خاطره ای از یک ترنس پیشکسوت

1401/02/13

سلام به همه دوستان عزیز آریا هستم سی سال سنمه از تهران در حال حاظر من یک مرد مجرد هستم که زندگیم رو میکنم و خوب این داستان مال حوالی هشتاد و هشت هست همون موقع که مردم ریخته بودن بیرون و اون موقع هفده هیجده سال همش سن داشتم اون موقع ها مثل الان گی مد نبود و خوب اون موقع من یک سوپر گی بودم 😂😂 و مثل ترنس ها بودم ظاهرم خوب بود سفید بودمو لاغر مو هام بلند و لخت بود و رنگشون میکردم طلایی یا قرمز و خوب چشمام هم مشکی بود یعنی خوشگل بودم خلاصه و خوب به همه رفیقامم میدادم نه تنها به رفیقام به بعضی مردها هم همینطور بهم پول میدادن و کونم میذاشتن یه مرده بود به اسم محسن میمرد برا من قشنگ یادمه یک بار زنگ زد گفت جوجوی من حالش چطوره ؟ منم گفتم خوبم چطور ؟ گفت واسه جمعه میتونی بیای خونه یه حالی باهات بکنیم منم گفت به روی چشم رفتم حمومو بعشدم رفتم خونش لباس زنونه هم با خودم بردم همین که رسیدم یه لب حسابی ازم گرفت و بقلم کرد بردم رو تخت خیلی سریع لباسامو در اورد و لختم کرد گفت جوون من میمیرم برای بدنت بعد شروع کرد به بوس کردن بدنم و لیس زدن و خوردن سینه هام منم وایساده بودمو کیف میکردم تا میتونست همه جامو لیس مالی کرد بعد رفت سراغ کیرم و شرو ع کرد به ساک زدن برام میخورد و بعد هم خایه هام رو خورد بعد هم برم گردوند شروع کرد اسپنک زدن و کونم رو گاز میگرفت و بعد هم لیس زدش بعد هم بهم گفت که کیرش رو بخورم منم ساک زدم براش یه ذره بعد بعم گفت جوراب زنونه هه رو میپوشی ؟ منم گفتم آره پوشیدمو اون منو باز خوابوند رو تخت رو کمر و بد یه پشتی گذاشت زیرمو جفت پاهامو داد بالا و وازلین مالید و کرد تو کونم منم شروع کردم آه آه کردن لنگامو داده بود بالا و تلمبه میزد یه یک دقیقه همینجوری کرد بعدتو همون حال خوابید روم منم پاهامو دستامو دورش حلقه زدم و اونم ازم لب گرفت و میکرد همزمان منم صدامو نازک کردم مثل دخترا گفتم آه آه جر خوردم یواش تر و میخندیدم اونم گفت جوون اصل به جر خوردنشه خلاصه یادمه که کیرش رو تا ته میکرد تو کونم بعد به حال داگی درم اورد و شروع کرد باز به کردن منم همزمان جق میزدم من زود انزالی داشتم زود آبم اومد اونم که دید آبم اومده آبشو کشید مالید به کونم و بعد باز کرد توش و آبش اومدو ریخت تو کونم بعدم خوابیدم رو تختش و اونم افتاد روم بیحال گفت تو دیگه کی هستی کونت کمرم رو خالی کرد اونروز یادمه دو سه بار دیگه هم منو کرد و بعدش رفتم یه روش های مختلفی منو میکرد نه اون بلکه بقیه هم همینطور بودن الان سالیان ساله که دیگه نمیدم و از اون دوران پشیمون هم نیستم و میگم آدم باید لذت ببره خوب این بود داستان من امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: آریا


👍 5
👎 6
7201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

871840
2022-05-03 01:32:40 +0430 +0430

پس از روزای اوجت فاصله گرفتی

2 ❤️

871941
2022-05-03 09:00:13 +0430 +0430

جناب پیشکسوت، از شما که استخوان خرد کرده این طیفی بعید بود که به سبک و سیاق نوجوانان 17-16 ساله خاطره بنویسی. 😒
دستت رو گذاشتی رو کی برد و یکسره نوشتی بدون وقفه،یک تکه و متصل به هم. نه نقطه ای ، نه ویرگولی، نه پاراگرافی.
دست کم خاطراتتون رو شاخ و برگ بدید، فضا بسازید، شخصیت پردازی کنید تا خوندنی بشه. این اس ام اسی که شما آپ کردی هیچ کدوم از این خصوصیات رو نداشت. ضمن اینکه اشتباهات املایی مثل حاظر( حاضر) و بقل( بغل) هم داشت که از شما بعید بود.
به هرحال امیدوارم متون بعدی شما خواندنی تر باشه.

0 ❤️

871955
2022-05-03 11:17:57 +0430 +0430

بقل نه بغل عزیزم

0 ❤️

872093
2022-05-04 07:08:59 +0430 +0430

جوجوی من حالش چطوره! جمعه میتونی بیایی یه حالی با ما بدی؟

0 ❤️