اولین باری که آبم اومد

1400/06/10

مریم دختر عمه ام بود از شهرستان اومده بودندخونمون
من کلاس اول راهنمایی بودم حس میکردم وقتی بغلش میکنم
قلبم محکم تر میزنه
اون همش دنبال بازی بود کلاس سوم بود
اون دوسه روزی که خودمون بودند باهم مشق مینوشتیم
در همون حال که مشق مینوشتیم بهم گفت خودکار قرمز رو بده
بهش دادم
خیلی خوشش اومد اومد و یک ماچ از لپم کرد
من دیگه روی زمین بند نبودم حس کردم آلتم سفت شد
بعد ازش پاک کن خواستم بهم داد منم مثلا خواستم ماچش کنم
سرم رو بردم کهدماچ ش کنم
دیدم خوابید و خودش و به خواب زد
منم خیلی اتوماتیک خوابیم روش و کاملا آلتم رفت لای پاش
چند لحظه ای بدنم سر شد انگار قلبم میخواست از بدنم بزنه بیرون کل ما جرا چند ثانیه بیشتر طول نکشید
سریع پاشدم
اون چشماش رو باز کرد دیگه اومد و کنار من دراز کشید و شروع کردیم مثلا به نوشتن
منم یه مقدار پر رو تر شدم بهش گفتم میخوای ریاضی حل کنیم
گفت آره ایندفعه برم ازم سوال میپرسه
خیلی جدی شروع کردیم به کار ریاضی هر مسئله که حل میکردم
منو ماچ میکرد
هر سوالی هم من ازش می پرسیدم درست جواب میداد
میگفتم آفرین و میخوابیدم روش اونم چشماش رو میبست
خلاصه چندین بار تکرار شد
شب شام خوردیم و مریم رفت توی اون اتاق و خوابید
منم از روی پدر سگی رفتم و اروم کنارش خوابیدم
توی مغزم دوست داشتم بدون لباس آلتم به واژن اون برخوردکنه
تا ببینم چی میشه
خلاصه وقتی خانواده توی اون اتاق سرو صدای شوخیشون بالا گرفته بود با یه حرکت شوتر مریم رو در اوردم و آلتم رو چسپوندم
به واژنش وای نمیدونی چی شد
بدنم لرزید و حس کردم چند قطره ای آب رقیق از نوک آلتم چکید
روی واژن کوچیکش

نوشته: نویسنده کنجکاو


👍 2
👎 28
28901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

829565
2021-09-02 00:49:12 +0430 +0430

تودیگه از جق زیاد مغزت گوزیده ننویسی به نفعته اینجا دوستان منتظره خرهایی مثل تو هستن تا از دم تیغ بگذرونن مثل دوست عزیزم استاد شاه ایکس

3 ❤️

829618
2021-09-02 08:46:54 +0430 +0430

کاش شهوانی ینفرو مسئول می‌کرد که تو وارد این سایت بشی یه تیر بت بزنه

2 ❤️

829636
2021-09-02 11:36:26 +0430 +0430

خوار این زندگی رو گائیدن !!!
کارمون به کجا رسید که باید بیایم توی شهوانی ، خاطرات سکسی چه شل مغزهایی رو بخونیم !!!

4 ❤️

829687
2021-09-02 22:32:07 +0430 +0430

ديس ١٥ ام تا دسته تو كونت حرومزاده
با بچه اخه؟؟

0 ❤️

829692
2021-09-02 23:53:51 +0430 +0430

ایکاش این سایت یه ادمین درست و درمون داشت که قوانین خودش را رعایت می‌کرد، فقط بلده اکانت مسدود کنه ولی هر خزعبلی را منتشر میکنه.

0 ❤️

829805
2021-09-03 14:00:22 +0430 +0430

خدابیامرز عایشه از اونم کوچکتر بود منتها محمد تحصیلات آکادمیک نداشت اونا رو بهانه کنه درجا تا دسته جا میکرد طرف مجبور بود کنار بیاد

0 ❤️

829829
2021-09-03 17:43:45 +0430 +0430

کسشر تفت ندید باوو حوصله نداریم

0 ❤️

830012
2021-09-04 08:16:19 +0430 +0430

خوب و جالب بود منم همچین تجربه ای با دختر داییم داشتم ولی اون پنجسال بزرگتر بود

0 ❤️

924572
2023-04-22 15:43:55 +0330 +0330

خب چرا مینویسین مگه مجبورید ؟ تو رو جون عزیزت دیگه ننویس ممنونم ازت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها