داستان من و زنم زهرا (۲)

1402/01/10

...قسمت قبل

خب تو داستان قبل نحوه و شروع زندگی سکسی خودم و زنم زهرا رو گفتم و حالا ادامه داستان…

زندگیمون به همین روال پیش میرفت خیلی داغ و سکسی و پرهیجان یعنی هرازگاهی ماهی یکی دوبار رسما از صبح تا شب رول میسترس و ارباب رو بازی میکردیم و میرفتیم جلو
رفته رفته از اونجایی یکم اعتیاد به پورن داشتم کم کم با فیلما و داستانهای کاکولدی و هاتوایف آشنا شدم اولاش بدم میومد ولی کم کم کنجکاو شدم و سرچم درباره کاکولدی و اینا بیشتر و بیشتر شد و تغییر رفتار زهرا رو میدیدم
مثلا اینکه نحوه لباس پوشیدنش فرق کرده بود دیگه همیشه شلوار تنگ و چسبون و ساپورت و لگ چرم تو خیابون میپوشید و آرایش نسبتا غلیظ میکرد و تو مهمونی و مجالس سعی میکرد لباسای لختی انتخاب کنه و منم بخاطر آزادی که بهش معتقد بودم زیاد چیزی بهش نمیگفتم
دیگه هرجا میرفتیم خیابون و پاساژ و کافه نگاه سنگین مردای هیزو رو تن و بدن زهرا قشنگ حس میکردم و هم ناراحت میشدم از فرهنگ بد مردم ایران و هم ته دلم لذت میبردم از سکسی بودن زهرا ولی به روی خودم نمیاوردم .
یه روز مهمونی یکی از دوستاش دعوت بودیم از سرکار اومدم خونه که آماده شیم و بریم دیدم زهرا یه آرایش نسبتا غلیظ و پیراهن مشکی تا بالای زانو پوشیده و یه جوراب شلواری که از زیر بند جوراب بسته بود و بنداش قشنگ مشخص بود و بخاطر اینکه لباسش خیلی جذب بود خط شورتش معلوم بود از رو لباس گفتم مگه میخوای بریم سکس پارتی که اینجوری تیپ زدی گفت اااا سامان گیر نده دیگه چیه مگه لباس منو تو مهمونی کی میبینه و هی خودشو تو آینه برانداز میکرد گفت فقط خط شورتم مشخصه ضایس بهتره شورت نپوشم نظرت چیه؟
گفتم اینجوری که نمیشه شورت نپوشی مثلا داریم میریم مهمونیا جلوی کسی بشینی قشنگ تا ته کصتو میبینه یه خنده ای کرد و گفت خب ببینه چیه مگه تو پیشمی دیگه گفتم نه لازم نکرده حداقل یه لامبادا بپوش گفت لامبادا میره لای کونم هی باید دست بندازم درش بیارم گفتم عیب نداره همون لامبادا خوبه که قبول کرد و با یه نیش خند گفت خب این شورت توری منم مال تو بپوشش انداخت رو صورتم منم قشنگ یه دل سیر بوش کردم بوی کصشو میداد پوشیدم و رفتیم مهمونی
تو همونی یکم غریبه بودم کسیو زیاد نمیشناختم یکم که گذشت هر پسری رو میدیم چشش به پاها و رونای زهرا بود و میدیم زهرام که متوجه سنگینی نگاه ها به خوش شده بود یکم خجالت میکشید و خودشو خجالتی نشون میداد
یکم مشروب خوردیم و رفتیم باهم رقصیدیم حال جفتمون خوب بود داشتیم حال میکردیم تو مستی که یه دفعه به خاطر عادت گه بعد از مستی شاشم گرفت در گوشش گفتم یه بشاشم زود بیام رفتم سمت سرویس و تو سرویس کلی از اینکه شورت زنم پام بود حشری شدم و تو این فکر بودم الان داره چیکار میکنه و برگردیم خونه حسابی میکنمش
کارمو کردم و برگشتم سالن دیدم زهرا داره میرقصه چنتا دختر پسرا دورش حلقه زدن دست میزنن اونم قشنگ با اون لباس دلبری میکرد هم غیرتی شدم که چرا وقتی من نیستم اینجوری داره کون و کمرو قر میده همم از طرفی احساس کردم کیرم داره شق میشه از اینکه زنه به این سکسی و جذابی داشتم لذت میبردم تو همین حال و هوا بودم که به خودم اودم دیدم داره میاد سمت من و منم برد تو پیست رقص و دوباره رقصیدیم و آوردمش کنار که یکم به خودش بیاد فکر کنم زیاد خورده بود مهمونی تموم شد و برگشتنی تو ماشین قشنگ مستی رو تو چشای شهلاش میدیدم بهش گفتم چه کونی قر میدادی مست میکنی قشنگ میرقصیا گفتم اااا کجاشو دیدی مست میکنم خوبم میدم گفتم جوووون خودم میکنمت دست انداختم لای پاش دیدم شورت پاش نیست و کصش به شدت خیسه که حتی ریخته بود روی رونش گفتم پس شورتت کو چرا کصت خیسه
گفت اصلا شورت نپوشیده بودم گفتم که نپوشم بهتره بعدشم تو شورت منو پوشیده بودی بس بود دیگه با خنده.
گفتم چرا کصت خیسه اونجوری میرقصی جلو اونهمه غریبه همینه دیگه اگه یکی دستش خورده باشه به بدنت چی
گفت اوووووه شلوغش نکن حالا چهارتا دست بخوره یا نخوره مگه چیزی از من برا تو کم میشه ؟
گفتم حواست هست داری چی میگی ؟
گفت اره شوهر کاکولد غیرتی من
من که یهو یخ کردم گفتم کاکولد چیه چی میگی تو
گفت یعنی تو دوست نداری زهرا یه هاتوایف باشه؟ تو این چیزارو نمیدونی چیه؟
یعنی من کلی سرچ درباره این چیزا زدم هان؟ اینارو که میگفت داشت همزمان کیرمو میمالید و کیرم که داشت میترکید
گفت ساکتی چرا؟
گفتم اونا فقط فیلم و فانتزیه قرار نیست که دیگه همه فانتزیارو بازی کنیم گفت حالا که داریم بعضیاشو بازی میکنیم رسیدیم خونه چنان حشر داشتم که با همون لباسا جلو در خونه گاییدمش و برای اولین بار اب کیرمو تو کصش خالی کردم

ادامه...

نوشته: سامان


👍 53
👎 9
116001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

920966
2023-03-30 06:13:33 +0330 +0330

پس کلا این عادت زهرا ها هستش و نمونه هم ازش موجوده … کیرم توش که زندگی منو یه زهرا نامی گایید با رفتارها و کارهای کیری که کردش 😞😞😞

5 ❤️

920996
2023-03-30 11:17:52 +0330 +0330

جوووووون ادامه لطفا. عالیه

0 ❤️

921004
2023-03-30 11:49:22 +0330 +0330

عالي .بیشتر بکنش .منم هستم کمکت میکنم

0 ❤️

921015
2023-03-30 12:50:04 +0330 +0330

عااالیه ادامه بده فقط سریع نرو مرحله اخر

2 ❤️

921034
2023-03-30 15:25:17 +0330 +0330

خیلی از همه دوستانی که این فانتزی رو دارن عذر می خوام
اما به نظرم عدم توانایی در سکس و ارضا کردن پارتنرتون منجر به این فانتزی میشه

4 ❤️

921163
2023-03-31 10:13:57 +0330 +0330

ایول

0 ❤️

921276
2023-04-01 02:27:57 +0330 +0330

خوب بود ولی بازم خیلی کم بود

1 ❤️

921299
2023-04-01 05:57:25 +0330 +0330

« منم بخاطر آزادی که بهش معتقد بودم زیاد چیزی بهش نمیگفتم!! »
اون آزادی نیست که بهش معتقدی مشنگ! اون بی‌غیرتی و کو.کشی‌ه!!
وگرنه حتی تو کشورهای کفار هم معتقدند ازدواج یعنی تعهد! اگه کسی می‌خواد آزاد باشه ازدواج نمی‌کنه!
قبلا اگه زنت کاری می‌کرد می‌گفتن دختر فلانیه!
اما الان زنت هر کاری بکنه میگن زن فلانیه هااا !! اون کُس‌ه زن فلانیه!

0 ❤️

921342
2023-04-01 13:46:55 +0330 +0330

جونم کاکولد من. من فدای تو و خانمت

0 ❤️

921451
2023-04-02 03:18:13 +0330 +0330

عالیه ادامه بده

0 ❤️