اولین تجربه گی سینا

1402/05/22

سلام سینا هستم میخوام اولین تجربه گی خودمو بنویسم که واقعا فکر میکنم کمتر کسی تجربه کرده
اون موقع من 14 سالم زود و پسر خاله امید 18 ما باهم خیلی صمیمی بودیم اکثر وقتا باهم بودیم.
من تقریبا پسری تو پر تپل سفید و خوش هیکل با باسنی گرد و نرم بودم. از همون سن 10.11 سالگی متوجه نگاهای جوونا و گاهی عمدا دست کشیدن به دور و برم میشدم و تنم مور مور میشد.
یه روز عصر امید امد با موتورش رفتیم یه چرخ زدیم یکم سگا بازی کردیم برگشتیم خونه و شام خوردیم و امید مثل اکثر شبا خونه ما موند و خوابیدیم.
مسواک زدیم لباس خواب پوشیدیم جلو هم با شرت لباس عوض میکردیم راحت بودیم امید یه پوست سبزه داشت و البته از رو شت درشتی کیرش و برجستگیش کاملا مشخص بود. گاهی یه دست از رو شرت به کیر من میز و میگفتم جوجو چطوره عادی میگفت منم میخندیدم و می پوشیدم اون شب هم این کارو کرد.
رفتیم رو تخت من دوتایی خوابیدیم ساعتای 10 بود.
من عادت دارم همیشه روبه دیوار میخوابم تا راحت تر خوابم بره و امید که بزرگتر بود لبه تخت می خوابید که من نیوفتم پایین.
اون شب همانطور که رو به دیوار بود خوابم نمی رفت و اصلا نمیدونستم امید خواب هست یا بیدار. ولی تصورم خواب بودنش بود.
هنگ بودم نه فکری تو سرم بود نه دلیلی داشت که خوابم نمیبرد.
یکم برگشتم عقب دیدم چشمای امید بستس حوصلم سر رفته بود گفتم حرف میزنیم.
نگو بیدار بود و حرکتی نمیزد.
تقریبا نیم ساعت چهل دقیقه من تو همون حالت بودم. کسل شدم دستمو گذاشتم زیر سرم که بخوام
احساس کردم چیزی به کونم خورد ولی شاید یک ثانیه شد…

گفتم احتمالا تو خواب حرکت کرده خورده بهم

به دو دقیقه نرسید دوبار خورد فهمیدم کیرشه ولی هنوز فکر میکردم خوابه.
دفعه بعد یکم طولانی تر شد و بر داشت فک کنم اونم اونوقت فکر میکرد من خوابم
دفعه بعد که گذاشت دقیقا راست سوراخم بود و یکم فشار داد از رو شلوار رفت لا لپ کونم. یجوری سبک شدم چقد داغ بود با اینکه شق شق نبود چقدر بزرگ بود
من نمی ترسیدم واکنشی هم نشون نمیدادم انگار طلسم بودم.

یکم شونمو حرکت دادم به منزله منم بیدارم
یکم طولانی تر شد هیچ کاری نکرد
تعجب کرده بودم منم
اینبار کیرشو بالاتر گذاشت همینجور شل و سفت میکرد و با سر کیرش شلوارمو پایین تر کشید و دوباره قطع کرد و همینجور ادامه داد تا شلوارم تا وسطای کونم پایین آمد
این لحظه حشری کننده ترین لحظه عمر من بود (سر کیرشو گذاشت وسط لپ کونم ولی فشار نداد) داغ بود کلفت بود و نرمی کونمو در مقابل سفتیه کیرش حس میکردم.
نیم شق بود چون معلوم بود با دستش گرفتش
یکم فشار داد تا وسطای لپ کونم رفت خب خیلی طاقچه بودم

