تبدیل دوست پسر ب شوهر (۴)

1401/09/30

...قسمت قبل

محمد ترکیه موند بود هنوز
چنبار دیکه ابشو اوردم
بدجور بهش چسپید بود روز اول که با خانوادش نرفته بود بیرون تا شب سه بار جق زد و هربار منو مینداخت زیر یه غریبه
کسم می خارید و حشرم زد بود بالا
اینبار اخری بدون اینکه منظوری داشته باشم از دوستاش(همکلاسیاش) پرسیدم
زیاد با دوستاش اوکی نبود برا رفتن بیرون چنبار بیشتر تو دورهمیاشون نبودم
و این باعث شد ازم بپرسه فلان دفه سعید و میلاد یادته
گفتم اره
گف قبل تو جنده زیاد باهم میکردیم
خندیدم گفتم بعد من دیگه خودت فقط جنده میکردی
گفت یبار نوبتی یه دختر اوردیم کردیم ولی جلو هم بودیم
سعید کیرش خیلی خوشکله
سفید و بزرگ مث این پورن استارا
میلاد هم خودش قسم میخورد که قرص نمیخوره ولی کمرش بدجور سفته کیرش بلند نیست مث سعید ولی کوتاه و کلفته
خیلی اونبار بهم چسپید بهمون
کونیه عوضی دوس داری زیر رفیقات بخوابم اره بیغیرت
اره
میخوای جدی برنامش بریزم زیرشون بخوابم
محمد :چطوری؟
اونا میدونن ترکیه هسی
محمد :ار
به بهونه تو میرم در خونه مجردیشون (بچه شهرستان بودن مث من ولی محمد خودش چن پشت تهران بودن البته اصلشون بر میگشت سمت همدان اونورا)
می گم دعوا کردیم از یه ده دوازده روز پیش دیگه خبری ازش ندارم جواب پیام و زنگام رو نمید
محمد : نه بابا اینا اینجوری نیستن که بیان تو کار دوس دختر رفیق مخصوصا تو که میدونن من چقد می خوامت
من یجوری لباس میپوشم که شق کنن برام
مانتو جلوباز
اون تاپ کوتاهمو می پوشم که سینه هامم میندازه بیرون
همون تیپ تو خونه رو می پوشم فقط یه مانتو با ساپورت کوتاه ک خیلی چسپونه
محمد : جووون من همی الان دلم خواست
می رم اونجا میگم بهت زنگ بزنه تو یکم دروی بگو پشت سرم من میزنم زیر گریه
اون دعوتم میکنه تو
بعد میگم مشروب داری یکم میخورم مثلا حالم خوب بشه و حالم عوض بشه
تو مستی قبل تو بیشتر دوست پسرام اینحوری باهام سکس می کردن
محمد : جنده خودمی دیگه
از همینت خوشم میا جنده کوچولو
مریم می ترسم بد بشه
بد نمیشه عزیزم
اینا که میرن از اینجا اگه بمونن هم انگار به تو خیانت کردن هیچ وقت هیچ جا نمیگن هر کدوم منو بکنه
به ضرر خودشونه چون با گفتنش منو از دس میدن ولی اگه نگن تو دلشون همیشه منتظرن بازم منو بکنن
حالا دوس داری زیر کدومش بخوابم
سعید
دوس دارم از کون بکنتت مطمنم جر میخوری
خلاصه همین وسط چت بودیم که زنگ زدم گفتم نمال کیرتو
محمد : چرا
همین الان میرم در خونه سعید و میلاد
محمدم ایقد حشری بود نه نیاورد
راستش محمد قبلا بهم گفته بود دبیرستان که بود زیاد پسر داییشو می کرد
بعد ای جریان جنده بازیای من و حس بیغیرتی خودش ک تاز کشفش کرده بود
حدود شیش ماه بعد ازدواجمون بود بهم گفت یادته پسر داییمو زیاد می کردم
راستش چنباری هم اون منو کرد
خیلی خوب بود ولی روم نمیشد بهش بدم چون اون بیشتر دوس داشت بده و کوچیکترازم بود تا ابم میومد اونم با جق ابش میاوردم
همون موقع ها داستانای بیغیرتی رو ناموس که میخوندم خیلی خوشم میومد حس میکنم کون دادنم بیغیرتم کرد
نکه میگم همه بیغیرتا کونین ولی خیلی از کونیا این حس بیغیرتی دارن
اخه پسر داییم گاهی میگفت بیا مینا رو بگیر که باهم بکنیمون
مینا خواهرش بود
این برا این گفتم تا بعد براتون یچی بگم
رفتم در خونه میلاد و سعید خونه بودن
بابا سعیدم خونه
که بعد از یه ربع که داشتم غر میزدم
یهو در باز کردن و کلی حال واحوال پرسی
سعید گفته بود نامزد میلاد
و میلادم بهم گفت بابا سعید هس اگه چیزی گفت بدون سعید اینو کفته چون باباش خیلی مذهبی بود
تا بابا سعید اومد میلاد منو کشوند یه طرف در رو به بیرون و گفت یکم جم و جور کن مانتوت رو سعید گفته تو نامزدمی
منم با یه ناز کش دار گفتم چششم عزیزم
بابا سعید که داشت می رفت بر خلاف اینکه می گفتن مذهبیه و میترسیدن شر بشه برا سعید
خیلی گرم برخورد کرد و داشت منو با چشاش می کرد
تا رفت با خنده گفتم بابای دوستت زنتو با چشاش خورد
میلادم با این حرف من کرم ریختناش شروع شد و هعی خودش برام شیرین میکرد من گفتم میشه زنگ بزنی به محمد کلی داستان سر هم کرد
گفتم نمی خوام چیزی بگی یا بگم ک دوستیتون بهم بخوره فقط می خوام صداش بشنفم
بعد ک محمد جواب داد میلاد برخلاف محمد کشش نداد ک سوتی نده و جلو محمد ضایع نشه
نگو یه پیامم داده بهش ک دوس دخترت در خونس
بعد محمد همین برام فوروارد کرد
به محمد گفتم بگه هرکاری میگه انجام بده اشکال ندار احتمالا میخواد تو بهم زنگ بزنی
زنگت بزن مثلا من خبر ندارم
صدا محمد ک شنیدم از پشت گوشی , مثلا از ترکیه و جاها دیدنیش تعریف میکرد
من دسمال گرفتم جلو چشم و مثلا شروع کردم به گریه میلاد زود قطع کرد
بعد گفت میخوای من پا درمیونی کنم
گفتم نه بعد دعوام میکنه میگه چرا دوستام وارد مسایل خصوصیمون میکنی مشکل خودمون مال خودمونه
بعد رفت اب بیاره یه تعارف زد من تو هوا گرفتمش
حس کردم میلاد یکم جا خورد
اب ک خوردم گفتم بابا سعید چرا اینجا بود
گف اومده پیش دکتر یه عمل سر پایی دار
گفتم لابد پروستات خندید
گفت اره
منم گفتم اونا هفته ای یبار می خوابیدندپیش خانمشون ایجورشدن
وای بحال شما پسرای این دوره که هر روزمیخواین
میلاد کلا میخندید و با اینکه پسر سر زبون داری بود ولی انگار هضم وقایع براش سخت بود
گف محمد خودت ازهمه بدتر
گفتم چطور
گفت خودت میدونی
گفتم اره من میدونم تو چطو میدونی وقاه قاه خندیدم
بعد گفتم مرسی
گفت چرا
برا همین شوخیات و حرف زدنات حالم بهتر شد من دوست زیادی‌ ندارم فقط محمد بود که الکی یکی دوهفتس قهره
گفت زن و شوهر دعوا کنن ابلهان باور کنن
هنوزتو اشپزخونه سر پا بودیم
گفت بفرما بشینین
گفتم سعید و باباش زود نیان
گف نه تا هشت نه شب گیرن
گفتم ایشالله ک سلامت باشن
نشستم رو مبل فوری گفتم از اون شیشه ها ندارین ک جشن تولد محمد خوردیم
میلاد بدون هیچ حرفی رفت اورد و مزه هم اورد و شروع کرد به ریختن
مثلا خودم می زدم به اون راه ولی پیکای سنگینی میریخت
نمیخواستم گیج و مست باشم برا سکس
پیک چهارم بود ک گفتم یه موزیک بزار برقصیم
میلاد موقع پاشدن کیرش جابجا کرد و شروع کردیم ب رقصیدن
من مانتو و روسریمو دراوردم
میلاد دستمو گرفت گفت مث این عروس خارجیا قرش بده ببینم
یه دور زدم و از پشت رفتم تو دستاش
بعد که پاشدم چرخیدم و همون پشت بهش می رقصیدم
میلادم دستش گذاشته بود رو پهلوم و نه می چسپید بهم نه دور میشد ازم
نمی دونم از اینکه من اینجور دارم خودمو جندش میکنم خوشش میومد یا واقعا می ترسید خودش پابزاره جلو
یکم خم شدم رو ب جلو و قشنگ کونم انداختم تو بغلش
میلاد از پهلوهام دستاش اورد رو کمرم و گفت جووون
همینکه کمرمو صاف کردم سرمو برگردوند ولبامو بوسید منم همراهیش کردم
انگار ک موتورش روشن شده بود
دستشو انداخت رو سینه هام و همراه لب گرفتن سینه هام می چلوند
دستش انداخت زیر تاپم و سوتینمو داد بالا
خم شد رو سینه هام و مث وحشیا سینه هام مک می زد
سوتین و تاپم دراورد نشستم رو مبل درازم کرد روم خوابید دوباره شروع کرد به سینه خوردن
خیلی خوب می خورد
سرشو به سینه هام فشار می دادم ده دقیقه داشت سینه می خورد
کم کم اومد رو نافم
بعد ساپورتو شورتمو باهم پایین کشید
پاها بازکرد شروع کرد ب لیسیدنم
عالی میخورد کوسمو
یکم که کوسمو خورد برم گردوند تف انداخت رو کونم و سر کیر رو فشار میداد رو سوراخم
نشست رو پاهام
دوباره تف زد رو سوراخم
ایندفه سرکیرشو با زور داد داخل ک داد زدم وااای درش بیار بیشعور یواش تر
که روم خوابید و همه کیرشو کرد تو کونم
التماس و فحش و گریه باهم بود
که شروع کرد تلمبه زدن اصن فرصت نمیداد
نفسم بند اومده بود از درد
مث اسب تو کونم تلمبه میزد
بیست دقیقه تلمبه میزد من زیرش بودم و اون روم بود
بعدش پاشد
کیرش دراورد و سه انکشتش داد تو که اصن حالیم نبوود و شروع کرد تند و تند کونمو انگشت کردن
خیلی خوشم میومد و نالم اتاقو پر کرده بود دوباره اومد روم یه تف دیگه زد و دوباره کامل کیرشو تا ته انداخت
و کامل در میاورد دوسه بار کامل زد و هربار من زیرش میمردم یه حال عجیبی داشتم
موقعی کیرشو می کشید کونمو میدادم عقب تا دیر تر دربیاد
خیلی خوب و حرفه ای میکرد
۴۵ دقیقه بکوب تو کونم تلمبه زده بود
بعد فهمیدم همون اول ک برم گردوند رو کیرش اسپری زد و کاندوم روش کشیده بود
داگیم کرد رو مبل
شکمم رو مبل بود کونمو دادم عقب
گفت جنده من کیه خوشم نیومد
ک اینجوری باهام میکرد ولی
هیچی نگفتم تا جون تو دست بود زد رو لمبه هام
اشک تو چشام جمع شد گفتم تو
گفت تو نه شما
تو چیه منی
جندتونم
دیگه چیه منی
کونیه شمام
دوباره سوارم شد و تو گوشم گفت کیرم تو کون مادرت با کون زاییدنش
دوس داری کوس مامانت بزارم کونی
منم فقط می گفتم اره
ازش ترسیده بودم و حس شهوتم رفته بود
بعد بیس دقیقه ک داگی و تند تند میزد تو کونم
صدای باد کونم میمومد
گف خوب می کنمت
گفتم اره
کیر من بهتره یا محمد
کیر تو
ایقد تحقیرم کرده بود که با گفتن عزیزم دراز بکش
با گریه گفتم چشم قربونت بشم
نفهمیدم چطو اینجوری مطیعش شدم
گفت می خوای همیشه اینجوری بکنمت
عزیزم
اره
دست کرد رو کوسم بیس ثانیه مالید ک ارضا شدم
سومین باری بود که تو این یه ساعت ارضا شدم
اینبار پاهام لرزید
میلاد کیرش بیرون کشید کاندوم انداخت و همراه با لرزیدن من کیرش دوباره جا کرد و نعره زنان همه ابش ریخت تو کونم
حس کردم داره توم میشاشه ایقد زیاد بود ابش و دل زدنای کیرش حس میکردم
چند دقیقه ای روم دراز بود گوشیمو بهش دادم موقع پاشدن گفتم میشه از کونم فیلم بگیری ببینم چی ب روزش اومد
می خواسم فیلم کونم و کیر میلاد بعدا بفرسم برا محمد
یکمی گرفت و بعد میر خودشم نشون داد گف ببین این کیر یادت باشه مریم خانم
این بود که اینجوری بازت کرده
بعد گف برو حموم تا ابم از کونت نریخته اینجور که معلومه این زودیا سوراخت جم نمیشه
من حموم بودم داد زدم میلاد یه حوله بهم بد که از دیدن سعید خشکم زد
میلاد پیام داده بود به سعید بیا مریم دارم میکنم
سعیدم باور نکرده بود
میلادم از تلمبه هاش و فضای خونه بیس ثانیه فیلم فرستاده بود
سعیدم باباش رو دودر کرده بود گذاشته بودش خونه یکی از اقوامشون و سرعتی خودشو رسوند
حوله رو گذاشت رو لبه در اومد تو حموم گف برو قمبل کن تا بیام
گفتم سعید خواهش می کنم
که یکی خوابوند توگوشم گفت خواهش می کنم خواهش نکن
رفتم تو حموم سعید اومد تو دسمو گرفت گفتم نمی تونم سکس کنم
گفت گوه نخور کونی یه ساعت زیر کیر میلاد بودی تا ندی نمیری مث ادم کونت بده بعد گورت گم کن هرجا خاسی برو
گفتم تورو خدا سعید یبار دیگه جبران میکنم الان نمی تونم
گفت چرا نمی تونی
گفتم درد دارم
گفت کجا
عقبم
عقب نه دقیق بگو
سوراخم
سوراخ چی
سوراخ کونم درد می کنه
گف قمبل کن اگه دیدم نمی تونی نمی کنمت
گفتم بخدا یبار دیگه میام پیش خودت
که یکی دیگه خوابوند تو گوشم
من اشک ریزون دستام گذاشتم رو زمین قمبل کردم
گف سرت بزا زمین با دستات بازش کن
هرچی میگفت با ترس فقط انجام می دادم
سر کیرش گذاشت رو سوراخم
مث اتیش بود
خواسم پاش نزاشت ولی اروم و با حوصله اون کیر هیولاش رو جا کرد تو کونم
یه ربع بیس دقیقه صبر کرد که عادت کنم و بعد بلندم کرد سرپایی تو کونم تلمبه می زد.
بعد رفتیم پیش میلاد
جلوش رو مبل داگیم کرد و شروع کرد به تلمبه زدن
که میلاد دوباره شق کرد
خلاصه اون روز تا ۹ شب به میلاد و سعید نوبتی کون دادم حسابی گشاد گشاد شده بودم
اسنپ برام گرفتن و فرستادنم خونه
رسیدم خونه به محمد پیام دادم دوستات بعد پاکش کردم نوشتم همکلاسیات جرم دادن
به قول خودش اینا دوست نیستن
همکلاسیمن زیاد روشون حساب نمی تونم بکنم
البته حقم داشت اینحوری که منو جر دادن
اگه نمیخواستم بدمم می کردن منو
خلاصه از سیر تا پیاز براش تعریف کردم
قشنگ شوق رو تو چشاش میدیدم
خمار خمار بود چشاش
وسطاش جق زد و ابش اومد
کامل بیغیرتش کرده بودم
البته شایدم بیغیرت بود فقط باید ابزارش مهیا می شد
بعد گفتم یه چی دارم واسط که تو کونت عروسی میشه اگه بگم
گف چی
فیلمی که میلا گرفته بود و یه ۲۰ یا ۳۰ ثانیه بودو واسش فرستادم
تا الان که الانه داره اون فیلمو و هروقت ماموریت میره با همون جق میزنه
گرچه ما سکس ضربدری و موازی زیاد داشتیم ولی خودش میگفت اینکه خودت تنهایی با یکی سکس میکنی و بعد برام تعریف می کنی خیلی اب بیغیرتیمو بیشتر میاره
بعد فیلم گفتم باید تو هم بهشون کون بدی
تا برابر بشیم
اینا منو بدجور کردن
کاش رفته بودم به دوست پسرای قدیمیم می دادم
البته به شوخی گفتم ولی اون جدی جدی گفت به اونا نمیتونم بدم ولی هرکی خودت گفتی به شرط اینکه تو هم باشی می دم ولی بیشتر خوشم میاد تو بدی
اینحا بود که یوسف اومد تو ذهنم
گفتم هم فاطی به سکس ضربدریش میرسه هم من میخمو میکوبم برا همیشه و محمد مال خودم میشه
محمد یبار به خودم داده بود و مشخص بود از کون دادن خوشش میاد ولی اینکه به یه پسر جلو من بده
ومن راضی باشم
اگه کونی باشه ارزوش اینه زنش بزار کونش بد
گرچه الان به این نوع ادما دوجنس گرا میگن

ادامه دارد…

نوشته: مریم


👍 21
👎 6
30001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

907537
2022-12-21 03:07:02 +0330 +0330

کاملا مشخصه که از زبون یه اقا این چند قسمت داستان شما داره بیان میشه و آرزوهای یه جوانی جقی رو به شکل داستان دراوردی

1 ❤️

907553
2022-12-21 05:10:06 +0330 +0330

عالی مینویسی :)
خسته نباشی و ادامه بده!

0 ❤️

907557
2022-12-21 06:02:00 +0330 +0330

اینکه زدنت و کردنت خوب نبود ولی در کل باحاله. ممنون

0 ❤️

907599
2022-12-21 17:19:26 +0330 +0330

خیلی جنده باحالی هستی!‌ آباد کردی همه جا رو که؟!‌ 😂 😂

0 ❤️

907617
2022-12-21 23:14:16 +0330 +0330

این دروغایی که گفتی راسته؟؟؟؟

0 ❤️

911553
2023-01-20 18:03:20 +0330 +0330

دوسطر خوندم ارزش وقت صرف کردن نداری آقا پسر تو مغزت بیماره برو دکتر حتما برو دکتر

0 ❤️

920834
2023-03-29 08:43:16 +0330 +0330

چرا دبگه ادامه ندادی داستانت قشنگ بود پنجش رو هم بنویس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها