سلام اسمم ساراست۲۶سالمه
ازسال۹۶ متاهلم
قدم ۱۶۳وزنم ۶۵ اندام و چهره خوبی دارم
شوهرمم قدش۱۸۰ و چهره جذاب و هیکلش مردونه و چهارشونس ۲۹سالشه
زندگی معمولی داریم مثل بقیه زوجا بعضی وقتا دعوا و بحث داریم که خود ب خود یا فراموش میشه یا گذشت میکنیم.
از نظر جنسی هم هفته ای یک الی دو بار رابطه داریم من خیییلی زن هاتی نیستم معمولی ام شوهرمم معمولیه نه سرد نه گرم.شوهرم دور ارضا هست ولی زیاد ب معاشقه قبل از سکس اهمیت نمیده.
خب داستانی ک میخوام تعریف کنم یک درصدشم دروغ یا تخیلات نیست از اینجا شروع میشه که دو سه ماه پیش سر چنتا موضوع بحث و ناراحتی پیش اومدن بینمون
شوهرم دیگه دست بهم نزد منم اولش تمایلی نداشتم.بداخلاقیاش روز ب روز بیشتر میشد چون غرور داشت و از نظر جنسی ارضا نمیشد. از طرفیم نمیومد سمتم برای سکس. خلاصه ادامه داشت این موضوع
رفته رفته رابطمون سرد تر و بیشتر رو به جدایی میرفت و پر از کینه بودیم از هم.
دیگه خسته شده بودم از اینکه مثل دوتا همخونه کنار هم باشیم
حس و حال خود ارضایی هم نداشتم اصلا ب سکس فکر نمیکردم
تا اینکه یه روز پشت میز رو صندلی نشسته بودم و با لپ تاپم کار میکردم دیدم اومد از پشت سر دسش کرد تو لباسم
شروع کرد ب مالیدن سینه هام تا اومدم بگم چیکار میکنی؟دیدم چنان شهوتی شدم که میخوام از حال برم و دارم آه و ناله میکنم دسام بیجون شده بود اونم بیشتر نوک سینه هامو میمالید.
یهو دسشو کشید بیرون رفت رو مبل نشست منم حااالم خراب شده بود اخه دوماه بود رابطه نداشتم و کف کرده بودم.
بلند شدم رفتم پیشش گفتم بقیش پس چی؟؟؟؟؟
گفت بقیه نداشت برو ب کارت برس
گفتم چرا گفت میخوام تو کف نگهت دارم اینجوری تلافی رفتاراتو میکنم.خیلی ناراحت شدم رفتم باز سر میز ب کارم ادامه دادم.
چن روزی گذشت حس شهوت اومده بود سراغم هر شب لخت میخوابیدم رو تخت کنارش اما حتی دست بهم نمیزد
تا یه روز بعد از ظهر رو مبل نشسته بود سرش تو گوشیش بود پیشش نشستم دس انداختم دور گردنش گفتم بذار توش خیلی کفم
گفت بلند شو برو گفتم حااالم بده چرا تحریکم کردی اون روز … نمیخواد آشتی کنی اصلا قهر باشیم ولی چن دقیقه کیرتو بذار توش هلم داد گفت پاشو برو وگرنه از خونه میرم.دیگه غروری برام نمونده بود عصبی شدم و چیزی نگفتم اون شب مهمون داشتیم مهمونا رفتن فرداش گفت برو خونه مامانت برو دنبال کارای طلاق دیگه رابطه ما درست نمیشه گفتم باشه میرم.چیزام ور داشتم رفتم خونه مامانم.
خیلی حالم گرفته بود ی دوسپسر خیلی قدیمی داشتم مال دوران مجردیم فقط یبار همو دیده بودیم شمارشو نداشتم اسمشو زدم تو اینستا پیجش اومد بالا قبلا هم پیجشو نگاه کرده بودم ولی فالو نکرده بودم.
با ی پیج فیک بهش پیام دادم اخرای شب بود که دیدم جواب داد نشونه دادم شناخت
گفتم فردا میخوام ببینمت
خیلی استقبال کرد از پیشنهادم و گفت صبح زود بیا
صبح زود بیدار شدمرفتمحموم حسابی تمیزش کردم و اماده شدم از خونه مامانم زدم بیرون
رفتم ب ادرسی ک فرساده بود با مامانش تنها زندگی میکرد ولی اتاقش جدا از ساختمون اصلی بود .از سپهر بخوام بگم۳۴سالش بود مجرد
مربی باشگاه . هیکل توووپ سیکس پک چهره معمولی قد ۱۷۵
ساعتای ده بود رسیدم ب ادرس . قبلا تو مجردیم در حد پیام دوست بودیم چن ماهی و رابطه ای نداشتیم.
