خاطرات جنسی و سکسی دوست من (۲)

1401/01/05

...قسمت قبل

زمان گذشت و ما هم گذشتیم از دوره نوجوانی و رسیدیم به دوره پر شر و شور جوانی،هچنان جلق میزدیم و فکر میکردیم که مساله ممنوعیت و محرومیت از ارتباط با جفت است غافل از آنکه جلق امری مستقل است و حتی با داشتن دوست و همسر هم عادتی است همیشگی،شاید کم و زیاد اما عملی همچنان رایج و لذت بخش.من حتی پس از ازدواج هم جلق میزدم و گاه حتی زنم برام جلق میزنه.گاهی در تنهائی اگر خیلی حشری بودم اول با انگشت در کونمو میمالیدم و تف میزدم و انگشتمو فرو میکردم تو کونم و بعدش که گرم و داغ و سوزان میشدم با اخ و تف کییرم را لیز میکردم و با تمام دستم گاه نرم و گاه سفت و محکم جلق میزدم و چه لذتی داشت.گاه ابم مثل فواره می جهید. دوستی داشتم میگفت گاهی ابم به سقف اطاق میخوره!جلق یک عمل کاملا طبیعی است و شاید همه مردان و زنان این عمل را انجام میدهند.الان یادم آمد که عبید زاکانی شعر جالبی در باره جلق زدن دارد که ان را در اینجا میاورم:
وقت آن شد كه عزم كار كنيم — رسم الحاد آشكار كنيم
خانه در كوچه مغان گيريم — روي در قبله تتار كنيم
روزگار ار به كام ما نبود — كير در كون روزگار كنيم
بهر كون تا به چند غصه خوريم؟ — بهر كس چند انتظار كنيم؟
كس و كون چون به دست مي‌نايد — جلق بر هر دو اختيار كنيم!
بنشين اي عزيز تا بتوان — به از اين در جهان چه‌كار كنيم؟
جلق ميزن كه جلق خوش باشد — جلق در زير دلق خوش باشد
روز و شب گِرد شهر مي‌پوييم — خانه مِي فروش مي‌جوييم
مست شنگوليان بي‌باكيم — فتنه شاهدان مه روييم
بستگان كمند زلفينيم — خستگان كمند ابروييم
ايمن از دهر ناجوانمرديم — فارغ از روزگار بد خوييم
گر نيفتد به‌دست ما كس و كون — ما كه رندان زور بازوييم
بنشينيم و كير را بكِشيم — جلق خوش ميزنيم و ميگوييم
جلق ميزن كه جلق خوش باشد — جلق در زير دلق خوش باشد
دوستان كار كير، بازي نيست! — هيچ كاري بدين درازي نيست
كير من چون علَم برافرازد — كم ز سنجاق شاه غازي نيست
پيشه، خر گادنست و جلق زدن — و آن دگرها بجز مجازي نيست
هيچ نوعي براي وضع جماع — بهتر از رسم بذله‌بازي نيست
كير را پيش كون به سجده در آر — زانكه محراب كُس نمازي نيست
كان بده كنده‌اي به دست آور — ورت امروز كار سازي نيست
جلق ميزن كه جلق خوش باشد — جلق در زير دلق خوش باشد
كار بي سيم بر نمي‌آيد — در رهِ عشق سيم مي‌بايد!
اِمرد بي درم نمي‌خسبد — قحبه رايگان نمي‌آيد
خوش بخور مال ورنه از ناگاه — در جهَد روزگار، بربايد!
پيش اهل دلي به صفا — بنشين تا دلت بياسايد
علاوه بر این شعر شاعران دیگری هم چون ایرج میرزا ، انوری ، سوزنی سمرقندی و سعدی نیز اشعاری در مورد جلق زدن دارند.

«جوانا برو جلق زن گوش دار / سخن‌های پیران مشکین نفَس//کُس و کون مگا کآن و این هر زمان/بگندد ز پیش و ببوید ز پس»


«کس و کون چون به دست مِی‌ناید/جلق بر هر دو اختیار کنیم»

ادامه...

نوشته: آزاد یلدائی


👍 2
👎 5
8401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

865324
2022-03-25 01:35:04 +0430 +0430

هم شاعر و هم نویسنده و هم صاحب اثر،
دستی بر آتش داشته اند ولی،
کسی که شجاعت ابراز و گفتن حقیقت را دارد، قابل احترام است،
😁😁😁😁😁

0 ❤️

865375
2022-03-25 04:49:19 +0430 +0430

بسی کصشر تلامت کرده خوندم 😂❤

0 ❤️