سال 1400 بود که رفت و آمد های ما و عمه مثل همیشه پایدار بود از اینکه پسر عمه به من خودشو آویزون میکرد و با آبجیم گرم میگرفت عادت کرده بودم به خودم میگفتم هرچی باشه پسر عمه م آبروی ما رو نمیبره و هرکاری کنه نمیزاره کسی بویی ببره واسه همینم آبجیم که 23 سالش بود رو نمیتونستم جلودارش باشم تا دوس پسر نداشته باشه واسه همین خودمو به نمیدانم زدم و چیزی نگفتم پسر عمه‌م 21 ساله بود خودمم تازه 19 ساله‌م میشد شبا میومد جلو در مینشستیم و صحبت میکردیم و گاهی آبجیم هم میومد و کمی با هم چشم تو چشم میشدن و منم خودمو میپیچوندم به گوشی یا رومو میکردم جایی که خبر ندارم اینا دارن چشم همو درمیارن و گاهی از لحن حرف زدناشون معلوم بود که چقد هوسی میشن با دیدن هم البته منم بدم نمیومد انگار لذت میبردم چند بار که بهم تجاوز کرده بودن فحشم دادن یه بارش که پسر داییم بهم گل داد کشیدیم بعدش اومد خوب کونم گذاشت و انداختش تو دهنم تا براش بساکم و ازم میخواست سر کیرشو ببوسم و خایه هاشو لیس بزنم بعدش بیام بغلش و‌ اون تو کونم تلمبه بزنه دستشو میزاشت رو کیرم و میمالید و میگفت ابجیتو میگام دوس داری ؟ منم هیچی نمیگفتم تا اینکه وادارم میکرد بگم اره دوس دارم خلاصه اینا پیش اومده بود و منم دیگه باهاش راه میومدم مثلا همین میرفتم خونه داییم پسر دایی ابجیمو میمالید و منم از ترس کونم چیزی نمیگفتم اینا باعث شد بیغیرت و کونی بشم یه شب خونه ی عمه بودیم و منم اونجا خوابیدم فردا باید میرفتیم مراسم ختم و واسه اینکه تو مراسم‌ ختم شرکت کنیم از شبش واسه شام خونه ی اونا بودیم شب آبجیم و پسر عمه یه ساعت رفتن بیرون منم باهاشون رفتم بعدش تو پارک که رفتیم من یه آشنایی دیدم و باهم گرم گرفتیم و پسرعمه و آبجیم گفتن شما باشید ما هم میگردیم هیچی یه دور زدن و با آبجیم سوار ماشین شدن بعد از نیم الی چهل و پنج دقیقه برگشتن و اصلا حال و احوالی هم واسشون نمونده بود انگار خسته بودن منم دیگه گفتم بریم و سوار ماشین شدیم رفتیم یه آبمیوه گیری گفتن چی بخوریم منم گفتم شیر موز که آبجیم گفت اره اون خوبه کمرو سفت میکنه که پسر عمه باهاش چشم تو چشم شد و ابجیم دزدکی یه نگاهی به پایین تنه ی پسر عمه کرد منم فهمیده بودم که اینا رفتن واسه کردن و دادن چیزی نگفتم از اینکه یه خورده آرایشش هم کم شده بود و بوی عرق میدادن و این دزدکی نگاه کردن و خسته بودنشون به خودم نگرفتم و آبجیم خیلی باهام مهربون بود شب رفتیم بخوابیم من و وحید پسرعمه تو طبقه ی بالا خوابیدیم پسرعمه که از 15 سالگی گهگاهی دستمالیم میکرد و منم هوسی میشدم اما چون اون موقع هنوز کونی نشده بودم بهش پا نمیدادم اما اون شب این چیزا رو که دیدم و خودمم یه مدت بود کسی خودشو بهم نرسونده بود هوسی بودم به خودم گفتم پسر عمه به کسی چیزی نمیگه از طرفی هم لذت میبردم که بهش بدم واسم جذاب شده بود انگار از اینکه با سمیرا آبجیم رابطه داشت و میکردش پسر عمه رو مرد تر جلوم جلوه میداد یخورده با هم صحبت کردیم و کم کم مسائل رو مثل همیشه جنسی کرد منم ادامه دادم و باهاش لاس زدم تا شوخی کردن های سکسی شروع شد که من رودربایستی نداشته باشم منم بهش پا دادم و همراهیش میکردم که گفت امشب باید بغلم بخوابی و بزور منو گذاشت تو بغلش منم خودمو شل کردم و مخالفتی نکردم ولی یه حرکاتی از خودم نشون دادم تا رابطه شکرستون باشه اونم گفت میرم برقو خاموش میکنم کسی نبینه بغلمی وگرنه میگن داره میکنتش منم گفتم اره برو خاموش کن وگرنه بجرم بچه بازی ازت شکایت میکنن اونم کمی خندید و گرفت که دوس دارم زیرش بخوابم باز اومد بغلم از پشت بهم چسپوند و کیرمو میمالید از پشت دستشو میاورد جلو کیرمو بماله تا یه وقت اعتراض کردم بگه من به