من احسانم 28 سالمه و گرایش هم به دختر دارم هم به پسر من صبح تا ظهر یه بوتیک مردانه کار می کنم تو یه پاساژ که صاحب مغازه خودش صبح تا ظهر کار اداری می کنه عصرا خودش میاد منم بعد از ظهر ها منشی یه باشگاه مردانم قد و هیکلم بد نیست رو هم رفته پسر جذابی هستم و این یکی از خاطرات سکس من توی بوتیکه.
ساعت کار پاساژی که مغازه داخلشه به این صورته که هشت و نیم صبح درب باز میشه تا دو بعد از ظهر دو در بسته میشه تا ساعت چهار و باز از ساعت چهار تا یازده و نیم شب تو اون فاصله دو ساعت ظهر خیلی از مغازه دار ها که نزدیک هستن میرن خونه خیلی هم تو پاساژ میمونن نهار و استراحت یه سرایدار و نگهبان هم داریم به اسم حسین بچه چهار محاله که طبقه اول یه اتاق داره بچه خوبیه سی سالشه و زن و بچه داره ولی خانوادش چهار محالن خودش تنها این جا ساکنه یه روز حوالی ساعت یک و نیم بود روز یکشنبه از صبح پاساژ خبری نبود منم دم در مغازه داشتم با موبایلم ور میرفتم که یه پسر تقریبا هیجده نوزده ساله پشت ویترین داشت جنسارو می دید یه شلوار جین تنگ قد نود پاش بود زاپ دار معلوم بود همه پشما رو زده از بین زاپای شلوار پاهای سفیدش مشخص بود با یه تی شرت تنگ صورتی با یه لهن دخترونه ای پرسید که قیمت این شلوار تن مانکن چنده گفتم قابل شما رو نداره خوشتیپ 480 تومن شما بپسندی تخفیف خوبی میدم فیس تو فیس شدیم گفت مثلا چقدر نگاهم به صورتش افتاد یکم آرایش داشت ولی خوشکل بود گفتم شما بپسند تخفیفش با من رفت تو مغازه سایز 32 شلوار را دادم بهش بره پرو کنه رفت تو پرو و شلوار و پوشید در پرو را باز کرد گفت این یکم گشاده میشه یه سایز کوچیکترشو بدین گفتم بله حتما نگاه کردم دیدم سایز 30 تموم شده فقط همونه که تن مانکنه رفتم در پرو درو زدم درو نیمه باز کرد جون چی میدیدم یه شورت بندی پشت باز پاش بود بدن مثل برف یه لحظه هنگ کردم و یادم رفت برا چی اومدم دم پرو اونم که متوجه نگاه من شد مثل این که خوشش اومده باشه گفت پس شلوار چی شد گفتم اگه مطمعنی میخوای سایز 30 تن مانکنه باید صبر کنی برات در بیارم با یه اشوه گفت اگه تخفیف خوب بدین چرا که نه گفتم چشم دیدم که پسره میخواره منم اهل حال ببینیم اگه حال میده یه حالی بکنیم شلوارو که ازش گرفتم گفتم بزار یه متر بیارم ببینم سایز سی بهت میخوره یا نه متر و اوردم لامصب عجب کونی داشت اونم دید من خوشم اومده در و باز کرد ایستاد روبه روم حین متر کردن کلی دست مالیش کردم اونم چیزی نمیگفت مغازه ما جز پرو همه جا لای دوربینه و مستقیم رو گوشی صاحب مغازس نمی شد کاری کرد اومدم از پرو بیرون کیر نیمه راستم خیلی تابلو بود اونم نگاهش به کیرم افتاد خندید گفت نمیخوای در مغازه را ببندی بیای اشاره کردم به دوربین گفتم اینجا نمیشه خوشکله و گفتم چند دیقه صبر کن شلوار و از مانکن در بیارم می رسم خدمتتون با دست کیرم و تو شلوار جا به جا کردم اونم شلوارشو پوشید و اومد بیرون من رفتم تو ویترین و مانکن را اوردم وسط مغازه و لختش کردم با این جیگر مشغول صحبت شدم گفتم اسمت چیه گفت سامی گفتم سامی جون اهل حالی یا نه گفت چه جورم کیرم دوباره