روماتیسم

1402/01/03

سلام به همگی
داستان از اونجایی شروع میشه ک من تازه بعد از اتمام تحصیل در به در دنبال یک کلینیک یا درمانگاه خصوصی یا دولتی برای شروع کار بودم
بالاخره بعد پیگیری های زیاد موفق شدم یک درمانگاه نسبتاً خوب داخل شهرستان نزدیک کار گیر بیارم و سرم ب کار خودم گرم بود
روزها پشت سر هم میومدن و میرفتن و زندگی روال روتین خودش رو طی میکرد تا یک روز وسط هفته یک خانم نسبتا سی و دو سه ساله اومد داخل
همیشه خودم رو مقید ب اخلاقیات میدونستم لذا هیچ رفتار و کار غیر حرفه‌ای در مقابل مریض ازم سر نمی‌زد
-خانم دردات رو توصیف کن
+آقای دکتر زانوهام شدیدا درد میکنه طوری ک بعضی وقتا از شدت درد دلم میخواد از بالای زانو قطع بشن
-خب کی بیشتر درد دارید؟ صبح ها ک از خواب پا میشید خشکی هم داخل مفاصلتون حس میکنین؟. سابقه خانوادگی روماتیسم ،لوپوس ،نقرص و… دارید یا نه؟
+نه آقای دکتر فقط ظهر ها بعد پیاده روی صبح گاهی زانو درد میشم دردش شدیده ولی با مسکن موضعی در عرض چند ساعت برطرف میشه ولی خب میدونین کلافه ام کرده
-حین پیاده روی خالی یا قفل نمیکنه زانوتون؟
+خیر دکتر
سرگرم علائم عجیب و غریبش بودم و داشتم علائم و نشونه هاش رو تطبیق میدادم ک ببینم ب بیماری خاصی میرسم یا نه ک گفتم ببینم از جهت روانپزشکی و تمارض در چ وضعیته
-خانوم درگیری عصبی، مشکل روحی، دعوایی ،بحثی و جدلی نداشتین؟
+خب چی بگم!!

  • والا خانوم علائمی ک شما میگین با توجه ب اینکه سنی ندارید و وزنتونم بنظر مناسبه علت جسمی نمیتونم براتون پیدا کنم، راستی چند کیلیویین؟
    +فک کنم ۶۶
    -قدتون؟
    +170یا 171
    -خب با این تفاسیر شاخص توده بدنیتون حدودا بین ۲۲ و ۲۳ میشه ک یعنی نسبت قد ب وزنتون مناسبه من فک میکنم برای حل مشکلتون روانپزشک میتونه بیشتر کمکتون کنه این نامه رو ببرید پیش خانوم دکتر x بهتون نوبت میدن
  • ممنونم خسته نباشید
    معمولاً چهره و رفتار مریضام خیلی خوب یادم می مونه ولی اسم و فامیل رو ب سختی ب یاد میارم حدودا بعد یک هفته دوباره سر و کله اش پیدا شد
    +اقای دکتر ممنونم خیلی کمکم کردید!
    -چطور؟ من ک نسخه ای ندادم فقط ارجاع بود! خانم دکتر چی گفتن؟ دارو دادن استفاده کردید ؟
    +نه آقای دکتر من اصلا پیشش نرفتم
    -😐 عجب پس چجوری کمکتون کردم؟
    +هیچی بعد از اینکه از پیش شما رفتم علت مشکلاتم رو ترک کردم و رفتم خونه بابام الان حالم خیلی بهتره!
    -خب خداروشکر انشاالله همیشه خوب باشید
    +وکیل خوب سراغ ندارید ؟
    -والا مثال پزشک وکیل مثل مثال کارد و پنیره منم ک اصالتا اینجایی نیستم و کسی رو نمیشناسم ولی یکی از همکلاسی های دبیرستانم هست، که اینجا کار میکنه شما پیش اقایx برید و بگید من فرستادمتون حالا خودش یا خانومش هر کدوم سرشون خلوت باشه پروندتون رو قبول میکنه
  • ممنون
    -خدانگهدار
    هنوز یک هفته از مراجعه دومش نگذشته بود ک این دفعه با یک دختر بچه حدود پنج شش ساله اومد
    -سلام اقای دکتر دخترم خیلی مریض بود، بد دکتر هم هست داروهم نمیخوره دیدم شما مهربونین گفتم شما ببینینش
    +سلام عمو اسمت چیه ؟
  • (با صدای خفیف) یلدا
    -اوه اوه یلدا خانوم چ بی حوصله هم هست عمو اگه بذاری داخل دهنت رو نگاه کنم مامان قول میده برات جایزه بخره
    دهنش رو باز کرد و ته حلقش شدیدا عفونی بود ک با حال عمومیش هم میخوند
    نسخش رو نوشتم و رفت
    سی دقیقه بعد باز خانومه سر و کله اش پیدا شد - آقای دکتر هرچی داروخونه داخل شهر بودم گشتم این قلم داروش گیر نمیاد نمیشه ندم بهش
    +خانوم اتفاقا همین قلم آنتی بیوتیکه و مهم ترین نکته ی نسخس اگه اینو نخوره ممکنه چند سال دیگه روماتیسم قلبی بگیره پس براش پیدا کن
    -ولی بخدا نیست گشتم همه جا رو
  • داروخونه دکتر… رفتین؟
    -نه کجاست؟
    +پس الکی نگو گشتی حتما همین سه چهارتا کنار درمانگاه رو رفتی بعد اومدی
    بی توجه بهش گوشی رو برداشتم به دکتر کشیک داروخونه زنگ زدم از قبل میشناختمش خوابگاه دانشجویی سال بالاییم بود و رابطه گرمی داشتیم
    +سلام پوشک فروش(البته زمانی ک جمع خودمونی بود کاندوم فروش صداش میکردم)خوبی؟ شربت فارمنتین 643 داری؟ عه خاک بر سرشون ک هربار یچیزی تو این ممکلت نایابه! چطور کار این بنده خدا رو راه بندازم گناه داره بچش! نه میدونی ک آزیترومایسین زیاد اعتقادی بهش ندارم
    ۴۵۷ رو داری؟ خب خدا خیرت بده از همون هندیا دوتا بهش بده دوزشم دیگه دست خودت می بوسه! دمت گرم موفق باشی دکتر!
