جفر بذار ببینمش

1395/11/20

سلام
تابستون بود صبح زود رفتم دنبال استاد (دوستمه مهارت ویژه ای داره منم استاد صداش میکنم) گفتم امروز جون میده بریم سر صبح لب چشمه یه دوش بگیریم اونم همیشه پایه این یکی برنامه بود جفتمون گرمکن ورزشی میپوشیدیم و از این لحاظ گاو پیشونی سفید روستا بودیم ، گفتم استاد اون شامپوی تخم گاویتم بردار (خیلیم شبیه تخم گاون این شامپوی تخم مرغیا) استاد رو به من کرد و گفت بزغاله با این حرفت هوس کردن گاو زد ب سرم اول بریم گاو بکنیم بعد بیاییم ی آبتنی مشتیم بکنیم یکی زدم پس کلش و گفتم خاک توو سرت منم مث خودت منحرف کردی بزن بریم ببینیم برنامه چیه ، سر صبح بود اول رفتیم ببینیم قسمت حموم کردن زنانه کسی هست یا نه اگه نبود جای مشتی واسه شیرجه زدن و حموم کردن سر چشمه بود و با یه بریدگی کوچیک از قسمتی ک مردا استفاده میکردن جدا بود ، ی گلی خانمی توو روستا بود نمیشد بگی مث سیندرلا بود یا از خوشگلی توو کفش بودیم نه ، بلکه از بی کسی توو کفش بودیم و هر از گاهی توو کوچه پس کوچه های روستا دسمالیش میکردم ، شانس خوب ما اونم سر صبح حوس حمام کرده بود و توو قسمت زنانه مشغول شستن تن مبارک بود خدایش کون گنده و خوبی داشت اون موقع بیشتر توو کار کون گاییدن بودیم و زیاد نمی فهمیدیم کس مس چیه اما دختر گیر میاوردم کساشونو دستمالی میکردم اسمشو شنیده بودم اما امتحان نکرده بودم هرچی گیر میاوردم از کون میکردم چ دختر چ پسر ،
دیدم گلی جون کون لخت مشغول شستن خودشه گفتم بیا استاد امروز چیز مشتی به تورمون خورده فقط باید سریع و تیز عمل کنیم ممکنه هر آن یکی سر برسه ، پریدیم و گلیو گرفتیم گفتم یا بازی یا بازی خراب فهمید راه فراری نداره و پایه ما دونفرم تقریبا از قبل بود تا اومد بگه باید یه نفرتون بیرون پرچین باشه نگهبانی بده یکیتونم بکنه دیدم با صدای بلند گفت آخ نگاه کردم دیدم استاد تا دسته گذاشته کون گلی و نمیذاره تکون بخوره زدم توو سرش گفتم خاک نمی‌تونی ی لحظه صبر کنی هرچی گلی تقلا کرد ولش نکرد منم رفتم اطرافم نگاه کردم دیدم امن و امانه برگشتم دیدم حسابی مشغولن و کون گلی گذاشته و داره تلمبه میزنه منم راست کرده بودم و نمیشد صبر کرد همینکه گلی گفت جفر کیرتو ببینم طاقت نیاوردم و رفتم از جلو ی تف انداختم رو کیرم بدون مقدمه گذاشتم دم سوراخ کسش، گلی گفت داخل نکنی بیچاره بشم اما هنوز حرفش تموم نشده بود نصف کیرم توو کسش بود با ی حل استادم فرستادم عقب و گلی تا اومد بجنبه بقیشم فرستادم داخل و با چند حرکت مث خروسا زود انزال خالی شدم همشم ریختم توو کسش وقتی در آوردم دیدم خون و منی قاطی شده ترسیدم و سریع با لباسام پریدم توو آب و بدون حرکت اضافه در رفتم هر باری گلی رو میدیدم بهم میگفت خروس و زود انزال یا ترسو مث شیر زخمی شده بودم و همش توو فکر ی فرصت خوب برای جبران مافات بودم تا ی درس خوب به گلی بدم تا ی سال بعدم همچین فرصتی گیرم نیومد و تقریبا همه روستا بهم میگفتن خروس حتی بدون اینکه اصل ماجرارو بدونن چیه تا اینکه ی فرصت عالی گیر آوردم ماجرا از این قرار بود گلی رفته بود سر زمین برا باباش ناهار ببره و تنهایی داشت برمیگشت یه نیزار اون نزدیکیا بود دستشو گرفتم پیچوندم و بردمش وسط نیزار که مخفیگاه عالی بود هرچی تقلا کرد ولم کن الان وقتش نیست بیخیالش نشدم تا اینکه راضی شد و گذاشت بکنمش مقدمه چینی لب گرفتن و سینه خوردن و این برنامه ها نبود که مث الانا سر حال بیاریش بعد که‌ توو اوج شد بکنی نه بابا فقط سوراخو میدیدیم به حالت داگ استایل خوابوندم یه تف زدم سوراخ کونش و کیرمم حسابی تفمالی کردم با سوراخش تنظیم کردم همینکه فرستادم داخل مث برق گرفته ها پرید اما ولش نکردم و با یه حرکت تمام کیرمو فرستادم داخل هرچی التماس کرد ولش نکردم نمیتونست زیاد بلند داد و بیداد کنه ، همون حالت تا ته نگه داشتم تا تکون نخوره و در نیاد یکم صبر کردم و باز شروع به تلمبه زدن کردم به چند دقیقه نکشید باز ارضاء شدم و از کونش در آوردم خواستم شلوارمو بکشم بالا گفت جفر بذار کیرتو ببینم چقدر بزرگه که اشکمو در آورد ، بهش نشون دادم گفتم بذار منم مال تورو ببینم ک ب پشت خوابید منم از فرصت استفاده کردم دیدم خودشم پایه است باز رو کسش تنظیم کردم و فرستادم داخل ایندفعه بدون مقاومت رفت داخل وسطش انگار مث حلقه باشه رد شد و کامل داخل کردم چند باریم این حلقه مانندو داخل کسای دیگم احساس کردم ، اول کار لذتی ب آدم منتقل میکنه اما بعد از روان شدن و آبدار شدن کس احساس نمیشه البته گلی بهم گفت استاد چند باری از جلو بعد اون ماجرای چشمه ترتیبشو داده همسایشون بود و موقعیتهای بهتری گیرش میومد اما هیچ وقت بهم نگفته بود نامرد ،