یه تکونی خورد گفتم برو شلوار و بپوش ببین سایزت بود با هم میریم مکان من یه حال اساسی می کنیم خندید گفت باشه که حسین نگهبان پاساژ اومد تو گفت اقا احسان ساعت دو هستا نمیخوای بری اشاره کردم که مشتری دارم راش بندازم میرم حسین یه نگاه کرد به سامی و کیر راست شده ما تو شلوار کرد خندید گفت باشه سامی رفت تو پرو حسین هم نشست رو صندلی مغازه حالا این سر خر و چه کنم که حسین گفت همه تقریبا رفتن شمام مشتری راه بنداز تا با هم بریم من درو ببندم گفتم حسین جون شما برو پایین میام الان یه چشمکی هم بهش زدم حسینم فهمید خبریه گفت باشه تا اومد بره سامی در پرو باز کرد گفت این اندازس عزیزم همینو بر می دارم حسین یه نگاه خریداری کرد به سامی و نرفت سامی شلوارو عوض کرد و اومد گفت خوب حالا چجوری حساب کنیم منم نمی خواستم جلو حسین تابلو کنم گفتم قیمت این کار 480 شما 450 بده گلم حسین داشت پاهای سفید سامی از لای زاپای شلوارش دید میزد که سامی گفت ولی شما گفتی تخفیف خوب می دی قرار شد بریم بیرون حساب کنیم اینو که گفت حسین گفت شما اصلا نمیخواد پول بدی بردار مهمون ما سامی خندید گفت قرارمون یکی بودا دو تا شدین برا یه شلوار حسین یه نگاه به من کرد منم دیدم طرف خیلی جندس گفتم حالا مشکلیه حسین اقا میخواد حساب کنه مارم یه کون مهمون کنه سامی خندید گفت نه کجا بریم گفتم صبر کن من درو ببندم میریم مکان من تا حالا با حسین فقط در حد سلام و احوال پرسی و اینا بودم الان قرار بود باهاش کون بکنم حسین گفت مکان چرا بیا بریم اتاق من دیدم راست میگه گفتم شما با حسین اقا برو منم میام شلوارو میارم برات حسین دست سامی را گرفت و از مغازه برد بیرون من دو دل بودم برم یا نه شلوار گذاشتم تو یه بگ و در بستم و رفتم پایین دم در سرویس بهداشتی حسین ایستاده بود سامی رفته بود سرویس شلوار و دادم بهش گفتم بیا اینو ببر اتاقت من میارمش شلوار گرفت و رفت سمت اتاقش سامی اومد و گفت پس شلوار کو گفتم دادم حسین برد با خودش برو مشغول شو کارش تموم شد من میام خجالت می کشیدم جلو حسین بخوام کاری بکنم گفت بیا حالش به گروپشه گفتم بابا خیلی جنده ای تو گفت چه جورم گفتم به خودم هر چی شد شده دیگه بریم اتاق حسین یه اتاق 6 متری با یه تخت و تلوزیون حسین نشسته بود لبه تخت من و سامی کفشامون را در اوردیم و رفتیم تو نمیدونستم چی کار کنم سامی تا بگ شلوار و دید و خیالش راحت شد نشست رو به روی من و کمر بند من و باز کرد و کیر من که خوابیده بود را در اورد و شروع کرد به خوردن انصافا خوب می خورد داشتم آروم اروم تو دهنش راست میکردم کیر من یه کیر 17 سانتی متوسطه اونم حرفه ای داشت ساک میزد من داشتم حال میکردم که حسین هم اومد کنار من ایستاد و شلوار پارچه ای که تنش بود را در اورد یه شورت مامان دوز داشت سامی همزمان که داشت واسه من می خورد دست کرد تو شورتش و کیر حسین را هم در اورد وای یه کیر خری بود دیوث یه کیر سیاه با یه کله قارچی کلفت اندازه مچ دست نوزده بیست سانتی می شد من نگاهم به کیر حسین افتاد دلم واسه این بچه سوخت ولی گویا سامی جون کلی حال کرده بود با دیدن کیر کلفت و