بهش پیام دادم مندمدرم اومد درو باز کرد
من سریع و بی سروصدا رفتمداخل از پله ها رفتم بالا .اتاقش طبقه بالا بود
یه اتاق شیک با دکور مدرن داشت
سلام علیککردیم
گفت چه خوشکل شدی بهتر از قبل شدی
چ عجب یاد ما افتادی
با شلوارک و رکابی بود از همون لحظه اول کیرش شق شده بود
گفت صبرکن برم دسشویی و بیام
فکر کنم اسپری زده بود رفت بشوره .
من گوشیم گذاشته بودم رو میز استرس داشتم
مطمن نبودم از کاری ک دارم میکنم.
سپهر اومد نشست رو کاناپه ای که کنار اتاق بود یکم صحبت کردیم هر دوتامون میدونسیم من برای چی اونجام.
سکس
ولی شهوتی نبودم اون لحظه
بغل دسش نشسته بودم کیرش شق بود از زیر شلوارکش کاملا مشخص بود خندید گفت نگاش کن چیکارش کردی
خجالت کشیدم گفتم بمن چه؟
دسم گرفت لپمو بوسید
بلند شد منو دنبال خودش کشوند رو تخت یک نفره کنار پنجره
دراز کشید
هیکلش و بازوهاش کلا ماهیچه بود و پوست سبزه ای داشت
شال و مانتومو در اوردم منم کنارش دراز کشیدم. همو بغل کرده بودیم
بوی تنشو دوسداشتم
چقد دلم بغل میخواست
سپهر موهامو نوازش میکرد هنوز حس شهوت نداشتم
شروع کرد به بوسیدنم از لب و گردن و لاله گوش همشو میبوسید و میخورد
داشت ی اتفاقاتی میوفتاد برام
شهوتی شده بودم
چنان لبااامو میخورد که تو عمرم اینجوری لب نداده بودم
گفت چرا بلد نیسی لب بگیری چرا دهنتو درست باز نمیکنی گفتم چون ما لب نمیگیریم شوهرم بد دله .گفت خاک برسرش لبای ب این خوشکلی رو باید خورد فقط
خلاصه زبونشو میکرد تو دهنم لب پایین و بالا رو مرتب خورد
هنوز تاپ و سوتین و شورت و شلوار تنم بود
دسش گذاشت رو سینم شهوتم رسید ب اوج
شروع کرد ب مالیدن درشون اورد از تو سوتین شروع کرد ب خوردن ک آه بلندی کشیدم
عجیب حرفه ای میخورد
دیوونه م میکرد شوهرم اصلا وقت براق اینکارا نمیذاشت یادم رفته بود خوردن سینه توسط یه مرد چه حسی داره
نوک سینه هامو میخورد و میماالید
گفتم الان دلم میخواد فقط بدم بهت گفت پاشو ساک بزن برام
بلند شدم تاپمو شلوارمو در اورد خودشم لخت شد
کیرش خیلی سیاه و بزرگ بود ۱۹سانتی بود و کلفت
شروع کردم ب خوردن داشت لذت میبرد سرمو فشار میداد کیرش تا ته میرفت تو دهنم موهامو گرفته بود با دسش
چن دقیقه ای خوردم گفت خیلی خوب میخوری بذار منم کستو بخورم گفتم نه نمیخوام تجربشو ندارم تاحالا. گفت دیوونه خیلی بهت حال میده کستم تمیزو خوشگله میخوام بخورم گفتم نه (چون کسم هم تپل هس و لبه های اضافی نداره لبه هاش کاملا رو هم هست). بیخیال شد و
بلند شد منو خوابوند رو تخت پامو باز کرد خوابید روم
کیرشو گذاشت رو کسم گفتم یواش بکن خیلی وقته سکس نداشتم خیلی تنگ شده کیرش داخل نمیرفت چن لحظه ای با سوراخ کسم بازی کرد و فشار داد تا اینکه راهش باز شد و کیرش رفت داخل
شروع کرد به تلنبه زدن
دیواره های کسم کیرشو فشار میداد
سپهر داشت دیوونه میشد گفت وای چقد تنگی تو
منم خیلی داشتم لذت میبردم زیر اون هیکل ورزیده و کیر کلفتی که داشت کسمو جر میداد و من زودتر از چیزی که فکرشو کنم ارضا شده بودم
چند دقیقه ای این مدلو انجام داد پاهام دور کمرش بود که گفت بلند شو داگی میخوام بکنمت
پاهام جون نداشت ک بلند بشم تمام تنم بیحس بود بلند شدم ب حالت داگی اماده بودم توف زد ب سر کیرش و کیرشو از پشت وارد کسم کرد
و حرکات سریع و خشن تکون دادن رو شروع کرد کیرش تمام کسمو پر کرده بود و میخورد به ته کسم ی درد کمی داشتم میگفت کمرتو گود کن و موهامو گرفته بود تو دسش و وحشیانه میکرد جیغم رفته بود بالا تو اتاقش
تلویزیون روشن بود و صدای اهنگ رو زیاد کرده بود که صدامون پایین نره.