کونت کاری ندارم کیرتو میمالم کم کم خودشو بیشتر بهم میمالوند و کلا کیرمو گرفت و کنار گوشم نفس میزد گردنمو میبوسید و گوشم رو میمکید منم که دیگه ناله م بلند شد و آه و واه میکردیم دستمو گرفت تو دستش و فشار میداد این بهم اعتماد بنفس تلقین میکرد دیگه گفت بلوزم رو دراورد و به سینه هامم دست میزد و پشتمو بوس میکرد باز دستشو آورد و دستمو گرفت و گذاشت روی کیرش بمالم منم تا به کیرش دست زدم شلوار و شرتشو تا زانو در آورد و منم دیگه داشتم لخت کیرشو میمالیدم کیر هجده سانتی شو که گرفتم و دست زدم به خایه هاش لذت بردم که چه کیر مردونه ای داره خیلی هوسی بودم کیر اگه بزرگ بود واسه کون دادن درد داره اما واس لیسیدن خیلی خوشمزه س کیر کوچیک اصلا حال نمیده یعنی من کیر بزرگ که میبینیم دوس دارم نگاش کنم و بهش دست بزنم و بزور خودمو کنترل میکنم وگرنه عشقم لیسیدن کیر کلفت و بزرگه درحالیکه کیر خودم سیزده سانتی بود سریع رفتم واسه بوسیدن و خوردنش اولش یه بوس از سرش زدم و بعدش با دست گرفتمش و رفتم خایه هاشو ببوسم که کیرشو بوییدم بوی بدن خواهرم ازش میومد و غیر از بوی خود کیر بوی کوس ازش میمومد یخورده بوییدم که پسر عمه گفت چته ؟ بخور دیگه !!! گفتم یه بویی میده ! گفت چه بویی ؛ گفتم بوی کوس ازش میاد و دریغ از اینکه میدونستم اما باز خودمو به نمیدانم زدم و ادامه دادم که امروز رفتی کس بکنی ؟!.. گفت نه باو اگه نمیخوری بدم واسم بخورن ؛ گفتم کیا میان میخورن ؟ گفتش که همونا که بوی کسشونو حس میکنی ! بعدش خندید که مثلا باهام شوخی کرده و منم مشغول خوردن شدم و خایه هاشو بوسیدم و کیرشو مالیدم و شروع کردم به خوردن و مالیدن خایه هاش گفتم وحید ببین خایه مالیتو میکنم !! گفتش که باید بکنی وظیفه‌س این به خیلی ها خدمت کرده الان باید یکی بیاد ببوسه و خایه شو بخوره منم خوب فهمیدم این تخم سگ منظورش چی بود از من بدتر اون خودشو به نفهمی میزد بعدش لخت شدم که دید هیچ پشمی ندارم و صاف و لوس در خدمتشم گفتم جوون چه جنده ای بیا واست بخورم این باسن قشنگتو وقتی ایستاده وایستادم و خم کردم کونمو بخوره بوییدش گفت تازه حموم کردی آره ؟ گفتم آره گفت از بوش معلومه ابجیتم تازه حموم کرده بود از موهاش معلوم بود و باز من چیزی نگفتم شروع کرد به خوردن کونم و کیرمو سفت گرفته بود و از پایین خایه هامم گرفته بود این حرکتش خیلی لذت داشت واسه یه کونی که بجای کیر از کونش کار میکشه این باعث میشه هوسش بیشتر تو کونش جمع شه پسرعمه داشت میخورد و منم مینالیدم و لذت میبردم
اخ وحید اخ چقدر لذت داره بخور آیییی بخور فدای کیرت بشم بخور وحید هم فهمیده بود من تو برنامه‌م میگفت تو جنده ای آره ؟ منم میگفتم اره میگفت تو کونده ای نه ؟ منم میگفتم اره کونی تو ام و از لذت کمی میلرزیدم و شل شده بودم تا که وحید گفت ببین چجوری میلرزه واس دادن امروز کون میده فردا ناموسشو تو بیشرفی واقعا کاشکی دختر بودی تو تو خونه مثلا مرد خونه ای یکی بیاد خونه تون میگی بیا منو بکن ابجیمم واسم مهم نیست دوباره شروع کرد به خوردن کونمو مالیدن کیرم دید کیرم بیشتر میتازه گفت شرمم نمیکنه انگار دوس داره ابجیشم مثه خودش باشه منم کفتم بکن منو کیر میخوام تو اقامی مرد منی گفت باشه رو شکم دراز بکش دراز کشیدم یخورده ازم تف خواست و سر کیرشو خیس کرد بهم مالید منم بیشتر گر گرفتم گفتم اخخخخ وحید سگ توله تو واقعا کار بلدی خوش بحال اونیکه زیرخوابته که وحید گفت کسکش خودمی گفتم چی : گفتش که هیچی باهات شوخی میکنم احمق بعد انگشتو فرو کرد تو و دید من انگار خیلی پلمپ نیستم و انگار قبلا دردشو تجربه کردم کم کم با سه انگشت بازش کرد و گفت به پشت بخواب بعدش روم خوابید و کیرشو فرو کرد تو کونم و لبشو رو لبام گذاشت و آروم آروم تو کونم فرو کرد و یواش یواش یواش تلمبه میزد با زبونش زبونمو میخورد و منم تو اوج بودم که لباشو ازم گرفت و گوش هامو میمکید و گردنمو میبوسید و اومد پیشونیمو بوسه زد و گفت خیلی میخواستمت پا نمیدادی بیشرف گفتم الان که زیرتم پسر عمه ی خودمی گفت اگه میدادی چرا به من نمیدادی گفتم نه بزور میکردنم وگرنه من فقط به تو اعتماد دارم حتی خواهرمم دست تو سپردم میدونم که باهاشی اونم با یه لبخند یه نگاهی بهم کرد و سریع تر تلمبه زدنش رو ادامه داد گفتم بکن خودمی آههه چه کیری داری ولی بوی کس عجیبی هم داشت پسر عمه گفت اونم لازمه تا مثه تو دست هرکسی نیوفته گفتم کیه ! گفت یه بنده خدایی هستش بدبخت حشری میشه فقط به من اعتماد داره گفتم بوش که اشنا میومد آبجیم عرق میکنه بدنش هم خودت و هم کیرت بوی اونو میدین و بعدش کمی خندیدم بعد گفت سگی بشین کسکش منم سگی شدم از پشت یه باره فرو کرد تو کونم و سریع تلمبه میزد و میزد رو کونم با دستاش و با دست دیگه ش کیرمو گرفت و تو کونم نگه داشت گفت انگار دوسداری ابجیت مثه خودت اوبی بشه و کسکشیشو بکنی ! نه ؟ گفتم تو همین مونده مادرمم بگایی امشب کون خودمو و ابجیم گذاشتی نکنه واس فردا هم میخوای مامانمم بکنی که گفت نه دیگه دو تا زایده که جورشو بکشن مگر اینکه اونم مثه شما دوتا اوبی شه که واسه اونم برنامه میچینم و همین طور تلمبه میزد توم و منم واس اینکه حشری بشه میگفتم وای مامانننن اخ چه کیری داری جوون ابجیم دوس داره اره هجده سانتی تو توش فرو کنی وایییی که آبش اومد و من و اون کاملا خسته بودیم رفت و سالارشو شست و اومد پیشم بهش گفتم نامرد من که هنوز ارضا نشدم چرا ولم کردی گفت دوس داری کونتو باز بخورم گفتم آره گفت پس برو بشورش و بیا خوب با صابون بشوره هااا منم گفتم باشه رفتم حموم خوب شستم و اومدم گفت وایسا قمبل کن بخورم و داشت میخورد کونمو منم اه واه داشتم پنج دقیقه ای همین طور کیرمو مالید و میخورد و من به خودم پیچیده بودم گفت خسته شدم دیگه خودت خودتو ارضا کن منم گفتم چیکار کنم دیر آبم میاد گفت توی جقی فقط باید واست فیلم بگیرن وگرنه عرضه نداری اگه واستم لخت شن بیای بکنی گفتم چرت نگو بیا من دراز میکشم تو از پشت بغلم کن و کیر خوابیدتو بهم بمال گفت باشه و دراز کشیدیم و اونم روم خوابیدم خروس گاهی خودشو جلو عقب میزد و منم لذت میبردم گفتم وحید عکس و و فیلم از ابجیم نداری گفت نه گفتم میخوام نگاه کنم آبم بیاد گفت پس اینطور بیا هی نگاه کن گوشیشو آورد نگاه کردم فیلم و عکس و ویس و چت و تماس تصویری ضبط شده همه چیز ازش داشت تو یه فیلم وحید داشت از پشت کوس سمیرا میزاشت و اونم از شهوت گریه میکرد و بیشتر خودشو به وحید میمالوند و وحید میگفت جنده ی خودمی اوووف سکسی سمیرا هم میگفت اره جووون بکن منو وحید کیر میخواد کیر میخواد این کس بکن منو واااییی وحید امشب بد حشرم زده بالا بکنن جووون و بنده با دیدن اینا بد جور شق کرده بودم که وحید هم اینو دید بازم شق کرد و لاپایی میزد و کیرمو میمالید و میگفت دوس داری آره دوس داری آبجیتو میبینی میکنمش منم میگفتم آره آره بکن وحید بکن هردوتامون رو واقعا خیلی حشری شده بودم که آبم آومد و کمی دراز کشیدم و وحید هم باز از پشت فرو کرد یخورده دیگه گفت نا ندارم واقعا دیگه بدرد نمیخوره خسته ام که گفت برو خودت رو بشور و‌ بیا بخوابیم زمین رو از آبم پاک کردم وخودمو یه دستمال کشیدم رفتیم بخوابیم فردا صبحونه خوردن وحید گفت صبحونه مارو بیارید بالا که آبجیم آورد و سه تایی نشستیم و این بین وحید محرم راز ما بود و داستان جدیدی داشتیم که من گاهی شرایط رو مثل اون شب واسه خودم و یا خواهرم برای وحید جور میکردم

نوشته: سامان