بعد از گذشت ۶ ماه آشنایی بالاخره داشتم میرفتم ببینمش …
همه چی از یه آشنایی مجازی داخل اینستاگرام شروع شد اوایل فروردین بود برای اولین بار با هم چت کردیم و در مرور زمان عاشق هم شدیم من ساکن تهران بودم و اون یکی از شهر های نزدیک همدان من یه پشت کنکوری بودم و اون پیش دانشگاهی بعد اژ کنکور من دانشگاه زنجان قبول شدم و اون دانشگاه همدان هیچ چیز اونجوری ک میخواستیم پیش نرفت و نتونستیم توی یه دانشگاه قبول بشیم …
دانشگاه شروع شد من ساکن خوابگاه زنجان بودم و اونم داخل همدان خوابگاه گرفت و هفته ی اول مهر بود ک تصمیم گرفتم برم همدان و بالاخره ببینمش شاید باورش توی این زمونه سخت باشه ولی اولین دختری بود ک عاشقش شدم و باهاش دوست شده بودم برعکس انتظارم ک فکر میکردم هر چی به زمان دیدار نزدیک بشم هیجان بیشتری پیدا میکنم اما استرسی ک در وجودم شکل گرفت این هیجان و خنثی میکرد اولین بار بود ک با یه دختر ملاقات داشتم بالاخره اخر هفته شد بلیط گرفتم و روانه ی شهر عشق شدم توی تمام راه استرس داشتم یه پارک بزرگ داخل همدان و انتخاب کردیم ک اونجا هم دیگه رو ببینیم بالاخره رسیدم به همدان …
ادامه دارد …
پ.ن : این اولین داستان من داخل سایت و دوست داشتم داستان اولین آشنایی و بهترین لحظات زندگیمو بنویسم و باید بگم ک امشب سومین سالگرد آشناییمون به شدت عاشقشم ولی با توجه به شرایط هنوز قسمت نشده با هم ازدواج کنیم
پ.ن ۲ : چون اولین تجربه داستان نوشتنم بود دوست دارم نظراتتونو بدونم
نوشته: سامان
میرفتین گنج نامه،اونجا با تله کابین بالای کوه،مکان خوبیه😜
نظر خاصی ندارم فقط هروقت ترتیبش دادی حتما اینجا یه سر بزن😂😂😂😁
داداش چخبرته مگ جیمز باندی دست طرفو بوس کردی تو اولین دیدار
عشق حد و مرز نمیشناسه فقط مثل انسان عاشقی کنید،نه مثل اون کثافتی که من هشت سال عمرمو پاش ریختم و هر غلطی که بلد بود و نبود با من کرد آخرشم تو چشام زل زد گفت عاشق یکی دیگه شدم 😳 بهش گفتم مگه دل قمار خونست هرکی رسید بیاد توش ،گفت همینی که هست،،خوب دلیلش چیه؟قشنگ حرف میزنه،،،شاشیدم تو عاشقیهایی که بخواد مثل مال من باشه،،قشنگ عاشقی کنید مثل انسان
لایکت کردم ولی یه سری نکاتو باید رعایت کنی تا انتقادو بتونی به حداقل برسونی…البته درباره ی استرس اولین قرار کاملا درست گفتی ولی بیشتر وقتا از پشت گوشی کاملا استرس طرف مشخصه میتونستی به این نکته هم اشاره کنی!یا اینکه محاله ممکنه پسری که اولین قرارشه اونم توی شهر غریب،اینقدر زود پسرخاله بشه و یخش باز شه
خلاصه میتونستی به اینا هم دقت کنی ولی خب بدک نبود(حداقل از نظر من)
داداش قربونت بشم مگه مغز خر خوردی تو مجازی مخ میزنی اونم تازه تو یه شهر دیگه. همیشه تو روابط عقلو اولویت قرار بده تا قلب