سیاه حسین کیر منو ول کرد و رفت تو کار کیر حسین همش تو دهنش جا نمیشد شروع کرد با دست و دهن براش ساک زدن من رفتم پشت سرش و با کمک خودش شلوار و تی شرتش را در اوردم انصافا خوب چیزی بود سفید بدون حتی یه دونه مو حسین بهش گفت بسه نخور میاد من شلوارم را در اوردم و نشستم لبه تخت سامی جون اومد و شروع کرد برام ساک زدن که حسین خواست بکنه تو سوراخش که بهش گفتم جون مادرت نکن که گشادش میکنی دیگه به درد ما نمیخوره سامی خندید و پاشد ایستاد برگشت سمت حسین یه تف زد سر کیر من یکی هم به سوراخ خودش و نشست رو کیر من کونی خیلی گشاد بود ولی سوراخ گرمی داشت حسینم ایستاد رو به روش و شروع کرد به گاییدن دهنش انصافا صحنه جذابی بود من از دیدن کون خوشکل و سفیدش که داشت رو کیرم پایین و بالا میشد داشتم حال میکردم و معلوم بود سامی هم از گاییده شدن کون و دهنش داره حال میکنه حسین از دهنش کشید بیرون معلوم بود داشت ارضا میشد ولی من تازه موتورم گرم شده بود سامی بلند شد و خوابید رو تخت لنگاشو باز کرد گفت بیاین بگایین سوراخمو حسین پاهاشو گذاشت سر شونش و و کیر خرشو تو سوراخ سامی جا داد وای صحنه جذابی بود یه کون سفید با یه سوراخ صورتی داشت با یه کیر سیاه کلفت گاییده میشد سامی کیر من و گرفت و داشت برام جق میزد و اه و اوهش از اون کیر سیاه رفته بود بالا معلوم بود داشت حال میکرد که حسین ده پونزده تا تلنبه زد و تا دسته جا کرد تو کون سامی و یه اهی کشید و ابش و خالی کرد تو کون سامی و کیر کلفتشو کشید بیرون سوراخ سامی اندازه دهنش باز شده بود و داشت ازش اب کیر میچکید با یه دستمال پاکش کردم پاره شده بود ولی جنده هنوز دلش کیر میخواست داگ استایل گذاشتمش لب تخت و شروع کردم به گاییدنش سوراخش گشاد شده بود ولی هنوز گرم بود یه 5 دیقه تلنبه زدم حسین هم نشسته بود لب تخت سامی هم با دست با کیرش بازی میکرد داشتم دیوانه وار تو سوراخ پاره شدش تلنبه میزدم اونم معلوم بود حسابی پروستاتش تحریک شده داشت حال میکرد اروم اروم کیر حسین را میدیدم که تو دستاش داره بزرگ میشه و باز راست میکنه تلنبه هام را محکم تر کردم و کیرم و کشیدم بیرون و همه ابمو رو کمر سفیدش خالی کردم کیر حسین تو دستاش راست شده بود بلند شد و نشست رو کیر حسین یا یه حرکت همه اون کیر کلفت و جا داد تو سوراخش و شروع کرد به پایین و بالا شدن و جق زدن دیدن منظره کیر کلفت و سیاه حسین که داشت تو سوراخش جلو عقب میشد واقعا جالب و حشری کننده بود سامی سرعتش را بیشتر کرد و برا خودش جق زد با صدای ناله ای ارضا شد و خالی کرد رو بدن حسین حسین بلندش کرد و نشوندش لب تخت و پاهش و باز گذاشت رو شونش و بعد چنتا تلنبه وحشیانه باز اهش بلند شد و ارضا شد بیچاره سامی پاره و پوره شده بود زیر دوتا کیر من شلوارم و پوشیدم و زدم از اتاق بیرون رفتم تو پارکینک تا اومدم بیرون سامی هم دم در پاساژبود بگ شلوارم دستش بود سوارش کردم تا یه جایی رسوندمش و شمارشو گرفتم برا برنامه بعدی تو مسیر همش دستم تو زاپای شلوارش بود و گاییده شدنش با کیر کلفت حسین جلو چشمم دوباره داشتم راست می کردم که پیادش کردم

نوشته: r.99