گفت سارا داری اذیت میشی مگه؟گفتم نه ادامه بده هر جور دوسداری حال کن باهام منم دارم لذت میبرم.
سپهر عاشق مدل داگی بود.
این مدل که تموم شد دیگه نا نداشتم جرررر خورده بودم حسابی
یه بالش گذاشت رو تختش گفت رو شکم بخواب روش و خودش نشست رو باسنم و کیرشو کرد تو کسم گفت وای اگر بدونی چه صحنه قشنگی دارم میبینم کست خیلی قشنگه
منم لذت میبردم هم از سکس هم از تعریفاش
بلند شد نشست رو کاناپه گفت نوبت تو هست بشینی روش
منم از پشت نشستم رو کیرش و بالا پایین میشدم خیلی خوشش اومده بود نفساش تند شده بود
گفت ارضا بشم؟گفتم اره بریز توش قرص میخورم اون کمرمو گرفته بود و خودش تو بالا پایین شدنم بهم کمک میکرد تا اینکه اه بلندی کشید و ارضا شد بلند شدیم خودمون تمیز کردیم رو تخت دراز کشیدیم
به ربع ساعت نکشید دسشو برد سمت کسم شروع کرد ب مالیدن و دوباره حشری شدن من فکر کنم قرصی چیزی خورده بود که اینقدر طولانی سکس کرد.و پارت دوم ما شروع شد
همه ی مدلارو باز انجام دادیم مخصوصا داگی خیلی محکم میکرد
حسابی حرفه ای بود تو سکس. اینبار خیلی طولانی شد من رو کاناپه خوابیده بودم پاهام رو شونش بود اون وایساده بود ی حس سوزش داخل کسم حس میکردم بهش گفتم ب اب دهن حساسیت دارم رفت روغن بدن اورد ریخت رو کسمو شروع کرد به مالیدن همزمان کیرشم تو کسم بود هر دقیقه از سکسمون داشتم لذت میبردم و ب فکر هیچی نبودم اون لحظات
اینقدر قشنگ کسمو میمالید که خودمم بلد نبودم اونجوری بمالش.
ی پوزیشنی کخیلی دوسداشتم من رو به پهلو خوابیدم رو دسته کاناپه پاهام جمع کردم تو شکمم اون ایستاده بود و کیرشو کرد تو کسم از تو ایینه هم خودشو میدید من با دسم رونمو گرفته بودم ک قشنگ ببینه لحظه ای که کیرش تو کسمه. تو همین پوزیشن ارضا شد وابشم ریخت داخل.گفت یادت نره قرص بخوری گفتم نگران نباش. ی حس سبکی و خالی شدن داشتم و ازش تشکر کردم گفت هر وقت تو کف بودی خودم سیرت میکنم و از خونه شون زدم بیرون…
به ساعت نگاه کردم تقریبا ۳ساعت سکسمون طول کشیده بود
چن روز بعدش با شوهرم اشتی کردم برگشتم خونه باهام سکس کرد هیییچ حسی نداشتم چون من سیر بودم و موقعی ک نیاز داشتم بهش هلم داد و گفت دست بهت نمیزنم
بچه ها این خاطره سکسی من بود
لطفا قضاوت نکنید فحشم مهم نیست بدید یا ندید کارم درست نبوده میدونم.
من اولین یا اخرین زنی نیستم که خیانت کردم و هیچکس هم اینقدر عوضی و پست نیست که الکی بخواد به شریک زندگیش خیانت کنه… حتما ی چیزی باعثش میشه
نوشته: سارا
شاید نظر من به مذاق خیلیها خوش نیاد ولی توی خیانتی که انجام دادی اگه شوهرت بیشتر از تو مقصر نباشه کمتر نیست.فقط احمقها تو زندگی زناشویی از سکس به عنوان تنبیه استفاده میکنم حالا چه زن باشه چه مرد.
این نظر کنه و نظر دیگران هم قابل احترامه.
چه چیز مهمی شد باعث خیانتت و لطفا گوه کاریتو ننداز گردن اون پسره بدبخت گناه داره
به نظر من که قضاوت اصلا جایز نیست.آدما وقتی تو موقعیت کاری قرار میگیرن،چه خوب چه بد! میتونن انتخاب کنن که کدوم وری برن!برای هر وری رفتن هم دلیلی لازمه!حتا به غلط
خیلی کار خوبی کردی خارمادر اینجور آدمو باید پشت و رو به خر کشید
یارو میاد این زیر در قوطی فلسفشو باز میکنه و وزریات تفت میده علامه میشه بعدا خودش دربه در زن شوهر داره
خیانت را شوهرت بهت کرده که ازت دور شده … نه تو
۱۹ سانت بود؟
خط کشم همرات داشتی؟
خب تابلو شد پسری که احمق!
بیشتر از اینکه به تقصیر و گناهت بپردازی و از پشیمونیت بگی، از خودت و تپلیش و تنگیش گفتی. با یکی دوماه ندادن، تنگ میشی؟ واقعاً؟
دلیل قهرتون چی بود؟ چی شد آشتی کردی؟
خودت یهبار بخون، ببین باور میکنی؟
قصدت فقط توجیه خیانته و میخوای عادی جلوه بدی! خاک بر سرت!
میللنگ قطار چهل و هشت واگنه با لوکوموتیوش حوالهت بادا ابله الدنگ دروغگوی شاشو!
خیلی قشنگ بود عزیزم. برنظر من ک حق داشتی
از کجا میدونستی سپهر عاشق مدل داگی بود ؟ تو که گفتی ارتباطتتون خیلی محدود بوده ،باورش سخته زنی که زندگیش در آستانه فروپاشیه و این موضوع تازه اس هرچند فوق حشری تو فکر سکس و ارضا کردن خودش باشه ،اصلا باور پذیر نبود
دیسلایک ، خیانت هیچوقت لایک نداره .
از هرطرفی میخواد باشه
خاطره قشنگی بود مرسی سارا
من جنس مخالفتم و بهت حق میدم چون مشکل تو را تجربه کردم
بارها و بارها گفتم خیانت خوب نیست هرچند اگ فقط زاده تخیلاتتون باشه
چون تاثیراتشو کم نمیبینیم هممون تو جامعه
جای راه حل خیانت راه حل مشکلتونو پیدا کنید اخرین راهم طلاقه
زندگی همو ب نکبت نکشید
عالی بود قشنگ نوشتی
علت خیانت خود شوهرت بوده پس خیانت محسوب نمیشه
بدن نیازهایی داره که باید برآورده بشه حالا به هر صورتی
البته نظر شخصی منه
نوش جانت، مردی که اینکارو بکنه حقشه بهش خیانت کنی.
دزدی کردم چون تشنه پول بودم
آدم کشتم چون تشنه خون بودم
من ریدم به اخلاقیاتتون
هیچکس هم اینقدر عوضی و پست نیست که الکی بخواد به شریک زندگیش خیانت کنه
ولی تو دقیقا همینکارو کردی!
سارا جنده پس چون شوهرت بهت کیر نمیداد رفتی زیر کیر سپهر خوابیدی. کیر همه بکنهای شهوانی تو کص و کونت لاشی کص پاره!
