اولین سکس در دهه ۶۰

1390/10/19

سلام .امیدوارم از خاطره سکسی من خوشتون بیاد .این خاطره مربوط به دهه 60 است .اون دوران مثل الان انقدر راحت نبود که بتونی با هر کس وناکسی سکس داشته باشی واگر شما را با کسی میدیدن فوری باید عقدش میکردی .بماند از آبروریزیهاش .بگذریم .صحبت از اینمقدمه چینی این بود که شمارابا اون حال وهوا آشنا کنم که اگه میخواستی با یک دختر حرف بزنی چقدر رنگ وروت میپرید چه بشه با هاش سکس هم داشته باشی.
بریم سراصل داستان:
ما تونموقع در یکی از شهرهای اطراف تهران زندگی میکردیم ومغازه داشتیم ومن کمک پدرم مغازه داری هم میکردم .پدرم کارمند بود ومن در نبودن اون توی مغازه بودم وقتی بعداظهر میومد با هم برمیگشتیم منزل.آهان یادم افتاد ما در ان محل یک باغ داشتیم که ته باغمون یک در هم داشت که پشت اون زمین خاکی بود.
تا اینکه یک روز ظهر یک زن افغانی اومد مغازه ما برای خرید.قیافه بدی نداشت سفید رنگ بود واز من هم چندسالی بزرگتر وشروع کرد به خرید کردن که بمن گفت میدونی چیه ؟گفتم نه چیه ؟گفت شوهر من تو افغانستان توی جنگ کشته شده ومن و2تا بچه را توی ایران تنها گذاشت ومن باید شکم بچه را سیر کنم…من هم گفتم خب الان هم ما درحال جنگ هستیم و خیلی ها چنین مشکلی دارن با ساخت واین حرفا.
کم کم منظورش این بود که یکجوری به من داشت حالی میکرد که کمی بهش تخفیف بدم یا اینکه درقبال جنس مجانی به من حال بده ولی باورکنید من که تا الان حتی دستم به زن غریبه نخورده بود یکهو دستمو گرفت وشروع کرد به لمس کردن .ومن هم که داشتم از ترس واینکه اگه کسی بیاد تو چه خاکی برسرم بریزم تپش قلب میگرفتم ولی یک لحظه دیدم صورتم داغ شد وعرق نشست روی پیشانی من وقتی دست منو گذاشت روی سینه هاش ومن که حسابی سیخ کرده بودم داشتم از بیضه در میمردم .شبها بعضی موقعها خواب میدیدم وتحریک میشدم که میرفتم غسل میکردم ولی واقعی نبود .ولی ایندفعه واقعی بود ومن داشتم برای اولین بار سینه های یک زنومیمالیدم .باور کنید هاج وواج مونده بودم چه خاکی برسرم بریزم ووقتی اون منو اینطوری دید دستم برد توی شلوارش وگذاشت روی کسش.که چنان جوی به ما داد که انگاری دارم کس اوشینو میمالم .بگذریم اوشین کجا واین کجا.حسابی مخم فیوز پرونده بود.
خودشم دستشو برده بود تو شرتم وداشت با کیر نوجوانیم ور میرفت .به من گفت من ترا میشناسم ومیدونم که خونتون کجاست .اگه دوست داشتی من از در پشت باغ بیام بهت حال بدم ومن که به زور آب دهنمو قورت میدادم گفتم باشه امروز بعداظهر بیاتا ته باغ حال کنیم وبدون اینکه بمن پول جنسارو بده رفت وقتی بخودم اومدم دیدم 35 تومن نه 35000تومن کسری اوردم که رفت تو پاچه منه بدبخت.
با خودم گفتم خاک تو سرت جنسارو که دادی اگه نیومد چی .چه خاکی توسرم بریزم .به بابام چی بگم .توی این فکرها بودم در مغازه را بستم ورفتم خونه که اگه بابام اومد یکجوری امروز پاپیچم نشه تا یکجوری کسری مغازه را جبران کنم .بعداظهر که شد دمدمای غروب رفتم ته باغمون که دیوارش گلی بود وگه گداری از یک سوراخی ته زمین خاکی را میدیدم .راجع به باغمون بگم که پر از درخت انگور وانجیر و شاه توت است که هنوز که هنوزه همانطوری نگهش داشتیم .که یکدفعه دیدم زن افغانیه داره میاد.باور کنید داشتم طپش قلب میگرفتم .اب هنمو بزور قورت دادم .دستو پاهام گم کرده بودم .نمیدونستم چه خاکی توسرم بریزم .بیارمش تو نیارمش .اگه کسی میومد ته باغ ومنو بااین زنه میدید چه آبروریزی که نمیشد.با هر قدمی که بمن نزدیک میشد هم حس شهوت وهم حس ترس تمام وجودمو گرفته بود واینکه میخواستم برای اولین با یک کاری کرده باشم که جلوی هم سنام بتونم حرفی زده باشم.
تااینکه رسید واومد تو باغ .ته باغ ما یک انباری کوچیک بود که ما پیاز وسیب زمینی را انبار کرده بودیم.که خودش دستمو گرفتو برد تو انباری ودر یک چشم بهم زدن شلواروشورتشو کشید پایین وبی مقدمه کیر منو کرد توکسش وگفت عقب وجلو کن ومن هم که کیرم برای اولین بار میرفت توی کس یک داغی عجیبی منو گرفته بود وبه 2 دقیقه نشد که احساس لرزش عجیبی به من دست داد که تا زنه اینو فهمید خودشو از من دور کرد وآب من مثل فواره به درودیوار پاشید وباور کنید از ترس داشت خشکم میزد .زن افغانیه گفت خوب بود وکمی منو بوسیدو نوازشم کرد ودست آخر 400ریال گذاشت کف دستمو رفت ودیگه از اون به بعد ندیدمش .ولی فهمیدم که آدم باید قدر آدمهای بامعرفتو بدونه .خوش باشین وسلامت.اگه دوست داشتین نظر بدید تا داستانهای بعدی خودمو با توجه به بالا رفتن سنم براتون تعریف کنم.

