دختران مست و حشری

1393/04/16

این خاطره ای که مینویسم ماله همین چند روز پیشمه که با دوست پسرم رفته بودیم شمال .
من با دوست پسرم مجردی زندگی میکنم خودم 17 سالمه تنهایه تنهام . پدرم تویه هشت سالگیم فوت کرد برادری هم ندارم وبه همین دلیل هیچ اقا بالا سری ندارم و هر جور که بخوام زندگی میکنم حالا بگزریم .
اسمه دوست پسرم سامه وقتی که داشتیم میرفتیم شمال قرار بود که برادره سام با دوست دخترش ( که سارا نام دارد و تنها و صمیمی ترین دوستمه ) همون شب یا دیگه خیلی دیر فرداش اونجا باشن ومنم خیلی خوشحال بودم چون سارا همیشه مشروب با خودش میوورد .
خلاصه به یه دلایلی 2 شب بعد صبحش رسیدن منم تو کونم عروسی بود که امشب یه دله سیر مشروب میخورم . بالاخره شب فرا رسید . بسات مشروبو چیندیمو نشستیم . که خوده سارا هم ساقی شد منم خیلی دستشو دوست داشتم نمیدونم چرا دسته اون منو حشری میکرد . اون چشمای رنگی ای داشت با یه بدنه بور و سفید و ضریف من هم همانند اون بورو سفیدم ( ولی اون بیشتره ) قدم 165 هیکل پری دارم وزنمم 60 . سینه های خیلی شق و سفتو گنده ای دارم با یه باسن تقریبا بزرگ و سفید .
نشستیمو 5 .6 تا پیک خوردیم که یه بحثی پیش اومد و سارا یکم ناراحت شد و رفت طبقه بالا منم که پیشه سام و داداشش نشسته بودم و حوصلم سر رفت و به هوای سیگار گرفتن رفتم بالا پیشه سارا سیگارو ازش گرفتمو همونجا تو اتاق نشستم و مشغول صحبت کردن و بحثی که پایین پیش امده بود شدیم و بعدش متوجه پچ پچ سام و برادرش شدیم رفتیم گوش وایسادیم دیدیم اونام دارن در مورد همون بحث صحبت میکنن که رفتم مشروبو از پایین اوردم با سارا همونطوری گوش میداد و منم هی مشروب میخوردم چند تا هم سارا با من خورد اون دولا شده بود سمت در منم رو تخت نشسته بودمو هی به شوخی کونشو ناز میکردمو با شیکمش ور میرفتم اخر سر بهش گفتم ولشون کن هرچی میگن بگن یبا بشین مشروبمونو بخوریم اومد نشست چند تا پیک با هم خوردیمو حسابی مست مست شده بودیم انقدر با هم دیگه به شوخی ور رفتیم که داشت جدی میشد با اون چشمای رنگی و خمارش داشت به من نگاه میکرد که یکدفعه بلند شد دره اتاقو بست و لامپو خاموش کرد و خلاصه جدی شدنش همانا و پریود بودن منه کسکشم همانا . اول قرار شد از رو لباس همدیگرو بمالیم که اگه کسی اومد بتونیم جعموجورش کنیم ولی کار از این حرفا گذشته بود چون چند دقیقه بعد تاپه منو زد بالا و شروع کرد به خوردن سینه های سفت و شقم منم که اصلا بدم نمیومد شروع کردم به مالوندن سینه هاش خیلی هات بودیم ناله های قشنگی میکرد ناله هاشو دوست داشتم جالب اینجا بود که هر دومون یه مشکلو داشتیم و دوست پسرامون اونجور که دوست داشتیم باهامون سکس نمیکردنو نمیتونستن درست مارو تحریک کنن منم اون روز با این که پریود بودم ولی جوری تحریک شدم که هیچ پسری نتونسته بود تاحالا اینجوری تحریکم کنه شاید البطه اونم همین طور نمیدونم خلاصه دستم از رو سینه هاش کم کم رفت سمت کسش و شروع کردم به مالیدن کسش هر دومون داشتیم کسخل میشدیم که یه مقدار جل مالید رو کسش تاریک بود نمیدیدم ولی فهمیده بودم که کس خوشگلی داره انگشتامو کردم تو کسش دیدم به به یه کس تنگ و داغ داره هر دومون از شهوت لبریز بودیم الان دارم بهش فکر میکنم کسمو خیس کردم وایییییییییییی چقدر قشنگ لب بازی میکرد چقدر حشری سینه هامو میخورد بنظره من از صد تا پسر باحال تر بود اونم مثله خودم تشنه سکس بود وقتی که تموم شد نشستیم یکم دیگه خوردیمو من برگشتم به اتاقمو گرفتم خوابیدم نزدیکای ظهر بود که بیدار شدم یکم بعدشم اون از خواب بیدار شد و داشت لوازماشو جمع میکرد که بریم رفتم از عاشقانه از لب بوسیدمش همون روز برگشتیم تهران و الان 2 روزه که همو ندیدیم با هم قرار گذاشتیم وقتی پریودم تموم شد یه سکس داغ با هم دیگه داشته باشیم اگه از این خوشتون اومد بعدی هم براتون مینویسم امید وارم که از این خوشتون اومده باشه دوستون دارم (نینا)


