقریبا استارت زدم
منم الان دیگه حضوری شورت سوتین میخرم
↩ amin.y
یه حس هیجان و استرس باحالی داره واقعا
من اوایل که زیر لباس شورت لامبادا و جوراب میپوشیدم از خونه که میومدم بیرون هزار بار از ترس میمردمو زنده میشدم ولی بعدش روحم ارضا میشد
منم دقیقا یادمنمیاد چطور شروع شد زنپوشی من
ولی از خیلی وقت پیش فک کنم ۱۰ سالم اینا بود شروع کردم لباسای مامانمو پوشیدم لباس خواب وجوراب ساق بلند که منم مثل تو دیگه الان خیلی راحت میرممغازه و لباسی روکه میخوام رو انتخاب میکنم ومیخرم بدون هیچ ترس و استرسی
چند سال پیش هم زیر لباسام با جوراب شلواری میرفتمبیرون
خیلی حس زیبایی هست
↩ nafas zp
این بیرون رفتنه از زیر زنونه رو مردونه یه حس ابر قهرمانی داره
که هر ان بخوای میتونی لباسارو بکنی و تبدیل بشی به یه جنده تمام عیار و کیر همه رو راست کنی 😁😁😁
در حال حاضر چالشی نداری با زنپوشی ؟
من خودم دارم با چالش بالا رفتن سن دست و پنجه نرم میکنم که دیگه باید کمکم عرصه رو خالی کنم برا دخترای جوون تر
↩ erfan_wanted
چالش یکیش همین بالا رفتن سن هست
یکیش اذیت و آزار فاعل های نفهم
و آخری نبود هم حس خوب برای دوستی
↩ nafas zp
این اخری رو خیلی منم دردش رو دارم عمیقا احساس میکنم
و این خیلی بده که تو جامعه ما همچین چیزی نیست حتی زنپوشا هم نسبت به هم بی مهرن
فاعل وقتی میگی دیگه تا اخرش مشخصه دیگه طرف فقط بخاطر اینکه دختر بهش پا نمیده میاد سمتگی و در نهایت شعور اینو نداره که ما هم انسانیم و حس و جسما هم باید ارضا بشه فقط میخوان مثل خر بکنن برن
افتخارشونم اینه که یجوری کردمش یه هفته نمیتونست راه بره
اینا واقعا معذل شده
↩ erfan_wanted
بیشتر از همه فاعل های نفهم منو آزار داده همیشه
اگه تجربه ای داشتید و دلتون نمیخواست خودتون بیان کنید میتونید توی پی وی برام بفرستید و من با تمام اشتیاق گوش میکنم و به نقل از شما توی تاپیک میزارم بدون ذکر نام تا شاید هم حس هامون هم بتونن تجربه بیشتری کسب کنن و کمکی در فرهنگ سازی بشه نسبت به هم حسامون
با لباسای خالم شروع شد
یه سوتین فوق سکسی قرمز داشت که منو بنده خودش کرد
و وقتی اونو میپوشیدم و خودارضایی میکردم لذت بیشتری بم میداد
اولین بار که صفرمو باز کردم با لباس زیر زنونه بود
اولین بار که آبم اومد یا بهاصطلاح جق زدم با شورت و سوتین بود
اینقدر این موضوع برام جذاب بود که اک سوتینی میدیدم نمیتونستم چشم ازش بردارم
↩ erfan_wanted
منم اینکار رو به کرات کردم
حتی توی خونه وقتی همه بودن زیر لباسم سوتین میبستم
↩ erfan_wanted
دوتا زنپوش بهتر هم رو درک میکنن اصلا به نظرم فقط دوتا زنپوش میتونن باهم رابطه امن داشته باشن چون باهم راحت هستن و چالشا رو بهشون آشنان
↩ Karimmmmm
مشکل اینه بچه ها کلا با هم نمیتونن کانکت بشن و مچ شن وگرنه حرفت کاملا درسته
از همون سن بلوغ. من چون از بچگی کلا قیافم دخترونه بود همه دنبالم بودن
من از بچگی هم قیافم دخترونه بود هم حسای دخترونه داشتم. مجبور بودم همیشه حسمو پنهان کنم دیگه.
من خودمم نفهمیدم چی شد ولی الان تقریبا ۱۰ ساله این حسو دارم. هم دوست دارم زنونه پوش باشم هم پسر بودن خودمو دوست دارم.
منم با لباس زیرای دخترای فامیل شروع کردم میرفتم خونشون از تو کمد لباساشون برمیداشتم.
ولی خیلی اذیتیم نه رابطه درستی داریم نه کسی درکمون میکنه. فاعلا که دنبال سوراخن فقط یارو بهش میگم شیو نیستم میگه عیب نداره بیا باهم باشیم. میگم زنونه پوش بدون شیو مگه میشه؟
این یه حس درونیه. لازم نیست اتفاقی بیفته که کسی زنپوش بشه.
خیلی عجیب با دیدن ست لباس چرم زن همسایه منم دلم خواست بپوشم اونارو
همین شروع زنپوشی و الان فمبوی شدن من هست
همسایمون تو اتاقم شب تا صبح کونم میذاشت با لباس زنونه منم عادت کردم خودم میپوشیدم حتی اگر بهم نمیگفت
↩ Mioocd7
چقد مثل خودمی تو
منم معمولا بهونه ام این شیو نبودنه اکثر اوقات