نوشته: nojavani


👍 1
👎 0
47207 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

308046
2012-01-09 21:47:44 +0330 +0330
NA

bache kirii tavahomi.on zaman kon midadi ranget chi mishod

0 ❤️

308047
2012-01-09 23:40:41 +0330 +0330

داستانت تلگرافی بود واسه همین تخمی از آب در اومد باید روش کار میکردی. یک جوری نوشتی که اون زمان اگه میفهمیدن یک نفر یکی رو کرده آبرو ریزی میشد انگار الان اگه بفهمند جشن میگیرن. کله کیری الان هم این کار رو بکنی و بفهمند آبرو ریزی میشه و کونت میذارن.

0 ❤️

308048
2012-01-09 23:56:17 +0330 +0330
NA

ممنون به خاطر داستانت.
بعضى از قسمتاشو قشنگ توصيف كرده بودى و از بعضى جاها،مخصوصا قسمت سكسش سريع رد شده بودى.

0 ❤️

308049
2012-01-10 04:24:02 +0330 +0330
NA

به نظر من ، اين داستان نبود ، يه خاطره بود و خيلي خوب فضاي اون موقع رو تداعي ميكرد .
چقدر كشور ايران عقبمونده كيريه … به نظر من هر كسي كه تو ايران زندگي ميكنه تمام عمرش رو در جهنم به سر ميبره ، اي كير شتر وحشي تو كس حضرت فاطمه و كير فيل تو كون حضرت محمد كه ايران رو به اين روز سياه انداختند … هر چي اين ملت ميكشند از دين كيري اسلامه ، خار هرچي آخونده سگ آقاي پتيبل بگاد ، شاشيدم تو برگ برگ قرآن.

0 ❤️

308050
2012-01-10 05:03:10 +0330 +0330
NA

:)) :)) واقعا این زنای گرگ افغانی چی از جون این جوونای پخمه ی ایرانی میخوان

0 ❤️

308051
2012-01-10 12:28:19 +0330 +0330
NA

داستان بسيارساده
بودياد بدبختيهاي
دهه شصت خودم
افتادم.

0 ❤️

308052
2012-01-10 16:50:12 +0330 +0330
NA

kire olek va bolek .pat va mat .lorer va hardi .tam va jeri .ali baba va 40 dozde baghdad va … Az pahloo tu kune babat ba ein bache tarbiyat kardanesh .albate fek konam babat gozari bude oumade toro ride to kose nanat rafte .pulesham nadade

0 ❤️

308053
2012-01-11 06:31:01 +0330 +0330
NA

ah chetoone enqad fosh midin, aqa kheyli khoob bood, man khosham oumad, bazam benevis, shomaha bayad benevisid na in khali banda

0 ❤️

308054
2012-08-11 17:24:32 +0430 +0430
NA

کسکش گه نخور هیچوت کاری به دینو ایمون کسی نداشته باش

1 ❤️