    +خانوم خیابون بهشتی داروخونه دکتر حسنی بگیر داروتو فقط چون نشون میده خیلی پیگیری سر وقت و با دوز کامل بده ک بعداً بچه مشکلی پیدا نکنه!
    -ممنونم دکتر
    +خداحافظ
    چند ماهی بود ک دیگه پیداش نمی‌شد( البته منم واقعا نمیدوستم ک منظوری داره ) دیگه کم کم داشت از ذهنم پاک میشد ک یک روز صبح سر و کله اش پیدا شد
    -سلام آقای دکتر وقتتون بخیر بازم مریض همیشگی پیداش شد
    +سلام خدا بد نده در خدمتتون هستیم
    -اقای دکتر چند وقتیه ک احساس میکنم سینه ام توده داره
    +خب چرا اومدین پیش من می‌رفتین پیش همکارای عمومی خانوم یا متخصص زنان که بتونن معاینه کنن
  • نه دکتر من واقعاً هزینه اش رو ندارم این درمانگاه هم ویزیتش گرون نیس برای همین اومدم
    خیلی عجیب بود قبلا همیشه شیک و پیک بود و بنظر نمیرسید ک هزینه نداشته باشه
  • خب برات ماموگرافی مینویسم برو انجام بده جوابش رو بیار ببینم کد ملیت رو بده!
    -298…
    +بیمتون قطعه
    -خاک بر سرشون کنن بذار مهر طلاق خشک بشه بعد برو قطعش کن آزاد چقدر میشه هزینش؟
  • نمیدونم ولی خیلی بیشتر میشه!
    -آقای دکتر شما ک دکترین و محرم خودتون یه نگاهی بندازین اگه نیازه میرم از بابام میگیرم انجام میدم نبود هزینه الکی ندم!
    +نمیشه خانوم باید پزشک خانوم معاینه کنه مینویسم ویزیت رو پس بگیرید
  • نه دکتر هزینه ویزیت اینجا دولتیه من نمیتونم برم مطب خصوصی
    پشت در ب لطف کرونا غلغله بود این خانمه هم لج کرده بود نمی‌رفت
    +باشه خانوم زود برو رو تخت لباسهات رو در بیار تا من بیام
    رفت و بالا تنه اش رو لخت کرد و خوابید
    +لطفا کف دست راستت رو بذار زیر سرت ! خب خوبه! تو کدوم سینه احساس توده میکنه؟
    -همین یکی
    ب شکل دایره ای معاینه کردم اما چیزی نخورد ب دستم حتی جایی ک خودشم می‌گفت چیزی نبود ولی خب بهش گفتم فک نمیکنم چیزی باشه ولی ماموگرافی رو حتما انجام بده
  • باشه چشم من میتونم شمارتون رو داشته باشم اگه مشکلی پیش اومد سوال کنم؟
    تجربه دانشجویی بهم نشون داده بود ک نباید شماره دست مریض داد ولی خب برای اینکه کلینیک درآمدش با مریضه و باید مریضا راضی باش من یه گوشی مستهلک برداشتم با یه سیم کارت و این شماره رو میدادم مریضا ولی تماس جواب نمیدادم
  • این کارت ویزیت منه شماره روش هست البته من تماس جواب نمیدم پیامک بدین اگه سرم خلوت بود جواب میدم کارتون اورژانسی بود اول پیام بنویسین برام خودم زنگ میزنم
    -باشه ممنون
    بعد از این اتفاق هر دو سه روز یکبار بهم پیام میداد و مشکلاتی مثل سردرد،درد پهلو، گرفتگی عضله رو میگفت و منم یکی در میون جواب میدادم تا اینکه یک روز دیگه پیداش شد اما خیلی قیافه‌اش تغییر کرده بود