دوباره کشید عقب انگار یه بازی بود واس رام کردن من و جالب اینکه من داشت خوشم میومد. حقیقت من تا اون موقع بدن خودمو که می دیدم راست میکردم از سفیدی و نرمی شاید واس این بود خوش میومد.
دوباره گذاشت و یکم فشار داد این دفعه تا در سوراخم رسید انگار هاله ای از انرژی تو سوراخم بود که میخواست کیرشو به داخل دعوت کنه
داشت کم کم با کیرش شل و سفت میکرد و بالا پایین چشمام خواب آلود شده بود فکر میکردم خوابم گرفته اما بعد ها متوجه شدم اون حالت از حشریت بوده نه خواب.
یواش کیرشو برداشت 10 ثانیه ای خبری نشد دوَت داشتم ادامه بده. یواش متوجه نشه یکم دادم عقب خودم.
ولی اینبار تا کیرش بهم خورد کلا بدنم لرزید احساس کردم شکمم داغ شد سوراخم لرزید. کیرش راست راست شده بود و خیس و سر (چقدر بزرگ بود این کیر ادمه بود یا خر) چقدر سریش لذت بهم میداد. سرشو گذاشت رو سوراخم و یواش جلو عقب میکرد در حدی که میخورد به سوراخم و بر میگشت
چند وقتی یکبار یه مکس میکرد که کیرش خیس میکرد باز
یواش یواش فشارو بیشتر میکرد حرکتاشم تند تر میشد. سوراخم یه تیر می کشید و ول میشد نفسم کمتر و تند ترمیشد دیگه پاها و زانو هام میلرزید ساعت تقریبا 1.5 تا 2 بود من تو همین حرکت غرق بودم و راضی و لذت میداد بهم تا دستشو گذاشت روکونم یکم فشار داد احساس کردم کیرش داره وارد کونم میشه ترسیدم یکم حرکت کردم کشید عقب و دوباره گذاشت خیسش کرده بود باز فشار داد انگار موفق شده بود سوراخمو بدون درد باز کن حرفه ای بود امید همینطور یواش یواش بیشتر کرد توش تا متوجه شدم سرش تقریبا میره تو سوراخم موقع رفتن یکم درد داشت و موقع بیرون کشیدن از حال میرفتم انگار یه انرژی بهم وارد میشد و از بین میرفت.
همینجور که با حرکتشاش منم جا به جا میشدم نوک کیر خودم که به تشک می خورد احساس میکردم خیس شده فک کردم خودمو خیس کردم یکم ازش برداشتم با ترس و صدای لرزون به امید گفتم این چیه سرشو اورد در گوشم و گفت این آب تو هست آمده
گفتم من که کاری نکردم گفت ابتو از لذت کونت آمده اب منم قرار از لذت کردنت بیاد چند دقیقه ای باز ساکت شدیم و باهام ور رفت کیرشو میکرد در می اورد و گاهی هم در سوراخم میمالوند بالا پایین میکرد یواش گفت ابم منم داره میاد سرشو یه فشار داد نصفه دوباره رفت توکونم با فشار وارد شدن ابشو احساس کرد و خیس شدن چاک کونمو بهش گفتم چرا ریختی اونجا گفت تا کونی خودم بشی الباقی ابش هم که بیرون ریخت مالوند به سوراخ و چاک کونم
تند تند می گفت تو دیگه کونی منی.شلوارتو بالا بکش تا ابم خشک بشه رو کونت. صب که بیدار شدیم نگاهم کرد و خندید منم یه لبخند رضایت بهش زدم گفت از این به بعد باید بهم بدی هر وقت گفتم یه سر تکون دادم گفتم باشه…

نوشته: Sisnasis


👍 12
👎 -1
8601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

942251
2023-08-14 11:43:25 +0330 +0330

لذتش بی نهایته
داشتم تجربه ی مشابه رو

0 ❤️

942357
2023-08-15 01:05:05 +0330 +0330

ای کصکش انرژی و حاله رو تازه یاد کرفتیا
ولی خب دورت بگردم استفاده از کلمات و تکریب های وصفی و تشبیه و… لزوما هر جایی میشه ولی آخه تو داستان کون دادنت؟
کیر هوشنگ ابتهاج دهنت
موفق باشی❤️🫀

0 ❤️

942417
2023-08-15 06:39:08 +0330 +0330

منم اولین بار اینجوری گاییده شدم. و اینقدر بهم حال داد که یه کونی تمام عیار شدم

0 ❤️

942468
2023-08-15 18:07:35 +0330 +0330

خداشانس بده

0 ❤️

942470
2023-08-15 18:08:18 +0330 +0330

من فقط موندم منفی 1چیه توقسمت دیسلایک ها

1 ❤️