👍 1
👎 1
162748 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

426152
2014-07-07 08:31:28 +0430 +0430
NA

همون پاراگرافه اول نشون از هرزه بودنه فکرت داشت>>>و اصولا داستانه یک نویسنده با مغزه هرزه خوندن نداره :|
ننویس دوزاری :|

0 ❤️

426155
2014-07-07 09:58:02 +0430 +0430
NA

جون مادرت ننویس تا دو خط اول خوندم کیرم بهم گفت کیریه کس مادر

1 ❤️

426156
2014-07-07 10:32:42 +0430 +0430
NA

ﻛﺴﺖ ﭘﺮﻳﻮﺩﻩ ﻣﻐﺰﺗﻢ ﭘﺮﻳﻮﺩ ﺷﺪﻩ.ﻻﺷﻲ اﻳﻦ ﭼﻪ ﺩاﺳﺘﺎﻧﻲ ﺑﻮﺩ? ﺩﻗﻤﻮﺱ

0 ❤️

426157
2014-07-07 10:42:30 +0430 +0430
NA

ازهمون دو سه پاراگراف اول معلوم بود داستان مزخرفیه حوالت به همون شیشه مشروبه

0 ❤️

426158
2014-07-07 14:39:29 +0430 +0430
NA

ای بابا برای داستان ها ممیزی بزارید انقدر کس شعر ننویسن لطفا

0 ❤️

426160
2014-07-07 17:43:52 +0430 +0430

الن پریودت تموم شده ؟!!!

0 ❤️

426161
2014-07-07 18:21:22 +0430 +0430
NA

از لز بدم میاد …

0 ❤️

426162
2014-07-07 18:28:48 +0430 +0430
NA

پریودت تموم میشه ولی کسخلیت تموم نمیشه nea

0 ❤️

426163
2014-07-07 19:17:31 +0430 +0430

داستانت یه کیر کم داشت که اصل داستان به حد کافی کیری بود.همه چی تمومه پس biggrin

0 ❤️

426164
2014-07-07 22:20:33 +0430 +0430
NA

shok همه اش کسشعر بود

0 ❤️

426165
2014-07-12 05:37:02 +0430 +0430
NA

khodet periodi ya dastanet ya har do

0 ❤️

426166
2014-07-12 05:38:00 +0430 +0430
NA

kos mashang

0 ❤️

426167
2014-07-13 07:37:44 +0430 +0430
NA

خيلي جفنگ بود در ضمن اين لز هست نه سكس
.
.
.
پریودم تموم شد یه سکس داغ با هم دیگه داشته

0 ❤️

426168
2014-07-21 18:35:59 +0430 +0430
NA

تفففففف به ذاتت.تو لز کنی لز کیو بکنه…لیاقتت همون کیره

0 ❤️

426169
2014-07-23 08:45:16 +0430 +0430
NA

کیری ترین داستانی بود که شنیده بودم

0 ❤️

426170
2014-07-28 18:41:07 +0430 +0430
NA

کسشر میگیااااااا
مگه میشه آدم دوس دخترشو ببره شمال و نکنتش؟؟؟؟
داریم یه همچین چیزی؟؟؟؟
اه اه
پریودت تموم شد پیش ما بیا
دوس پسرت قشنگ نمیکنتت ولی من میکنمااااااا
biggrin lol

0 ❤️

426171
2014-07-29 17:36:58 +0430 +0430
NA

شهواني 79
اين كس شعرا جاش اينجا نيست.تو يه سايت شهواني كه كلا محتواش سكسيه اومدي چرت و پرت تلاوت ميكني
.پس تو اينجا چه غلطي ميكني؟
آهان: حتما با داستانا و عكسا و فيلما خوب حالتو ميكني بعد كه سير شدي بر ميداري ميكروفونو ميري بالا منبر.نه؟
…بشين حال نداريم…

0 ❤️

426172
2014-08-01 16:13:26 +0430 +0430
NA

کسمغز داستان کس گرونه ولی بازم بنویس

0 ❤️

426173
2015-01-12 03:43:46 +0330 +0330
NA

چ میدونم حالا بعدیو بنویس تا نظربدم

0 ❤️

426175
2015-06-05 21:05:07 +0430 +0430

خوش بگذره…جای ما رو هم خالی کنین
pleasantry

0 ❤️