    ابرو ها تتو،آرایش سنگین،مانتو جلو باز ک انگار زیرش فقط یه تاپ داشت و جوارحش رو با شال پوشونده بود اینقدر این قیافش برام عجیب بود ک یک لحظه مات شدم و انگار فهمید و هیچی نگفت بعد از چند دقیقه ک‌ بخودم اومدم دیدم خیره به اندامشم و اونم نشسته و داره لبخند میزنه جای سوال بود ک چرا واکنشی نشون نمیده البته من صفر کیلومتر نبودم تو دوران دانشجویی دوست دختر داشتم و خیلی کارها کرده بودیم ولی خب باتوجه ب سوگندی ک خورده بودم و اینکه نیاز داشتم برای جلب مریض برای خودم آبرو دست و پا کنم سر و گوشم نمی جنبید از طرفی همیشه شروع کار و مخ زنی با خودم بود برای همین این مورد خیلی برام عجیب بود
    -دکتر پسند شد؟
    +چی پسند شد؟
    -تیپ و قیافه ام!
    +ب من چ ربطی داره؟
    -خب برای شما زدم!!
    +برای من؟ بنده خدا خدا روزیت رو جای دیگه حواله کنه
    مشکلتون بگید اگه چیزی هم نیست کلی مریض پشته دره
  • دکتر خیلی رفتی تو فاز
    +فاز؟ خانوم لطف کن برو بیرون من آبرو دارم
    با یه حالت قهر فیشش رو گذاشت رو میز و رفت بیرون
    خیلی سردرگم بودم از طرفی از اون موقعی ک فارغ‌التحصیل شده بودم و آخرین دوست دختر دانشگاه که از هم جدا شدیم و اومدم تو این ده کوره هیچ رابطه ی جنسی نداشتم و تحت فشار بودم از طرفی میترسیدم اگه شل کنم آبروم رو تو شهر ببره و کارم رو از دست بدم و البته تجربه ی رابطه با زن از خودم بزرگتر اونم این همه رو نداشتم
    شب با صدای پیامک شماره کاریم ب خودم اومدم
    -این چ رفتاری بود؟
    +خانوم محترم من نه از لحاظ حرفه ای نه از لحاظ اجتماعی نمیتونم با شما وارد رابطه شم لطف کنین دیگه حتی اگه بیمار هم شدین پیش من نیاین
    -ولی دکتر من واقعاً بهت احتیاج دارم
    +رک و پوست کنده بگم من واقعاً موقعیت اجتماعیم رو قربانی یک رابطه موقت نمیکنم
    -مگه قراره کسی بفهمه؟
    +با اون وضع و حالی ک اومدی و هنوز نیومده همه چی رو هویدا کردی اگه یکی از همکارای پرستار میومد چی در مورد من فکر میکرد؟
    -خب باشه قول میدم دیگه اونجوری نیام
    +بهتره قول بدی دیگه نیای مردم خر نیستن میفهمن
    -اگه من نیام تو میای؟
    +خانم تو مطلقه ای کجا بیام تو این شهر کوچیک همه هم تو رو هم منو میشناسن آبروی جفتمون میره
    -نگرانش نباش اونش با من
    +خوب همه اش رو حل کردی شاید اصلا من تمایلی بهت نداشته باشم
    -از نگاه هات معلوم بود نداری اصلا😂
    +اینجور قیافه پاشدی اومدی توقع داری مثل یوسف ب سمت در فرار کنم؟
    خلاصه پیامک بازیامون شروع شد و هعی ادامه دادیم از مشکلات زناشوییش میگف از دخترش کم کم احساس کردم از لحاظ عاطفی بهش وابسته شدم اونم خیلی هوام رو داشت مرتب برام غذا میپخت و با آژانس میفرستاد خونم، شیرینی میپخت کادو میخرید اما از سمت من تقریبا هیچی ب جز هم‌صحبت شدن اونم ب صورت تلفنی و پیامکی عایدش نمیشد چون من چندتا دوست دختر داشتم تلاش میکردم وارد فاز ازدواج و عاشقی نشم چون میدونستم آخر و عاقبت نداره
    سه چهار ماهی از این سبک رابطه مون گذشته بود و وقتی دیدم واقعا نمی خواد تیغم بزنه و از همه سمتی امتحانش کردم بهش پیام دادم
  • ماه آینده ده روز مرخصی دارم میخوام یه تور داخلی یا خارجی برم
    -خب بسلامتی بهت خوش بگذره
    +دنبال یه همسفر پایه ام چون مسافرت ک‌ تنهایی خوش نمی گذره
