اولین سکس منصور (۱)

1402/06/28

سلام دوستان این داستان مال هشت سال پیش
اسم منصور بچه خوزستان هستم اون موقع ۲۴ سالم بود یک پسر خوشگل و زیبا بودم با موهای بلوند و بلند و تیپ خفن داشتم همیشه به خودم میرسیدم از نظر چه ظاهری چه خودم هر جا میرفتم به خدا قسم دخترا بهم تیکه مینداختن.
دوست دختر داشتم فقط در حد تلفنی خیلی می خواستم کاری کنم یک گوشه یک لبی از همدیگه می‌گرفتیم.
یک روز برادر بزرگتر من مریض شد برای درمان دوتایمون رفتیم تهران داخل تهران یک هتل گرفتیم نزدیک بیمارستان که برادرم و من راحت باشیم برای رفت و آمد بیشتر وقت ها موقع نهار یا شام سعی میکردم تو رستوران هتل باشیم دقت کردم یک خانوم تقریباً ۴۰ ساله داشت موقع غذا حواسش به منه اونم تو هتل ما بود یک روز که برادرمو بستری کردم بیمارستان خیلی ناراحت بودم برای نهار نرفتم بیمارستان هم اجازه نمی داد من کنارش باشم فقط ساعت ملاقات برای شام رفتم تو رستوران هتل نشستم خودم تنها بودم دیدم همون خانومه که منو زیر نظر داشت آمد نزدیک بهم گفت اجازه میدی بشینم کنارتون منم هول شدم گفتم بفرمایید نشست گفت برای نهار نبودی ؟ گفتم اشتها نداشتم گفت چرا پس برادرت کجاست ؟ گفتم از کجا میدونی برادرم گفت خیلی شبیه همدیگه هستید گفتم درسته مشکلی داره بیمارستان بستری شده. یک مقداری با هم صحبت کردیم گفت پس بچه اهواز هستی برای درمان برادرت آمدی ؟
گفتم بله گفتم شما چی ؟ گفت من بچه تهران هستم ولی مدتی شمال زندگی میکنم برای فروش ملکم آمدم تهران کارامو بکنم برگردم بهش گفتم مگه کسی نداری آمدی هتل ؟ گفت نه بیشتر خانواده من خارج کشور هستند فقط خودمم و بچه هام که شمال هستیم البته چندتایی دوست خوب دارم ولی من تو هتل راحت هستم.
بهم گفت دوست داری بریم بیرون دوتایی یک دوری بزنیم ؟
منم حوصلم سر رفته خسته شدم از اینجا صبح ها دنبال کارهای فروش خونه الباقی روز تو هتل هستم.
گفتم دوست ندارم مزاحم شما بشم گفت این چه حرفیه من ازت درخواست کردم تو هم برای برادرت ناراحتی منم حوصلم سر رفته بیا بریم دوتایمون دور بخوریم بلند شدم با همدیگه رفتیم بیرون گفتم تاکسی بگیرم یا پیاده روی کنیم دیدم خندید گفت همینجا صبر کن الان میام رفت تو پارکینگ هتل با یک سانتافه سفید آمد شیشه رو داد پایین گفت بیا بالا بچه خوشگل احساس کردم از من خوشش آمده حالا به چه منظور نمیدونم.
رفتم نشستم تو ماشین رفتیم بیرون آهنگ گذاشت داشت با آهنگ میخوند نگاه من میکرد و می‌خندید گفتم خوشحالی ؟
گفت آره چرا نباشم یک بچه خوشگل بلند کردم دوتایمون زدیم زیر خنده گفتم اسمت چیه گفت مژگان گفت دوست داری با همدیگه یک سفر شمال بریم گفتم نه الان وقتش نیست باید کنار داداشم باشم گفت وقتی داداشت خوب شد چی می‌آیی بریم ؟
گفتم چرا که گفت همه خرجت با من گفتم بحث خرج نیست منم پول دارم خندید گفت اوف بچه پولدار هم هستی گفتم نه بچه پولدار نیستم ولی میتونم خرج کنم گفت خوبه خوشم اومد ولی من دوست دارم دعوتت کنم با خرج خودم البته اگه اون چیزی باشی که من میخوام گفتم چی میخوای گفت صبر کن خودم بعد بهت میگم گفتم باشه.
گفت تو هتل اتاق شماره چندی گفتم ۲۱ گفت من ۱۳ گفت اتاق گرفتی یا سوئیت ؟
گفتم نه اتاق دو تخته گرفتیم سویت برای چی گفت من همیشه سوئیت میگیرم چون دوست دارم راحت باشم گفتم خوبه گفت بریم هتل استراحت کنیم گفتم بریم برگشتیم سمت هتل تو مسیر بهم گفت معلومه دوست دختر نداری گفتم از کجا متوجه شدی گفت اصلا نه سرت تو گوشی نه چت میکنی نه با کسی در تماس هستی گفتم خوب حواست هست گفت بله پس چی رسیدیم هتل کلی ازش تشکر کردم بهش گفتم خوش گذشت صدام کرد بچه خوشگل نمیخوای شمارتو بهم بدی گفتم چرا که نه شمارمو بهش دادم نوشتش تو گوشی منم رفتم تو اتاق هتل رو تخت دراز کشیدم دیدم پیام آمد سلام بیداری بچه خوشگل تا گفت بچه خوشگل فهمیدم خودشه گفتم آره گفت قراره چند روز تنها باشی ؟