نوشته: boy -hafkhay


👍 4
👎 10
28600 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

578127
2017-02-08 00:22:26 +0330 +0330
NA

بازم گاییدم بچگیاتو مثل همیشه !!! کاش میشد قوه ی تخیلتم گایید ولی حیف که فعلا بشریت به این تکامل و تکنولوژی نرسیده .

1 ❤️

578156
2017-02-08 05:17:44 +0330 +0330

خروس،،، بگو روستای شما دقیقا کجای نقشس، بگم ترامپ بزارتش تو اولویت بمب هسته‌ای

0 ❤️

578158
2017-02-08 05:28:07 +0330 +0330

ای تو روحت ریدم :)

0 ❤️

578163
2017-02-08 06:59:54 +0330 +0330

کسشعر بود ولی همین که بز و خر نداشت توش خوب بود

0 ❤️

578185
2017-02-08 09:58:13 +0330 +0330

باحال بود .
من خوشم اومد :)) .

0 ❤️

578186
2017-02-08 10:00:47 +0330 +0330

حتی بنظرم از خیلی از داستان ‌‌‌‌های دیگه ی سایت بهتر بود.حقیقت اینه که زبان عامیانه اش خیلی خوب بود.تصاویرهم مثل هذیان همون دوره ‌ی روستا بودند.روایت هم . بنظرم باحال بود و خوندنی. خوندنی از اون نظر که همه خوندن،بعد فحش دادن.یکمی به جزییات بپرداز.خیلی بهتر میشی.

1 ❤️

578194
2017-02-08 12:24:29 +0330 +0330

کایوگا جان ایشون یه جونور هستن که به یه سوسک ماده هم رحم نمیکنن،‌از فضایلشون با انواع و اقسام حیوانات ماده و نر روستاشون زیاد برامون توضیح دادن!

1 ❤️

578198
2017-02-08 12:38:12 +0330 +0330

بالاخره جنسیتت رو هم فهمیدیم خروس
چجوری تایپ میکنی تو

0 ❤️

578221
2017-02-08 14:40:31 +0330 +0330

امیدوارم نت روستاتون براهمیشه قطع شه!

0 ❤️

578228
2017-02-08 15:51:07 +0330 +0330

آقا شما پارتی داری ها. با اینهمه دیسلایک که می گیری. خاطراتت دارن پشت سر هم پخش میشن. البته خدایی باحال تعریف میکنی دمت گرم. دوستانی که ناراحت میشید و فحش میدید اینو بدونید که جفر خان تنها کسی نیست که حیوانات را مورد عنایت قرار میده و این کارها معمولا توی روستاهاه طبیعیه. من شخصا دوستان زیادی دارم که از این خاطره ها کم تعریف نمیکنن. کمبود امکانات دیگه!

0 ❤️

578243
2017-02-08 18:12:43 +0330 +0330

تو لاس وگاس اینطوری بکن بکن نیس وژدانن

0 ❤️

578267
2017-02-08 22:04:03 +0330 +0330

رز هات عزیزم باید اینو یاد گرفت که نوشته‌ی شخص و افراد توی داستان یا نوشته همیشه خود افراد نیستند.

0 ❤️

578270
2017-02-08 22:45:33 +0330 +0330

کایوگای عزیزم،بله همه ما اینو میدونیم.
ولی اگه چن تا داستان دیگه ایشون رو که تو لیست هست رو بخونی متوجه میشی منظور منو…

0 ❤️

578337
2017-02-09 11:09:40 +0330 +0330

دوستان در تایید کامنت فرهاد.60 باید عرض کنم که در شهر چهارصد هزار نفری ما هم جوانان عزیز خدمت اکثر الاغها رسیدن و باهاشون سکس کردن.در ایران عزیز این یه اپیدمی شده.حتی براش یه توجیه علمی هم درستکردن که واژن خانم الاغه برای درمان سوزاک مفیده.کمبود امکانات چه کارها که نمیکنه

1 ❤️

578354
2017-02-09 12:33:43 +0330 +0330

دیوانه

0 ❤️

578535
2017-02-10 09:01:19 +0330 +0330

من اینو خوندم‌و دوست داشتم‌رز‌هات‌جان

0 ❤️

720536
2018-09-29 08:48:36 +0330 +0330

بیشتر طنز بود تا داستان سکس

0 ❤️

811535
2021-05-24 19:13:36 +0430 +0430

خوب این داستان هم جالبی های خودشو داشت و هم کمی کمیک بود … میتونست خیلی بهتر باشه ولی باز بد نبود خیلی بهتر از داستاناییه که همش سکسه

0 ❤️