من موندم، اگه قرار بری بدی به عالم و آدم پس چرا ازدواج میکنید اخه
کار خوبی کردی آفرین به تو
من مدت هاس که با زنم سکس نکردم تا یه دوست پسر پیدا کنه و بهش بده ولی خاااک بر سر نمیده به کسی. شجاعتشو نداره . ولی تو شجاع بودی و نیازتو بر طرف کردی
خیلی صادقانه نوشته بودی ، البته به نظر من ، و اینکه فکر میکنم اصلا هم کارت اشتباه نبود، نوش جونت هر چی که عشق و حال کردی
نظری در مورد راست و دروغ داستان ندارم و این قسمت قضیه رو میسپارم به خبرههای سایت. اما نکته قابل توجه این داستان همینه که اگر تو زندگی زناشویی زن و مرد از هم فاصله بگیرن، خیانت کردن برای زن عین آبخوردن هست و با یه پیام صد تا کیر آماده برای رفع نیاز به صف میشن. در حالیکه مرد اگر بخاد خیانت کنه یا باید جندهباز باشه که کار هر کسی نیست، یا باید تا چند وقت هی کسلیسی و فعالیتهای مشابه انجام بده تا شاید یه نفر حاضر بشه که بهش بده. اینم از شانس مردای بیچاره است.
عالي بوووووود ، دمت گرم سارا
هيچكس در جايگاه قضاوت نيست ، از اظهار نظر ديگران ناراحت نشو ، چون هيچكس جاي تو نبوده كه بخواد حال و احساس تو رو درك كنه ،
برات آرزوي شادي و تندرستي دارم …🌹
داستانه درکل خوب بود.ولی یه سوتیای ریز هم دادی توش. گفتی باهم رابطه ای نداشتیم ولی جای دیکه گفتی عاشق پوزیشن داگی بود.
رو اینا کار کنی داستانای بهتری مینویسی
اما اینو بگم که لج و لجبازیا زناشویی گاهی باعث این مسایل میشه.
یه خانمی سوار کردم تقریبا میشناختیم همو. تو یه محل بودیم. بش گفتم خانم فلانی کجا تشریف میبرید تا مسیرم هست برسونمتون. گفت من با شوهرم دعوام شده. جایی داری باهم بریم تنها باشیم لجمو خالی کنم. منم بردمش و کردمش.و گفت فقط همین یبار اونم چون با شوهره مشکل داشت. هرچند الان طلاق گرفت و میاد پیشم ولی سری اول در سالهای کذشته بخاطر یه لج بازی داد.البته برعکسشم امکان پذیره ها.مرد بره با یه زن.
همسرت اشتباه بزرگی کرد و نباید چنین رفتاری می کرد معلومه که پاسخ به این کارش به خیانت منتهی میشه
کاری ندارم به واقعی بودن یا نبودن داستان اما اونهایی که میان میگن الکی هست و کسی اینجوری نمیده یا نمیکنه .پس اینهمه فساد و بی بندباری تو جامعه رو نمیبینن قسم میخورم نصف زنهای شوهردار دوست پسر دارن هرکدوم هم ی دلیل برای کارش داره .مهمترین دلیلش هم عادت هست از قبل ازدواج رابطه داشتن بعداز ازدواج هم ادامه میدن.البته کم نیستن خانمهایی که بعد از ازدواج به همسر وفادار میمونن و دیگه با کسی نیستن.تو جامعه الان دختر بیچاره سنش میره بالا اما خواستگار نداره چیکار باید بکنه چجوری حس شهوت باید خالی کنه برای پسر عیب نیست برای دختر عیبه؟نه فرقی نمیکنه بیاییم درست قضاوت کنیم اگر شوهر این خانم و افراد مشابه از سکس بعنوان سلاح استفاده نکنن هیچ زنی بیخودی خیانت نمیکنه فرقی نداره زن هم به شوهر نده مرد میره سراغ یک نفر دیگه.خلاصه اینکه یک سوزن به خودمون بزنیم ی جوالدوز به دیگران
قبلا خونده بودم این داستان رو با یک اسم دیگه…و تو اون حالت خط کش گذاشتی دقیقا ۱۹ سانت بود
دختری یا خانمی دلش خواست سکس تل کنه به این ایدی پیام بدهali727225
حق میدم بهت سعی کن به گذشته ها فکر نکنی گذشته دیگه گذشت کاریش نمیشه کرد
دمت گرم سارا کاش زن من بودی خیلی دوست دارم زنم بده به یه مرد قوی
کیرشو تو اون وضعیت با خط کش اندازه گرفتی؟