سردرگم بین عذاب وجدان و رفاقت

1402/12/17

سارا دوستم، سالها بود که یه پسر رو خیلی دوست داشت، و مدام تلاش می کرد تا با پسره وارد رابطه بشه، پسر جذابی بود و اسمش سیاوش اما به شدت گردن نگیر.
پسر یه شب سارا رو دعوت کرد خونش. اونم اصرار ب من که بیا بریم من تنها نباشم. می‌گفت این تنها فرصتیه که میتونم مخشو بزنم.
قبول کردم و بهش کمک کردم از بین لباسام یه ست سکسی انتخاب کنه، آرایشش کردم و شد یه دختر جذاب. اون شب خودمم یه آرایش تیره کردم، یه تاپ یقه باز با یه شلوار پارچه ای پوشیدم جوری که کونم داشت ازش میزد بیرون. من در هر شرایطی دوست دارم مثل جنده ها به نظر بیام و از نظر پوشش مراعات هیچو نمیکنم.
البته واقعا بی میل بودم به رفتن به اصرار سارا و به خاطر سارا میخواستم برم.
سیاوش با دوستش اومدن دنبالمون سوار ماشین که بودیم سیاوش همش از آینه منو نگاه میکرد، منم ب روی خودم نمیاوردم.
رسیدیم خونش شروع کردیم ب مشروب خوردن طبق معمول خیلی مست شدم.
سارا تو بغلش نشسته بود اما تقریبا همه حواس و روی صحبت سیاوش با من بود. از طرفی دوستشم مدام به من توجه میکرد، اما اصلا مخ زدن رو اونطوری که من دوست داشتم بلد نبود.
یه نخ سیگار کشیدم، بعد از چند دقیقه شدت مستیم چسبید ب سقف ! بعدها سارا گفت تاپتو در اوردی گفتی وااای دارم آتیش میگیرم…
یا اینکه ب همون پسره که ازش خوشم نمیومده گفتم دوست داری پاهامو بخوری؟
همه چی خوب بود تا اینکه بعد از یه تایمی رفتم رو تگری زدن.
سیاوش اومد دنبالم توی توالت و کلی رسیدگی کرد بهم و هرچی گفتم برو بیرون نمیخوام توی این وضع منو ببینی قبول نکرد. گفت میرم داروخونه برات دارو بگیرم در حالی که خودشم مست بود.
سارا از مستی روی کاناپه خوابش برده بود ، اون پسره هم توی اتاق خوابش برده بود. وقتی سیاوش برگشت، من داشتم لباسمو در میاوردم که دوش بگیرم چون حالم اصلا خوب نبود.
شورتمو درآورده بودم و داشتم تلاش میکردم بند سوتینم رو باز کنم که یهو سیاوش رو دیدم دم در حمام، دستمو از خجالت گرفتم جلوی کسم، اومد جلوتر آروم گفت من نگات نمیکنم میخوام کمکت کنم. رفت پشتم ایستاد و شروع کرد ب باز کردن بند سوتینم…
خیلی بهم نزدیک شده بود از پشت، صدای نفساش رو میشنیدم. آب دهنش رو قورت میداد، داشت جلو خودشو می‌گرفت.
ضربان قلب منم رفت روی صد، خیلی داشتیم خودمونو کنترل میکردیم من به سارا فکر میکردم که چقدر سیاوش رو دوست داره و اون نمیدونم ب چی…
بعدش رفت شیر حموم رو باز کرد و اومد سمتم یهو چشامون بهم خیره موند و بعدش بی اختیار شروع کردیم به لب گرفتن، اول آروم بعدش وحشی، سرمو با دستاش گرفت منم کمرشو. لباش رو برد روی گردنم از لذت و ترس از اینکه سارا بیدار بشه داشتم دیوونه میشدم.
نفسمو مدام حبس میکردم که صدام در نیاد.
اومد پایین تر سینه هامو لیس میزد و میمالید، اون یکی دستشو همزمان برد سمت کصم، یه لحظه همه چیو ول کرد، ذل زد تو چشمام بعد از چند ثانیه محکم بغلم کرد و آروم در گوشم با یه هیجان خاصی گفت:
وااای دختر تو چقدر خیسیییی، داری روانیم میکنی…
در حال درآوردن کیرش بود که صدای سارا اومد، داشت منو صدا میزد ! صدای سارا رو خیلی نزدیک شنیدم فکر کنم رسیده بود ب نزدیک حموم. دوتامون شوک شدیم. سیاوش با عجله رفت بیرون حموم.
به سارا گفت حالش بده نرو داخل، و سارا رو برد با خودش…