    -اون دوستای دانشگاهت کسی نیست باهات بیاد
    +نمیدونم نپرسیدم
    -خب بپرس
    +نمیخوام با اونا برم
  • پس با کی میخوای بری
  • با تو
    -واقعا؟
    +آره چرا که نه
    -😍😍😍مرسی عشقم
    +گفتم ک عشقم نگو این رابطه ای هست ک جفتمون بهش نیاز داریم هیچ عشقی نیست فقط دوستی و خلاص
    -چشم اقای دکتر😏
    +ممنون
    داشتم قرار تور شمال رو ردیف میکردم و قرار شد هفته بعد از فرودگاه بریم ک به مدیر تور گفتم با دوست دخترمم و یه اتاق می‌خوایم گفت چون هنوز انقلاب نشده نمیشه و منم واقعا تو پرم خورد
    -سلام مدیر تور گف یه اتاق نمیتونه بهمون بده
    +چرا؟
    -چون هنوز جمهوری اسلامی رو کاره
    +خب بریم ترکیه
  • مشکل اینه پاسپورتم تاریخش تموم شده تا بخوام تمدید کنم کل ده روزم باید درگیر کار اداریش باشم
    -خب چکار کنیم
    +نمیدونم
    -بیا بریم صیغه بخونیم
    +اصلا به اینجاش فک نکرده بودم
    -خب فک کن
    +باشه
    خیلی درگیرش بودم و حقیقتا میترسیدم چون تا الان هیچ مدرک رسمی بابت کنار هم بودنمون غیر پیامک نداشت از طرفی همه جوره امتحانش کرده بودم و نمیتونستم بهش نه بگم
    -بیا دوتا اتاق بگیریم شبا میریم پیش هم
    +اینجوری من نمیام
    -چ فرقی می‌کنه؟
    +بعد این همه ماه رابطه تلفنی و پیامکی ده روز میخوام کنارت باشم اینم برم تو اتاق دیگه من نمیام
    -خب میبینه ک نمیذارن
    +میترسی صیغه بخونی؟
    -نه بابا از چی؟
    +از اینکه وبالت بشم
    -خیلی بیشعوری
    +پس بهم دروغ نگو خرم حسابم نکن.
  • اصلا فردا می ریم محضر
  • نه دیگه
    -چرا؟
    +چون من نمیخوام الآن
    -نگا کن صد تا جنده رو میشه شمال پیدا کرد ک باهاشون وقت گذروند اما من می‌خوام با تو برم
    +پس چرا میترسی
    -نمی ترسم
    +باشه ولی یکبار دیگه همچین چیزی ازت ببینم پشت گوشت رو دیدی منم دیدی
    فرداش با طلاق نامه اش و مدارک رفتیم محضر و صیغه عقد موقت خوندیم ب مدت دو هفته با مهریه ۱۴ سکه ک خب همونجا حلالشون کرد
    شروع سفرمون از هتل بود خیلی تیپ ساده ای داشت به محض ورود ب اتاق رو تخت دراز کشید و گف خیلی خستم منم کنارش دراز کشیدم و کف دستم رو گذاشتم زیر سرم یکم ک خوابیده بودم سرش رو گذاشت رو بازوم طوری ک نفسش میخورد ب صورتم، دهنش بوی خوبی میداد، میدونستم علت اصلی جداییش سرد مزاجی شوهرش و هات بودن خودش بود و میدونستم از ترس آبروش جرئت نکرده بود تو این چند ماه با کسی باشه و ارضاء بشه برای همین میخواستم ته ته نیازش ک رسید و طاقتش طاق ک شد شروع کنم، خیلی تکون میخورد انگار داشت با عضلات پاش واژنش رو کنترل میکرد ک از دستش فرار نکنه
    -چرا وول میخوری خسته ایم بذار بخوابیم عصر بریم بیرون
    +باشه
    -هنوز ک‌ وول میخوری دختر
    +دست خودم نیست
    -پس دست کیه ؟
    +دست یکی دیگه.
    منظورش رو فهمیدم و بی اختیار تحریک شدم و کیرم شروع به نعوظ کرد
    -غیر من و تو کسی اینجا نیست
    -چرا هست
    +کی؟
    اشاره کرد ب کیرم خوشبختانه شلوار لی تنگ پام داشتم ک کیر راست شدم زیاد مشخص نمیشد