گفتم دو سه شب تا اون موقع داداشم مرخص میشه گفت تنهایی حوصلت سر نمیره گفتم چرا چیکار کنم چاره ای نیست گفت پاشو بیا یک طبقه پایین پیش من بهش گفتم نمیخوام مزاحمت بشم گفت پاشو بیا منتظرم.
منم بلند شدم از پله ها آمدم پایین نگاه اتاق ها کردم دیدم شماره ۱۳ تا رسیدم در باز کرد با خنده گفت سلاااااام منم خندیدم سلام کردم رفتم داخل دیدم با یک تاپ که خط سینه هاش پیدا بودن و یک شلوارک آمد جلوم بازو هاش بدنش سفید و ناز بود انگاری به خدا قسم یک بدن دختر ۱۸ ساله رو داشت ولی با سینه های درشت دستم گرفت گفت بیا بشین رو صندلی از داخل یخچال میوه آورد با شیشه ویسکی پنج انگشتی گفتم داخل هتل ویسکی آوردی گفت بله مگه اینجا ساک و چمدون میگردن گفتم راستی متوجه نشدم دوتا لیوان آورد با بشقاب و چاقو شروع کرد به درست کردن سلاد میوه دوتا پیک ریخت گفت بخور بچه خوشگل پیک ورداشتیم زدیم به همدیگه گفتم به سلامتی اون گفت به سلامتی خودت همینجوری که داشتیم میخوردیم گفت لباس راحتی نیوردی گفت چرا تو اتاق خودم هست گفت نه برای اینجا گفتم مگه شب قراره اینجا بمونم گفت آره عزیزم چه اشکالی داره تو تنها هستی منم تنهام دو سه شب داداشت نیست بمون پیشم صبح من میرم دنبال کارام تو هم برو بیمارستان پیش داداشت ظهر بیا اینجا شب ها میریم بیرون گفتم دوست ندارم مزاحم شما بشم گفت من خودم دارم درخواست میکنم بچه خوشگل گفتم باشه پس من برم لباس راحتی بیارم گفت نه لازم نیست بری و بیای کارمند های هتل متوجه میشن گفتم باشه چندتایی پیک خوردم خیس عرق شدم گفت گرمت شد گفتم آره رفت کولر روشن کرد گفتم من دیگه نمیخوام همینجوری کلم داغ شد.
چراغ های اتاق خاموش کرد فقط چراغ خواب گذاشت با یک موزیک ملایم گفت بیا برم رو تخت دستمو گرفت رفتیم رو تخت پاهاش گفت اینجوری میخوای بخوابی ؟
گفتم چه جوری گفت دربیار لباس رو گفتم چیزی زیرش نپوشیدم گفت شورت پات نیست ؟
گفتم چرا گفت با شرت دراز بکش راحت باش پشتش کرد بهم گفت بند سوتین مو باز کن براش باز کردم رفت زیر پتو شلوارک درآورد گفت بیا دیگه منم لباس هامو درآوردم رفتم زیر پتو پاهاش گذاشت لا پاهام یک جوری شدم کیرم داشت بلند میشد داشتم نگاه صورتش میکردم اونم داشت نگاه من میکرد گفت واقعا خوشگلی ها گفتم تو زیبایی و بدن خوبی داری گفت مرسی عزیزم دستش گذاشت رو صورتم آمد بوسیدم منم بوسیدمش چند بار این حرکت زدیم رفتیم لب تو لب منم دستم بردم رو سینه هاش گرفتم چه سینه های بزرگی داشت دستم بردم از زیر لباس با سینه هاش بازی میکردم گفتم بزار کسش بگیرم دیدم شلوارک درآورد شورت زیرش نیست کسش آمد تو دستم وای خیس خیس بود و لزج شهوت زده بود بالا گفت شرتت در بیار منم شرت درآوردم کیرم گرفت گفت اصلأ بهت نمیاد چنین کیری داشته باشی گفتم چشه گفت خیلی خوبه بزرگه گفتم واقعا یا داری مسخره میکنی؟
گفت واقعا راست میگم البته بعد از مدتها فهمیدم راست میگه چون کیرم تقریباً بیست سانته و کلفت گفت یک چیزی میخوام بهت بگم گفتم بگو گفت بالاترین لذت برای من سکسه دوست دارم هرچی میگم انجام بدی منم هرکاری بخوای برات میکنم گفتم باشه گفت حتما گفتم حتما گفت بشین نشستم بلند شد پاهاش باز کرد کسش آورد جلو صورتم گفت بخور گفتم خو بخوابی راحت تری منم برات میخورم گفت نه من اینجوری دوست دارم گفتم باشه داشتم کسش لیس میزدم با دستاش سرم گرفت فشار میداد تو کسش هی میگفت وای بخور بخور که دارم میمیرم از لذت گفت بسه بخواب رو تخت با دستمال صورتم پاک کردم دراز کشیدم آمد روبه‌رو یکم برام ساک زد بعد با کسش نشست رو کیرم گفت وای چه کیر بزرگی گفت پاهات باز کن همینجوری که کیرم تو کسش بود پاهاش جفت کرد خوابید تو بقلم همینجوری عقب و جلو میکرد گفت بچه خوشگل کیرت تمام کسمو پر کرد البته احساس میکردم کیرم داره میشکنه از درد ده دقیقه این حرکت زد گفت پاشو از پشت بزار تو کسم دولا شد منم از پشت کردم توش میزدم یکدفعه گفت فشار بده عشقم تا آخر متوجه شدم داره آبش میاد منم تا آخر فشار دادم بعد افتاد رو تخت گفت خیلی خوب بود دمت گرم حال کردم گفتم حالا نوبت منه گفت البته بلند شدم گفت کجا گفتم بزار خودمو بشورم گفت نمیخواد حالا بگو چیکار کنم برات گفتم بخورش گفت چشم عشقم شروع کرد به خوردن البته تا نصف میخورد کل کیرم تو دهنش جا نمیشد گفتم بسه بگیر بخواب خوابید پاهاش باز کرد داد بالا منم گذاشتم تو کسش البته دروغ نمیگم گشاد بود حالا چرا نمیدونم از بسکی کس داده بود یا چیز دیگه ای منم تو بقلش خوابیدم و میزدم گفتم ابم آمد چیکار کنم گفت بریزش رو سینه هام از همدیگه لب میگرفتیم و همینجوری داشتم میزدم ابم آمد کیرم از تو کسش کشدم بیرون رفتم رو سینه هاش با کیرم بازی کردم آبم اومد ریختمش رو سینه‌هاش و می‌خندید گفت قربونت برم عشقم ولی چقدر آبم اومد آبم مالید رو سینه هاش گفتم امیدوارم اذیت نشده باشی گفت نه اتفاقا لذت بردم خیلی وقت بود چنین سکسی نداشتم.
بعد گفت یادته بهت گفتم تو ماشین اگه اون چیزی که میخوام باشی همه چیزت با من گفتم آره گفت منظورم همین سکست و کیرته که واقعا حال کردم گفتم خوشحال شدم که تونستم از همه چیز راضیت کنم گفت یک چیزی ازت میخوام این چند شب کنارم باشی داداشت خوب شد بزار بره تو بمون چند روز پیش من گفتم هتل قبول نمیکنه گفت میرم بهترین جای تهران سویت میگیرم غمت نباشه گفتم باشه گفت اگه بخوای تا صبح سکس کنی چند بار دیگه میتونی ؟
گفتم احساس میکنم تا دو یا سه بار دیگه بتونم گفت خوبه البته منم خیلی گرم بودم تو سکس گفت میخوام یکم بخوابم میشه پشتم بکنم بهت تو هم از پشت بزاری تو کسم بمونه گفتم میشه ولی ممکنه چون حرکتی انجام ندم یا خوابم ببره کیرم بخوابه گفت اشکال نداره عشقم پشتش کرد دولا شد پاشو باز کرد کیرمو گذاشتم تو کسش پاهاش جفت کرد خوابید منم خوابیدم خیلی برام جالب بود اولین سکسم اونم با یک زن ۴۰ ساله اونم این شکلی میگم همه چیز خوب بود ولی مشخص بود که گشاد بود.
بیدار شدم ساعت ۶ صبح بود اون یک طرف تخت منم یک طرف بدن لختش دیدم خواب بود دوست داشتم سکس کنم ولی باید آماده میشدم برم بیمارستان از روی هوس دوباره از پشت بقلش کردم کیرم اول صبح مثل سنگ سفت شده بود از پشت فشار میدادم به کونش بیدار شد برگشت گفت جون راه افتادی خندم گرفت گفت من میخوام بچه خوشگل گفتم بلند شو سرپا مثل دیشب منم بشینم برات بخورم که دوست دارم گفت قربونت بشم مرسی که به فکرمی همینجوری بخور منم شروع کردم به خوردن کسش صدای نالش درآمد با دستش موهام می‌گرفت فشار میداد رو کسش گفت بسه بزار تو کسم منم آمدم تو بقلش کیرم نیازی به تنظیم نداشت چون کیرم مثل سنگ بود اونم کسش خیس بود در کسش فشار آوردم رفت داخل یک آهی کشید شروع کردم به زدن اول صبح چه حالی میداد گفتم اگه میشه بزار ایندفعه بریزم داخل گفت بریز عشقم بریز تو کسم منم داشتم میزدم خیسی کسش خیلی حال میداد فقط نگاه صورتم میکرد و می‌گفت بکن خوشگلم بکن این کس مال خودته آبم داشت میومد سفت بقلش کردم در حینی که آبم اومد تا آخر ریختمش توش همون لحظه خودش صداش درآمد و گفت وای چه حالی داد خیس عرق شدیم دوتایمون گفت منم آبم اومد عشقم بقلش کردم لباش بوسیدم گفتم داره دور میشه بریم ؟
گفت بریم تا ظهر که برگشتیم گفتم باشه گفت من برم حموم عشقم گفتم منم برم تو اتاق هتل خودم دوش بگیرم و برم بیمارستان همدیگه رو بغل کردیم خداحافظی کردیم انگاری دلش نمیومد ازم جدا بشه گفتم ظهر میبینمت عشقم از اتاقش آمدم بیرون رفتم تو اتاق خودم دوش گرفتم رفتم بیمارستان پیش داداشم تا ظهر بخواستم دوباره بیام پیشش همش پیام میداد دوستت دارم عزیزم دوستت دارم عشقم منم همش بهش میگفتم منم گفت ظهر ناهار بریم دربند ؟
گفتم بریم…
این داستان ادامه داره…
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: منصور


👍 10
👎 4
11001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

948439
2023-09-20 04:30:38 +0330 +0330

بنظرم واقعی بود ولی همراه با پیاز داغ

1 ❤️

948577
2023-09-21 02:57:05 +0330 +0330

نکشیمون یوزارسیف نبی

0 ❤️

948810
2023-09-22 10:29:30 +0330 +0330

موندم این داستان روچه حسابی ۷تالایک گرفته، داداش ال اس دی می زنی یاسورچه؟ اول گفت من اهل تهرانم ولی شمال زندگی می کنم تهران کارداشتم هتل زندگی می کنم ، بعدگفت من سوعیت گرفتم بعددوباره رفتیدهتل؟بین پسرهایِ خوزستان بچه خوشگل وموبلوند پیدانمیشه همگی پوست تیره وچهره یِ فاجعه باری دارند، می دونی چراکیرت دردگرفت وقتی نشست روش چون به جایِ۲۰ سانت ۵سانت بوده، اون جایی که بهش گفتی کیرش رومی خوای معلوم شد درت گذاشتن ، راجب غلط هایِ نگارشی واملایی هم نگم برات سکینه کص دست توانایی بیشتری دراین زمینه داره ،یه نمونش بغل درستِ نه بقل ،کیرم تواول واخرت اگه بهدنوشتن ادامه بدی.

0 ❤️