دوش گرفتم با کس خیسس ! دارو رو خوردم حالا اون پسره هم بیدار شده بود و من حس میکردم یه بویی برده چون اخم کرده بود از طرفی اصرار داشت بیا این اتاق بخواب( که بعد بره توی کارم)
سیاوش گفت نه حالش خوب نیست پیش ما میخوابه ، خلاصه هرجور بود حتی با ناراحتی سارا و اون پسره منو برد توی اتاق خودشون و سه تایی خوابیدیم،
صبح چشامو وا کردم فکر کنم سارا رفته بود توالت. سیاوش زل زده بود بهم. آروم گفت خیلی جذابی منم یه لبخند زدم چشامو بستم و ادامه خواب.
بعدها سارا گفت: اون شب هرچی به سیاوش توی تخت نزدیک شدم حتی باهام میک لاو هم نکرد.
سیاوش خیلی پیگیر من هست اما من حتی شماره یا ایدیم رو هم بهش ندادم. هر سال روز تولدم که سارا استوری میزاره ، مینویسه از طرف من تبریک بگو و شمارش رو بفرست که خودمم احوالشو بپرسم اما من به سارا گفتم هیچ وقت شمارمو نده بهش.
احساس میکنم سارا هم یه بویی برده چون اونم تمایلی نداره که من و سیاوش باهم در ارتباط باشیم، هرچند که خودشون هم باهم توی رابطه نیستن.
اما همیشه وقتی سارا ازش حرف میزنه یه عذاب وجدان همراه با خیسی میاد سراغم.

نوشته: هورنی ترین دریا


👍 13
👎 8
25001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

974200
2024-03-08 02:16:07 +0330 +0330

الان نقش مثبت این داستان کیه ؟ تو که لباس جندگی پوشیدی و رفتی تا پسره کیرش واست راست بشه ؟ یا اون سیاوش هوول .

1 ❤️

974204
2024-03-08 02:36:42 +0330 +0330

ریدی بابا با این داستان نوشتنت جقی

0 ❤️

974213
2024-03-08 04:27:09 +0330 +0330

انقدر راحت لخت شدی
پورن استارهام تو فیلما لخت نمیشن
دیوثه خالی بند

0 ❤️

974288
2024-03-08 23:07:35 +0330 +0330

چقدر خوب میشد ما ایرانی ها یاد می‌گرفتیم دیگران را قضاوت نکنیم، ای کاش میشد…

1 ❤️

974416
2024-03-09 16:17:10 +0330 +0330

جلب توجه کردن از طریق فحاشی و چرند گفتن کار زشت و سخیفیه. اینم ک هرچی خوندی بیای هیت بدی اصلا کار باکلاسی نیست. اونی ک بهتون گفته با اینکارا خفن ب نظر میاین اوسکولتون کرده

0 ❤️

974441
2024-03-09 23:03:47 +0330 +0330

اوووووف هورنی ترین دریا مارودرخودت غرق کن لعنتی

1 ❤️

974444
2024-03-09 23:20:42 +0330 +0330

انگولایی
با یه پروفایل تکمیل نشده من اصلا خایه ای نمبینم ازت چه برسه ب کیر!

1 ❤️