    -این ک اینقدر خستس حال نداره بعدشم مگه ما قراره کاری بکنیم؟
    +پس منو آوردی چکار کنم؟
    -اوردم باهم مثل دوتا دوست بچرخیم و از مسافرت لذت ببریم
    به حالت قهر پشتش رو کرد بهم ولی همچنان رو دستم بود
    دیگه دلم نیومد بیشتر اذیتش کنم از پشت دست کردم داخل ساپورتش و یکم با زیر شکم بازی کردم بی اختیار پاشو باز کرد و دست من رفت پایین تر و کلیتوریسش رو لمس کردم
    تو سکس وارد بودم از رابطه ی اورال خیلی خوشم نمی اومد ولی اگه میخواستم طرف مقابل برام انجامش بده منم براش انجام میدادم یکم ک با کلیتوریسش بازی کردم دیگه کاملا پاشو باز کرده بود و داشت ناله میکرد و به شدت ترشح داشت
    هنوز هردومون لباس داشتیم اینقدر ب مالش کلیتوریسش،دهانه کسش ادامه دادم و با انگشت وسط نقطه جیش رو ماساژ دادم ک از شدت لذت داشت ناله میکرد و در نهایت با یک لرزش عمیق ارضا شد
    -خب راحت شدی بخوابیم ؟
    +خیلی کثافتی نکنه انتظار داری التماست کنم؟
    -شاید اگه التماس کنی راضی بشم
    +فکرشم نکن
    -پس بخوابیم
    +خیلی گاوی
    پنج شیش دقیقه ای گذشت از شق درد داشتم میمردم اگه اون کاری هم نمیکرد من خودم پیش قدم میشدم
    +خواهش میکنم منو بکن
    -چی؟
    +خواهش میکنم میکنم منو بکن
    -خب حالا شدی دختر خوب
    لب گرفتن و شروع کردیم با اینکه ملاقات حضوری زیاد نداشتیم و تجربه جدیدی بود ولی احساس میکردم چند ساله ک این کار رو انجام میدیم کم کم لخت شدیم کسش رو برای اولین بار بود می‌دیدم پوستش سفید سفید نبود زایمان انجام داده بود برای همین فک میکردم الان لبیا هاش تیره تیره اس اما وقتی دیدم ک صورتی ان خیلی تعجب کردم
    +اوف چ کس نازی داری تو
  • خیلی وقته منتظرته تو ناز میاری
    +امروز پایان هجرانشه
    کیرم رو مرتب روی کسش میکشیدم دلم میخواست التماس کنه
    -پس چرا معطلی
    +دارم انجام میدم دیگه
    -بکن تو
    +نچ
    -تورو خدا
    +نچ
    -دارم‌میمیرم خواهش میکنم
    +چی میخوای؟
    -میخوام بکنی منو
    +نه پرسیدم چی میخوای اسمش رو بگو!
    +کیر میخوام لعنتی کیر تورو میخوام بکنش توم توروخدا
  • حالا شدی دختر خوب
    کیرم با قدرت تا ته کسش فشار دادم یجوری ک احساس کردم خورد ب ورودی رحمش
    +یواش تر جر خوردم
  • خودت خواستی
    +باشه اصلا هرجور دوست داری تو فقط بکن
    زودانزال نیستم سکسمون تقریبا بیست دقیقه طول کشید با پوزیشن بغل شروع شد و میشنری و داگی استایل و چند پوزیشن دیگه روهم امتحان کردیم و بعدش هم آبم رو داخل تی شرتم خالی کردم
    اون روز اصلا از هتل بیرون نرفتیم و تا شب موقع خواب پنج دفعه دیگه سکس کردیم ک دیگه تهش واقعا چشمام داشت سیاهی میرفت
    ده روز ب یک چشم بهم زنی گذشت و خیلی هم خوش گذشت
    رابطه ی ما همچنان ب گرمی ادامه داره و همدیگه رو ارضا میکنیم البته یک خواستگار مناسب براش پیدا شد و خیلی اصرار دارم ک ازدواج کنه چون من کیس دائمی براش نیستم و بهتره سرنوشتش دست خودش باشه و به من گره نزنه

