رعنا دختر خاله حشری

1402/08/27

من و دختر خاله ام قبل از اینکه ازدواج کنیم زیاد همو مالونده بودیم و هم اون واسم ساک زده بود و هم من کصش رو لیسیده بودم،فوق العاده حشری ،اما الان هر دومون ازدواج کردیم،یادمه اون موقع ها میومد این سایت و داستان میخوند الان هم اینجا این داستان رو مینویسم که اگه خوند و پایه است بیاد و انجامش بدیم پس این داستان هنوز واقعی نیست!!!

رعنا جون ازدواج کرده و الان یه پسر داره،قبل از ازدواج هرجا تنها بودیم میمالوندمش و اونم پایه بود،لعنتی خیلی خوب ساک میزد
بعد ازدواج رابطه مون قطع شد و خبری از هم نداشتم،هم من ازدواج کرده بودم و هم اون و اون بعد از ازدواج خیلی زود حامله شد.
بعد از اینکه بچه به دنیا اومد اونا ما رو دعوت کردن و کم کم رفت و آمد شروع شد،من دوست داشتم یه سکس خفن باهاش داشته باشم چون اون موقع باکره بود و از کصش محروم بودم،کم کم تو اینستا واسش پست و اینا میفرستادم و اونم اوایل فقط لایک میکرد و سرد جواب میداد تا اینکه کم کم اونم شروع کرد پست فرستادن من شروع کردن مست های +۱۸ کلامی و اینا و اونم میخندید و کم کم حرف شروع شد و خاطره بازی گذشته کردیم یه بار تو همین کارها مستقیم بهش گفتم بیا یه بار امتحانش کنیم و اولش گفت نه و هر دو متاهلیم اما من پافشاری کردم چون میدونستم دختر حشریه و کیر منم دوست داره بعد چند بار اصرار کردن قبول کرد و قرار شد بیاد خونه ما،من خیلی خوشحال بودم که دوباره اون کون و کص قشنگ رو قراره ببینم و این دفعه فتحش کنم،روز قرار فرا رسید و من حسابی آماده و یه نصف تاخیری خوردم و آماده ورود کص قشنگ شدم،زنگ آیفون زد و اومد بالا،یه کم هر دو استرس داشتیم اما حشر باعث شده بود که جفتمون به این مرحله برسیم،اومد تو یه آرایش ملایم و قشنگ کرده بود ،همون جلو درب یه لب قشنگ از هم گرفتیم،مانتو و روسریش و در آورد و اومد نشست،یه تاپ جذب نارنجی پوشیده بود چون سبزه است خیلی بهش میومد،منم رفتم پیشش و شروع کردم یه کم مالوندن و اونم چشماش رو بسته بود و همراهی میکرد،شروع کردم گردن و لاله گوشش رو خوردن و لیس زدن خیلی روش حساس و ناله اش شروع شد رفتم سمت سینه و از تو سوتین مشکی اش در آوردم سینه هاش کوچیکه اما خب خوشمزه است،سینه هاش رو میخوردم و اونم پشت سرم و نوازش میکرد رفتم پایین ار دکمه شلوارش رو باز کردم و دیدم ست پوشیده،خودش بلند شد و شلوارش رو درآورد منم لخت شدم و اونم تا کیر شق شدم رو دید یه جوون گفت و شروع کرد ساک زدن، خیلی حرفه ای تر هم شده بود و عالی ساک میزد و منم لذت میبردم من عاشق اینم بعد ساک از طرفم لب بگیرم و رعنا اینو میدونست و اومد ازم لب گرفت حسابی و منم با دست کصش و میمالیدم و اونم معلوم بود حسابی داره حال میکنه و دیگه شرتش و کامل درآوردم و رو همون کاناپه اومدم روش و کیرم رو مالیدم به کصش،حسابی خیس شده بود،یه کم کصش رو با کیرم مالیدم بعدش گفت امیر بکن تو کصم،دلم کیر قشنگت رو میخاد با این حرفش حسابی حشری شدم و کیرم تا آخر یه ضرب کردم تو کص تپلش و یهو رعنا جیغ کشید،حسابی تنگ بود و دلچسب یه کم گذاشتم عادت کنه و شروع کردم تلمبه زدم و رعنا هم فقط میگفت بکن امیر،تند تند،میگفت کاش تو شوهرم بودی و هرشب میکردیم حسابی داشت حال میکرد منم به واسطه قرص هنوز جا داشتم ،پوزیشن رو عوض کردیم و داگی شدیم،پوزیشن مورد علاقم،کون خیلی عالی داره رعنا،قمبل کرد و یه کم با انگشت تو کصش بازی کردم و کیرم رو فرو کردم این دفعه راحت رفت و شروع کردم تلمبه زدن ،صدای برخورد بدن هامون خیلی منو بیشتر حشری میکرد همزمان انگشتم رو کردم تو سوراخ کونش و یه کم فرو کردم و دیدم خودش رو تاب داد دیگه همزمان یه انگشت تو کون و کیر تو کس می زدم و حسابی عرق کرده بودم،رعنا هم خسته شده بود و میگفت امیر تو رو خدا بسه و منم تند تند تلمبه میزدم و داشتم ارضا میشدم که سریع کشیدم بیرون و ریختم رو کمرش،واقعا سکس دلچسبی بود و رعنا دیگه نا نداشت،یه کم تو همون کاناپه دراز کشیدیم و بلند شد رفت خودش و شست و اومد بغلم و گفت امیر خیلی دوست دارم …

نوشته: امیر


👍 8
👎 21
89501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

958668
2023-11-19 00:09:17 +0330 +0330

خب🤔

0 ❤️

958693
2023-11-19 01:33:56 +0330 +0330

آرزو بر جوانان عیب نیست ، البته تو که مثلاً زن داری ، برو جلقت بزن بچه بازی در نیار ، اگه خیلی دلت روش هست برو یه گونی سر زنت بکش فکر کن اون ، بعد به هفت روش سامورایی کص و کونش یکی کن ، اونم قرار نیست بخونه بیاد به توی جلقی بخونه ، دیگه روزنامه نکن .
رعنا اگه بدونم رفتی پیش این جلقی خودم دهنت سرویس میکنم ،
افتاد . 😛 😛 😛 😛 💋

1 ❤️

958743
2023-11-19 12:12:35 +0330 +0330

فکر کنم اگر دختر خاله تعریف می کرد بهتر می تونست مخاطب را تحت تاثیر قرار بده و ی تکونی به سالار بچه های شهوانی بده،حیف اون کوس که داده به تو

1 ❤️

958750
2023-11-19 14:25:20 +0330 +0330

داستان رو ول کن.تو کامنتا یکی خاله شده 👌

0 ❤️

958753
2023-11-19 14:39:38 +0330 +0330

خیال بافی نکن

0 ❤️

958754
2023-11-19 14:40:47 +0330 +0330

از هرات یه خانم سی به بالا واسه دوستی اگر هست جواب بده

0 ❤️

958780
2023-11-19 20:57:43 +0330 +0330

احمق اون سینه نیست
اسم داره
ممه ممه ممه ممه ممه

0 ❤️

958921
2023-11-20 23:09:51 +0330 +0330

امیر منم دوست دارم ولی من انگشت نمیکنم برکت در خدمت شما چاقال بچه داشت ولی تنگ بود جوجه چی میزنی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها