ترس از خیانت

1401/08/26

عکساشو از تو اینستا نگاه میکردم و این دومین بار بود قلبم برای یه نفر میتپید…همش با خودم مبگفتم من متاهلم بابا این چه کاریه…من زن دارم باید تمام احساساتم واسه اون باشه…ولی اخر شبا یا وقتایی که تنها بودم عکساشو نگاه میردم و دوس داشتم بهش نزدیک تر بشم…اسمش خاطره بود و یه پیج مشاوره و فروش گل تو اینستا داشت…خانمم ازش گل میخرید و یکی دو بارم با خانمم رفته بودم در خونشون واسه گرفتن گل…تولد خانمم بود و میخواستم سوپرایزش کنم واسه همین گلهای زیادی از خاطره سفارش دادم و به این بهونه دوس داشتم از نزدیک ببینمش…
پیام دادم سلام خوبید؛
جواب اومد سلام وقتتون بخیر برای مشاوره و خرید در خدمتتون هستیم.
"راستش چنتا گل پتوس میخواستم از اون همیشگی ها
"ببخشید ولی فکر کنم اولین باره از ما دارید خرید میکنید از کدوم پتوس ها
"من آیان هستم شوهر بنفشه ببخشید مزاحم شدم
"سلام آقا آیان حالتون چطوره بنفشه جان خوب هستن؟
ممنونم سلام دارن خدمتتون
راستش برای تولد بنفشه جان میخواستم سوپرایزش کنم و تو بالکن رو حسابی سبز کنم خوشحالش کنم.برای همین مزاحم شما شدم.
جواب داد خیلی هم عالی تولدشون مبارک من عکسارو میفرستم انتخاب کنید از کدوم نوع مد نظرتون هست.
جواب دادم خیلی ممنون لطف میکنید واقعا…
اولی و دومی و سومی پتوس نئون و مرمری و عادی بود سومی عکس خودش بود با یه گلدون پتوس ارتشی.بهش گفتم چقدر گل تو این عکسه موندم کدومو انتخاب کنم
اولش جواب نداد فکر کردم الان پیام میده خفه شو مرتیکه بی ادب اگه بخاطر بنفشه نبود حالیت میکردم…پیام داد جز اونکه تو دستمه مگه شما گل دیگه ای میبینید ؟
دودل شدم براش بفرستم نفرستم هی شیطونو لعنت میکردم هی میگفتم من زن دارم این لاس زدنا چیه بی شرف
اخرش فرستادم بله یکی دیگه هم هست که خیلی از گلهای دیگه قشنگتره
واای داشتم میمرد و قلبم تند میزد و گفتم بدبخت شدم تازه فهمیدم چه غلطی کردم هرچی انسند زدم که نره براش دیگه دیر شده بود…
پیام اومد که عکسارو دوباره نگاه کنید لطفا از هرکدوم خواستید سفارش بدید که اماده کنم براتون و بگید برای چه روزی میخواید…
اوف یکم اروم شدم و یه نفس عمیقی کشیدم و گفتم خداروشکر که اینم مثل بنفشه خنگه بابا هیچی نمیفهمه.شایدم خودشو زده بود به نفهمی…
بهش گفتم از هر کدوم سه تا بی زحمت و برای فردا اگه امکانش هست مجموعا میشد دوازده تاگلدون…
بنفشه خیلی گل دوس داشت بالکن ما پر از گلهای مختلف بود برا همین‌میخواستم یه قسمتی رو مثل دیوار سبز درست کنم و خوشحالش کنم
خودمم نمیدونستم چه غلطی دارم میکنم چی دارم میگم به خاطره ولی وقتی باهاش حرف میزدم حس خوبی داشتم
پیام فرستاد متاسفانه فردا نمیتونم اماده ش کنم باید برم گلخونه براتون بیارم و تا تمادش کنم حداقل یه روز وقت میبره…اشکالی نداره؟
بهش گفتم واسه ی فردا میخواستم ولی فدا سرتون ممنونم از زحماتتون گفتم یه منتی هم سرش گذاشته باشم شمارمم براش فرستادم که اگه میشه تو واتساپ یا پیامک بهم خبر بدید اگه اماده شد ممنونم.
فردا شب تو واتساپ پیام اومد سلام آقا آیان من خاطره هستم ببخشید بد موقع مزاحم شدم فردا ظهر گلها اماده س تشریف بیارید ببرید ممنون.
پیام دادم سلام خاطره خانم خیلی خیلی زحمت کشیدید ممنون از زحمتهای شما اگه امکانش هست یه لوکیشن ارسال کنید من متاسفانه ادرس رو فراموش کردم ممنونتون میشم .
ارسال کرد و من دل تو دلم نبود…
تو داستانهای شهوانی از سکس های احتمالی خونده بودم و اینکه طرف یه دفه میره اونجا میبینه در بازه و اون لخته و سکس میکنن و اینا پیش خودم داشتم فکر میکردم و خر ذوق شده بودم و رفتم پشمارو ریختم تو حموم محض احتیاط…فردای اونروز من زودتر رفتم و زنگش زدم:
الو سلام خاطره خانم خوب هستید
سلام آقا آیان حالتون چطوره شما خوبید
ممنونم ببخشید من جلو آپارتمان هستیم کدوم زنگو باید بزنم
عه الان تشریف اوردید گلها رو چنتارو اماده نکردم
اشکال نداره همینجوری میبرم
در و زد وا شد و گفت تا شما تشریف بیارید بالا من اماده میکنم سریع و ببخشید یه مقداری معطل میشید
من در رو باز کردم و وارد شدم دوباره زنگش زدم ببخشید خاطره خانم طبقه چندم بودید
طبقه دوم بفرمایید بالا
من خوشحال و شادان داشتم میرفتم بالا و همه چی رو تموم شده حساب میکردم و اصلا هم پیش خودم نمیگفتم بابا طرف شاید بچه هاش باشن خانواده ش باشن شوهرش نرفته باشه اصلا سر کار تو دیگه چه ادم هول و کیر تیزی هستید …
رفتم بالا دیدم یه در بازه گفتم تاماممممم…‌
زنگشونو زدم دیدم یکی گفت رضا جان میای کمک این گلهارو ببریم بیرون
یه لحظه چشام سیاهی رفت و گفتم کیر تو این زندگی و کیر تو داستانهای تخمی تخیلی شهوانی …
رضا شوهرش بود اومد دم در اینو وقتی خاطره اومد و معرفی کرد فهمیدم …گلهارو گذاشتن تو اسانسور و اومدن گذاشتیم نو ماشین و من حال خرابی داشتم اصلا دیگه نفهمیدم چی داره میشه و رضا داره چه کس شعرایی میگه و اینا…
فقط یادمه به خاطره گفتم لطفا مطلقا به بنفشه نگید براش**** گل گرفتم میخوام سوپرایزش کنم …اونم گفت چشم خیالتون راحت و خدافظی کردیم و رفتیم…


نوشته: آیان


👍 6
👎 6
28901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903116
2022-11-17 01:06:22 +0330 +0330

کیر تو نوشتت

1 ❤️

903122
2022-11-17 01:39:47 +0330 +0330

کیرم تو این داستانت
داستان که چ عرض کنم ، کستان
آخه زن جنده این چ خضعبلاتی بود تلاوت کردی

1 ❤️

903156
2022-11-17 07:54:51 +0330 +0330

خیلی بامزه بود

1 ❤️

903175
2022-11-17 10:03:05 +0330 +0330

حالا دوستان میگن کسشره یا چمیدونم چعار تا فحش دیگه
اما خب داستان یا همون خاطرت ملموس بود برام و ازش لذت بردم
از این خاطرات شاید خیلیامون داریم اما بیانش نمیکنیم

1 ❤️

903210
2022-11-17 20:18:53 +0330 +0330

دمت گرم کیر خوردن به این میگن 😂 😂

0 ❤️

903219
2022-11-17 22:36:11 +0330 +0330

عالی بود . خیلی از این جقی - توهمی ها که اینجا داستان می نویسند طوری ادعا دارند که به هر دختری نگاه می کنند فوری زیرشان می خوابند. اما داستانت پایان قشنگی داشت نشون می ده بر خلاف تفکر رایج جقیان - همه زنها جنده مادر زاد نیستند.

1 ❤️

903266
2022-11-18 05:38:41 +0330 +0330

لایک کردم چون به نظرم صداقت همیشه قابل تحسینه

1 ❤️