نوشته: ریرا


👍 23
👎 5
31401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

919876
2023-03-23 03:27:12 +0330 +0330

داستان بین واقعیّت و تخیّل، معلّقه.
➖دلیل خواستن و تمایل زن داستان، اگه صرفا غریبه بودن مرد داستانه، غیرمنطقیه. اگه دلیل دیگه‌ای داره، گفته نشده و راستش من هم چیزی حدس نزدم. اشاره‌ای هم به نبودن فرزند زن داستان نشد که ده روز رو کجا مونده؟
شخصیت‌ها خوب پرداخت نشدن و داستان جزئیات مفیدی رو ارائه نداد. تقریبا خلاصه و مفید بود، ولی بیشتر خلاصه بود تا مفید.

➕روایت خوبی داشت و کشش مناسبی.
لحن صمیمانه‌ش رو پسندیدم. گفت‌و‌گوها خیلی خوبن و طنز ظریفی جریان داشت.
اصطلاحات پزشکی هم زیاد به چشم نیومد و توی ذوق نمی‌زد.
امیدوارم باز هم از شما بخونم.

5 ❤️

919911
2023-03-23 08:48:58 +0330 +0330

ادرس مطب تو بنویس منم مریضم میخوام بیام ویزتت بشم

0 ❤️

919962
2023-03-23 16:00:29 +0330 +0330

واو چه دکتر کس ترسی🤣🤣🤣

0 ❤️

919971
2023-03-23 16:40:27 +0330 +0330

دکتر جان اینقد اصرار داری که پابند اخلاقیات هستی فک میکنی خواننده به کیرش هست حالا چهارتا فحش هم میخوردی
من رفیق زن دکتر و همینطور مرد دکتر دارم
دقیقا همینجور هستن که توصیف کردی در عین هیزی
کلی هم چس کلاس میزارن

1 ❤️

919998
2023-03-24 00:59:22 +0330 +0330

چرندیات یه جلقی کوس کش تو که بعداز استخدام دوس دختر نداشتی بعد پیشنهاد این دوس دختر دار شدی

0 ❤️

920065
2023-03-24 23:37:58 +0330 +0330

ممنون از همه ی دوستانی ک داستان رو خوندن
ممنون از اونایی ک نظراتشون رو گفتن
همین طور ک از اسم پروفایل هم مشخصه من اصلاً پسر نیستم
نکته دوم بله من پزشکم البته نویسندگی بخصوص نوشتن داستان های کوتاه اروتیک رو دوست دارم پس اگر سکس خالص میخواین نوشته های من بدردتون نمیخوره
نکته ی سوم جای بهتری برای انتشار داستان هام ندارم لذا همچنان همینجا ادامه میدم
نکته ی چهارم ادعای واقعی بودن داستان هام رو ندارم اما کلیت بعضی داستانام در بستر واقعیت بوده و من فضا سازیش رو انجام دادم
نکته ی پنجم هم اینکه طبق کارم نوشته هام محیطشون تقریبا در فضای بیمارستان و درمانه مثل سریال دکتر هوس،پرستاران و … لذا اگر دوست ندارید میتونین نخونین (البته نویسندگی من در مقابل این آثار هنری چیزی ملموسی نیستن ولی خب دل خودم خوش خواهد شد)

1 ❤️

920116
2023-03-25 03:12:10 +0330 +0330

متن خوبی بود. به نوشتن ادامه بده. فقط بعضی جاها از حالت واقعی بودن خارج شد که با خط کلی داستان همخونی نداشت. در کل لایک داره

0 ❤️

920238
2023-03-26 01:21:22 +0330 +0330

ماشاالله قشر محترم پزشک و پرستار و انترن و … ریختن توی شهوانی و دارن داستان مینویسند ، علی برکت اله 😀

0 ❤️

933401
2023-06-16 22:10:27 +0330 +0330

داستان روان و قشنگی بود .
امیدوارم بازم بنویسید.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها